کودی رودزهابیت ! تكرار غريبانه ي روزهايت چگونه گذشت
وقتي روشني کودهایت
در پشت پرده هاي مه آلود چمن های پارک دو پرنس پنهان بود؟
با من بگو از لحظه لحظه هاي مبهم کود دادنت
از تنهايي معصومانه ات در آغوش مجری عزیز پاکستانی ات
آيا مي داني كه در هجوم حسرت ها و غم هايت
و در گير و دار ملال آور دوران کوددِهیَت
حقيقت چون زلالي در کنار آمار گلزنان لیگ فرانسه نهفته بود؟
هابیت !
اكنون آمده ام تا دستهايت را
به پنجه طلایی مجری پاکستانی بسپاری
و در سبز بيكران چمن پارک دو پرنس به کود دادن درآيي
و اينك هابیت، شكفتن و سبز شدن در انتظار توست... وقتی مملو از کودهای فراوانی...