امیر عطابخش، مدیرعامل جدید باشگاه پیکان میهمان برنامه گفتگوی ویژه طرفداری بود. امیر عطابخش را اکثرا به عنوان یک مدیر فوتبالی می شناسند اما او پیش از آن یک روزنامه نگار بوده و آغاز صحبتش با سامان خدائی هم درخصوص همین فعالیت رسانه ای بود. در ادامه امیر عطابخش از شرایط باشگاه پیکان و همینطور برنامه هایش برای این باشگاه گفت. او صحبت های جالبی در مورد یک فرهنگ بد در ورزش و مدیریت کشورمان داشت. عطابخش می گوید در کشور ما مدیران همواره تقصیر را گردن مدیر قبلی می اندازند و چنین فرهنگی باید اصلاح شود چرا که با مطالعه و تحقیق باید مدیریت یک مجموعه را قبول کرد و در این صورت دیگر بهانه ای پذیرفتنی نیست.
در ادامه از وظیفه باشگاه پیکان در خصوص استعدادهای فوتبالی استان تهران صحبت شد و همچنین از برنامه های امیر عطابخش برای دیگر رشته های ورزشی مجموعه پیکان. این گفتگو را می بینید و می خوانید:
سلام و درود می گویم به مخاطبان رسانه طرفداری. با یکی دیگر از برنامه های گفتگوی ویژه طرفداری همراه شما هستیم و امروز دراین برنامه جناب آقای امیر عطابخش، مدیر جدید و جوان باشگاه پیکان میزبان دوربین طرفداری هستند. سلام، ممنون که امروز اینجا در مقابل دوربین ما هستید.
سلام بر شما و همه بینندگان رسانه پر طرفدار طرفداری. امیدوارم لحظات خوب و مسرت بخشی را با هم طی کنیم، در خدمت هستم.
ممنون از شما، اولین سوالی که می خواهم بپرسم، خب شما در حال حاضر مدیرعامل پیکان هستید، قبل تر عضو هیات مدیره گل گهر بودید، گزینه مدیرعاملی سپاهان، سمت اجرایی در ذوب آهن داشتید، مشاور مس سونگون بودید. تمام اینها بوده ولی چیزی که شاید خیلی ها در مورد امیر عطابخش ندانند این است که شما روزنامه نگار بودید. روزنامه نگاری سخت تر است یا مدیریت؟
با افتخار از سال 75 روزنامه نگار بودم، شاگردی بزرگان مطبوعات ایران را کردم، شاگرد آقا مهدی هژبری بودم، خدابیامرز ناصر خان احمدپور بودم، حاج عباس آقا ملکی و خیلی بزرگانی که در عرصه رسانه ورزشی تاثیرگذار بودند و الان شاگردهایشان دارند رسانه های ورزشی ایران و حتی در حوزه های دیگر مثل اقتصاد و سیاست و اجتماعی را می گذرانند، من هم شاگرد این دوستان بودم و افتخار می کنم به این موضوع. یک خاطره ای را بگویم، یکی از مربیان ما آقای منصور ابراهیم زاده، من روزنامه نگار بودم بعد از مسابقه رفتم به ایشان گفتم آقای ابراهیم زاده، جوان هم بودم 16-17 سال داشتم، در کنفرانس مطبوعاتی بودیم و گفتم چرا این تعویض را دیر انجام دادید خب زودتر انجام می دادید، این بازیکن که آمد خیلی بهتر داشت کار می کرد، ایشان گفت آقای عطابخش یک نکته را به شما بگویم، شما روزنامه نگارها بعد از بازی و بازی تمام شده می گویید چه خبر است. قبل از بازی من مربی یک هفته با بازیکنم بوده ام و باید بشینم حرف بزنم، روزنامه نگاری فوق العاده کار سخت و طاقت فرسایی است و همه می دانند، جزو سه شغل سخت دنیاست بعد از کار معدن و اینها و متاسفانه ورزشی هم این کار را سخت تر می کند، شما در سرما و گرما حالا عکاس های ورزشی واقعا خیلی زحمت می کشند، مسافت های زیاد تا ورزشگاه ها در شهرستان ها این طرف و آن طرف واقعا کار سختی است، هردو سختی خودش را دارد من فکر می کنم بحث مدیریتی هم که بوده ام و حالا گزینه جایی نبوده ام اما واقعا آن بحث هایی که هیات مدیره و مشاور بودم سختی های خودش را دارد، شما باید همه چیز را در نظر بگیرید، هردو فکر می کنم به یک میزبان سخت است و سختی های خاص خودش را دارد.
به مجموعه پیکان که نگاه می کنیم قبل از شما جناب کفعمی آنجا بودند، یک جورایی سابقه مدیران اصفهانی در پیکان خوب بوده است.
خب خداروشکراین اتفاق افتاده بود اصلا باشگاه پیکان کلا مدیران خوبی داشته و خدا را شاکرم من هم به این مجموعه مدیران خوب اضافه شده ام و امیدوارم بتوانم مثل آنها خوب باشم و کار کنم، بتوانم خدمت کنم به مجموعه و ورزش کشور و جوانان استان تهران. ببینید باشگاه پیکان در بحث پایه و آکادمی همیشه سرآمد بوده و جزو خوب های کشور بوده همراه باشگاههایی مثل فولاد مبارکه سپاهان، ذوب آهن، فولاد خوزستان و اخیرا گل گهر سیرجان، ما 4-5 باشگاهی که آکادمی و بازیکن را پرورش بدهند و تحویل تیم های ملی بدهند نداریم، باشگاه پیکان هم در تهران تنهایی این کار را می کرده و حالا سایپا هم که دسته یک رفت و در استان کرج بود ولی فکر می کنم باشگاه پیکان همیشه این کار را انجام داده، برنامه بنده است که این کار را تقویت کنم یکسری زیرساخت ها باید درست شود که انشالله با کمک مدیران ارشد و ورزشی شرکت ایرانخودرو فکر می کنم این اتفاق خواهد افتاد، دکتر خطیبی، مدیرعامل شرکت ایرانخودرو واقعا ورزشی هستند و خودشان فوتبالی هستند و بازیکن سابق باشگاه های استان تهران بوده اند ورزشی هستند و غیر از اینکه یک مدیر اقتصادی و صنعتی هستند، ورزشی هم هستند و فکر می کنم با وجود ایشان و بهره مندی گروه ایرانخودرو از ایشان، ورزش ایرانخودرو و پیکان و بالطبع آن ورزش استان تهران و در سطح بالاتر در بحث استعدادیابی و استعدادپروری رشته های مختلف، فقط فوتبال نه، بسکتبال، والیبال و رشته های بانوان فکر می کنم بهترین اتفاقات برای جوانان ورزشکار استان تهران و کشورمان با این تفکر مدیریتی که مدیران ارشد شرکت ایران خودرو دارند، خواهد افتاد.
جالب بود این مدیریت باشگاه پیکان را پذیرفتید. چه پروسه ای طی شد تا این پیشنهاد را قبول کردید.
اصولا وقتی شما در جامعه هستید یک سری پیشنهادات هست و خداراشکر این پیشنهاد شد و یکسری جلسات برگزار شد و منتج شد که دوستان بنده را انتخاب کردند امیدوارم بتوانم خدمتگزار صدیق کارگران زحمتکش مجموعه ایرانخودرو باشم و بتوانم آن اهدافی که در برنامه ها داده بودیم را با اهداف کلی که شرکت ایرانخودرو و مدیران بالادستی دارند، فکر می کنم بتوانیم پیش ببریم امیدوارم دعای خیر همه جوانان و دوستانی که هستند و زحمت کشان ورزش هستند پشت سر ما باشد و بتوانیم آن برنامه ها را پیش ببریم و موجب اعتلای ورزش استان تهران و ورزش های دیگر در سطح کشور بشویم.
باشگاه پیکان را در چه شرایطی تحویل گرفتید؟
دو بخش دارد یکی اینکه اول باید تشکر کنم از دکتر اکبر محمدی که واقعا زحمت کشیدند در این زمانی که سکان هدایت پیکان را برعهده داشتند، ایشان زیرساخت های خوبی درست کردند بحث پایه ها را خیلی خوب بستند، سرمربیان تیم های مختلف لیگ برتر و لیگ دسته یکی باشگاه را از آدم های درجه یک فنی انتخاب کردند، کادرهای خوبی بستند شما مجتبی حسینی را ببینید که واقعا مربی خوبی است در بخش فوتبال. در بحث والیبال آقای پیمان اکبری سرآمد مربیان والیبال ایران است، بسکتبال مان عاشور گل محمدی است که فوق العاده است، بانوان به همین شکل، همه مربیان درجه یکی که می توانستند به پیکان کمک کنند. من از این تریبون از ایشان تشکر می کنم و اینکه وقت گذاشتند و تلاش کردند، ایشان خودشان از ورزشی های ورزش ایران بودند از مدیران خیلی خوب بودند، خودشان مربی تیم ملی بودند در رده های مختلف فوتبال و اشراف کامل به وضعیت داشتند و من باز هم از ایشان تشکر می کنم که شسته و رفته این کار را انجام دادند و به نفر بعدی تحویل دادند. بحث دومش این بود که حالا به دلایلی که هست، بحث های مالی هست یا هر چیزی، ما یکسری بازیکنان را نیم فصل از دست دادیم، 5-6 بازیکن از دست دادیم که سرآمدش کوشکی بود که به فولاد رفت و درآمد زایی برای باشگاه شد از نظر اقتصادی اما از نظر فنی کمی مشکلات برای تیم به وجود آمد و به بدو ورود ما باتوجه به اینکه فروش ها انجام شده بود و یکی دو بازیکن دیگر هم قرار بود به فروش برسند ما جلوی بقیه را گرفتیم و سعی کردیم یکی دو بازیکن اضافه کنیم به کادربازیکنان خودمان تا کادرفنی مان دستش بازتر باشد اما خب تیم خیلی جوان است، ما کلا ده بازیکن بزرگسال بیشتر نداریم همین الان تیم مان را می توانیم در لیگ امیدهای کشور شرکت بدهیم و مطمئنا جزو تیم های خوب کشور خواهیم بود بچه های تهرانی خیلی خوبی تیم دارد و همیشه پیکان سعی کرده بازیکنان خوبی به تیم های ملی دهد، سیامک نعمتی و بقیه بازیکنانی که از پیکان آمده اند شما اشرافیت کامل دارید. من فکر می کنم انشالله این روند ادامه دار خواهد بود، یکسری مسائل دیگر هم هست که انشالله در آینده نزدیک به آنها خواهیم رسید، ارتباطات بین المللی هست که باشگاه پیکان خواهد داشت با یکسری از باشگاه های خوب و امیدوارم به صورت کاربردی و عملیاتی طرح ها پیش برود و بتوانیم به آن سرمنزل مقصود و اهدافی که داریم برسیم.
می خواستم بپرسم چه چشم اندازی برای پیکان دارید؟ البته برخی از این چشم انداز ها را در دو سوال قبلی پاسخ دادید اما مسئله دیگری هست که برنامه یا چشم انداز باشد؟
الان در حال بررسی وضعیت باشگاه هستم و 5 روز بیشتر نیست که آمده ام اما امکانات بد نیست. فکر می کنم یکسری بحث ساخت و ساز ها باید درست شود در بحث عمرانی واقعا ما یکسری اقدامات خاص باید انجام دهیم و نوسازی باید شود، یکسری الزامات afc در مباحث حرفه ای سازی باید انجام شود که باشگاه پیکان به زودی زود با امکاناتی که دارد آن ورودی حرفه ای گری afc را بگیرد. این بحث های عمرانی جدا، در بحث های فنی و ارتباطات بین المللی هم یکسری کارها دارد انجام می شود و تیم های مطالعاتی دارند کار می کنند فقط یک قول می توانیم بدهیم انشالله به مردم که باشگاه پیکان سال آینده که اینجا نشسته ایم به مراتب پیشرفت های چشمگیر تری داشته تا این لحظه ای که در این وضعیت موجود خدمت شما هستیم. این قول را می توانم بدهم.
پیکان فقط یک تیم فوتبال نیست، باشگاهی است در رشته های ورزشی مختلف فعالیت می کند اما فعالیت های ورزشی جدید هم قرار است به باشگاه پیکان اضافه شود؟
این مربوط به خرد جمعی هیات مدیره می شود که ببینیم چکاری باید کنند اما فعلا تیم هایی که هست، حالا فوتبال بزرگسالان هست و زیر مجموعه اش والیبال بزرگسالان که در لیگ برتر کشور هستند در قسمت بانوان والیبال و فوتسال بانوان داریم که الان والیبال مان در پلی آف هست و جزو 4 تیم هست، فوتسال مان که صدرنشین گروه خودش است بسکتبال آقایان را داریم در دسته یک که خوب کار می کنند. یکسری تیم های دیگر داریم مثل فوتبال ساحلی بانوان و چیزهایی اضافه شده باید ببینیم خرد جمعی هیات مدیره به کجا می انجامد و اینکه واقعا به چه شکل باید جلو بیاییم. پیکان یا در لیگی نباید شرکت کند یا اگر شرکت می کند باید بهترین کیفیت خودش را انجام دهد، کسی که به پیکان می آید باید یک قهرمان باشد و وقتی که از باشگاه پیکان بیرون می رود باید قهرمانانه باشد.
یکی از ایرادات جدی که به فوتبال ما وارد است و مدیریت فوتبال، هجوم مدیران غیرفوتبالی و غیرورزشی به این رشته است. ما هم خودتان ورزشکار بوده اید هم رسانه ای، در ورزش که اگر بخواهم بگویم ورزشکار بسکتبال بوده اید در مدیریت ورزش و فوتبال و والیبال و بسکتبال و فوتسال فعالیت داشته اید و این را اتفاق خوبی می دانیم. فکر می کنید ورود مدیران جوان و ورزشی به فوتبال چقدر می تواند به پویایی فوتبال ما کمک کند؟
دقیقا همینطور است. ما کم فارغ التحصل دکترا و کارشناسی ارشد مدیریت تربیت بدنی در کشورمان نداریم بعد چقدر از اینها بیکار هستند یا به چه کارهای دیگری غیر از آن بحث دارند می رسند، فکر می کنم نیرو و منابع انسانی خوبی داریم و یک چیزی بگویم، وقتی ورزشی باشی شما مطمئنا یکسری صفات پهلوانی و ورزشکاری هم آن بغلش دارید چون از بدو نونهالی و نوجوانی با ورزشکاران بالا آمده ای و آن صفات را در خودت داشته ای که آمدی و اگر هم نداشتی هم کسب کرده ای، یعنی یا ذاتی است یا اکتسابی اما چیزی بگویم، یک فرهنگی باید جا بیوفتد در مدیران ورزشی مان من که بیرون بودم می دیدم. من خودم سعی می کردم که این کار را سرلوحه خودم قرار بدهم. هفتاد هشتاد درصد مدیران وقتی که می روند، بالاخره مشکلاتی داشته باشگاه. شما که آن زمان نبودید ببینید چه مشکلاتی بوده، در آن مقطع، در آن ثانیه، در آن بحران، چه تصمیمی گرفته شده است. آیا این تصمیم در بحث های مدیریت راهبردی منتج به نتیجه مثبت شده یا منفی؟ تا می آیند در باشگاه می گویند آقا عطابخش خراب کرد. چیکار کرده، باشگاه را خراب کرده برای ما گذاشته و رفته است. شما در باشگاه های ورزشی می بینید که تا چند ماه مدیری که تازه کارش شروع کرده می گوید من باشگاه را این چنان و آن چنان تحویل گرفتم. اکثرا هم مدیران غیر ورزشی اینطور هستند. این خیلی بد است. این فرهنگ واقعا باید جا بیافتد که چنین نکنیم. ما اگر بخواهیم بین بازیکنان مان فرهنگ پهلوانی را جا بیاندازیم که این چه تکلی بود زدی، این چه دعوایی بود کردی؟ وقتی خودمان این ویژگی را نداشته باشیم چطور به بازیکنان مان بگوییم؟
بازیکن هم می گوید مقصر دفاع قبلی من بود.
دقیقا همین طور است. تقصیر را گردن این و آن بیاندازیم. شما شرایط را قبول کردی. منِ عطابخش شرایط باشگاه پیکان را چه خوب چه بد قبول کردم. خدا را شکر شرایط باشگاه پیکان خوب بوده است. حالا چه خوب چه بد شرایط یک باشگاه را قبول می کنیم و وارد حوزه مدیریتش می شویم. بنده باید با مطالعه وارد شوم. اگر با مطالعه آمدم که می دانستم باشگاه چه مشکلاتی داشته و قبول کردم. اگر بدون مطالعه آمدی، پس اشتباه کار کردی. باید مطالعه و تحقیق می کردی بعد می آمدی. وقتی کار را قبول می کنی باید مشکلات را با توان خودت حل کنی. اگر مشکلاتی نیست و همه چی گل و بلبل است باید این گل و بلبل بودن را ادامه بدهی. اینکه هر اتفاقی بیافتد گردن مدیرعامل قبلی بیاندازی فرهنگ درستی نیست. امیدوارم خود من بتوانم این کار را سرلوحه قرار دهم. کاری به بقیه ندارم. لااقل بتوانم این فرهنگ را جا بیاندازم شما وقتی یک کاری را قبول می کنی، باید کارت را انجام دهی و کاری به گذشته نداشته باشی. به امروز و آینده ات فکر کن فقط.
می خواهم از یک اتفاق جالب بپرسم که به پیشینه رسانه ای شما باز می گردد. خیلی از مدیرانی که الان همکار شما هستند، قبلا به عنوان مصاحبه شوند مقابل تان نشسته اند. برخورد امروزتان با اینها چطور است؟
سوال خیلی قشنگ و غافلگیرکننده ای بود. یکی از این مدیران استاد بنده آقای محمدرضا ساکت بودند. یادم است یک روز آقای ساکت بنده را خواستند، من آن زمان روزنامه نگار بودم. دیدم یک بولتن بزرگ درست کرده اند. گفتند آقای عطابخش این را بخوان. گفتم داخلش چیست؟ گفت انتقاداتی هست که از ما کردی. خدا را شکر رابطه بسیار خوبی داریم. بعد با آقای ساکت کار کردیم. ایشان استاد مدیریتی بنده هستند. آقای سعید آذری استاد مدیریتی بنده هستند. سعی کردم تلفیقی از آقای سعید آذری و آقای محمدرضا ساکت را در کارم داشته باشم. با خیلی از مدیران کار کرده اما روند کاری و مدیریتی این دو را بیشتر دوست داشتم. به خصوص آقای ساکت که واقعا برنامه محور بودند. جوان هستیم دیگر، آمدیم آن فرمایش حضرت آقا که فرمودند گام دوم انقلاب را باید جوانان بسازند، امیدوارم در این راستای مدیریت ورزشی کار ما تبلور آن فرمایش باشد و بتوانیم بهترین اتفاقات را رقم بزنیم، با کمک دوستان و رسانه ای ها و ورزشی ها. این افق را می بینم و قول می دهم که ورزشکاران باشگاه پیکان سال دیگه در مدارج بسیار بسیار بالاتری قرار خواهند گرفتد.
کسانی که شما را می شناسند می گویند شبانه روز مشغول کار کردن هستید. این می تواند وجه تمایز مدیران جوان باشد اما از طرفی دیگر می تواند بعد از یک مدتی خسته کننده شود. این دغدغه خستگی را ندارید؟
من در شبانه روز نهایت 4 ساعت می خوابم. مطالعه و کار می کنم. فکر نکنم وقتی عاشق کاری باشی این خستگی اتفاق بیافتد. من وقتی روزنامه نگار بودم واقعا عاشق کار روزنامه نگاری بودم. سعی کردم کاری را که انتخاش می کنم، عاشقش باشم. بیکاری را ترجیح می دهم به کاری که عاشقش نباشم و سوهان روحم باشد. دوستانی که من را می شناسند یا مطالب من را زمان روزنامه نگاری ام می خواندند می دانند که خودم منتقد سرسختی بودم، خیلی انتقاد می کردم. باید کار کرد. وقتی عاشق کارت باشی و بخواهی یک پلنی را برای خودت بچینی از نقطه A به B برسی و قله را برای خودت فتح کنی، باید کار کنی. همزمان با تو کسانی که دست چپ و راستت هستند، کارمندانت هستند، مدیران ارشد هستند باید کار کنند. من اعتقاد به مدیریت شطرنجی دارم. کار را دست کاردانش می سپارم و از او می خواهم کار را به من گزارش بدهد. تا الان هم خدا را شکر هرجایی بودم، موفق بودم و در باشگاه پیکان هم امیدوارم همین روش را بتوانم انجام دهم. با یاری خداوند متعال و دعای خیر دوستان مطمئنم موفقیت در باشگاه پیکان نصیب بنده و مجموعه باشگاه پیکان خواهد شد.
با توجه به سقوط باشگاه سایپا و ماهیت خصوصی باشگاه هوادار، الان پیکان تنها نماینده فوتبال استان تهران در لیگ برتر است. البته استقلال و پرسپولیس هم تیم های استان تهران هستند ولی فرا استانی محسوب می شوند. این دو تیم برای یک مملکت هستند، نمی توانیم بگوییم مخصوص استان تهران هستند. الان وظیفه ساپورت استعدادهای استان تهران تنها بر گردن پیکان است. پیکان از این وظیفه بر می آید؟ می تواند به تنهایی پاسخگوی این نیاز باشد؟
دقیقا همینطور است. تا حالا که این وظیفه را انجام داده است. زیرمجموعه های باشگاه پیکان را که نگاه کنید می بینید این وظیفه انجام شده و روی روالش هم جلو می رود. تنها یک مقدار نیازمند تقویت، بحث های دانش افزایی و هم افزایی، و ارتباطات بیشتر با ارکان مربوطه خود است. از این ارکان می توان به مدیریت فوتبال استان تهران و همچنین فدراسیون فوتبال اشاره کرد. چرا که باید در راستای اهدافی بود که مجموعه های بالادستی در مورد آکادمی ها دارند، مثلا کمیته جوانان هیات فوتبال استان تهران و کمیته جوانان فدراسیون فوتبال. شما ببینید، ما در رشته فوتسال بانوان 8 بازیکن ملی پوش داریم. یک اتفاق عجیب است. در رشته های دیگر در رده های سنی پایه نیز به همین شکل، بازیکنان ملی پوش زیادی داریم. این برمی گردد به اهدافی که در فدراسیون فوتبال و هیات فوتبال استان تهران مشخص بشود. فقط یک قولی می توانم بدهم که این بحث ارتباط و آن هم افزایی را بین خود باشگاه پیکان و ارکان فدراسیون فوتبال و هیات فوتبال استان تهران تقویت کنم. انشاالله ارتباطات خوبی خواهیم داشت. نیازمند ارتباطات خوب بین المللی و آکادمیک هم هستیم. بحث دانش افزایی مربیان در دستور کار است. امیدوارم به زودی زود اخبار خوشی در رابطه با این ارتباطات بین المللی برای بهره مندی آکادمی باشگاه فوتبال پیکان و در نهایت فوتبال تهران اتفاق بیافتد.
می دانم که هنوز یک هفته نشده مدیریت پیکان را برعهده گرفته اید اما اگر برنامه های اولیه ای وجود دارد می خواهم دو سوال در این خصوص بپرسم. اول اینکه چه برنامه ای برای رشد فوتبال پیکان دارید؟
پیکان یک تیم فوق العاده جوان است. 10 بازیکن بزرگسال بیشتر نداریم. اکثر بازیکنان امید هستند. حتی در رده سنی زیر 23 سال هم ما دو سه بازیکن کم داریم. یک تیم خیلی خوب است. بچه های درجه یک هستند. در تیم بزرگسالان هم از کاپیتان مان ابراهیم صالح بگیرید که 29، 30 سالش است تا باقی بچه ها همه عاشقانه کار می کنند و می جنگند. مثل یک قهرمان در زمین حضور پیدا می کنند. ورزش است دیگر، برد دارد باخت هم دارد. اینکه شما به خودتان نبازید، این عبارت فوق العاده ای است که شما باید به آن برسید. برو تمام خودت باش. تمام خودت را پیاده کن. حالا باختی هم باختی. اما اینکه تمام توانت را نگذاری و ببازی، این دیگر باختن به حریف نیست. باختن به خودت است. فکر می کنم این در باشگاه پیکان نهادینه شود و اتفاقات خوبی رخ دهد. ما به رده های بالای جدول در همه رشته ها چشم داریم. اما بحث مان بیشتر پرورش بازیکن، ساخت بازیکن و استعدادیابی و استعدادپروری در رشته های مختلف است. همچنین کمک به تیم های ملی رشته های مختلفی که در باشگاه داریم.
و دومین سوال، چه برنامه ای برای ورزش بانوان دارید؟ با توجه به اینکه همسر شما هم از قهرمانان و مربیان مطرح ورزش ما هستند.
ما رشته های مختلف بانوان را داریم، والیبال ما جزو 4 تیم برتر لیگ است. فوتسال ما صدرنشین گروهش است. فوتبال ساحلی بانوان هم داریم. زیرمجموعه های این باشگاه ها را هم داریم. فکر نمی کنم بیش از دو سه باشگاه اینطور به ورزش بانوان اهمیت بدهد. بانوان نیمی از جمعیت کشور هستند، وظیفه ما و باشگاه پیکان است که به بانوان خدمات ورزشی ارائه بدهیم. مطمئنا سال آینده رتبه های بهتری در ورزش بانوان خواهیم داشت. سرمایه گذاری بهتری انجام می شود. برند پیکان و ایران خودرو یک برند ملی است. امیدوارم این برند ملی در ورزش جایگاه بهتری پیدا کند. مطمئنا با نظر مساعد مدیران ارشد شرکت ایران خودرو و شخص دکتر خطیبی من مطمئن هستم اتفاقات خوب هم برای آقایان و هم برای بانوان که نیمی از جمعیت ما هستند رخ خواهد داد.
آقای امیرعطابخش من دیگر سوالی ندارم. اگر سوالی بوده که نپرسیده باشم یا صحبتی با مردم و مخاطبان طرفداری دارید، این شما و این دوربین رسانه طرفداری.
همه ما ایرانی هستیم. ایرانی ها با غیرت هستند. آمدم اینجا که تمام خودم را برای ورزش پیکان و ورزش استان تهران و در نهایت ورزش کشورم در رشته های مختلف بگذارم. واژه 20 ساعت کار فکر می کنم واژه خوبی برای من باشد. 20 ساعت مداوم کار می کنم و تلاشم این است اتفاق های خوب برای ورزش کشورم رخ دهد. همیشه همه جا می گفتم خادمی امام رضا واقعا یک افتخار بزرگ است. انشاالله این فرصت نصیب کسانی که لیاقش را دارند بشوند، من لیاقتش را نداشتم. اما حداقل این را می توانم بگویم بنده خادم ورزش هستم و امیدوارم این خدمت من به ورزش در پست های گوناگونی که بوده بتواند مثمر ثمر باشد. اول خدا راضی باشد و بعد مردم، بدانند خادم شان با تمام توانش برای ورزش کار می کند.
جناب آقای امیرعطابخش ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید. امیدوارم مخاطبان طرفداری هم از این برنامه لذت برده باشید. تا یک برنامه دیگر خدانگهدارتان.
همچنین ببینید: