رود کروات ها به فوتبال ایران با استانکو آغاز شد و با ایویچ و بلاژویچ ادامه پیدا کرد تا با برانکو به اوج خود رسید.
برانکو تیم امید را به مدال طلا بازیهای آسیایی بوسان رساند و تیم ملی را بعد از ۸ سال به جام جهانی رساند و بعد از دوری چند ساله به ایران آمد و پرسپولیس را به اوج خود رساند.
اسکوچیچ گمنام ترین کرواتی بود که به ایران آمد در ملوان جوانانی را به فوتبال ایران معرفی کرد و در فولاد روندش را ادامه داد اما در خونه به خونه بابل موفق نبود و اوج کارش در صنعت نفت بود که حالا آن گمنام کروات تبدیل به نامدار ترین کروات کشورمان تبدیل شده جایی که تیم از هم پاشیده ویلموتس را تحویل گرفت و بدون ادعا به جام جهانی رساند.
لوکا بوناچیچ و وینگو بگویچ هم مربیانی بودند که در تیمهای ایرانی زیادی فعالیت کردند وینگو علاوه بر پرسپولیس در گل گهر و پاس و فولاد و تیم ملی امید مربیگری کرد و آخرین دستاوردش آوردن گل گهر به لیگ بود و چند هفته قبل هم هدایت شاهین بوشهر را برعهده گرفته و به ایران بازگشته و لوکا هم در تیم های زیادی کار کرده از مس و ذوب آهن گرفته تا استقلال اهواز که از باثبات ترین خارجی های فوتبال ایران بوده است.
در این میان مربی چون کرانچار فقید نیز بود که به ایران آمد و بعد از حضوری کوتاه در پرسپولیس هدایت سپاهان را برعهده گرفت و آخرین فعالیتش تیم ملی امید بود.
اما با این وجود و داشتن ایچ های فراوان تراکتور سراغ یک کروات دیگر رفت گزینه ای که برخلاف قبلی ها در دوران بازی شناخته شده تر از دوران مربیگری بود و در دوازده سال روی هم دوسال مربیگری نکرده است و حالا شاهد نتایج دور از انتظار پورشورها هستیم.
تراکتور در کنار مشکلات مالکیتی و مدیریتی در کادرفنی نیز مشکلات زیادی دارد و آنها وقتی دروازه تیمشان باز میشود برنامه ای ندارند و فقط به فکر گل نخوردن هستند اگر گل خوردند دیگر بازی برایشان تمام شده است.
با وجود این نتایج مسئولان تراکتور که با یک باخت به بزرگانی چون توشاک و لیکنز و دنیزلی فرصت ندادند هنوز از سولدو استفاده میکنند که خیلی عجیب است.
با ادامه این روند بدون شک تراکتور که الان در رده سیزدهم جای دارد و با منطقه سقوط فقط یک امتیاز فاصله دارد احتمالا کاندیدای اصلی سقوط خواهد بود و باید هرچه سریع تر فکری به حال این تیم کرد.