مطلب ارسالی کاربران
رفاقت من
بعضی وقت ها تو زندگی آدما نیاز دارن که با دوستاشون وقت بگذرونن و دوست دارن که دوستاشون یه تصویری از خودشون رو داشته باشن و هرچقدر این تصویر شبیه به خودشون باشه دوستیشون قویتر و سالم تره .
تو زندگی من دوستای زیادی اومدنو رفتن ولی هیچ کدومشون رفیق نبودن ویا شبیه من نبودند و یا شاید من شبیه هیچکدومشون نبودم، من شاید آدم عجیبی باشم و شایدم معنی دوستی رو خوب نفهمیدم ، نمیدونم، ذهن خسته من چهارچوبایی برای من ساخته که سخت میتونم دوست انتخاب کنم و ارتباط قوی با کسی داشته باشم ، من آدمی هستم که سعی میکنم حال خودم رو خوب نگه دارم و این خوبی به این معنی نیست که همهچی برام خوشحال کننده هست و هیچ چیز بدی ناراحتم نمیکنه بلکه برعکس من با فکر کردن به چیزهای بد و ناراحت کننده به خودم آرامش میدم و یاد میگیرم که قدر اتفاق ها و افرادی که دور وبرم هستن رو بیشتر بدونم و اینطوری سعی میکنم آدم خوبی باشم و با اطرافیانم صادق باشم.
داشتم از رفاقت میگفتم، دوست شدن راحته ولی رفیق بودن کار خیلی سختیه و هر دوستی رفیق خوبی نیست ، من به تازگی با رفیقایی دوست شدم که خیلی وقت بود تو زندگیم نداشتم و این رفاقت برام خیلی ارزشمند و عزیزه . یه مثالی هست که قبلا از یکی شنیدم که البته شاید یه جور دیگه بود ولی برای من اینطوری صدق میکنه که میگه رفیق خوب اونی نیست که بهت ماهی بده رفیق اونیه که بهت ماهیگیری یاد میده ، و من اینو تو رفیقهام دیدم و انرژی مثبتی که ازشون گرفتم منو دوباره به تکاپو انداخت و معنای رفاقت رو با اونا یاد گرفتم ، اسمشون رو نمیبرم ولی خودشون میدونن که کیا هستن و چه حسی بهشون دارم، اونا رفیق غم و شادی من خواهند بود و برای بودنشون در کنارم تکه ای دیگر از قلبم رو به نامشون میزنم تا یادم باشه که چقدر این رفاقت مقدس و پاکه.