مطلب ارسالی کاربران
Maneskin_beggin
(ترجمه آهنگ نیست)
دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!
یعنی
من مرده ام!
اما اگرقرارباشدزیادغمگین شوی
بلندمی شوم
باهم صبحانه می خوردیم
گپ می زنیم
بعد هم می روم
سری به خاک دوستانم بزنم برگردم
اگر هم حوصله ام نشد
شاید همان دور و برهاخودم راچال کنم
چراکه دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!
یعنی
اگر گلوله ای به سمتم شلیک شود
سرم را هم
هم نخواهم کرد
یعنی اگر برای بریدن این رگ
تیغ درمانه نباشد
تا مغازه هم نخواهم رفت
چراکه دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!
اگربه خانه ام بیایی
تمام خانه راگل خواهم کاشت
اگربروی هم
اگربمیری هم!
چراکه دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!
یعنی زمان را از دستم باز کرده ام
چاقو را از جیب درآورده ام
ورابطه ی علت و معلول را
بریده ام
چرا که می خواهم
بی دلیل تنها باشم
درست چون نوازنده ای
که درمیان اجرا
سازش را زمین می گذارد
تا موسیقی اش تمام نشود
درست چون خدایی
که انسانش را زمین گذاشته
تاکه برآسمان بنویسد
دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری...
«گروس_عبدالملکیان»