🔰آرتتا دارد چکار می کند؟
1️⃣#بخشاولمقاله
چرا مدام می شنویم که آرسنال بدون در نظر گرفتن فرم و نتایج 100 درصد پشت میکل آرتتا است؟
آرسنال با سرمربیگری میکل آرتتا تغییرات بزرگی را پشت سر می گذارد. چیزی که سرمربی جدید برای آن قابل اعتماد است. 3 وظیفه اصلی وجود دارد که به او محول شده و تصمیم گرفته شده است که در تغییر جایگاه باشگاه بسیار مهم هستند:
1️⃣ فرهنگ
2️⃣ استخدام بازیکن
3️⃣ ساختار فوتبال پایدار مدرن
من معتقدم دلیل اعتماد باشگاه به او این است که در هر 3 زمینه قوی است. بسیاری از مربیان دیگر بازیکنان آماده می خواهند و نمی خواهند با مسائل فرهنگی درگیر شوند.
من همچنین معتقدم که باشگاه به طور کامل از این ایده حمایت می کند که تغییر در هر 3 زمینه بیشتر از آنچه که هواداران می خواهند طول بکشد ، اما برای موفقیت پایدار در آینده ضروری است.
اگر هواداران بی حوصله شوند ، باشگاه باید در تصمیم خود ثابت قدم باشد. بی حوصلگی جامعه فقط به این شکل نیست. این یک خطا در جامعه است ، نه یک باشگاه فوتبال. اگر تصمیمات نادیده گرفته شود ، شرایط خود را تغییر نمی دهید. باشگاه باید از ناآرامی ها و پست و بلندی ها بگذرد و بداند که روز روشن تری در راه است ، اما برقراری ارتباط به موقع حیاتی است.
به عنوان هوادار باید اعتراف کنیم که ما بی حوصله هستیم و این به ما بستگی دارد. مواقعی وجود دارد که بند ناف باید قطع شود ، همانطور که در مورد امری بود ، و مواقعی وجود دارد که نمی توانیم اجازه دهیم بی حوصلگی ما عامل رانندگی باشد.
تمرکز این قطعه بر بخش 3 تاکتیک ها است ، اما ابتدا توضیحی مختصر در مورد شماره 1 و 2 گفته شده است.
از نظر فرهنگی ، آرسنال در سالهای بعد ونگر و نیمی از دوران امری آشفته بود. قدرت بازیکن حاکم نبود اما در شرایط سخت و دشوار ، شرایط قرمز می شد.
به نظر می رسد آرتتا در تلاش خود نه تنها برای از بین بردن پوسیدگی و بازیکنان فرسوده بلکه برای جایگزینی آن با بازیکنان غیر پوسیده که نگرش مطلوب خود را برای موفقیت دارند ، ثابت قدم است.
این امر ما را به سمت شماره 2 سوق می دهد زیرا تغییر در استخدام آرتتا مشهود است.
تأثیرات منفی در بازیکنانی مانند اوزیل و گوندوزی با بازیکنانی با نگرش مثبت مانند تیرنی ، اودگارد ، لوکونگا و تومیاسو که تیم های ملی یا باشگاه های قبلی خود را رهبری کرده یا می کنند جایگزین شدند. از نظر استخدام کنندگان که متخصصان برتر شناخته می شوند. گابریل ، وایت ، رامسدیل و پارتی حال و هوای مثبتی را به ارمغان می آورند و رامسدیل تا به حال انرژی جمعیت هواداران را شعله ور کرده است. شخصیت بازیکنان جوان بدون تردید است و اثبات آن در زمین است که ساکا ، اسمیت رو و مارتینلی کسانی بودند که فصل گذشته در حالی که بازیکنان بزرگسال این کار را نمی کردند ( مخصوصاً دو مورد قبلی) ، پیشرو تیم بودند.
به برخی از بازیکنان بزرگسال که حفظ شده اند نگاه کنید و انرژی مثبتی را در اوبامیانگ، الننی و کسانی مانند لاکازت که به بازیکنان جوان تر کمک می کنند مشاهده می کنید. ژاکا روزهای خود را سپری می کند اما او همچنان حفظ شده است زیرا در این زمان "رهبر مورد نیاز" است.
🔸 انرژی در رختکن تغییر می کند.
همه ما به تازگی شروع به نشان دادن عصبانیت خود نسبت به ادو و آرتتا کرده ایم ، اما باشگاه احتمالاً بازی نورویچ را روز اول در تولد دوباره باشگاه ما دیده است. اولین روزی که "تیم و ترکیب جدید" به میدان رفت. می توانید دریابید که چرا آنها تغییرات را در نظر نمی گیرند وقتی روز 1 به تازگی ظاهر شده است. آنها باید طوفان بی حوصلگی را سوار شوند در حالی که مراقب نتایج فراتر از فریاد هواداران هستند. آنها ممکن است دریابند که آرتتا مربی برای رساندن آنها به "روز 1" بوده است ، اما برای فراتر از آن ایده آل نیست. همه گزینه ها امکان پذیر است.
🔸 حرکت به شماره 3 ، تاکتیک ها.
ممکن است تا پایان این کلمه "صبر" را دوست نداشته باشید ، اما آنچه از نظر تاکتیکی اتفاق می افتد از یک کتاب درسی جدید است و برخی از بازیکنان ما آن را به تازگی باز کرده اند. کتاب درسی را کنار بگذارید و دچار سردرگمی کوتاه مدت و مجموعه کوچکی از مربیان در سراسر جهان شوید که می توانند اخلاق یکسانی را آموزش دهند.
من از بازی موقعیتی یا چیزی که در محافل مربیگری "Juego De Posicion" نامیده می شود صحبت می کنم. این Juego De Posicion چیست؟ ترجمه دقیق آن "بازی موقعیتی" است. به طور خلاصه ، این مفهوم دفاع در حین حمله برای کنترل هر دو طرف است. هدف دفاع فشار مداوم و پایدار است. هدف حمله این است که الگوهای از پیش برنامه ریزی شده برای بازیکنان غریزی باشد تا جایی که فوتبال تله پاتی امکان پذیر است.
⤵️ #بخشدوم این مقاله در ادامه خواهیم گذاشت
شامل ۴ بخش و ۴ قسمت