ابطال مجوز حرفه ای دو باشگاه بزرگ ایران از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا موجی تازه از انتقادات علیه مسوولین ورزش و فوتبال ایران را برانگیخته است.
به گزارش طرفداری، برخی به کنایه از نام رییس فدراسیون، این اتفاقات تلخ را به مثابه برخورد شهاب سنگی بزرگ بر پیکر نحیف فوتبال ایران میدانند. بعضی دیگر هم انگشت اتهام را به سمت سیاسیونی می گیرند که سالهاست استقلال و پرسپولیس را در اختیار دولت قرار داده و اجازه واگذاری آنها به بخش خصوصی را صادر نمی کنند.
از استقلال و پرسپولیس در ورزش و فوتبال ایران تنها ماکت و نامی مانده است. باشگاه هایی که پیش از انقلاب از بهترین و مجهز ترین امکانات برخوردار بوده اند حالا به جز آن اسم های بزرگ و دهان پر کن چه دارایی و سرمایه ای دارند؟! به صرف داشتن یک تیم فوتبال و چند تیم پایه ای نمی توان نام باشگاه روی آنها گذاشت. وقتی ساختمان اداری و ورزشگاه هایی که در اختیارشان قرار گرفته همه عاریتی و موقت هستند و تمام هزینه های ریز و درشت شان از جیب دولت پرداخت می شود چگونه می توان انتظار بزرگی و حرفهای گری از آنها داشت؟!
فقط کافی است مدیران دو باشگاه و رییس و نایب رییس فدراسیون فوتبال را درنظر بگیرید تا به بیربطی ایشان و مجموعههای تحت مدیریت شان پی ببرید! همان دو مدیر اولی که در جریان صدور مجوز موقت از سوی کمیته استیناف، برای سومی نامه فدایت شوم نوشته و تقدیر و تشکر کردند در حالی که همین فدراسیون برای دور کردن اذهان از ماجرای خوبان عالم و خرید تجهیزات وی ای آر از شرکتی هنگ کنگی - اسرائیلی در مرحله بدوی با صدور مجوز حرفه ای مخالفت کرده و با این کار گوش های ای اف سی را کاملا تیز کرده بود!ا
ین بساط باید روزی جمع می شد که قرعه فال به امروز افتاد وگرنه حذف سرخابی ها مربوط به دیروز و امروز نیست. تیم هایی که بعد از انقلاب و با مصادره اموال و دارایی هایشان از سوی سازمان های جدید التاسیس انقلابی، کل مایملک شان در صندوق عقب پیکان گوجه ای علی پروین و مغازه چند متری منصور پورحیدری خلاصه میشد اما با همین بضاعت تقریبا هیچ هم نفس می کشیدند و برای دل هواداران شان بازی میکردند.
مشکل اما از آنجا شروع شد که حاکمیت برای کنترل جریانات هواداری دو تیم وارد معرکه شده و مالکیت دو باشگاه را در اختیار گرفت. مدیران دست نشانده دولت در این سالهای طولانی به واسطه عدم آگاهی با مقوله مدیریت باشگاهی کم لطمه و ضربه به این تیم ها نزدند اما از آنجا که منتخب دستگاه بودند هرگز مورد بازخواست و سوال قرار نگرفتند! هیچ مسوولی پیدا نشد تا دلیل بستن قرار داد های سنگین و نجومی با بازیکنان و مربیان بنجل و بی کیفیت خارجی را بپرسد! قراردادهایی که با طرح دعوا در فیفا و محکوم شدن ما به پرداخت و خسارات و ...کمر فوتبال ایران را شکستند!
برای مسوولین امر شاید اهمیت سلطه بر باشگاه هایی که پایگاه مردمی دارند به قدری بوده است که هزینه های سرسام آور حاصل از مدیریت غلط افراد دست نشانده را متقبل شده و از همین رو بارها و بارها این مبالغ را از محل منابعی همچون ارز دارو ، صندوق کار آفرینی و یا سازمان تامین اجتماعی و ...تامین کرده و اجازه نداده اند این چرخه ناصواب از حرکت باز ایستد.
استقلال و پرسپولیس سالهاست که حذف شده اند! سالهاست که مصلحت اندیشی جای رقابت شان در میادین ورزشی را گرفته است.فوتبال ما هم با افرادی نا مربوط همچون عزیزی خادم و مهر علی در همان مسیر قرمز و آبی قرار گرفته است.
فوتبالی که به سبب هواداران پر شمارش زبانزد مردم دنیا بود و می توانست یک فرصت بزرگ و مغتنم فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد را به خاطر واهمه و تردید و بی اعتمادی شکل گرفته در دل مراکز قدرت، محکوم به نابودی و فنا کردند.
استقلال و پرسپولیس را به گروگان گرفتند. بی آنکه بپذیرند این دو تیم سرمایه هایی عظیم برای ایران و تمام ایرانیان دنیا بوده و می توانند مایه غرور و افتخار و اعتبار این مملکت شوند.
این جو به راه افتاده در رسانه ها بعد از حذف تیم های ایرانی اگرچه اجتناب ناپذیر بوده و هست اما همچون شیون و زاری بر گوری بی مرده است! بواقع ما در این اتفاق ظاهرا تلخ دردناک چیزی را از دست نداده ایم. باور ندارید پنجره های بسته نمایندگان کشورمان در ادوار مختلف و تضعیف مکرر آنها طی فصول اخیر را به یاد بیاورید که چگونه با از دست دادن نفرات ممتاز و با کیفیت شان از مرحله ای به مرحله دیگر رسیده و خلع سلاح مقابل حریفان عربی مغلوب شده اند! استقلال مقابل الهلال و پرسپولیس برابر همین تیم ثروتمند را ببینید که چگونه بزرگان فوتبالمان را پیاده به مصاف یک رقیب آماده فرستادیم! حذف این تیم ها اگر منجر به پایان سلطه گری دولت در اداره این باشگاه ها شود، باید آن را به فال نیکگرفت اما چنانچه تغییری در این رویکرد و سیاست اشتباه پدید نیاید باید فاتحه این دو تیم را خوانده و همچون پاس، راه آهن، نفت، بانک ملی، هما، دارایی، شاهین، ابومسلم، برق شیراز و... با آنها خداحافظی کنیم؛ رخدادی عجیب و باورنکردنی اما قابل پیش بینی!