ولی الله صالح نیا در بخش پایانی گفتگوی خود با طرفداری از حضورش در پرسپولیس و دلیلش برای جدایی از این باشگاه و رفتن به استقلال گفت. او همچنین از کسانی نام برد که رایگان برای استقلال و پرسپولیس خدمت کردند و به بازیکنان امروزی گفت یادتان باشد چه کسانی این پیراهن ها را به تن کرده اند بدون دریافت ریالی. پیشکسوت فوتبال ایران دستمزد را حق فوتبالیست ها دانست اما گفت که نباید فراموش کنند به کمک هواداران و اهالی رسانه به جایگاه رسیده اند.
بخش جالب دیگر این گفتگو صحبت درباره تپه های داوودیه بود. ولی الله صالح نیا کسی بود که تپه ها داوودیه را برای تمرین پرسپولیس انتخاب کرد و داوودیه جایی بود که مدتها هواداران برای تماشای بازیکنان محبوب شان به آنجا می رفتند.
به عنوان سوال پایانی این گفتگو از صالح نیا پرسیدیم چه توصیه برای ورزشکاران امروزی دارد. بخش پایانی گفتگوی طرفداری با ولی الله صالح نیا را می بینید و می خوانید:
از این همکاری هایی که با تیم ملی و باشگاه ها گفتید، شده مثلا ورزشکاری اول مخالف باشد و بگوید این کارها چیست و سپس کمی بگذرد و تحت تاثیر قرار بگیرد؟
بله. در استقلال. روح آقایان پورحیدری و حجازی شاد. این دو نفر لطمه هایی از بازیکنان خورده بودند و در یکی از آن ها، خودم حضور داشتم. هواداران و خبرنگاران خیلی پرس و جو کردند و با شهامت گفتم که قبل از بازی با ملوان 7-8 تا از بازیکنان گفتند مگر آقای پورحیدری پشت گوشش را ببیند که این تیم اول شود. به خاطر اینکه مربی خارجی مانند کُخ بیاید و روی نیمکت بنشیند؟ مگر آن پورحیدری آه ندارد؟ و آهش همه را گرفت. هیچ کدامشان آب خوش از گلویشان پایین نمی رود. زمانی که شما به یکی مانند حجازی یا پورحیدری نارو بزنید، حتی اگر آن ها گذشت هم کرده باشند، دست طبیعت انتقام خود را می گیرد. چون خودم در این تیم ها حضور داشتم، خیلی ها با من مخالفت می کردند. چرا؟ چون من صاحب نظم و دیسیپلین هستم. موقعی که آقای پورحیدری مرا دعوت کرد که از پرسپولیس رفتم، یک روز نیز بیکار نبودم. روز بعدش آقای پورحیدری مرا دعوت کرد و گفت باید با تیم ما کار کنی. آقای قراب، پورحیدری و عباس کردنوری که باشگاه تاج به این مرد مدیون است. هم سازندگی کرده و هم مردانگی کرده. این چند نفر پس از انقلاب، استقلال را حفظ کردند. آقایان آتشی، پورحیدری، کردنوری و مهدی صابرپور در والیبال. این 4 نفر نگذاشتند استقلال متلاشی شود و فقط اسم باشگاه عوض شد. چرا نباید نام این ها برده نشود؟ چرا کسانی که سر حاضری می آیند ندانند که کسانی بوده اند که حتی از جیبشان و حق زن و بچه شان خرج کردند و هوادار بودند. مانند آقایان تراب پور، اصفهانی، ابزارچی، حبیبی، دباغ و ... این ها هوادار جانفشان این تیم بودند و از جیب خرج می کردند. در آن زمان انقلاب شده بود و دولتی نبود هزینه کند. این ها تیم را نجات دادند و تیم نامش استقلال شد. آقای مدیرعامل الان اسمش را می بری؟ می دانی آقای ترابپور کجاست؟ یا آقای اصفهانی کجاست؟ آقای رشتین خدا رحمتش کند در میدان فردوسی فرش فروشی داشت و کمک حال بازیکن بود. حالا بازیکن میلیاردی می گیرد و نوش جانش و هرچه حقش است بگیرد ولی بداند چه پیشکسوتانی مفت کار کردند و چه مربیانی پدرشان درآمده، از دربی و شهرستان و بدبختی و با اتوبوس رفتن و در مسجد خوابیدن و ... شما باور می کنید استقلال در مسجد خوابیده و مسابقه داده؟ یا همین پرسپولیس که من با ان ها بودم. به خانه مردم می رفتیم و 20 نفر در یک اتاق می خوابیدیم. تا صبح پشه ها تن مان را می زدند ولی می گفتم دل مردم شاد باشد. الان از این حرف ها هست؟ ما هر هفته با آقایان پورحیدری و پروین بودیم. تیم درون مردم و زمین های خاکی بود و بازی می کردند. الان بازیکن را در ختم پیشکسوت نمی بینی. این ها همه درد در دل ماست. من به عنوان یک مربی، مدرس و معلم و کسی که برای این آب و خاک زحمت کشیده، می گویم که جاون امروزی ببین گذشتگانت چه کسانی بوده اند، ببین پیراهن چه کسی را تنت می کنی، ببین چه کسی این شماره را پوشیده و برو قدرشناس باش زیرا آن ها مجانی کار کردند و مجانی از دنیا رفتند. بعد شما قدر مردم را نمی دانی، قدر خبرنگاری که تو را بزرگ می کند، نمی دانی؟ قدر صدا و سیما، مطبوعات و ... را نمی دانی؟ من چرا می گویم مطبوعات، بازوهای توانمند ورزش هستند؟ چون اگر این بازو قلم نزند، چه کسی می خواهد بداند فلانی از کدام دهات آمده و عکسش روی روزنامه برود؟ آیا آن قدر که افتخار می کنی، قدر هم می دانی؟ یک ذره قدرنشناسی جای قدرشناسی را گرفته. امیدوارم به سمت و سویی برویم که حق ورزش مملکت ادا شود. جا دارد در این برنامه یک تشکر ویژه از همه پیشکسوتانی کنم که دورهمی ها را راه می اندازند. پیشکسوتان باشگاهی، ملی، رشته های مختلف و سردمدار همه این ها، ناصرخان عظیمی که واقعا به ورزشکاران قدیمی روح و جسم داد و حتی با ویلچر رفت و آن ها را از خانه شان بیرون آورد تا دیدار و دورهمی پیشکسوتان شکل بگیرد. این ها نباید فراموش شوند و باید گفته شوند و به جوانان انتقال داده شوند تا بداند این دورهمی یعنی چه. این دورهمی باعث می شود ده سال جوانتر شوند. از الان باید رفیق و دوست خانوادگی ات را پیدا کنی. اگر الان پیدا نکنی کی میخواهی پیدا کنی؟ همه چیز پول نیست. هوادارت را ببین چطور روی صندلی سرد و گرم می نشیند تا تو ملی پوش شوی. آقای ملی پوش؛ فراموش نکن هوادار را. وقتی می گویی به عشق مردم، آن عشق درست و با تمام وجود باشد و با آن زندگی کنی نه اینکه مردم، معلم، مربی و پدر و مادرت را فراموش کنی. ببخشید اگر زیاد صحبت کردم.
نه اینطور نیست اتفاقا داریم لذت می بریم و من نمی خواستم وسط صحبت هایتان بپرم. از حضور ورزشکاران بین مردم و هواداران گفتید. یکی از جایی که اینطور بود، تپه های داوودیه بود. آن جا نیز نامش به نام شما گره خورده. چه شد که تصمیم گرفتید تیم را به آنجا ببرید؟
تمرینات ما در دو استادیوم بود. یکی امجدیه که الان شهید شیرودی شده و دیگری استادیوم داوودیه که شده شهید کشوری.
این منطقه نسبت به امجدیه ارتفاعش بیشتر بود. شما وقتی تمرینات را در این ارتفاع انجام دهید، وقتی به سطح دریا بروید، راحتتر نفس می کشید. این است که تمرین در ارتفاعات برای همه رشته ها و به خصوص برای فوتبال که 90 و 120 دقیقه است، بسیار ضروری است. ارتفاع تپه های داوودیه بالاست و قهرمانانی مانند مرحوم رضا انتظاری، آقای حبیبی، دوستانم در حیطه دو و میدانی که بچه های شمرون بودند و در ارتفاع بودند و وقتی به امجدیه می آمدند، تمام بچه های دیگر را جا می گذاشتند چون تمرینشان در ارتفاع بود. آقایان روشن و دینورزاده و ... نیز بودند و چون در ارتفاع تمرین می کردند، راحتتر در زمین بازی می کردند.
شما اواخر دهه 60 از پرسپولیس به استقلال رفتید و موفقیت های شما با ساختن بدن بازیکنان شروع شد. چه شد از پرسپولیس رفتید؟
من در 7 سال حضورم در پرسولیس از مردم و مربیان محبت دیدم. یک تغییراتی در باشگاه رخ داد و تیم را به بنیاد مستضعفان دادند. شرایط این بنیاد برای سازندگی خوب بود. سازندگی در کجا؟ در ساختمان، هتل و اماکن خوب است اما جایی که نیروی انسانی و تفکرات متفاوت است، کمتر می توانید بجز لت موارد فرهنگی وارد این قصه شوید. آن هم فوتبال، آن هم پرسپولیس و بعد از انقلاب و دوران سختی که تغییر و تحولات فرهنگی اجرا می شود. وقتی تیم به عنوان بنیاد مستضعفان فعالیت کرد، با من هم قرارداد بستند ولی در طول قرارداد اتفاقاتی افتاد که آقای پروین با مسئولان بنیاد درگیری سلیقه ای پیش امد و ایشان را کنار گذاشتند. یک دوره رفتند و سپس برگشتند. من در آن سال که اواخر 67 بود از آقای پروین و خوردبین که برادرانه به من محبت کرده بودند خداحافظی کردم و کنار امدم. یک روز هم بیکار نبودم و آقای پورحیدری مرا دعوت کرد و باعث شد که قهرمانی، نایب قهرمانی، سومی آسیا و ... برای استقلال به وجود بیاید. دلیلش بیشتر به این خاطر بود که بچه ها در پرسپولیس آنطور که باید و شاید، وقتی که مسائل مالی و قرارداد پیش آمد، یک مقدار شرایط به هم ریخت. من هم همیشه کارم با نظم و انضباط و شرایط تربیتی درست پیش می رود، تصمیم گرفتم از پرسپولیس جدا شوم.
به عنوان سوال پایانی. اگر بخواهید یک توصیه به ورزشکاران امروزی بکنید، آن توصیه چیست؟ خواب سروقت، تغذیه خوب، حفاظت از قوای بدنی، پرهیز از شیطنت و ... کدام را توصیه می کنید؟
اولین توصیه من، مطالعه است. مطالعه گذشتگان، کتاب و فضای مجازی از نوع خوب. ما همه موبایل کنارمان مانند یک کامپیوتر کوچک است و می توانیم از آن به نحو احسن استفاده کنیم. برویم بازی ها و شرایط تمرین را ببینیم و در خط آموزش و یادگیری وارد شویم. به خصوص به قشر جوان امروز که قسمت خوب شبکه های مجازی را ول کرده و سراغ قسمت ناپاک آن رفته اند. بازیکن پیش من می آید و می گویم دیشب چند خوابیدی؟ می گوید آقا دیشب خوابم نبرد. می گویم چطور می خواهی کار سخت مرا انجام دهی. چطور می خواهی در تمرینات سخت من طاقت بیاوری؟ وقتی می گویند 10:30 یا 11، یعنی همان موقع. دیگر بعد از آن بدرد نمی خورد. خواب مفید از 10 به بعد است. جامعه شناسان، روانشناسان و تمام کسانی که علوم تحقیقاتی ورزشکاران را درآورده اند، می دانند هر کاری یک ساعت مفید دارد. ساعت خواب از 10 به بعد می تواند شیرین ترین خواب زندگی را داشته باشد. وقتی دم صبح بخواهی بخوابی، باید در طول روز هم بخوابی و طبیعتا نصف روز را از دست داده ای. امیدوارم این بچه ها خواب خوب، قدرشناسی پدر و مادر و تغذیه مناسب را فراموش نکنند. وقتی شما کالری و انرژی در تمرین از دست می دهی، نیاز به تغذیه دارد. اگر ندانی شما باید امروز چه گوشتی بخوری، چه میوه یا سبزیجاتی بخوری یا همین چهار تخم که الان خیلی گران شده یا دیگر آجیل ها و ... ، این ها چیزهایی است که باید در برنامه ات بگنجانی. خواهشم این است هرکاری که می خواهند انجام دهند، از دکتر مخصوص آن کار و پیشکسوت مخصوص آن کار غافل نشوند. ما خیلی دکترها داریم دارو تجویز می کنند. خیلی ها هم مثل من هستند و می گویند آن کار ما نیست و کار ما سلامت سازی جامعه است. امیدوارم جوانان و آتیه سازان به خصوص در زمینه تربیت بدنی و ورزش بیایند و سالم فکر کنند. من در آخر کلامم تشکر ویژه ای می کنم از شما که اجازه دادید برافروخته حرف هایم را بزنم. شاید در کارم برافروخته باشم ولی همیشه در زندگی سعی کرده ام آرام باشم و با آرامش کار کنم.