مارادونا صاحب توپه ... دو نفرو پشت گذاشت... توپو در اختیار داره و از سمت راست حرکت میکنه ... جادوگر دنیا فوتبال.... میخاد پاس بده به بوروچاکا ... جادوگر جادوگر جادوگر جادوگر و گل ... گل... گل... میخام گریه کنم ... خدای من زنده باد فوتبال ... گل ... دیگو... مارادونا
|
|
این یک گزارش فوتبال است؟ خیر, هرگز! این یک داستان درام است یک تراژدی عاشقانه ; داستان روزیست که 21 بازیکن و یک جادوگر در مستطیل سبز رو به روی هم قرار گرفتند و وقتی همه داشتند فوتبال بازی می کردند, جادوگر توپ را گرفت انگلستان را دریبل زد و بوینس آیرس را غرق در شادی کرد. داستان روزی که جادو بر فوتبال پیروز شد تا آرژانتین یک قدم به بام جهان نزدیکتر شود و سرانجام آن اتفاقی که باید می افتاد افتاد ; دیگو آلبی سلسته را قهرمان جهان کرد و بر جام زرین بوسه زد.
سال 1997 است. بیش از ده سال از شاهکار تاریخی آقا جادوگر می گذرد. دیگو اما آن دیگو سابق نیست ; او اکنون 37 سال سن دارد و در شرف خداحافظی از مستطیل سبز است. چه غم انگیز! دلتنگی برای چیزی که هرگز برنمی گردد از بدترین حس هاست و حالا فوتبال دوستان برای همیشه دلتنگ مارادونا خواهند بود دلتنگ جادو ساق پاهایش دلتنگ استایل دویدنش دلتنگ فریاد هایش دلتنگ همه چیزهایی که او به فوتبال هدیه داد تا زیبایی ها این ورزش دوچندان شود.
هواداران در شوک خداحافظی دیگو فرو رفته اند ولی گاه می توان در تاریک ترین آسمان ها درخشان ترین ستاره ها را دید. در همان روز ها که آفتاب جادو مارادونا غروب می کند جادوگری دیگر بر می خیزد ; باز هم از سرزمین نقره دوباره با شماره ده اینبار اما نه از لانوس بلکه از روزاریو. پسرک در روزاریو صاحب توپ می شود در کوچه و پس کوچه ها حرکت می کند به خطر اعتیاد تو سر توپ میزند یک لایی به فقر می اندازد و در نهایت بیماری را یک پا دو پا می کند تا به نیوکمپ برسد. نیوکمپ , چه مقصد زیبایی! چه جایی بهتر از لاماسیا برای جادوگر کوچک سراغ دارید؟ یک آکادمی از جنس عشق به فوتبال از جنس جادو! پسربچه در بارسلونا بزرگ می شود بزرگ بزرگ و بزرگ تر ; آنقدر بزرگ که روزی جنونی به سرش می زند و تصمیم می گیرد پا جای پا دیگو بگذارد. یک شب در نیوکمپ توپ را می گیرد و ....
توپ به مسی میرسه ... اوه مسی ... مسی مسی مسی مسی مسی ... این مسیه ... مسی توپو پیش میبره... مسی توپو پیش میبره... مسی توپو پیش میبره! ... مسی توپو پیش میره!!!! و گل ... گل ...گل ...گل ... گل |
آن اتفاق افتاد. مسی همچون ماردونا توپ را گرفت نیمی از زمین را دوید دروازه بان را دریبل زد و توپ را به تور دروازه رساند. حالا دیگر فوتبال یک جادوگر جدید دارد ; لیونل مسی
از آن شب به بعد لئو بار ها جادو کرد ; بارها و بارها. اما بعضی از آن ها خاص بودند به مانند آن شب شگفت انگیز در نیوکمپ برابر بایرن مونیخ همان شب که باواریایی ها اسیر اندیشه ها پپ نبوغ ژاوی و البته جادو مسی شده بودند. شبی که هر لمس توپ مسی برای یک هوادار فوتبال لذت بخش بود. دو گل یک پاس گل و البته تاثیرگذاری غیر مستقیم روی گل چهارم او را به مرد اول میدان تبدیل کرد. بازی 4-0 تمام شد و بلوگرانا به همراه جادوگرش به مرحله بعد رفت. در پایان او در سال 2009 به تمامی افتخارات فردی و تیمی ممکن رسید تا برای اولین بار و در 22 سالگی فاتح توپ طلا اروپا شود.
داستان لئو را ورق می زنیم. اینجا سانتیاگو برنابئوست ورزشگاه اختصاصی رئال مادرید مملو از تماشاگر در انتظار الکلاسیکو.این دیدار همیشه دارای اهمیت زیادیست با این حال این الکلاسیکو خاص تر است. الکلاسیکویی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان و در اوج درگیری میان دو قطب فوتبال اسپانیا. این طرف بهترین بازیکن جهان شماره 10 بارسا را پوشیده است و آن طرف بهترین دروازه بان جهان درون دروازه مادریدی هاست. کاسیاس با ایستادگی برابر شوت ها ویا و ژاوی رئال را در بازی نگه می دارد اما مسی راه دروازه رئال را خوب بلد است ; در یک حرکت برق اسا توپ به پادشاه میرسد و او با یک ضربه حساب شده در دهانه دروازه , بارسلونا را پیش می اندازد ولی این پایان کار نبود ; در دقیقه 87 مسابقه تاریخ تکرار می شود همه چیز مانند یک فیلم است , رئال مادرید در نقش انگلستان بارسلونا در نقش آرژانتین و لئو در نقش دیگو . همانند 1986 وقتی بازیکنان دو تیم فوتبال بازی می کردند جادوگر شروع به جادو کرد ; در میانه میدان صاحب توپ شد نیمی از زمین را با دریبل زدن سه چهار مادریدی پیمود و در برابر چشمان هزاران مادریدیستا توپ را درون دروازه یکی از بهترین دروازه بانان تاریخ فرستاد و بار دیگر برنابئو را فتح کرد. چند هفته بعد باز هم جادو لئو دنیا را انگشت به دهان کرد این بار در فینال لیگ قهرمانان برابر شاگردان سرالکس فرگوسن. هر بار که صاحب توپ می شد شیاطین سرخ عاجزانه در پی گرفتن توپ از او بودند اما تلاش بی فایده است زیرا او یک جادوگر است و بازیکنان منچستر فقط تعدادی ستاره فوتبال بودند ; ستاره هایی که تا دقیقه 54 خوب مقاومت کردند اما در نهایت تسلیم شلیک کشنده جادوگر شدند. شلیکی جادویی بر قلب خسته یونایتد برای قهرمانی بلوگرانا. ده دقیقه بعد باز هم بارسلونا به گل رسید گلی که گرچه توسط مسی به ثمر نرسید اما باز هم روی حرکت جادویی او بود. پس از یک شب رویایی داور در سوتش دمید و آبی شرابی ها بار دیگر بر بام اروپا ایستادند.
مسی به جادو کردن با توپ ادامه می دهد و خاطرات در ذهن عاشقان فوتبال هک می شوند. بعضی از آن ها مانند فینال جام جهانی 2014 از زهر تلخ ترند و برخی مثل آن چیپ تاریخی برابر نویر شیرین تر از عسل! گاها همچون کامبک های آنفیلد و رم سرشار از افسوس اند و گاه مانند کامبک ها برابر پاریس و میلان آکنده از لذت. پادشاه کم کم به همه چیز رسید البته تقریبا همه چیز...
جای خالی یک جام معتبر ملی در کارنامه او حس می شود. برای تکمیل کلکسیون درخشانش باید بتواند همچون جادوگر نسل قبل با آرژانتین جام ببرد و شاید 2021 آخرین فرصت او باشد. تصور این بود که چنین فصل مهمی را لئو به بهترین شکل آغاز کند اما با اولین بازی تمامی تصورات به هم ریخت. مسی دیگر آن مسی سابق نبود خسته سردرگم و دور از دوازه حریف قدم می زد گویی جادو کردن را فراموش کرده بود ولی این نقطه پایان نبود ; درست وقتی بنظر می رسید همه چیز برای او تمام شده است از خواب بیدار شد کلاه جادو گری اش را بر سر گذاشت و جادو را از سر گرفت درست به مانند گذشته . مسی برگشت تا باز هم هواداران را از شراب جادویش مست کند تا باز هم با یک ضربه به توپ فوتبال دوستان را دیوانه کند تا یک بار دیگر با پا چپ خود دنیا را انگشت به دهان کند. او برگشت ; آقا گل لالیگا شد , کوپا دل ری را برد , از نگاه هواداران و کارشناسان laliga fantasy به عنوان بهترین بازیکن لالیگا انتخاب شد و در نهایت به برزیل , مهد فوتبال , رفت تا در سرزمین قهوه های تلخ نبوغ خود را به نمایش بگذارد.
تابستان 2021 تابستانی برای مرد جادوگر بود. او همه کار کرد. مسی ورژن 2021 بازیکنی بود به جنگندگی مهاجمی از آمریکا جنوبی و به ظرافت یک هافبک خلاق اروپایی ; یک بازیکن همه کاره! وقتی مدافعان آرژانتین زیر پرس سنگین حریف تحت فشار بودند مسی تا میانه ها زمین عقب می آمد و تیم را از زیر فشار بیرون می آورد. در میان هافبک های قلدر تیم های حریف برگ برنده آلبی سلسته بود. نابغه آرژانتینی برخلاف بقیه قاتلان دنیا فوتبال در محوطه منتظر موقعیت نمی ماند ; وقتی تیم در موقعیت سازی به مشکل می خورد خودش دست به کار می شد و برای بقیه بازیکنان موقعیت خلق میکرد و هنگامی که هم تیمی هایش از گل کردن موقعیت ها ها عاجز بودند با یک شلیک حریف را از پای در می آورد. اشتباه نکنید او ستاره آرژانتین نبود این سطح از بازی نمی تواند کار یک ستاره باشد. او جادوگر آرژانتین بود جادوگری از جنس دیگو مارادونا. با جادو کاپیتان , آبی و سفید ها قدم به قدم و مرحله به مرحله پیش رفتند از سد لاسلسته گذشتند لاس کافرتروز را شکست دادند تا اینکه سرانجام با چیره شدن بر رقیب سنتی در ماراکانا جام را به بوینس آیرس بردند.
تابستان رویایی لئو با تمدید قرارداد در حال کامل شدن بود. اتفاقی که هرگز نیفتاد... . یک شب وقتی همه منتظر خبر تمدید قرارداد و عکس ها پی در پی مسی با لاپورتا بودند خبر عجیبی منتشر شد : مسی با بارسلونا تمدید نمی کند! نه این نمی تواند درست باشد احتمالا یک شایعه مانند بقیه شایعه هاست مگر می شود مسی را خارج از بارسا تصور کرد مگر هر دو طرف قول تمدید نداده بودند ؟ولی آن خبر شایعه نبود با اعلام صفحه رسمی بارسلونا لیونل مسی کاپیتان بلوگرانا از این تیم جدا شد. فردا آن روز لاپورتا علت عدم تمدید را قوانین مالی لالیگا دانست و چند روز بعد مسی طی یک کنفرانس مطبوعاتی دراماتیک از باشگاه روح و قلبش جدا شد.
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
پادشاه به psg پیوست باشگاهی که دقیقا نقطه مقابل بارسلوناست. بارسا تیمیست که از حاصل دسترنج خودش استفاده می کند ستارگان نیوکمپ از گواردیولا گرفته تا ژاویستا و مسی همه در دل آکادمی این باشگاه تربیت شده اند. بارسلونا باشگاهیست که در آن کار تیمی حرف اول را می زند آن ها زیباترین فوتبال هارا بازی می کنند. از آن طرف در پاریس آکادمی معنایی ندارد ستارگان بدون توجه به فیرپلی مالی با قیمت ها گزاف خریده می شوند. آنجا کمتر کسی به کار تیمی فکر می کند بیشتر گل ها روی حرکات انفرادی ستاره ها گران قیمت به ثمر می رسد.بارسلونا روی زیبا فوتبال است و psg روی زشت آن است و بنظر می رسد مسی در طی چند روز خواسته یا ناخواسته از زیباترین باشگاه فوتبال دنیا به کثیف ترینشان پیوسته است.
لئو در پاریس مثل قبل نیست. او در زمین گیج و سرگردان راه می رود و به اطراف نگاه می کند. حالا دیگر دلمان برای دویدن های مسی تنگ شده است برای شوت های فنی و پاس های خلاقانه اش برای همه جادوهایی که طی 15 سال گذشته از او دیدیم و دیگر نمی بینیم. با این حال این مسی خسته گاها از خواب بیدار می شود توپ را در اختیار می گیرد و دوباره تبدیل به همان جادوگر نابغه گذشته می شود. آنگاه است که فرقی نمی کند نانت باشید یا لایپزیگ سیتی باشید یا اروگوئه کار شما تمام است.
بار دیگر عکس پست را نگاه کنید. توپ طلا 2021 در دستان لیونل مسی ; کسی که برای بردن توپ طلا نیازی نداشت که اکانت توییتر بارسا یا پاریس هر هفته هر روز و هرشب برایش پست بگذارند. او نیازی نداشت که مربی و هم تیمی هایش بعد هر بازی از او حمایت کنند. نیازی به حمایت یکی از اعضا خانواده اش در اینستاگرام نداشت. لازم نبود که ناصرالخلیفی یا لاپورتا با مصاحبه ها حوصله سربر و تکراری رای دهنده ها را تحت فشار بگذارند تا به بازیکن تیمشان رای دهند چون او واقعا بهترین است نیازی به کار های اضافی و چیپ( cheap) ندارد.
نه تنها نیازی به چنین حرکاتی ندارد بلکه شاید نیازی به چنین جوایزی هم نداشته باشد. مسی مسی است فرقی نمی کند یک توپ طلا داشته باشد یا هفت توپ طلا یا ده توپ طلا. همه ما جادو او در مستطیل سبز را بارها و بارها دیده ایم خوب می دانیم که او در چه سطحی قرار دارد. او یک جادوگر است جادوگر ها برخلاف ستارگان فوتبال دنبال خودنمایی نیستند آنها در زمین کار خودشان را میکنند و تحسین می شوند. بیشتر از آنکه مسی به توپ طلا 2021 نیاز داشته باشد , این توپ طلا 2021 بود که برای اینکه به عنوان جایزه -بهترین بازیکن جهان- با جایزه بهترین گلزن سال اشتباه گرفته نشود به مسی احتیاج داشت.
ما بهتر از هر کس دیگری می دانیم که مسی باز هم باز می گردد و به جادو ادامه می دهد همچون دو بار گذشته. همه ترس ما از آن روز لعنتیست از آن روز لعنتی که مسی افت کند اما دیگر بازگشتی در کار نباشد و فاجعه 1997 تکرار شود. آن روز ما باید با جادو در فوتبال برای همیشه خداحافظی کنیم
البته کسی چه می داند؟ شاید اکنون که دارید این پست را می خوانید پسر بچه ای دیگر با شماره 10 در شهری از شهر ها سرزمین نقره صاحب توپ شده باشد. او در کوچه و پس کوچه ها حرکت خواهد کرد تا پس از مارادونا و مسی به سومین جادوگر دنیا فوتبال تبدیل شود |