در یکی دیگراز قسمت های ایستگاه تاکتیک، این بار به بررسی سیستم ۱-۴-۱-۴ خواهیم پرداخت. این ترکیب در ابتدا ماهیتی دفاعی داشت اما به لطف مربیانی مانند گواردیولا، اکنون شکل هجومی هم دارد.
به این ترتیب، میتواند به راحتی به حالت 4-3-3 یا 4-2-3-1 در حالت هجومی تبدیل شود یا حتی اگر هافبک نگهدارنده بین دفاع میانی قرار بگیرد و دو مدافع کناری به سمت بالا فشار بیاورند، به 3-4-3 تبدیل شود. .
این ترکیب، در تئوری، باید به لطف چهار دفاع و هافبک دفاعی جلوی آنها، از نظر دفاعی آماده باشند.
همچنین اگر میخواهید عقب بنشینید و از برتری محافظت کنید یا دفاع را تقویت کنید، میتواند به راحتی به 4-5-1 یا حتی 5-4-1 تبدیل شود.
همانطور که می بینید، 4-1-4-1 انعطاف پذیری تاکتیکی و روانی زیادی را از نظر نحوه قرارگیری در اختیار شما قرار می دهد و این آن را به یک ترکیب بسیار مفید تبدیل می کند، به خصوص اگر پرسنل مناسب برای آن داشته باشید.
با این حال، اگر یک مهاجم فیزیکی یا بازیکن مناسب در نقش نگهدارنده ندارید، ممکن است بهتر باشد با یک ترکیب دیگر آزمایش کنید.
برای اینکه ایده بهتری در مورد اینکه آیا 4-1-4-1 مناسب تیم شما است یا نه، بیایید اکنون نگاهی به آنچه برای بازی کردن این ترکیب و همچنین برخی از نقاط قوت و ضعف آن نیاز است بیندازیم.
پس از آن، هر موقعیت را بررسی می کنیم و نحوه دفاع و حمله با استفاده از آرایش 4-1-4-1 را بررسی می کنیم.
الزامات این سیستم
• در این ترکیب، نقش هافبک بسیار کلیدی است . آنها باید بتوانند بازی را بخوانند، جای خالی همدیگر را بپوشانند و هر خطری را قبل از بروز آن استشمام کنند.
• سیستم همچنین یک مهاجم فیزیکی می خواهد که سریع باشد، بتواند توپ را بالا نگه دارد و دیگران را وارد حمله کند. از آنجایی که آنها در برخی مواقع کاملاً تنها خواهند بود، کار بسیار دشواری دارند.
• مدافعان میانی باید بتوانند به خوبی با هافبک دفاعی ارتباط برقرار کرده و به طور موثری کار کنند که باید آنها را تشویق کنند که زیاد از آنها دور نشود. اگر سرمربی هم میخواهد ترکیب هر از چندگاهی به 3-4-3 تبدیل شود، این مدافعان میانی نیز باید بتوانند در سیستم ۳ دفاعه ایفای نقش کنند.
• مدافعان کناری که روی توپ راحت هستند و می توانند در زمین پیشروی کنند تا به هافبک های کناری کمک کنند تا حمله کنند.
• هافبکهای میانی که بهعنوان دو و سه خوب کار میکنند، در مالکیت توپ راحت هستند و میتوانند به راحتی هم حمله کنند و هم دفاع کنند. آنها باید استقامت و شرایط خوبی داشته باشند، نقش های خود را درک کنند و بدانند چه زمانی باید عقب نشینی کنند و چه زمانی باید بالا بروند.
• هافبک های کناری سخت کوش و منضبط که حمایت اصلی را از مهاجم تنها در جلو انجام می دهند. آنها باید خلاق و تهاجمی باشند، اما باید عقبنشینی کنند و به دفاع کناری خود کمک کنند.
• تیم باید دقیقاً بداند که چگونه با هافبک دفاعی بازی کند و موقعیت یابی و مهارت های ارتباطی خوبی داشته باشد تا این بازیکن در مسیر دفاع میانی قرار نگیرد.
• آنها باید درک کنند که تیم برای ایجاد موقعیت های زیادی تلاش خواهد کرد مگر اینکه دو هافبک میانی و دو بازیکن کناری به اندازه کافی از مهاجم تنها حمایت کنند .
• با گذشت زمان، تمرین و مربیگری، تیم میتواند انعطافپذیری تاکتیکی زیادی ایجاد کند تا ترکیب به راحتی به 4-5-1، 4-2-3-1، 5-4-1 یا 3-4-3 تبدیل شود.
نقاط قوت:
1. از نظر دفاعی قوی
با چهار دفاع تخت که توسط یک هافبک دفاعی تخصصی محافظت می شود و چهار هافبک در مقابل آنها هستند، گل زدن به این سیستم می تواند بسیار سخت باشد.
2. سیال و انعطاف پذیر
یکی از نقاط قوت اصلی آن این است که هافبک دفاعی می تواند عقب بنشیند و نه تنها به چهار هافبک اجازه می دهد تا بالا بروند، بلکه به مدافعان کناری نیز اجازه می دهد.
3. امکان دو هافبک میانی تهاجمی را فراهم می کند
در حالی که بسیاری فکر می کنند 4-1-4-1 یک ترکیب دفاعی است، در واقع به شما این امکان را می دهد که دو هافبک تهاجمی یا شماره 10 را در نقش های مرکزی قرار دهید.
4. می تواند هم تدافعی و هم تهاجمی باشد
همانطور که می بینید، تیم هایی که 4-1-4-1 بازی می کنند، بسته به بازیکنانی که انتخاب می کنید، دستورالعمل هایی که به تیم می دهید و نحوه بازی، می توانند هم در عقب محکم و هم در حمله خطرناک باشند.
5. پیش بینی حریف
به لطف تطبیق پذیری تاکتیکی، 4-1-4-1 به راحتی می تواند به تعدادی ترکیب مختلف تبدیل شود. این کمک می کند تا حریفان خود را حدس بزنند و به شما این امکان را می دهد که راحت تر با تاکتیک های آنها سازگار شوید و بر آنها غلبه کنید.
نقاط ضعف آرایش 4-1-4-1:
1. به یک هافبک هلدینگ متخصص نیاز دارد
اگر این هافبک عمیقاً نداند چگونه این نقش را بازی کند، انعطاف پذیری، سیالیت و استحکام دفاعی ترکیب از بین می رود.
2. بازیکنان می توانند در راه یکدیگر قرار بگیرند
بدون ارتباط و موقعیت یابی خوب، پنج بازیکن مرکزی می توانند فضای یکدیگر را محدود کرده و در مسیر یکدیگر قرار گیرند. با انجام این کار، آنها زمان و فضای خود را بر روی توپ و در نتیجه کارایی خود را در حفظ توپ محدود می کنند.
3. ایجاد شانس می تواند سخت باشد
اگر بازیکنان خط میانی تشویق به جلو رفتن نباشند، مهاجم میتواند بیش از حد منزوی شود و این امر ایجاد موقعیتهای گلزنی را دشوار میکند.
4. به یک مهاجم کارآمد و بی رحم نیاز دارد
اگر مهاجم فرصتهایی را که به دست میآورد را از بین نبرد، ممکن است در تیم گلزنی نشود. به این ترتیب، چهار هافبک باید با گل و پاس گل وارد دروازه شوند.
5. سخت تر از آن چیزی که به نظر می رسد است
اگرچه در نگاه اول خیلی پیچیده به نظر نمی رسد، اما 4-1-4-1 نسبت به سایر ترکیب ها کمی درک تاکتیکی و انعطاف پذیری بیشتری از بازیکنان می طلبد - اگر می خواهید از آن حداکثر استفاده را ببرید.
نقش ها و مسئولیت های بازیکن
دروازه بان
با 4-1-4-1 تاکید کمتری بر روی خوب بودن دروازه بان ها یا بازی با پای آنها یا خروج سریع از خط خود مانند سایر ترکیب ها وجود دارد.
این به این معنی است که نقش آنها کاملاً سنتی است و بنابراین تا حد زیادی به این خلاصه می شود که در صورت لزوم واکنش نشان بدهند و به خط دفاعی مقابل خود فرمان دهند.
از آنجایی که تیم با یک چهار مدافع تخت و یک بازیکن هلدینگ تخصصی پیش از آنها صف آرایی می کند، باید نسبتاً کمی از موقعیت های واضح گل را دریافت کنند.
به این ترتیب، دروازه بان باید اطمینان حاصل کند که تمرکز خود را حفظ می کند و تمرکز خود را برای موقعیت های نادری که روی دروازه ایجاد می شود، حفظ می کند.
با وجود بازیکنان زیادی که جلوی محوطه هستند، حریف در تئوری باید برای دفع ضربات از فاصله نزدیک تلاش کند.
این بدان معنی است که دروازه بان باید در عوض مراقب شوت های پشت محوطه باشد.
از طرف دیگر، حریف ممکن است به جمع کردن توپ از جناحین در محوطه جریمه متوسل شود.
دروازه بان باید شجاع باشد و از آمدن و ادعای مهاجمانی که به آنها نزدیک می شود نترسد.
در حالی که 4-1-4-1 در تئوری باید یک ترکیب دفاعی کاملاً محکم باشد، اگر چهار هافبک مقابل بازیکن نگهدارنده در رویکرد خود بیش از حد گنگ باشند، شکافها ممکن است ظاهر شوند.
این همچنین می تواند زمانی اتفاق بیفتد که هافبک دفاعی عقب بیفتد و مدافعان کناری به جلو فشار بیاورند.
در این سناریو، دروازه بان ممکن است مجبور شود سریعاً از خط خود خارج شود تا مدافعان را بپوشاند، اگر هنگام جلو رفتن تیم، فضای زیادی در پشت آنها باقی بماند.
مثل همیشه دروازه بان باید مطمئن شود که با مدافعان خود به وضوح ارتباط برقرار می کند و در صورت بروز خطر به آنها اطلاع می دهد.
مدافعان مرکزی
مدافعان میانی در 4-1-4-1 نیز تا حد زیادی به همان شیوه ای که در هر نوع دیگر از چهار دفاع تخت بازی می کنند، بازی می کنند.
بنابراین چالش این است که مطمئن شوید که آنها به وضوح با بازیکن نگهدارنده مقابل خود ارتباط برقرار می کنند، در مسیر یکدیگر قرار نمی گیرند و همان بازیکن را دوبار علامت نمی زنند.
از آنجایی که بازیکن نگهدارنده اغلب کسی است که بازی ها را از عقب شروع می کند، فشار کمتری روی مدافعان است و آنها باید کار با توپ خوبشان را نشان بدهند
این بدان معناست که آنها می توانند روی جنبه دفاعی تمرکز کنند.
با وجود یک هافبک دفاعی و چهار هافبک دیگر جلوی آنها، مرکز زمین باید کاملاً فشرده باشد.
به همین دلیل، حریف تلاش خواهد کرد تا راه خود را بازی کند و در محوطه موقعیت خلق کند.
در حالی که مدافعان میانی باید نسبت به هر خطری هوشیار بمانند و البته با هرکسی که از آن عبور می کند مقابله کنند، بنابراین وظیفه اصلی آنها جلوگیری از شوتزنی و دفع کردن سانترهایی است که وارد محوطه می شود.
هنگامی که آنها خود جلو می روند تا توپ را بگیرند، باید سعی کنند اشتباهی نکنند یا فضایی را در پشت خود برای سوء استفاده از مهاجمان باقی نگذارند.
از آنجایی که این ترکیب از نظر موقعیتهایی که باید در اختیار بگیرند خیلی سخت یا پیچیده نیست، مدافعان میانی باید روی هدایت مدافعان کناری خود تمرکز کنند و اطمینان حاصل کنند که هافبک نگهدارنده خیلی جلو نمی روند.
در نتیجه، آنها باید مهارت های رهبری و ارتباط خوبی داشته باشند.
اگرچه آنها در واقع به دلیل ماهیت خط، نباید دفاع زیادی داشته باشند، اما هر چه تیم بازتر، گسترده تر و تهاجمی تر باشد، چالش های بیشتری را باید متحمل شوند.
علاوه بر این، اگر سرمربی انتظار داشته باشد که هافبک نگهدارنده هر از چندگاهی عقب بیاید و یک سه دفاعی تشکیل دهد، تاکید بیشتری روی دفاع میانی خواهد بود که روی توپ خوب باشند.
در این صورت، مدافعان نیز باید بسیار سریع و قوی باشند و آماده باشند تا فضای پشت مدافعان کناری را که به بالا فشار آورده اند، بپوشانند.
مانند هر ترکیب دیگری، زمان، تمرین و مربیگری به مدافعان میانی کمک میکند تا با خواستههای مختلفی که بر روی آنها گذاشته میشود احساس راحتی کنند.
فول بک چپ و راست
در حالی که هدف اصلی مدافعان کناری در ترکیب 4-1-4-1 دفاع است، آنها ممکن است مسئولیت های حمله بیشتری را بسته به دستورات مربی خود داشته باشند اگر تیم مرتباً به ترتیب 3-4-3 تغییر کند.
با این حال، در اصل، نقش آنها دفاع از جناحین، کنترل وینگر حریف و جلوگیری از ورود آنها به محوطه جریمه یا ارسال یک سانتر خطرناک در پشت مدافعان میانی است.
در حالی که انتظار می رود مدافعان کناری نبرد شخصی خود را با بازیکنی که در مقابل آن قرار می دهند برنده شوند، آنها همچنین باید با مدافعان میانی هماهنگ شوند و هافبک را در کنار خود و همچنین وینگرها را در مقابل خود نگه دارند.
این نیاز به مهارت های ارتباطی و کار تیمی خوب و همچنین موقعیت یابی عالی و درک تاکتیکی دارد.
در صورت مالکیت، دو مدافع کناری باید به صورت گسترده فشار بیاورند و زوایای عبور را نه تنها برای مدافعان میانی بلکه برای هافبک عمیق نیز ایجاد کنند.
بنابراین آنها باید روی توپ راحت باشند و بتوانند با آرامش توپ را حفظ کنند.
بسته به دستورات آنها، آنها همچنین ممکن است مجوز پیشروی بیشتر و حمایت از وینگرهای خود را در حمله داشته باشند.
پس از آن میتوان دید که آنها با هم همپوشانی داشته باشند و سانترهایی را در محوطه جریمه قرار دهند تا مهاجم و هافبکهای هجومی در انتهای آن قرار بگیرند.
اگرچه 4-1-4-1 می تواند از نظر تدافعی بسیار محکم باشد، اما اگر سرمربی به چهار هافبک دستور دهد که به سمت جلو حرکت کنند و به دلخواه حمله کنند، مدافعان کناری ممکن است مجبور شوند عقب بنشینند و بیشتر دفاع کنند.
در این صورت، نقش مدافعان کناری بسیار بیشتر جنبه دفاعی خواهد داشت و ممکن است کمک کمتری برای مهار وینگرهای مقابل خود دریافت کنند.
در این سناریو، مدافعان کناری باید در تکل زدن بسیار خوب عمل کنند و دقیقاً بدانند چه زمانی باید جلو بروند و چه زمانی بایستند و منتظر حمایت هافبک نگهدارنده باشند.
هافبک هولدینگ
با 4-1-4-1، بسیاری از انعطاف پذیری، روان بودن و استحکام دفاعی از هافبک نگهدارنده ناشی می شود.
وظیفه آنها این است که بین دفاع و هافبک بنشینند و هر یک از حملات حریف را نابود کنند.
این بدان معناست که آنها باید حس بسیار خوبی از موقعیت یابی داشته باشند و در تکل سریع و قوی باشند. آنها همچنین باید بتوانند خطر را استشمام کنند و در هر شکافی که هنگام حمله تیم باز می شود، بیفتند.
علاوه بر این، آنها همچنین باید بتوانند بازی را خیلی خوب بخوانند و رهگیری های زیادی انجام دهند.
آنها باید خط دفاع را کنترل کنند و هر گونه زوایای عبور را در پشت خود مسدود کنند و بسیار متحرک باشند و بتوانند زمین زیادی را پوشش دهند.
نقش آنها نه تنها دفاعی است، بلکه باید روی توپ بسیار راحت باشند و طیف وسیعی از پاسها را داشته باشند.
معمولاً این هافبک نگهدار است که توپ را از مدافعان میانی برمی دارد و آن را به سمت هافبک ها یا مدافعان کناری می پاشد.
از آنجایی که آنها در قسمت شلوغ زمین فعالیت می کنند، باید تکنیک بسیار خوبی نیز داشته باشند و بتوانند در فضاهای تنگ و در شرایطی که تحت فشار هستند، توپ را حفظ کنند و آرامش خود را حفظ کنند.
این ماهیت منضبط و عملکرد خوب دفاعی این بازیکن است که به بقیه هافبکها اجازه میدهد به جلو حرکت کنند و حمله کنند، با علم به اینکه دفاع به اندازه کافی محافظت میشود.
در بسیاری از تیمها که 4-1-4-1 بازی میکنند، این هافبک نگهدارنده است که به عنوان ژنرال سرمربی در داخل زمین عمل میکند.
آنها سرعت بازی را دیکته می کنند و همچنین تصمیم می گیرند که آیا بین مدافعان میانی عقب قرار بگیرند یا نه و ترکیب را به 3-4-3 تبدیل می کنند.
در نتیجه، این بازیکنان اغلب دارای مهارت های رهبری عالی و درک تاکتیکی فوق العاده ای از نحوه انجام بازی و آنچه در هر لحظه خاص نیاز است دارند.
علاوه بر این، آنها همچنین به مهارت های ارتباطی بالایی نیاز دارند زیرا باید بدانند چه زمانی هافبک های مقابل خود را به عقب بخوانند و چه زمانی آنها را تشویق کنند که جلو بروند.
هافبک میانی
در حالی که چهار دفاع تخت و نگه داشتن پست هافبک در 4-1-4-1 مشخص است، در هافبک مرکزی است که یک مربی واقعاً می تواند تاکتیک های خود را اجرا کند و تصمیم بگیرد که چگونه می خواهد تنظیم شود.
به این ترتیب، اگر بخواهند دفاع را ببندند و از برتری دفاع کنند، ممکن است بازیکنان منضبط، سخت کوش و دفاعی را انتخاب کنند.
در عوض، اگر بخواهند در حمله بر حریفان غلبه کنند، میتوانند بازیکنان تهاجمی بیشتری را انتخاب کنند.
صرف نظر از اینکه سرمربی چه نوع بازیکنانی را انتخاب می کند، دو هافبک میانی باید خونسرد، آرام و در مالکیت توپ جمع شده باشند، کنترل توپ خوبی داشته باشند و بتوانند گزینه پاس را انتخاب کنند.
از آنجایی که مرکز زمین بدون شک بسیار شلوغ خواهد بود، آنها باید به خوبی در فضاهای تنگ کار کنند و برای رهایی از دردسر در مواقع ضروری، تکنیک زیبا داشته باشند.
آنها باید بتوانند هم به عنوان یک هافبک مرکزی و هم به عنوان یکی از سه نفر با هافبک نگهدارنده پشت سرشان خوب کار کنند.
این بدان معنی است که آنها به یک حس خوب هماهنگی نیاز دارند و می توانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
رابطه بین سه بازیکن در مرکز زمین تا حد زیادی تعیین می کند که آیا تیم برنده است یا نه و بنابراین آنها باید نقش یکدیگر را کاملاً درک کنند.
آنها باید با هم بتوانند بر مالکیت توپ مسلط شوند و توپ را بین خود نگه دارند.
اگرچه هافبک دفاعی تا حد زیادی آنها را از وظایف دفاعی خود خلاص می کند، آنها باید سخت تلاش کنند، از دفاع پشت سر خود حمایت کنند و بخش زیادی را پوشش دهند.
علاوه بر این، آنها نباید از زدن تکل و همچنین فشار آوردن به حریف و تلاش برای پس گرفتن توپ بترسند.
در حالی که دو هافبک مرکزی مطمئناً باید در دفاع کمک کنند، بسیار مهم است که آنها خیلی عقب نمانند و تنها مهاجم را رها نکنند.
به این ترتیب، آنها باید بتوانند در بالا و پایین زمین بازی کنند و تا حد امکان از مهاجم حمایت کنند.
در حالت ایدهآل، یکی، اگر نه هر دوی آنها، باید نزدیک مهاجم بازی کند و در پشت دفاع به آنها توپ بدهد.
آنها همچنین باید به دنبال گلزنی باشند و هنگامی که فرصت دارند یک شوت به سمت دروازه بگیرند یا سعی کنند در انتهای هر سانتری به محوطه جریمه وارد شوند.
در تیم های گواردیولا، این دو بازیکن اغلب شماره 10 سنتی هستند که به آنها آزادی داده می شود تا در جایی که مناسب می بینند پرسه بزنند.
هر دوی آنها بسیار سخت کوش هستند، اما فضای زیادی را هم هنگام حمله و هم در دفاع پوشش می دهند.
با داشتن دو بازیکن خلاق در تیم، ترکیب ظاهری بسیار روان به خود می گیرد زیرا آنها به فضای آزاد می روند و موقعیت های نامتعارفی را می گیرند که دفاع در برابر آنها سخت است.
این همچنین آنها را قادر می سازد تا قبل از اینکه بعداً در سمت دیگر ظاهر شوند، بر حریفان در یک جناح غلبه کرده و از آنها پیشی بگیرند.
از این بازیکنان انتظار می رود که در میان محوطه قرار بگیرند و همچنین پاس گل بدهند و موقعیت های گلزنی ایجاد کنند.
اما اگر تیم مالکیت توپ را از دست داد، آنها باید فوراً عقب نشینی کنند و در صورت لزوم مرتکب خطا شوند تا از ضدحمله حریف جلوگیری کنند.
همانطور که می بینید، نوع بازیکنانی که سرمربی در مرکز خط هافبک انتخاب می کند تا حد زیادی تعیین می کند که تیم چگونه هجومی یا دفاعی بازی کند.
هافبک های کناری یا وینگرها
موقعیتهای گسترده، حوزه دیگری است که در آن مدیر میتواند تصمیم بگیرد که آیا میخواهد تیمش را برای حمله یا دفاع آماده کند.
اگر آنها می خواهند که تیم به عنوان مثال، فوتبال گسترده یا بازتر بازی کند، ممکن است وینگرها را به جای هافبک های کناری انتخاب کنند.
در هر صورت، انتظار می رود که هر دو نوع بازیکن در دفاع کمک کنند و از مدافع کناری پشت سر خود محافظت کنند.
این به این معنی است که آنها باید زمانی که تیم در حال دفاع است، به عقب برگردند و در مواقعی که موقعیت لازم است، تکل و پرس کنند.
در نتیجه آنها باید منظم و سخت کوش باشند و سرعت و استقامت خوبی برای بالا و پایین رفتن به موقع در زمین داشته باشند.
در حالی که بازیکنان کناری مطمئناً وظایف دفاعی خود را دارند، آنها همچنین باید از مهاجم تنها در حمله حمایت کنند.
این به این معنی است که به اندازه کافی در زمین بالا بروید که یک سانتر دقیق انجام دهید یا پاس های خود را با مهاجم رد و بدل کنید و خودشان شوت کنند.
بازیکنان هجومی تر باید تکنیک بالاتر و کار با توپ بسیار مناسبی داشته باشند تا بتوانند نه تنها بازیکنان را دریبل بزنند، بلکه بتوانند پاسها، سانتر و شوتهای دقیق را نیز داشته باشند.
از آنجایی که این ترکیب تنها یک مهاجم در خط حمله دارد، بازیکنان کناری باید تا حد امکان پاس گل و پاس گل بدهند.
همانطور که قبلا ذکر شد، آرایش 4-1-4-1 می تواند به راحتی به 3-4-3 یا 4-3-3 تبدیل شود و این نوع تنظیمات به بازیکنان گسترده مجوز بیشتری برای فشار به جلو و حمله می دهد.
سپس آنها را تا حد زیادی از وظایف دفاعی خود خلاص می کند و آنها را تشویق می کند که جلوتر بمانند و به مهاجم مرکزی نزدیک شوند.
در این موقعیت پیشرفتهتر، آنها میتوانند به کنارهها حمله کنند و سانترهای بیشتری را وارد محوطه کنند یا به طور منظمتری داخل محوطه بیایند و شوت بزنند، یا برای دیگر هافبک ها موقعیت گلزنی بسازند.
علاوه بر کار موثر با مدافع کناری پشت سر، این بازیکنان کناری باید در کنار راستای مهاجم حرکت کنند.
مهاجم
همانطور که انتظار دارید، یکی از ملزومات اصلی هر مهاجم در هر تیمی این است که تا آنجا که ممکن است گلزنی کند.
این موضوع در سیستم تک مهاجم مانند 4-1-4-1 اهمیت بیشتری پیدا می کند.
مهاجم علاوه بر داشتن تواناییهای تمامکننده فوقالعاده، حرکت فوقالعاده با توپ و نگاه به دروازه، باید خط حمله را رهبری کند، برای هر توپ بجنگد و در پشت دفاع حریف حرکت کند تا فضاسازی کند.
این به کشش حریف کمک می کند و فضای بیشتری ایجاد می کند تا هافبک های پشت سر آنها بتوانند در آن بازی کنند.
در حالی که برخی از مدیران به جای یک بازیکن مهاجم سنتی تر یا سرعتی ، 9 کاذب را انتخاب می کنند، این مهاجم همچنان باید به عنوان یک هدف برای هافبک ها عمل کند و توپ را به خوبی نگه دارد و دیگران را وارد حمله کند.
از آنجایی که مهاجم در ترکیب 4-1-4-1 گاهی اوقات می تواند کمی تنها شود، آنها باید دیگران را تشویق کنند تا برای حمایت از او به جلو بروند.
این بدان معناست که وقتی توپ را به دست میآورند، واقعاً باید از آن محافظت کنند، آن را نگه دارند و منتظر بمانند تا بقیه تیم به زمین حریف بیایند.
علاوه بر این، آنها باید با دو هافبک هجومی که مستقیماً پشت سر آنها عمل می کنند، رابطه و تفاهم خوبی داشته باشند.
به این ترتیب، آنها باید توپ را کنترل کنند و پاس بدهند یا مدافعان را از موقعیتشدن بیرون بکشند تا برای هافبک های پشت سر موقعیت به وجود بیاید.
وقتی توپ از بیرون وارد محوطه می شود، مهاجم باید جایی که قرار است برود پیش بینی کند و قبل از مدافعان میانی برای رسیدن به آن بجنگد.
آنها باید بتوانند به خوبی توپ را با ضربه سر و شوت بزنند و هنگام ضربه زدن به آن زمانبندی خوبی داشته باشند.
در یک 4-1-4-1، یک مهاجم باید کاملاً فداکار باشد و در طول بازی سخت کار کند تا فرصت ایجاد کند و گل بزند.
قسمت دوم به زودی اضافه خواهد شد..