این روزها انتقادات زیادی نسبت به دراگان اسکوچیچ مطرح شده و از زبان افراد مختلفی صحبت هایی در مورد اسکوچیچ می شنویم، فارغ از پرداختن و توجه به مسائل اخیر در مورد دعوت نشدن مهدی طارمی و حواشی دیگر، حالا باید دنبال یک جواب مشخص برای یک سوال حیاتی باشیم.
به گزارش طرفداری، سقف آرزوی تیم ملی ایران همواره هم ردیف با صعود به رقابت های جام جهانی بود و ماندگارترین قاب های فوتبال ایران در راستای رسیدن به همین هدف شکل گرفته است. از شیرینی صعود به رقابت های جام جهانی 1978 تا مصائب رسیدن به فرانسه در سال 1998 و قاطعیت ایران برای رسیدن به روسیه، زیباترین صحنه های فوتبال ایران در راه جام جهانی خلق شده است. اما آیا پس از 5 تجربه جهانی و حضور در دو جام جهانی متوالی باز هم هدف ایران رسیدن به این رقابت ها و انجام همان سه بازی است؟ آخرین حضور ایران در رقابت های جام جهانی را به یاد بیاورید، تیم ملی فاصله ای تا صعود از گروه مرگ رقابت ها نداشت اما بدون در نظر گرفتن قرعه خوب و مسائل دیگر حالا تیم ملی کجا ایستاده است؟
سطح توقع یکی از مهمترین عوامل موفقیت در فوتبال است که برای تعیین آن حتما باید نگاهی به فاکتور جاه طلبی داشته باشید تا استعداد ها و سرمایه های یک کشور به دلیل استفاده نکردن از پتانسیل ها و علاقه نداشتن به پیشرفت از بین نرود. تیم ملی ایران از لحاظ تعداد لژیونر و کیفیت بازیکنان هم ردیف با تیم هایی مثل ژاپن است اما دیدگاه این دو کشور به آینده چگونه است؟ تیم ملی ژاپن در همان بدو ورودش به رقابت های جام جهانی به دنبال صعود از گروهش است و در همین دوره اخیر هم فاصله ای تا شکست دادن بلژیک و صعود به مرحله حذفی نداشت. ژاپن همین الان هم برای صعود به جام جهانی به مشکل خورده است اما آن ها به خوبی از نسل های طلایی شان استفاده می کنند و در دوران پوست اندازی هم به حداقل های قابل قبولی می رسند، چیزی که در ایران اتفاق نمی افتد.
از لحاظ کیفیت فنی و سبک بازی در دوره قبل جام جهانی و جام ملت ها ما دارای نظم و استحکام بیشتری نسبت به ژاپن بودیم اما اسمش را بدشانسی بگذاریم یا هرچیز دیگری، قرعه آن ها در جام جهانی نسبت به ما قرعه بهتری بود و در جام ملت ها هم روی یک اشتباه بچگانه قافیه را به آن ها باختیم، آن هم در روز هایی که به نظر می رسید فوتبال ایران در مسیر درستی قرار داشت...
فوتبال ایران هیچگاه تمام استفاده را از پتانسیل هایش نکرده، از بدشانسی های پی در پی در جام ملت ها گرفته تا شکست های بد موقع مقابل تیم های حاشیه خلیج فارس آن هم در حالی که از لحاظ کیفیت مهره در حد و اندازه تیم های ایرانی نبوده اند، تیم ملی ایران پس از سه دور قهرمانی در رقابت های جام ملت های آسیا که به دوران قبل از انقلاب بر می گردد، هیچگاه نتوانسته به جایگاهی در حد و اندازه نام بازیکنانش برسد. پس از جام جهانی 78 همواره تیم ملی ایران چوب تصمیم های بد مسئولان این فوتبال را خورده است و در 40 سال اخیر شاید بتوان به تعداد انگشتان دست مربیانی را نام برد که به حق روی نیمکت تیم ملی نشستند و در حال پیشرفت دادن فوتبال ایران بودند البته اکثر آن ها هم به سرنوشتی مشابه تومیسلاو ایویچ دچار شدند و دقیقا در همان نقطه ای که زمان بهره برداری از این زحمات می رسید، یک تصمیم عجیب و غریب فوتبال ایران را به نقطه آغازین خود پرتاب می کرد و همان داستان های تکراری برای تیم ملی رخ می داد.
چنین تیم هایی که به مشکل ایران دچار هستند، نیاز به شخصیت های بزرگی دارند که حتی مسئولان کشور را هم تحت تاثیر قرار دهند و کسی جرات دخالت در امور تیم ملی و ارنج بازیکنان شان را نداشته باشد. این اتفاق هم به جز دوره کوتاهی در زمان کی روش هیچگاه در فوتبال ایران رخ نداده که آن هم با یکسری اشتباهات غیرفنی به سرنوشت تلخی دچار شد. شخصیت بزرگی که دارای شناسنامه تاکتیکی قابل قبولی باشد و به مشکلات پیش پا افتاده ای که این روز ها در اطراف تیم ملی رخ می دهد دچار نشود. این صحبت ها را بیان نمی کنیم که ایرادی به اسکوچیچ وارد کنیم، در واقع در خیلی از حوزه ها که به تصمیم گیری های اساسی منتج می شود، اسکوچیچ حکم چرخ پنجم درشکه را دارد و اصلا به مرتبه ای نمی رسد که از او انتقاد کنیم. البته این عباراتی که استفاده کردیم در مستطیل سبز تاثیر خود را از دست می دهند و در واقع 90 دقیقه ای که تیم در حال بازی است تنها زمانی است که اسکوچیچ تصمیم گیرنده نهایی است و آن هم گاهی اوقات تحت تاثیر برخی فشار های خارج از زمین قرار می گیرد...
صعود تیم ملی ایران به جام جهانی امر بسیار محتملی است اما با این شرایط در جام جهانی چه اتفاقی برای تیم ما می افتد؟ یکی از عوامل موفقیت اسکوچیچ در آن 10 بازی ای که داشت این بود که آزادی خوبی به ستاره های تیم ملی می داد و خیلی آن ها را در بند مسائل تاکتیکی نمی کرد اما این رویکرد به چه اتفاقاتی برای تیم ملی در جام جهانی ختم می شود؟ آیا قرار است باز هم با سه بازی از رقابت ها خداحافظی کنیم؟
اسکوچیچ نه شخصیت بزرگی است، نه مربی صاحب سبکی است، نه آن قدر جوان است که به دنبال اجرای ایده های نو در فوتبال باشد و نه مقبولیت مناسب را بین فوتبال دوستان ایرانی و بازیکنان تیم ملی دارد. این قضایا ممکن است در بازی مقابل تیم هایی همچون بحرین، کامبوج و سوریه دردسرساز نشود اما این تیم مستعد تنش در بزنگاه های خطرناک است. شما به این موضوع توجه کنید؛ تیم ملی 10 برد پیاپی به دست آورد اما با یک تساوی مقابل کره این گونه دچار حواشی شد چه برسد به این که مقابل تیم های اروپایی و آمریکای جنوبی این تیم دچار یک نوسان کوچک شود. مربی ای که برای کنترل حواشی تیمش به شخصیت هایی همچون کریم باقری نیاز دارد، در میادین بزرگ و برای انجام کارهای بزرگ، چقدر به درد هدایت تیم ملی می خورد؟
تمام دغدغه فوتبال ما باید این باشد که آن سه بازی در جام جهانی حداقل به چهار بازی برسد اما روندی که تیم ملی این روز ها در پیش گرفته است به هیچ عنوان همسو با این دغدغه ها نیست. فوتبال ایران برای خروج از این چرخه ناکامی که چیزی حدود نیم قرن است به استعداد های بزرگ فوتبال آسیا هیچ عنوان ملی ای را اعطا نکرده باید مسیر درست خود را پیدا کند.
کی روش پس از آن که صعود تیم ملی به جام جهانی روسیه را قطعی کرد، سردبیران رسانه های ورزشی را به یک نشست هم اندیشی دعوت کرد و در حضور آنها به فدراسیون گفت:
اگر می خواهید باز هم به جام جهانی بروید و سه بازی انجام بدهید و برگردید، امروز راه ما از هم جدا می شود. من آن سه بازی را در 2014 تجربه کردم و تکرارش برای من جذابیتی ندارد، در 2018 باید هدف ما 4 بازی باشد.
هرچند قرعه سخت و همگروهی با پرتغال و اسپانیا، شانس صعود را از ایران گرفت اما درس کی روش باید یادمان باشد و از تکرار هر چهار سال سه بازی، سه بازی خسته شده باشیم.
اصغر شرفی که در جام جهانی 1978 آرژانتین روی نیمکت تیم ملی ایران نشسته و دستیار حشمت مهاجرانی بود، می گوید:
پنج جام جهانی را تجربه کردیم و در هر 5 جام هم سه بازی انجام دادیم و برگشتیم. در اولین حضور، بین 16 تیم حاضر در جام جهانی بودیم و در حضورهای بعدی بین 32 تیم حاضر در جام جهانی. اگر قرار است باز هم در حضور ششم، برویم و همان سه بازی را انجام بدهیم و برگردیم، بهتر است سرمایه های فوتبال مان را برای ساخت ورزشگاه و درست کردن زیرساخت ها هزینه کنیم. هم کره جنوبی و هم ژاپن که در آسیا عقب تر از ما بودند، صعود به مراحل حذفی را تجربه کردند و ما هم باید سقف بلندتری نسبت به سه بازی مرحله گروهی برای تیم ملی تدارک ببینیم.
در پایان نیز به آخرین مصاحبه جلال چراغپور یکی از فعالان تاکتیکی فوتبال ایران رجوع می کنیم، چراغپور در آخرین مصاحبه اش می گوید؛
اندازه اسکوچیچ هم در فوتبال اندازه همان سه بازی است نه بیشتر. وقتی تیم ملی در بازی دوستانه به رم با 7 گل شکست خورد پای پلکان هواپیما سرمربی خارجی را کنار گذاشتیم و با جلال طالبی و ذوالفقارنسب به جام جهانی رفتیم و آمریکا را هم بردیم اما بازهم فقط 3 بازی در مرحله گروهی انجام دادیم. اگر میخواهیم در جام جهانی به مرحله بعدی صعود کنیم باید به فکر افزایش ظرفیتهای فوتبالی کشورمان باشیم. ما به احتمال 85 تا 90 درصد به جام جهانی صعود میکنیم. اما بهتر است مثل ژاپنیها به فکر صعود از مرحله گروهی باشیم و به مراحل بالاتر فکر کنیم و این کار نیاز به افزایش ظرفیت ملی فوتبال کشورمان دارد.
اگر یک تیم با درایت بالای سر فدراسیون بود، حتما باید از آنها می پرسیدیم؛ صعود به جام جهانی برای شما هدف است یا وسیله ای برای آن که به هدف بزرگ تر یعنی صعود از گروه و انجام بازی چهارم برسید؟