کوروش مظاهریاین هم شد دلیل که چون اسم کوروش بزرگ در دیوان حافظ یا مولوی یا سعدی نیامده بنابراین پادشاهی به این نام وجود نداشته است!
اگر شما در دیوان شعر همه سخن سرایان ما بگردید نام بسیاری از پادشاهان دیگر را نیز نخواهد دید!
حتی یک بیت در دیوان سخن سریان بزرگ ما وجود ندارد که نام خشایارشاه یا هوخشتره! در آن آمده باشد اما تا دلتان بخواهد نام انوشیروان و بهرام گور هست!
حالا ما می توانیم با همین دلیل سست منکر حضور (وجود) پادشاهی مانند خشایارشاه شویم؟
نوشته های تاریخی اگر چه وجود کوروش را به روشنی اثبات می کنند اما آنچه در این میان ارزشی غیر قابل انکار دارد مطالب مندرج در کتاب های تاریخی نیست بلکه یافته های باستان شناسی است.
به عنوان نمونه در سال 1258 هجری شمسی ، کاوشگران در محل شهر باستانی «بابِل»در عراق کنونی به استوانه ای از گل پخته دست یافتند که پس از ترجمه، مشخص شد یکی از ارزشمندترین اسناد باستان شناسی درباره ی کوروش هخامنشی است.
بر روی این استوانه که امروزه به نام «منشور کوروش» معروف شده است خطوطی به چشم می خورد که می تواند کمک کننده باشد.
در سطرهای بیستم تا بیست و سوم این منشور چنین آمده است:
" 20- منم «کـوروش»، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَکَّـد، شاه چهار گوشه جهان.
21- پسر «کمبوجیه» ‹کـَ- اَم- بو- زی- یه›، شاه بزرگ، شاه «اَنْـشان»، نـوه «کـورش» (کـورش یکم)، شاه بزرگ، شاه اَنشان، نبیره «چیشپیش» ‹شی- ایش- بی- ایش›، شاه بزرگ، شاه اَنشان.
22- از دودمـانی کـه همیشه شـاه بـودهاند و فـرمانـرواییاش را «بِل/ بعل» ‹بـِ- لو› (خداوند/ = مردوک) و «نَـبـو» ‹نـَ- بو› گرامی میدارند و با خرسندی قلبی پادشاهی او را خواهانند. آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم."
مشاهده می فرمایید که غیر از دیوان حافظ و مولوی منابع مستند دیگری نیز وجود دارد که برای اثبات وجود پادشاهی به نام کوروش از آنها کمک بگیریم.
به علاوه در شهر تاریخی پاسارگاد نیز کتیبه هایی وجود دارد که بر روی آنها نام کورش به عنوان پادشاه هخامنشی به زبان میخی حک شده است!
(«من کوروش هستم، شاه هخامنشی» که به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی روی یک ستون در پاسارگاد کندهکاری شدهاست.)