به گزارش طرفداری، دون آنتونیو کونته پس از گذراندن دو فصل موفق در اینتر و کسب قهرمانی سری آ ایتالیا و پایان دادن به روند قهرمانی های متوالی تیم اسبق خود یعنی یوونتوس، بار دیگر با منتقدان خود سرشاخ شد و ارزش های خود را اثبات کرد و شاید اگر شرایط کمی آرمانی تر برایش پیش می رفت، می توانست لیگ اروپا را هم فتح کند و از مرحله گروهی رقابت های لیگ قهرمانان موفق به صعود شود. البته این آرمانی پیش نرفتن شرایط، موضوع مفصلی در مورد آنتونیو کونته است که در ادامه به یکی از دلایل ما برای جواب به این سوال که آیا "دون آنتونیو کونته گزینه مناسبی برای هدایت منچستر یونایتد هست یا نه؟" تبدیل می شود...
در مورد دستاوردهای این سرمربی خوشتیپ ایتالیایی صحبت های زیادی عنوان شده، آنتونیو کونته محور اصلی رنسانس یوونتوس در سال 2011 بود و تیم میانه جدولی تورینی را به چندین روش مختلف به قهرمانی رقابت های لیگ ایتالیا رساند. تیمش را بدون باخت قهرمان کرد و در فصل آخر حضورش روی نیمکت تیم یوونتوس با 102 امتیاز تیم را به قهرمانی رقابت های سری آ ایتالیا رساند. پس از حواشی و کشمکش های بسیاری که با آندره آنیلی مالک باشگاه یوونتوس داشت راهی تیم ملی ایتالیا شد. با آن ایتالیای خسته و بحران زده پس از یک شکست پیروزمندانه مقابل آلمان در ضربات پنالتی راهی لندن شد و در همان فصل اول حضورش در چلسی با استفاده از بازیکنانی مثل ویکتور موزس، مارکوس آلونسو و ستاره هایی همچون انگلو کانته و ادن هازارد در حضور مربیانی نظیر یورگن کلوپ، پپ گواردیولا، ژوزه مورینیو در همان فصل اول حضورش به قهرمانی رقابت های لیگ انگلیس رسید، دستاوردی که مربیان بزرگی سال های سال برای رسیدن به آن تلاش می کنند و ممکن است هیچگاه هم به آن دست پیدا نکنند. کونته در چلسی هم درگیر حواشی بسیاری نظیر درگیری با مالک باشگاه و موضوعات دیگری شد و سرانجام در فصل دوم حضورش در انگلیس پس از فتح جام حذفی با جام از لندن خداحافظی کرد و یک فصلی خانه نشین شد و پس از چند ماه خانه نشینی، راهی اینتر شد و انتظار سه هزار و اندی روزه آن ها برای کسب یک جام را به پایان رساند اما در این تیم هم به دلیل مشکلات با مدیریت باشگاه و فروش بازیکنان مورد علاقه اش، دوام نیاورد و شهر میلان را ترک کرد.
همین چند خط شمایی کلی از دستاوردها و کلیت مربیگری آنتونیو کونته به ما می دهد. دوران پر افتخاری که با ناسازگاری هایی بسیاری با مالکان باشگاه همراه بود و همین قضیه باعث شده طولانی ترین مدت حضور کونته در یک تیم از 3 فصل بالاتر نرود.
بررسی فاکتورهای مختلف برای پاسخ به این سوال را ابتدا از داخل زمین شروع می کنیم؛
- از فقدان حضور بازیکنان مناسب در خط هافبک تا مانعی به نام رونالدو
در فوتبال روز دنیا نام آنتونیو کونته با سیستمی 3 دفاعه و ارائه بازی ای پرشور با ضرب آهنگ بالا گره خورده است و اکثر فوتبالی ها او را با دوران خوبش در تیم های یوونتوس، چلسی و اینتر به یاد می آورند، جایی که توانست هر سه تیم را به هدف شان یعنی قهرمانی لیگ داخلی برساند و گاها هم به دلیل نتایج نه چندان خوبش در رقابت های اروپایی مورد شماتت قرار می گیرد. کونته فارغ التحصیل کوورچیانو با پایان نامه بررسی سیستم 2-1-3-4 است اما این مربی به پایان نامه اش وفادار نماند و به نوعی سیستم سه دفاعه را پس از دو دهه در فوتبال دنیا زنده کرد و از زباله دان سیستم ها و تاکتیک های منسوخ تاریخ فوتبال بیرون کشید. در دورانی که تیم ها در حال حرکت به سمت سیستم 1-3-2-4 و نمونه های مشابهش بودند، آنتونیو کونته به این نتیجه رسید که برای پیاده سازی تفکراتش در زمین باید به سیستمی سه دفاعه روی بیاورد و به نوعی با تلفیق سنت های ایتالیایی و مدرنیته، معجون فوتبالی جذابی از لحاظ تاکتیکی ساخت و همین معجون، او را وارد جرگه مربیان صاحب سبک فوتبال جهان کرد.
قبل از حضور این سرمربی در چلسی بسیاری معتقد بودند سیستم 3 دفاعه این سرمربی خارج از فوتبال ایتالیا و در لیگ انگلیس جواب نمی دهد و تحت تاثیر فضای فوتبال انگلیس و عادت بازیکنان چلسی، آنتونیو کونته فصل را با سیستم 1-3-2-4 در چلسی آغاز کرد و اتفاقا با سه پیروزی شروع خوبی داشت اما پس از دو شکست بد مقابل لیورپول کلوپ و آرسنال آرسن ونگر به این نتیجه رسید که باید به همان سیستم 2-5-3 همیشگی خودش که شباهت بسیاری به سیستم 2-4-1-3 دارد برگردد. پس از این اتفاق تمام پیش بینی ها وارونه شد و آنتونیو کونته با سیستم خودش لیگ انگلیس را فتح کرد، آن هم در شرایطی که منچسترسیتی گواردیولا را رفت و برگشت شکست داده بود. پس از همین فصل بسیاری از مربیان انگلیسی برای استفاده از سیستم 3 دفاعه جرات پیدا کردند و بخش قابل توجهی از تیم های انگلیسی به استفاده از سیستم سه دفاعه روی آوردند.
در همین نقطه سراغ اصل مطلب یعنی منچستریونایتد می رویم. آنتونیو کونته برای اجرای ایده های خود معمولا به دو وینگ بک خوب نیاز دارد، وینگ بک هایی که باید کیفیتی فراتر از الکس تلس و آرون وان بیساکا داشته باشند و قطعا اولین چالش کونته در یونایتد در صورت حضور در این تیم انتخاب دو وینگ بک مناسب برای اجرای شرح وظایفی است که کونته برای این پست در نظر می گیرد و تجربه هم ثابت کرده تعداد بازیکنانی که بتوانند ایده آل کونته برای پست وینگ بک باشند، در دنیای روز فوتبال زیاد نیست. حتی اگر کونته نیم فصل یا حداکثر یک فصل هم با بازیکنان فعلی سر کند، پیش بینی می شود در پایان فصل خرج سنگینی روی دست مدیران باشگاه برای خرید دو بازیکن در پست وینگ بک بگذارد.
خلا دیگر سیستم منچستر در پست هافبک میانی است جایی که بزرگترین نقطه ضعف سیستم سولسشر هم بود و هیچگاه آن دابل پیوت مناسب برای منچستر شکل نگرفت و از میان اسکات مک اومینای، فرد، ماتیچ و پوگبا زوج خوبی برای تیم بیرون نیامد. البته این صحبت ها به این معنی نیست که هیچ کدام از این بازیکنان نمی توانند برای کونته در یونایتد بازی کنند اما قطعا از کیفیت ترکیب تیم و بازدهی سیستم کونته می کاهد و اتفاقاتی مشابه فصل اول حضور کونته در اینتر رخ می دهد. در خط حمله هم آنتونیو کونته برای تشکیل زوج تهاجمی بعید است بتواند رونالدو را در حصار اندیشه های تاکتیکی خود اسیر کند چرا که نه کونته آن منیجر تمام عیاری است که با برخی بازیکنان بزرگ بتواند ارتباط خوبی بگیرد و نه رونالدو آن ستاره جوان سابق است که انعطاف لازم و ظرفیت مناسب برای بازی در سیستم پرفشار کونته را داشته باشد. برای مثال در اینتر، آنتونیو کونته از روملو لوکاکو برای تحت فشار قرار دادن پست 6 حریف و برخی مهره های تاثیرگذار تیم رقیب استفاده می کرد اما آیا اعطای چنین شرح وظایفی به کریستیانو رونالدو 37 ساله ممکن است؟
برای جمع بندی در بخش تاکتیکی، باید گفت تیم منچستر تیم بالانسی برای آنتونیو کونته نیست و این سرمربی ایتالیایی با حضور در منچستر قمار بزرگی می کند...
- معضلی به نام فشار های رسانه ای
این قضیه را قبول کنیم یا نه هنوز هم که هنوز است انگلیسی ها نسبت به ورود مهره های خارجی به فوتبال شان گارد عجیبی دارند و همواره سیاست بزرگ نمایی در خصوص مهره های انگلیسی و انتقاد شدید از مهره های خارجی را در پیش می گیرند. برای مثال کافی است بزرگنمایی آن ها را در خصوص بازیکنان انگلیسی ای مثل گریلیش، سانچو و ... ببینید. این ها بازیکنان خوبی هستند اما رسانه ها گاهی آن قدر آن ها را بزرگ می کنند که ما به عملکردهای خوب آن ها هم راضی نمی شویم و توقعات مان فراتر از حد توان آن ها می رود. این قضیه را هم باید به سرمربیان تعمیم بدهیم. قلم تیز رسانه ها و مفسران انگلیسی همواره آماده گزیدن سرمربیان خارجی است. بد نیست نگاهی به صحبت های ژوزه مورینیو پس از خروج از فوتبال انگلستان بیاندازیم:
بهترین خبرنگاران، آنهایی که بیشترین اطلاعات و شناخت را از فوتبال دارند، به نظر من ایتالیایی هستند. آنها خودشان هم واقعاً به فوتبال علاقه دارند و میخواهند چیزهای بیشتری از این ورزش بیاموزند و درک کنند. بدون شک آنها بهترینهای این رشته در حوزه خودشان هستند و برای بحث درباره فوتبال زبانی غنی دارند. رسانههای پرتغالی هم بسیار خوب هستند اما بحث رسانههای فوتبالی در بریتانیا متفاوت است. آنجا میان خبرنگار فوتبالی بودن و مفسر فوتبالی بودن تفاوت بسیار واضحی هست. به همین دلیل به نظر من، در بریتانیا، گرایشات خبرنگاران به علاقه یا عدم علاقه آنها به تیمی که دربارهاش اظهارنظر میکنند، بستگی دارد. برخی مفسران هستند که خودشان را کارشناسانی خبره میدانند اما زمانی که از پشت دوربین به پشت کامپیوترهای شخصیشان میروند، نقاب از چهره برمیدارند. رسانههای اسپانیایی هم فوتبال را دوست دارند اما فوتبال را با باشگاهی که حامیاش هستند، دوست دارند. آنها 24 ساعت روز با فوتبال زندگی میکنند اما بیش از اندازه تحت تأثیر باشگاههایی قرار میگیرند که طرفدارش هستند.
آنتونیو کونته دو فصل در رقابت های انگلیس حضور داشت و نشان داد ناملایمتی های خارج از زمین را به راحتی به تیمش انتقال می دهد و کونته هر چقدر هم از لحاظ تاکتیکی مربی خوبی باشد از این لحاظ ضعف های بزرگی دارد. یکی از بزرگترین تفاوت های چلسی و منچستر، دید رسانه ای متفاوتی است که روی قرمز های شهر منچستر وجود دارد و کار مربی در این تیم بالطبع سخت تر است چرا که شما با هر کارنامه و پیشینه ای وارد باشگاه شوید، هواداران خیلی زود فیل شان یاد هندوستان می کند و با به دست گرفتن خط کش از دوران باشکوه فرگوسن می گویند و برچسب ناتوانی روی مربی می زنند.
کونته مثل سولسشر از خانواده باشگاه یونایتد نیست که با نرمی با او رفتار کنند و فرصت زیادی به او بدهند و نفراتی همچون اسکولز، نویل و ... قطعا در اولین فرصت به سرمربی جدید تیم خواهند تاخت.. اگر شرایط یونایتد از لحاظ ترکیب و نفرات در اختیار سرمربی مناسب بود قطعا به امتحانش می ارزید که کونته کریر خود را به خطر بیاندازد و وارد این منجلاب شود اما حالا که در میانه های فصل حضور داریم و بازیکنی هم مثل رونالدو در تیم حضور دارد که به راحتی می تواند رختکن آنتونیو کونته را به هم بریزد، به نظر می رسد حضور مرد ایتالیایی در منچستر ریسک پر خطری باشد.
آنتونیو کونته را شاید اگر در فضای خلا و ایده آل بدون هیچ مقاومت خارجی ای قرار دهید، می تواند _به راحتی می تواند_ شما را به تمام خواسته هایتان برساند اما مشکلاتی همچون نخریدن بازیکنان مورد نظرش و انتقادات رسانه های انگلیسی می تواند برایش مشکل ساز شود.
- فلسفه یونایتد مربی ای با چنین عقایدی را می پذیرد؟
یکی از مزایای حضور کونته در چلسی، ارتباط تاریخی خوب آبی های لندن با محصولات فوتبال ایتالیا بود و این اتفاق فضا را برای کونته تلطیف می کرد و فضای فوتبال انگلیس را برای او قابل تحمل تر کرد. امادر تاریخ منچستر سابقه ندارد مربی ای با تفکرات تاکتیکی کونته و این نوع سبک بازی، بازیکنان تیم را کنار هم قرار بدهد. به زبان ساده تر فلسفه باشگاه یونایتد به هیچ عنوان هم راستا با تفکرات ایتالیایی کونته نیست و در این بین هم برخی معتقدند کونته برای نتیجه گیری کوتاه مدت در طول یک یا دو فصل مناسب است و در ادامه به مشکل می خورد اما یادمان نرود این مربی چلسی را با جام ترک کرد و تنها مشکل کونته در این مورد، اختلافات با مدیران باشگاه است. برخی مربیان با دانش فنی و دستاورد های کمتر نسبت به کونته در جایگاه بسیار مناسب تری قرار دارند چرا که با مدیران باشگاه ارتباط خوبی دارند اما کونته به هیچ عنوان نمی تواند این قضیه را بپذیرد و با کمبودهای تیم از لحاظ مهره کنار بیاید.
البته در این بین کونته به هیچ عنوان نمی تواند بازیکنانی که آن ها را نمی خواهد را تحمل کند. در قضیه جدایی دیگو کاستا از چلسی دیدیم که با چه رفتاری به این بازیکن خبر داد نیازی به او ندارد و به نوعی باعث شد باشگاه نتواند با قیمت خوبی، کاستا را بفروشد.
در مجموع انتخاب کونته هم برای مدیران منچستر یک ریسک بزرگ است و هم برای خود کونته....
این انتخاب می تواند کارنامه خوب آنتونیو کونته را خدشه دار و او را خیلی زود از جمع سرمربیان بزرگ جهان خارج کند. مسئولان یونایتد که در فصل های اخیر تصمیمات اشتباه زیادی گرفته اند قبل از انتخاب کونته باید اخلاق و سبک کار این سرمربی را در نظر داشته باشند تا درگیر یک بحران دیگر نشوند.