استفاده از داده ها و آمار در مقالاتی که درمورد فوتبال نوشته می شود، به طور فزاینده ای افزایش یافته است و از معیار های مختلفی برای مشخص کردن نقاط قوت، ضعف و یا الگو های قابل مشاهده در یک تیم یا بازیکن خاص استفاده می شود. تاکنون با برخی از این معیار های تجزیه و تحلیل آشنا شدید، در حالی که برخی دیگر ممکن است نیاز به توضیحات بیشتری داشته باشند. پس بیایید عمیق شویم ...
1. پارامتر "در 90" (per 90)
چیستی : این مکان مهمی برای شروع پارامتر های آنالیزی فوتبال در سطح بازیکن و تیم است. استفاده از اعداد خام و کلی برای یک معیار می تواند گمراه کننده باشد، زیرا تعداد دقایق بازی برای رسیدن به چنین عددی در آنها در نظر گرفته نمی شود. مفاد در اینجا کلیدی هستند و ما باید راهی عادلانه برای مقایسه عملکرد بازیکنان با مشاهده این اعداد در چارچوب یک بازی کامل( در 90 دقیقه یا "در 90") پیدا کنیم.
چگونه استفاده می شود : از ابتدای فصل 2019-20، سادیو مانه بازیکن لیورپول، 29گل در لیگ برتر به ثمر رسانده است، در حالی که تامی آبراهام تنها 21 گل برای چلسی زده است. این نشان می دهد که مانه بازیکن تخصصی تری مقابل دروازه است، اما نکته مهم این است که مانه در این دوره مورد بررسی 2000 دقیقه بیشتر از آبراهام بازی کرده است. وقتی به پارامتر گل در 90 نگاه می کنیم، می بینیم که آبراهام در واقع با نرخ بالاتری (0.58 گل در هر 90) نسبت به مانه (0.47 گل در هر 90) گلزنی می کند، که با توجه به نقش های متفاوت آنها در خط حمله، منطقی است. مشاهده گلزنان برتر فصل 2020-21 بر اساس هر 90 دقیقه می تواند جالب باشد. با در نظر گرفتن بازیکنانی که بیش از 900 دقیقه در لیگ برتر بازی کرده اند، بازیکنی که بالاترین نرخ گلزنی را داشته است گرت بیل بازیکن قرضی تاتنهام هاتسپر بود. در حالی که ممکن است او به اندازه برخی از هم تیمی های خود بازی نکرده باشد، اما نرخ بیل بیش از یک گل در هر 90دقیقه است که نشان دهنده بازی فوق العاده او در هنگام حضور در زمین است.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/26113054/PL-gls-per-90-1.png)
2. گل مورد انتظار (xG)
چیستی : بسیاری از دنبال کنندگان فوتبال تا به حال نام xG را شنیده اند. به زبان ساده، xG راهی است برای اندازه گیری احتمال تبدیل شدن یک شوت به گل. همه شوت ها از نظر کیفیت یکسان نیستند، یک شوت ممکن است 40 یاردی باشد در حالی که دیگری ممکن است یک ضربه 2 متری باشد. بنابراین xG کیفیت احتمالی شوت قبل از زدن شوت بازیکن با در نظر گرفتن عوامل زیادی از جمله متغیر های زیر اندازه گیری می شود:
# زاویه شوت
# فاصله از دروازه
# چه با سر باشد چه با پای ضعیف/قوی
# چه از روی سانتر، پاس عمقی، پاس کوتاه و غیره باشد
# چه تعداد مدافعانی در میان راه بودند
با توجه به این نکات بدیهی است که ارائه دهندگان داده های مختلف در بررسی عوامل موثر بر مدل xG دارای تفاوت های جزئی باشند. با این وجود، مقدار xG همیشه به عنوان یک عدد بین صفر (بدون شانس گل) و یک (گل حتمی) گزارش می شود. به عنوان مثال، شوت زیر که توسط برونو فرناندز مقابل ساوتهمپتون زده شده بود دارای 0.3 xG بود؛ این بدان معناست که با توجه به موقعیتی که در آن قرار دارد، انتظار می رود از هر 10 مورد 3 تای آنها تبدیل به گل شود.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/26113548/Fernandes_xG_ann-1536x866.jpg)
مقدار xG با استفاده از نتایج هزاران شوت قبلی که مشابه آن موقعیت بودند محاسبه می شود. نکته مهم این است که این مقدار کیفیت شوتزنی یک بازیکن را در بر نمی گیرد، اما در عوض بر اساس "متوسط" عملکرد بازیکنان در موقعیت مشابه، یک مقدار ارائه می دهد. بنابراین، کیفیت شوت بازیکنان می تواند این شانس را به میزان قابل توجهی بهبود ببخشد، که در ادامه به آن می پردازیم.
چگونه استفاده می شود : در مثال های بالا از xG در یک شوت واحد برای مشخص کردن خود معیار استفاده می شود، اما غالبا بررسی xG به صورت شوت به شوت چندان راحت نیست. کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که xG بازیکن یا تیمی را در طول یک بازی یا فصل جمع آوری کنیم تا بر اساس کیفیت ضربات زده شده تصور واضح تری از تعداد گل های زده شده به دست آوریم. البته هرچقدر از بازه و زمان طولانی تری برای کار کردن استفاده کنیم، مقدار به دست آمده قابل اطمینان تر خواهد بود. هنگامی که این کار را انجام می دهیم، می توانیم از xG برای بررسی اینکه بازیکن یا تیم مذکور در مقابل دروازه در مقایسه با انتظاراتشان بهتر یا بدتر کار می کنند، استفاده کنیم.
3. گل مورد انتظار در چارچوب (xGOT)
چیستی : با تکیه بر xG، ما می توانیم احتمال گل شدن شوت را به صورت عمیق تر کاوش کنیم. در حالی که xG ارزش شوت را قبل از ضربه زدن بازیکن ارائه می دهد، گل های مورد انتظار در چارچوب یا همان xGOT ارزش تغییر یافته شوت درون چارچوب را بعد از شوت بازیکن ارائه می دهد. مقدار ارائه شده همسان با xG است : عددی بین صفر (بدون شانس گل) و یک (گل حتمی). از اینرو احتمال به ثمر رسیدن شوت هایی که به سمت گوشه های بالایی دروازه هستند نسبت شوت هایی که به سمت وسط پایین دروازه زده می شوند، بیشتر است. همانطور که تصور می کنید، xGOT فقط برای ضرباتی که درون چارچوب هستند، محاسبه می شود. البته اگر شوت خارج از چارچوب باشد، شانس به ثمر رساندن گل صفر است. بیایید مثال زیر را از هری کین در فصل گذشته ببینیم. قبل از اینکه او ضربه اش را خارج از محوطه بزند، xG او تنها 0.03 است. یک شانس کم ارزش که به ازای هر 100 موقعیت مشابه تنها 3تای آنها تبدیل به گل شدند.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/26112244/Kane_xGOT_1.png)
با این حال کیفیت ضربه ی کین به خوبی مشهود است، زیرا شوت او به سمت گوشه دروازه پرواز می کند. پس از زدن ضربه مقدار xGOT این موقعیت تا 0.54 افزایش می یابد. به این معنی که این نوع حمله در 54 درصد مواقع منجر به گل می شود؛ یک پایان با کیفیت بالا.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/26112252/Kane_xGOT_2.png)
چگونه استفاده می شود : اصلی ترین چیزی که xGOT ارائه می دهد ایده واضح تری از کیفیت شوت بازیکن است. اگر یک بازیکن به طور مداوم مقدار xGOT شوت هایش بیشتر از xG هایشان است، این به ما نشان می دهد که نرخ شوتزنی او بهتر از کیفیت موقعیت هایی است که به دست آورده است. احتمالا اگر موقعیت های بهتری نصیب او می شد، او از لحاظ گلزنی عملکرد بهتری داشت. شایان ذکر است که چنین ارقامی فقط شامل شوت هایی است که به چارچوب می رسند، که متاسفانه شوت های بلاک شده را شامل نمی شود. بنابراین ممکن است برخی بازیکنان خود را بدشانس بدانند که شوت عالی را اجرا کردند اما به سادگی توسط مدافعین بلاک شده است. اکنون می توانیم از معیار opta در مورد "ارزش گل اضافه شده" (shooting goals added) استفاده کنیم که تفاوت بین xG و xGOT بازیکن را محاسبه می کند. در زیر می بینید که سون هیونگ مین با 3.8 بیشترین ارزش را به ضربات خود در فصل گذشته داده و شانس گلزنی اش را افزایش داده است.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/27091644/shooting_above-2.png)
در طرف دیگر این مقیاس، این جیمی واردی از لسترسیتی بود که بیشترین اختلاف را بین شانس موقعیت های خود در مقایسه با اجرا این موقعیت ها داشت. به دلیل تکنیک ضعیف در قراردادن شوت های خود درون چارچوب، 3.4 گل کمتر از انتظارات زد.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/27091654/shooting_below-1.png)
به همین ترتیب ما می توانیم xGOT را به عنوان راهی مناسب برای اندازه گیری عملکرد دروازه بان ها در نظر بگیریم. این بازتاب دقیق تری از عملکرد دروازه بان ارائه می دهد زیرا نشان می دهد یک دروازه بان بر اساس کیفیت شوت هایی که به سمت دروازه اش زده می شود، چند گل دریافت می کند. سپس می توانیم از این مورد برای اندازه گیری تعداد "گل های جلوگیری شده" (goals prevented) استفاده کنیم. این نشان می دهد که در واقع دروازه بان چه تعداد گل در مقابل تعداد مورد انتظار را دریافت کرده است. هرچه مقدار معیار گل های جلوگیری شده بیشتر باشد، عملکرد دروازه بان بهتر بوده است. فصل گذشته، بهترین عملکرد را در این آیتم هوگو لوریس، دروازه بان تاتنهام داشت که در طول فصل 5.1 گل کمتر از انتظارات دریافت کرد.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/26113700/pl_gls_prevented.png)
4. گل های بدون پنالتی (non-penalty goals)
چیستی : این معیار نیاز به کمی توضیح دارد، اما مهم است در نظر بگیریم چرا آمار گلزنان اغلب با حذف گل های پنالتی از مجموع ارزیابی می شود. پنالتی ها نشان دهنده توانایی بازیکن در ایجاد موقعیت برای خود نیستند. البته می توانید بازیکنی داشته باشید که هم پنالتی زن باشد و هم پنالتی بگیرد، اما اغلب به پنالتی زن اصلی تیم توپ را می دهند حتی اگر در جریان منتهی به خطا دخالتی نداشته باشد. تغییرات در قوانین هند و بررسی میکروسکوپی معرفی شده توسط VAR باعث شد که تعداد پنالتی اعلام شده در فصل گذشته با 125پنالتی به بالاترین حد خود رسیده بود، به طور متوسط هر سه بازی یک پنالتی.
چگونه استفاده می شود : پنالتی زنان می توانند آمار خود را به میزان قابل توجهی از آنچه در نهایت یک منبع گلزنی کاذب است، افزایش دهند. با نگاهی به برترین گلزنان فصل گذشته لیگ برتر، فرناندز از منچستریونایتد و واردی از لسترسیتی هر دو آمار خود را از طریق پنالتی دو برابر کردند و بدون چنین موقعیت های ارزشمندی برای گلزنی، از لیست 10 گلزن برتر فاصله داشتند (برای علاقه مندان هر پنالتی دارای 0.75 xG است).
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/27055636/PL_pen_goals-1638x2048.png)
با توجه به این، ارزیابی موقعیت های گلزنی در جریان بازی با نگاه به گل های بدون پنالتی یا xG های بدون پنالتی کمی قابل اطمینان تر است، جایی که برای شما شرایط برابر بیشتری برای ارزیابی فرصت گلزنی تیم یا بازیکن وجود دارد.
5. پاس گل مورد انتظار(xA)
چیستی : تعداد پاس گل نشان دهنده ضعیفی از میزان خلاقیت بازیکن است. یک بازیکن می تواند یک پاس ساده دو متری برای هم تیمی خود ارسال کند تو او توپ را به گوشه دروازه بفرستد، در حالی که بازیکن دیگر طول زمین را می دود و توپ را کادوپیچ شده به هم تیمی خود هدیه می دهد تا او کار خود را به خوبی انجام دهد. کار این دو به سختی قابل مقایسه است. همچنین برای ثبت یک پاس گل، پاسور متکی به گیرنده توپ است تا موقعیت را تبدیل به گل کند، که همیشه اتفاق نمی افتد. بنابراین محصول دیگری از چارچوب Expected Goals، پاس گل مورد انتظار (Expected Assist) یا xA است. این تابع تقریبا مشابه xG عمل می کند، اما در دادن اعتبار به بازیکنی که قبل از زدن شوت توپ را پاس می دهد، تفاوت دارد. به بیان ساده xA ارزش xG هایی که پاس داده می شوند را بررسی می کند و همچنین به صورت عددی بین صفر(بدون شانس پاس گل دهی) و یک(پاس گل حتمی) گزارش می شود.
چگونه استفاده می شود : xA می تواند به بازیکنان خلاق اعتبار دهد و تصور واضح تری از تعداد پاس گل بازیکنان بدون توجه به کیفیت مهاجمین ارائه دهد. ما به طور مشابه می توانیم همه مقادیر را با هم جمع کنیم تا بررسی کنیم که آیا بازیکنی شانس های بسیار باارزش ایجاد می کند و یا ترجیح می دهد با پاس کوتاه کمی امن تر و با اطمینان بازی کند. احتمالا با نگاهی به فصل گذشته و دیدن کوین دی بروینه، جواهر ارزشمند منچسترسیتی، در صدر جدول تعجب نمی کنید. با توجه به اینکه این بازیکن بلژیکی سهم قابل توجهی از بازی ها را به دلیل مصدومیت از دست داد، نگاه کردن به آمار بر اساس "در هر 90"، کیفیت او را در هنگام حضور در زمین بهتر نشان می دهد؛ ارسال پاس هایی با ارزش بیش از 1 پاس گل در هر 3بازی (0.37 xA در هر 90).
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/26113846/PL-expected-assists.png)
البته همانطور که پنالتی ها می توانند گلزنی بازیکنان را افزایش دهند، ضربات ایستگاهی (یعنی کرنر یا ضربات آزاد) نیز می توانند مقدار خروجی خلاقیت یک بازیکن را افزایش دهند، با توجه به اینکه در این نوع ضربات فرصت بیشتری برای ارسال توپ بدون مزاحمت به منطقه ای خطرناک با بازیکنان بیشتر برای بهره بردن از توپ، وجود دارد. بدین ترتیب در جدول زیر به بررسی xA بازیکنان در جریان بازی پرداختیم که کمی پیکربندی متفاوتی دارد نسبت به مورد قبل. در اینجا فرناندز بالاتر از دی بروینه مقام اول را دارد، در حالی که کالوم هادسون-اودوی و آلن سنت ماکسیمین نیز کیفیت خلاقیت خود را با پیدا کردن هم تیمی ها در مناطق خطرناک و ارسال پاس به این مکان ها در جریان بازی، ثابت می کنند.
6. پاس به ازای هر کنش دفاعی ( Passes per defensive action - PPDA)
چیستی : پاس به ازای هر کنش دفاعی یا به اختصار PPDA نشانگر شدت پرس تیم است، که سعی می شود درجه ای از فشار برای به دست آوردن توپ زمانی که آن را در اختیار ندارند نشان بدهد. به زبان ساده، این معیار تعیین می کند که یک تیم تا قبل از اقدام برای بازپسگیری توپ با یک اقدام دفاعی مانند تکل، قطع توپ یا دور کردن توپ، به تیم حریف اجازه چند پاس می دهد. نکته مهم این است که این پارامتر تنها در یک منطقه خاص از زمین (به طور دقیق 60درصد از زمین)، تقریبا از لبه دایره نیمه زمین حریف ، اعمال می شود. مقدار کم PPDA نشان دهنده شدت تلاش بیشتر برای پس گرفتن توپ و رقم بالاتر نشان دهنده تیمی است که بدون توپ منفعل عمل می کند. همانطور که در تصور زیر مشاهده می کنید لیدز یونایتد به همراه مارچلو بیلسا در کمال تعجب با میانگین PPDA 9.3 در فصل گذشته شدیدترین پرسینگ را انجام می داد، در حالی که نیوکاسل یونایتد تقریبا با نصف لیدز یونایتد و با PPDA 18.3 کار پرسینگ را دنبال می کرد، زیرا ترجیح این تیم پس از لو دادن توپ، برگشت به حالت low-block خود است تا پرس کردن.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/27082643/PPDA_bar-1-1638x2048.png)
چگونه استفاده می شود : همانطور که در بالا ذکر شد، PPDA میزان قصد یک تیم برای پس گرفتن توپ را نشان می دهد. نکته مهم این است که PPDA هیچ نشانه ای از موفقیت استراتژی پرس به ما نمی دهد؛ این بیشتر نشان دهنده شیوه تیم در بازگرداندن توپ است. همانطور که تیم هایی مانند لیورپول و منچسترسیتی در سال های اخیر نشان داده اند، پرسینگ زمانی موثرتر است که تیم هماهنگ عمل کند و بداند کی ضربه بزند. که این موضوع می تواند ما را وارد مرحله بعدی کند...
7. پرس (Pressure)
چیستی : این معیار کمی بیشتر به صورت تئوری وجود دارد، اما مهم درک اهمیت آن است. در اینجا، ما به StatsBomb مراجعه می کنیم که این اطلاعات را ارائه می دهد و فشار را "تعداد دفعات اعمال فشار بر بازیکنی که توپ را دریافت، حمل و رها می کند" تعریف می کنیم. این معیار می تواند در سطح تیم یا بازیکن مورد بررسی قرار گیرد تا نشان دهد مقصود از پرس کردن در آن لحظه چیست، نه اینکه تنها نتیجه تکل یا بلاک کردن را ارائه دهد. هرچه مقدار پرس بیشتر باشد، بازیکن یا تیم بیشتر بر روی تصاحب توپ با حریف درگیر می شوند.در اینجا باید احتیاط به خرج دهیم، زیرا "پرس" بیشتر ممکن است به خودی خود به معنای شدت بیشتر پرس نباشد، بلکه به این معنی است که تیم مالکیت کمتری از توپ را در اختیار دارد. ما می توانیم این امر را با تنظیم پارامتر میزان مالکیت حساب کنیم؛ چیزی که در ادامه به آن می پردازیم.
چگونه استفاده می شود : با استفاده از این اطلاعات، می توانیم درصد موفقیت پرسینگ ها را به دست آوریم؛ یعنی کیفیت پرس که منجر به چرخش توپ بین دو تیم می شود. داده های پرسینگ سایت StatsBomb از طریق fbref "درصد پرس های موفقیت آمیز" را ارائه می دهد، که به عنوان درصد بازپسگیری توپ در 5ثانیه پس از اعمال پرس، تعریف می شود. همانطور که در زیر مشاهده می کنید، قهرمان فصل گذشته، منچسترسیتی، هماهنگ ترین تیم در زمان پرس کردن بود و در 32درصد مواقع پرس موفقیت آمیزی داشت. در حالی که نیوکاسل یونایتد بار دیگر در رده های پایانی جدول قرار دارد و در کنار شفیلد یونایتد سقوط کرده، با 25 درصد موفقیت پرسینگ در رده آخر قرار دارد.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/27082625/Pressures_bar-1-1638x2048.png)
متاسفانه هیچ میانبری برای اندازه گیری پرس تیم ها وجود ندارد، اما استفاده از معیار PPDA در کنار دیگر های داده های مربوط به پرس می تواند در ایجاد تصوری از سبک تیم برای بازگرداندن توپ و درک میزان موفقیت آنها، مفید ظاهر شود.
8. معیار های تعدیل مالکیت ( Possession-adjusted metrics)
چیستی : هنگام در نظر گرفتن معیار های دفاعی (به عنوان مثال تکل ها، بلاک ها، قطع توپ ها)، نشان دادن توانایی بازیکن با اعداد خام قابل اعتماد نیست. مداقع پرکار همیشه مدافع خوبی نیست و بسیاری از معیار های دفاعی نشان دهنده سبک تیم یا بازیکن است تا کیفیت آنها. یکی از راه کارهایی که می توانیم برای غلبه بر این مشکل پیدا کنیم، تنظیم این معیار های دفاعی بر اساس میزان مالکیت تیم است. چرا این کار را می کنیم؟ در اصل یک بازیکن تنها زمانی می تواند یک کنش دفاعی انجام دهد که تیمش توپ را در اختیار نداشته باشد. اگر تیمی مالکیت توپ کمتری داشته باشد، فرصت بیشتری برای دفاع دارد. بنابراین مقایسه قابل اطمینان از مشارکت های دفاعی ، فرضا منچسترسیتی و نیوکاسل بر اساس کنش های خام دفاعی (به عنوان مثال بلاک در 90دقیقه)، دشوار است. کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که آمارهای دفاعی را برای تعداد دفعاتی که این اقدامات به ازای هر 1000 لمس توپ حریف انجام می شود، تنظیم کنیم؛ این به ما این امکان را می دهد تا همه بازیکنان را در یک چارچوب مشخص برابر ارزیابی کنیم.
چگونه استفاده می شود : بیایید یک مثال بزنیم. ژائو کانسلو، مدافع کناری منچسترسیتی، به طور متوسط 2.4 قطع توپ در هر 90دقیقه داشت، که این میزان کافی بود تا او در رده شانزدهم مدافعان فصل گذشته لیگ برتر قرار گیرد. با تعدیل مالکیت، این مقدار به 4.2 قطع توپ به ازای هر 1000لمس توپ حریف افزایش پیدا می کند، که او را در رده نهم مدافعان قرار می دهد. این به این دلیل است که منچسترسیتی همواره تیمی غالب در مالکیت بود، که این اعتبار بیشتری به اقدامات کانسلو زمانی که سیتی توپ را در اختیار ندارد، می دهد. این قطعا یکی از مواردی است که هنگام مشاهده آمار دفاعی بازیکنان باید مراقب آن باشید؛ اقدامات بیشتر لزوما به معنای مدافع بهتر نیست.
9. تمایل زمین (field tilt)
چیستی : تمایل زمین یک روش ساده برای نشان دادن تسلط ارضی بین تیم ها است. به بیان ساده، سهم یک تیم در مالکیت را اندازه گیری می کند، فقط با در نظر گرفتن لمس ها یا پاس ها در یک سوم تهاجمی. بنابراین اگر تیم A در مجموع 80پاس در یک سوم نهایی بدهد و تیم B فقط 20پاس ارسال کند، تیم A دارای تمایل زمین 80 درصد است. تیم های تهاجمی معمولا بر این معیار مسلط هستند زیرا گردش توپ بیشتری در مناطق حمله دارند. همانطور که در زیر مشاهده می کنید، به ویژه منچسترسیتی و لیورپول، با حفظ مالکیت در یک سوم تهاجمی در فصل گذشته، حملات تیم ها را در نطفه خفه می کردند.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/27090547/field_tilt-1638x2048.png)
چگونه استفاده می شود : تمایل زمین برای نشان دادن اینکه کدام طرف در مسابقه برتر است، مفید است. به جای اینکه نگاه به میزان میانگین مالکیت بکنید، تمایل زمین تصور واضح تری از جایی که این مالکیت در آن قرار دارد ارائه می دهد. همیشه این نیست که توپ را نگه دارید، بلکه ورود به مناطق هم مهم است. به همین ترتیب، این می تواند یک روش جالب برای فهمیدن تغییرات تسلط تیم در یک سوم نهایی در طول زمان باشد. به عنوان مثال، در فصل 2019-20، استون ویلا تمایل زمین 41 درصد داشت. به این معنا که حریف پاس های بیشتری در یک سوم پایانی داشت تا ویلا در یک سوم پایانی حریف. همچنین ویلا در آن فصل در رده هجدهم لیگ برتر از این حیث قرار گرفت. در مقابل، ویلا در فصل 2020-21 دارای تمایل 50درصدی بود که آنها را نهمین تیم برتر لیگ قرار داده بود. آنها در یک سوم نهایی حریف سهم بیشتری نسبت به فصل قبل داشتند و توپ را برای مدت طولانی تری به مناطق خطرناک تری می رساندند. به طور جداگانه، معیارهای تمایل زمین ممکن است بینش چندانی نسبت به موفقیت تیم ایجاد نکند، اما نشان می دهد سبک آنها در انتقال توپ به مناطق جلوتر در مقایسه با حریف چگونه است.
10. حالت بازی (Game state)
چیستی : یک عبارت سر راست دیگر، اما واژه ای است که می تواند زمینه ای مهم برای ارزیابی معیار های یک تیم ایجاد کند. منظور از حالت بازی این است که زمانی که تیم در حال انجام اقدامات خاص است، در موقعیت بازنده، برابر و یا برنده قرار دارد. این معیار مهم است که در نظر گرفته شود، زیرا می تواند روی رویکرد یک تیم در طول بازی تاثیر زیادی بگذارد. تیمی که در حال شکست است، به احتمال زیاد بازی را با زدن شوت ها و ایجاد موقعیت های بیشتر دنبال می کند. در مقابل، تیمی که برنده است احتمال بیشتری دارد که از موقعیت های خود دفاع کند و متعاقبا موقعیت های کمتری به دلیل وضعیتی که در آن قرار دارد، ایجاد کند.
چگونه استفاده می شود : همانطور که در بالا ذکر شد، استفاده اصلی از این پارامتر برای ارائه زمینه ای بیشتر در مورد اینکه چرا یک تیم ممکن است معیار های عملکردی خاصی داشته باشد، است. به عنوان مثال، تاتنهام در نیمه دوم بازی خانگی خود مقابل آرسنال در فصل گذشته، حتی یک شوت هم به سمت دروازه حریف روانه نکرد. این مستقیما نشان دهنده بازی تهاجمی ضعیف اسپرز است، اما نکته اصلی این است که آنها قبل از نیمه دوم برتری 2-0 را به دست آورده بودند. بنابراین، حالت بازی به این صورت بود که اسپرز در موقعیت برنده ای قرار داشت. از اینرو مقدار کم حملات آنها زمینه ساز محافظت از برتری شد. با نگاهی به حالت بازی در طول فصل برای هر تیم، متوجه می شویم که اسپرز در مقایسه با سایر تیم ها در لیگ، مدت زیادی را در موقعیت برنده گذرانده است؛ چیزی که احتمالا باعث ناامیدی ژوزه مورینیو شده بود، زیرا اسپرز اغلب پس از جلو افتادن عقب نشینی می کرد.
![](https://cdn.theathletic.com/app/uploads/2021/07/27120741/PL-20-21-1536x1135.jpg)
در همین حال، بسیاری ممکن است به قهرمانی منچسترسیتی با پایین ترین گل زده در یک فصل (83گل) از زمان حضور گواردیولا اشاره کنند، اما زمینه اضافه شده این است که آنها بیش از نیمی از زمان خود را در موقعیت برنده، بیش از هر تیم دیگری در لیگ، سپری کردند و مجبور نبودند هیچ گل دیگری برای کسب 3امتیاز به ثمر برسانند. حالت بازی می تواند رویکرد تاکتیکی یک تیم را تعیین کند و هنگام ارزیابی معیار های تهاجمی و تدافعی در سطح بازیکن یا تیم، زمینه مفیدی را فراهم کند.
11. توالی و مالکیت ها (Sequences and possessions)
چیستی : این پارامتر خود می تواند به تنهایی یک مقاله باشد، اما قاعده توالی ها (دنباله ها) و مالکیت ها بسیار ساده است. یک توالی با انجام یک حرکت کنترل شده توسط بازیکن آغاز می شود، یعنی ارسال پاس یک عمل کنترل شدست اما تکل کنترل شده نیست. Opta یک توالی را "گذراندن بازی زمانی که توپ برای یک تیم است که با اقدامات دفاعی، توقف بازی و یا شوت به پایان می رسد." تعریف می کند. به عنوان مثال اگر تیمی 15 پاس ارسال کند و توپ را به جلو ببرد قبل از اینکه مدافع حریف توپ را به بیرون زمین بزند تا بازی مجدد با پرتاب اوت آغاز شود، این یک توالی خواهد بود. وقتی بازیکنی با پرتاب اوت مالکیت توپ را به تیم خود باز می گرداند، توالی دوم آغاز می شود و اما مهم تر از همه اینکه تیم هنوز توپ را در اختیار دارد. بنابراین مالکیت ها ترکیبی از یک یا چند دنباله متوالی متعلق به یک تیم هستند. این مالکیت تا زمانی ادامه می یابد که حریف با انجام یک حرکت کنترل شده بر روی توپ، توپ را پس بگیرد و توالی بازی خود را آغاز کند. آن را مانند یک زنجیره در نظر بگیرید. دنباله ها پیوند های فردی هستند که به هم متصل می شوند تا زنجیره کلی (یعنی مالکیت) را ایجاد کنند.
چگونه استفاده می شود : این معیار ها به ما کمک می کنند تا تصویر گسترده تری از یک تیم یا بازیکن، فراتر از معیارهای ساده همچون پاس، در ذهن خود ایجاد کنیم. این معیار می تواند در نشان دادن سبک یک تیم در تعداد پاس هایی که آنها در یک توالی تمایل می کنند، کمک کند. به طور مثال منچسترسیتی تمایل بیشتری به ارسال پاس در یک توالی نسبت به برنلی دارد. با نگاه کردن به مقدار مالکیت بین تیم ها، می توانیم سبک و سیاق بازی آنها را درک کنیم. در اصل، ما می توانیم ببینیم چندبار توپ بین تیم ها در طول بازی در گردش بوده. این می تواند رویکردی را که در بازی ها اتخاذ می شود نشان دهد، مالکیت بیشتر نشان دهنده ضرب آهنگ بالاتر و بازی آشوب وار تری است.
راه های بیشتری برای استفاده از این اطلاعات وجود دارد، اما افزودن ارزش گذاری زمینه بیشتر را برای درک آنچه در زمین بر اساس رویکرد های فردی رخ می دهد، برجسته می کند.