بازی تیم های ملی ایران و کره جنوبی با نتیجه یک بر یک مساوی به پایان رسید تا ایران پس از پایان چهارمین بازی خود با ۱۰ امتیاز در صدر جدول گروه در راه جام جهانی قرار داشته باشد. شاگردان اسکوچیچ در این دیدار ابتدا از رقیب خود گل خوردند و سپس با ارائه بازی قابل قبول توانستند با بازی باخته را با مساوی عوض کنند و حتی رقیب را به مرز شکست برسانند.
به گزارش طرفداری، تیم ملی ایران در چهارمین بازی خود در دوره نهایی رقابتهای انتخابی جام جهانی به مصاف کره جنوبی رفت. این بازی با نتیجه یک بر یک مساوی به پایان رسید. تیم ملی در این دیدار طبق پیش بینی ها با سیستم ۴۲۳۱ به میدان رفت و نسبت به دیدار قبل تغییراتی را تجربه کرد.
در این بازی خلاف بازی مقابل امارات، وحید امیری در پست دفاع چپ بازی کرد و علی قلی زاده نیز به عنوان مهره فیکس در این بازی برای تیم ملی ایران به میدان رفت. ترکیب تیم ملی در این دیدار به شرح زیر بود:
- علیرضا بیرانوند، صادق محرمی، شجاع خلیلزاده، سعید عزتالهی، علیرضا جهانبخش (کاپیتان)، احمد نورالهی (دقیقه 90 میلاد سرلک)، مهدی طارمی، وحید امیری، محمدحسین کنعانیزادگان، علی قلیزاده (دقیقه 54 امید نورافکن) و سردار آزمون (دقیقه 90 مهدی قائدی)
اگرچه بازی زمان تلف شده زیاد داشت و پاس های اشتباه دو تیم کم نبود اما با حذف این دقایق، از این بازی می توانید به عنوان یکی از با کیفیت ترین بازی های سطح آسیا یاد کنید. همان طور که آمار بازی نشان میدهد تیم ملی کره و تیم ملی ایران هر دو موقعیت های خوبی را روی دروازه هم خلق کردند و ما شاهد بازی پایاپای و تمام عیاری میان دو قدرت فوتبال آسیا بودیم.
البته این کیفیت و این نوع بازی هم اتفاقی نبود از لحاظ تعداد لژیونر اروپایی تیمهای ملی ایران و کره در صدر لیست تیم های آسیایی قرار دارند و از این لحاظ در بین برترین تیمهای آسیایی قرار می گیرند و همین قضیه هم خود به خود کیفیت بازی را بالا میبرد. از بازیکنان کره جنوبی در لیگ انگلیس، بوندسلیگا و لوشامپیونا گرفته تا بازیکنان تیم ملی ایران که در سطح اول فوتبال اروپا فعالیت دارند، همه و همه باعث جذابیت و کیفیت بالای این دیدار شدند.
نکته جالب توجه قضیه هم این جاست که تقریبا تمام مهرههای لژیونر اروپایی هر دو تیم در پست خط حمله یا خط هافبک حضور دارند و همین قضیه کیفیت حملات دو تیم در این دیدار را هم بالا برده بود. این که مدافعان و دروازه بان دو تیم مرتکب اشتباه می شدند، بخش عمده اش به همین موضوع برمی گشت که مهره های تهاجمی هر دو تیم سطح بالایی دارند و در واقع این توان تهاجمی آنها بود که مدافعان و دروازه بان تیم مقابل را به اشتباه وا می داشت.
همانطور که در تحلیل بازی های قبل تیم ملی ایران گفته بودیم، شاگردان اسکوچیچ از یک قالب خاص و چندین استراتژی متفاوت استفاده میکنند و میزان استفاده از هر کدام از این استراتژی ها به رقیب ایران بر می گردد.
از میان دو الگوی هجومی کلی تیم ملی یعنی بازیسازی از عقب با مدافعان و ارسال توپ های بلند و پاس های قطری، این توپ های بلند بودند که بخش زیادی از الگوی هجومی تیم در نیمه اول را تشکیل دادند. به جز یک موقعیت که در اختیار طارمی قرار گرفت، تیم ملی از این استراتژی به موقعیت دیگری نرسید.
دراگان اسکوچیچ در این دیدار از میان ترکیب های در دسترسش، ترکیبی به نسبت هجومی را انتخاب کرده بود. اسکوچیچ در بازی قبلی از سیستم ۴۳۳ استفاده کرده بود، در این سیستم وحید امیری به عنوان یک مهره هجومی در خط هافبک قرار میگرفت و خبری از حضور او در خط ۴ نفره دفاعی تیم نبود و ترکیب شکل دفاعی تری به خود گرفت. همانطور که در قالبهای مختلف به این قضیه اشاره کردهایم حضور یک بازیکن که ذاتا یک مهاجم کناری است، در خط دفاعی شمایی هجومی به تیم میبخشد و علاوه بر این زمانی که وحید امیری به خط دفاع اضافه میشود اسکوچیچ از یک مهره هجومی دیگر در خط حمله استفاده میکند که این مهره در این بازی علی قلی زاده بود و خط حمله تیم ملی متشکل از سردار آزمون، مهدی طارمی، علیرضا جهانبخش و علی قلی زاده شده بود.
در سمت مقابل هم پائولو بنتو ترکیبی به نسبت هجومی برای تیم ملی کره انتخاب کرده بود.
در مجموع در نیمه اول دو تیم بازی خنثی و پایاپایی را ارائه دادند اما در شروع نیمه دوم تیم ملی روی یک غافلگیری گل اول را دریافت کرد. روی صحنهای که توپ با سرعت به فضای پشت دفاعی تیم ملی فرستاده شد و محرمی نتوانست بازیکن تیم ملی کره را کنترل کند.
با توجه به بازی های اخیر تیم ملی ایران پیشبینی میشد که خط دفاعی روی چنین پاسخ هایی و حملات سریع حریف ضربه پذیر ظاهر شود و حتی در بازی امارات هم ما دیدیم که خط دفاعی ایران روی یک پاس کاملا جا ماند و همان صحنه منجر به اخراج شجاع خلیلزاده شد که در آن بازی سیستم کمک داور ویدیویی به کمک تیم ملی ایران آمد اما این قضیه که چندین بار در بازیهای تیم ملی تکرار شده به عنوان یکی از باگ های سیستم دراگان اسکوچیچ است که حسین کنعانی زادگان، شجاع خلیل زاده و دفاع کناری تیم معمولا روی حملات سریع و ضد حملات حریف شکننده ظاهر می شوند.
اگر به ۱۰ بازی اخیر تیم ملی ایران دقت کنید، در ده بازی قبل که با پیروزی شاگردان اسکوچیچ همراه بوده، مشاهده میکنید رقبای ایران معمولاً تیم هایی در سطح دوم آسیا بودند و خیلی هم مقابل ایران میلی به هجوم و حمله کردن نداشته اند اما در بازی با تیم هایی مثل کره جنوبی، ژاپن یا هر تیم آسیایی دیگری که در سطح ایران است، تیم محک جدی تری می خورد و باگ های سیستم بیشتر به چشم می آید. چرا که خط حمله آنها از کیفیت بیشتری برخوردار است و سرعت بازیکنان آنها برای دفاع تیمملی دردسرساز می شود.
در این دیدار هم دیدیم که سون به راحتی روی یک صحنه به دروازه تیم ملی نزدیک شد و گل تیم ملی کره را به ثمر رساند. از این باگ و از این ایراد تیم ملی که بگذریم به تعویضهای دراگان اسکوچیچ می رسیم. شاید هر هوادار فوتبال پس از دیدن این بازی به ذهنش خطور کرد چرا سرمربی تیم ملی ایران با توجه به داشتن مهره های بسیار با کیفیت روی نیمکت دست به تعویض نزد. حتی بارها در طول مسابقه هم دیده شد که مهدی طارمی با چهره خسته توان دویدن و جنگیدن برای تصاحب توپ را نداشت و سرمربی تیم ملی ایران هم خیلی دیر دست به تعویض زد.
تیم ملی تنها از سه تعویض خود استفاده کرد و از این سه تعویض دو تعویض مربوط به دقیقه ۹۰ بودند. دقیقهای که شاید دیگر تعویض ها جنبه فنی خود را از دست میدهند و پای بازی دادن به یک سری بازیکن جوان یا شاید گذراندن وقت میان می آید. تعویض اسکوچیچ در این میدان شبیه تعویض هایش در دیدارهای قبل بود. او ابتدا با یک جابجایی پست وحید امیری را عوض کرد... این در حالی بود که بازیکنی مثل صادق محرمی در طول ۹۰ دقیقه عملکرد خیلی خوبی نداشت و مستعد تعویض بود و می توانست جای خود را به بازیکن تازه نفس بدهد. همچنین بازیکنانی مثل سامان قدوس و مهدی ترابی روی نیمکت حضور داشتند و میتوانستند با به زمین آمدن شان به تیم ملی کمک بسیار بزرگی کنند. اسمش را اعتقاد راسخ به ترکیب اصلی بگذاریم یا هر چیز دیگری، دراگان اسکوچیچ در این دیدار خیلی دیر و خیلی هم کم تعویض کرد و کیفیت تعویض ها خیلی بالا نبود.
پس از پرداختن به این تیم ملی به تنها نکته امیدوارکننده تیم میرسیم و آن هم واکنش تیم اسکوچیچ پس از عقب افتادن بود.
اسمش را کارهای فردی و مهارت بازیکنان لژیونر تیم بنامیم یا هر چیز دیگر، تیم ملی رویکرد خوبی پس از دریافت گل داشت و خیلی در شوک این گل قرار نگرفت و حتی دو بار توپ را به تیرک دروازه حریف کوبید. تیمهای بزرگ هم در این قضیه مشکلات بزرگی دارند؛ زمانی که گل اول را دریافت می کنند، آن هم گلی که روی یک غافلگیری به ثمر میرسد و باید بعد از آن به دروازه تیم حریف شان حمله ببرند، شتابزده و عجول می شوند و ضریب اشتباهات شان بالا می رود و با رفتارهای احساسی در خطر پذیرش ضربه های بیشتر قرار می گیرند اما این بازی به نوعی یک آزمون بزرگ برای تیم اسکوچیچ بود که پس از دریافت گل خودش را نباخت و مهرههای هجومی تیم با حضور در کانال های تولیدی و انجام کارهای ترکیبی تیم را صاحب موقعیت کردند تا جایی که دو بار هم توپ به تیر دروازه تیم ملی کره جنوبی برخورد کرد و میتوانست به راحتی تیم ملی ایران را به پیروزی برساند.
با توجه به اینکه تیم ملی ایران نسبت به کره جنوبی دو امتیاز بیشتر به دست آورده و رقبایی مثل عراق و امارات را با شکست مواجه کرده است، نتیجه مساوی هم میتواند نتیجه قانع کننده برای ملیپوشان ایران باشد چرا که آنها در این بازی دست بالاتر و موضع برتر را داشتند و نباید در آن شکست می خوردند که همین کار را هم انجام دادند. معلوم است که پیروزی خانگی مقابل کره جنوبی نتیجه بهتری بود اما مساوی با کره جنوبی بعد از 3 پیروزی متوالی و حفظ فاصله 2 امتیازی با کره ای ها در صدر جدول هم نتیجه خوبی است.
در مجموع عملکرد دراگان اسکوچیچ در دو بازی اخیر بسیار امیدوارکننده تر نسبت به بازیهای قبل از این مرحله بوده، از تعویض بین دو نیمه در بازی مقابل امارات گرفته تا رویکرد تیم ملی پس از دریافت گل مقابل کره جنوبی همه و همه نقاط امیدوار کننده ای هستند. وقتی از کم و دیر تعویض کردن اسکوچیچ به عنوان ضعف او نام می بریم، باید نیمه پر لیوان را هم ببینیم و به این نقطه قوت او که امروز بعد از عقب افتادن تیم ملی، خودش را نباخت اشاره کنیم. البته در این بین نباید از کیفیت مهره های هجومی تیم ملی هم غافل شویم. باز هم این مطلب را تکرار میکنیم که بازیکنانی مثل سردار آزمون، مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش فوتبالی فراتر از سطح آسیا را ارائه میدهند و برای پشت سرگذاشتن ۶۰ و ۷۰ درصد تیمهای آسیایی تنها داشتن یکی از این سه نفر به تنهایی کافی است و ما هر سه آنها را کنار هم داریم.
وقتی در مورد تیم ملی ایران صحبت میکنیم نمیتوانیم در مورد مسائل خارج از مستطیل سبز حرف نزنیم شاید اگر در این بازی تماشاگران تیم ملی را حمایت میکردند، اتفاقات دیگری رقم میخورد. همانطور که فدراسیون نشین ها هر چیز کوچکی را در بوق و کرنا میکنند و به عنوان دستاوردی بزرگ از آن یاد می کنند. بد نیست سکوت امروز استادیوم آزادی را هم به عنوان یک شکست بزرگ بپذیرند چرا که تیم ملی ایران مهم ترین بازی مرحله گروهی مقدماتی جام جهانی خودش را بدون تماشاگر برگزار کرد و از امتیاز میزبانی هم استفاده نکرد. آیا تیم ملی کره جنوبی هم مقابل ایران بدون تماشاگر بازی می کند؟