دلایل زیادی برای حمایت افراد از تیم های خود وجود دارد. یکی از دلایل اصلی حمایت هواداران از بارسلونا این موضوع است که کاتالان ها یک فوتبال هجومی را از خود به نمایش می گذارند.
با این وجود نمایش بارسلونا در بازی با بایرن مونیخ آن چیزی نبود که هواداران انتظار داشتند. بارسلونا به دلیل ضعف مدیریتی و البته ضعف تاکتیکی نتوانست برابر بایرن مونیخ رقابت کنند و با ناامیدی بازی کرد.
سیستم دو تیم :
بارسا با وجود اینکه در این فصل بازی های خود را با سیستم 3-3-4 آغاز کرده است ، اما رونالد کومان به دلایل وجود مصدومان بالا از سیستم 2-3-5 استفاده کرد. با لشکر مصدومان در خط حمله بارسلونا فقط 4 مهاجم داشت که ترجیح کومان لوک دی یونگ و ممفیس دپای بود.
با وجود مصدومیت سرجینیو دست خط هافبک و خط دفاع تقریبا همان چیزی بود که هواداران با شناخت از کومان انتظار داشتند. در خط حمله دپای برای بازیسازی عقب تر می رفت تا لوک دی یونگ مهاجم هدف بارسلونا باشد.
در آن سمت بایرن مونیخ ناگلزمان از سیستم 1-4-1-4 استفاده کرد. همین موضوع هم در حملات ، هم در پرسینگ و هم در خط دفاع به بارسلونا ضربه زد. دایوت اوپامکانو فرانسوی کاملا دپای را مهار کرد تا کاری از پیش نبرد.
روش حمله بارسلونا برای این بازی از ابتدا کار نکرد ، دلیل این موضوع این بود که بارسلونا می خواست از جناحین حمله کند ، اما در سمت مقابل بایرن به سرعت در جناحین به کاتالان ها فشار وارد می کرد.
برای مثال هدف بیشتر ارسال های بارسلونا در سمت چپ جوردی آلبا بود. تا توپ به آلبا در سمت چپ می رسید ، موسیالا به او فشار وارد می کرد و کار برای کاتالان ها بسیار دشوار می شد. در واقع بایرن مونیخ اجازه می داد بارسلونا توپ را به جناحین منتقل کند و از این کار به عنوان محرک پرس برای بارسلونا استفاده می کرد. تصویر زیر بیانگر این موضوع است
این موضوع باعث می شود که باوریایی ها در جناحین توپ را به سرعت بازیابی کنند. در زمان پیش روی جوردی آلبا ، بنجامین پاوارد مدافع راست بایرن مونیخ به سرعت سمت او می رفت. در همین حال در جناحین برتری عددی 3 بر 2 برای بایرن مونیخ ایجاد می شد که اکثر موقعیت ها با پیروزی بایرن مونیخ به پایان می رسید.
ارسال های بارسلونا از جناحین باعث می شد فرنکی دی یونگ و پدری گونزالس تقریبا از دایره بازی بارسلونا خارج شوند. همین موضوع باعث شد که بارسلونا شانس کمی برای پیش بردن توپ داشته باشد.
حقارت عددی بارسلونا در زمین کاملا مشهود بود و دلیل این موضوع سیستمی بود که رونالد کومان انتخاب کرد. این سیستم مهاجمان بارسلونا را در موقعیت ضعیفی قرار می دهد مگر اینکه مدافعان بایرن مونیخ پیش روی کنند.
آنالیز بازی و اشتباهات بارسلونا در میدان:
وقتی جوردی آلبا توپ را دریافت می کرد نمی توانست موقعیت 1 در برابر 1 را از پیش رو بردارد. ناتوانی آلبا در عبور از بازیکن حریف و البته ارسال های دقیق کاملا مشهود بود. از 8 تلاش آلبا برای ارسال ، تنها 1 ارسال موفق بود.
ناتوانی آلبا گاهی باعث می شد او گزینه پاس به دپای یا پدری را انتخاب کند که به دلیل برتری عددی بایرن مونیخ کارساز نبود. اشتباه کومان اینجا بود که متوجه پرس اثر گذار بایرن مونیخ نبود و همین موضوع کار دست او داد.
یولیان ناگلزمان چند جنبه کلیدی بازی را درنظر داشت و مهمترین نکته کار او به عنوان سرمربی استفاده از بازیکنان خود در بهترین پست می باشد. لروی سانه کار را به عنوان وینگر آغاز کرد و توانایی او در دریبل زنی یک تهدید واضح بود. با این وجود سانه در مرکز نقش آشکاری داشت
با آمدن سانه به میانه زمین چندین بازیکن مشغول او می شدند و همین موضوع باعث می شد که گزینه پاس بایرن مونیخ در مرکز و جناحین برای بارسلونا تهدید آمیز باشد ، برای مثال آلفونسو دیویس در تصویر بالا
نحوه پرسینگ دو تیم:
برنامه رونالد کومان برای این بازی مشخص بود. هز بازیکن بایرن مونیخ باید با یک بازیکن بارسلونا پوشش داده شود. رونالد کومان می خواست جاشوا کیمیچ به همراه آلفونسو دیویس و لروی سانه را مهار کند.
مهم نبود که سانه و دیویس کجای زمین هستند ، نشانگرهای آن ها باید این دو بازیکن را تعقیب کنند ، اما مشکل اینجا بود که فاصله بازیکنان بارسلونا و بایرن مونیخ در شب شکست بسیار زیاد بود.
در بازی بدون توپ سیستم بارسلونا کاملا 2-3-5 بود که برنامه خوبی بود و بایرن مونیخ در 10 دقیقه اول در کنترل مالکیت مشکل داشت. بایرن مونیخ در 10 دقیقه اول سعی در آرام کردن بازی داشت. البته که برنامه کومان در فاز هجومی کارآمد نبود ، زیرا پاس از جناحین به مرکز انتقال پیدا نمی کرد.
در زمان پرس سنگین بایرن مونیخ هم برنامه ارسال بلند برای لوک دی یونگ و امید به قدرت سرزنی او بود که عملا این برنامه جواب نداد. در زمان حمله سیستم بازی بارسلونا 2-4-1-3 بود. بارسلونا بیشتر از جناح راست فشار می آورد تا در جناح راست روبرتو با دیویس خصوصا در ضدحمله ها تنها شود
کومان انتظار داشت که روبرتو در جناح راست دیویس را تعقیب کند و از آن سمت در ضدحمله ها با توجه به تجربه خود موثر عمل کند که این موضوع هم نتیجه عکس داشت و روبرتو باز هم یک عملکرد ضعیف داشت
در مقابل ایده بایرن مونیخ کاملا روبرتو را خنثی کرد. در واقع باواریایی ها با آرایش 1-3-2-4 خود در دفاع در تلاش بودند تا در وسط پدری ، ممفیس دپای و فرنکی دی یونگ را مهار کنند و روبرتو آزاد باشد. در هنگام رسیدن توپ به روبرتو یکی از سریعترین مدافعان چپ دنیا به راحتی او را مهار می کرد.
در واقع از ابتدا هم مشخص بود سرجی روبرتو توانایی بازی در این پست را ندارد. کاملا صحیح است که کومان ابزار لازم را نداشت ، اما برای اجرای ایده او یوسف دمیر گزینه مناسب تری نسبت به روبرتو بود.
با این وجود روبرتو در دفاع هم نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد. در تصویر زیر آرایش مشکل دار خط دفاعی بارسلونا را می بینید. پیکه هیچ بازیکنی را یارگیری نکرده است ، آرائوخو به فکر سانه است. روبرتو به سراغ لواندوفسکی رفته است و همین موضوع باعث آزادی بازیکنان بایرن می شود
نکته مهم اشکال کار کومان این است که بازیکنان بایرن مونیخ مدام موقعیت خود را تغییر می دادند و همین موضوع باعث می شد یارگیری نفر به نفر موثر نباشد. در واقع بایرن مونیخ هم کم شوت زد ، در پاس های یک سوم دفاعی مشکل داشت ، اما باز هم تیم بهتری نسبت به بارسلونا بود.
شاید بارسلونا از نظر ابزار از بایرن مونیخ خیلی ضعیف تر بود ، اما این توجیه کاملی برای علت شکست نیست. پرس بارسلونا اصلا خوب نبود و در مقابل بایرن مونیخ از یک پرس سنگین از بالا استفاده کرد که بازیسازی بارسلونا را دچار اختلال کرد
در واقع تیم ناگلزمان بسیار سازماندهی شده پرس می کند و هر بازیکن یار مقابل خود را می شناسد و می داند دقیقا باید چه کاری انجام دهد و آن را با نهایت تلاش انجام می دهد. در واقع در پرسینگ مهم نیست لوا چه گلزن فوق العاده ای است یا کار سانه در دریبلینگ چه قدر خوب است ، آن ها به خوبی به رقیب خود فشار می آورند.
در مقابل کار پرسینگ بارسلونا به خوبی آغاز شد. کومان هم پرس نفر به نفر را انتخاب کرد. با این وجود برخی ناهماهنگی ها کار را خراب کرد. در تصویر زیر مشاهده می کنید که کار پرسینگ بارسلونا بسیار خوب است و توپ به نویر می رسد.
آرائوخو مامور مهار سانه است. بوسکتس آزاد است. در مقابل توپ به نویر رسیده است و آرائوخو به عقب بازمیگردد و انتخاب درستی می کند. در این زمان بوسکتس یا باید به سراغ سانه برود یا به آرائوخو پیغام دهد که سرجای خود بماند که هیچ یک از اتفاق ها رخ نمی دهد
نویر با یک پاس آرام توپ را به سانه می دهد که یک فضای فوق العاده دارد. بوسکتس این موضوع را بازی خوانی نکرد و فرنکی دی یونگ دستانش را بالا می برد زیرا پشت او کاملا خالی شده است.
نتیجه گیری :
در نهایت درست است که بارسلونا مشکلات زیادی داشت و ایستادن در برابر بایرن مونیخ دشوار بود ، اما نمی شود کتمان کرد که بارسلونا مشکلات زیادی از نظر تاکتیکی دارد که هنوز باید بهتر شود.
کاری که کومان باید انجام دهد این است که برای تغییر سیستم در تمرین ها سیستم جدید را بسیار تمرین و تکرار کند تا خطوط مختلف بارسلونا خصوصا خط میانی با آن سیستم هماهنگ شود.
هیچ سیستم کاملی در فوتبال وجود ندارد ، اما بارسلونا با یک برنامه بهتر تاکتیکی می توانست با امتیاز از این بازی بیرون بیاید. با این حال وظیفه سرمربی این است که مشکلات را پیدا کند و آن ها را در سریعترین زمان حل کند