اقا گرگه2003 من 7 سالم بود. تازه داشتم درکی از فوتبال پیدا می کردم. شبکه سه ساعت 11 بازی های مه گرفته سن سیرو و میلانی که پر از ستاره بود. شبیه فیلمای راکی و رمبو و فرانکی و بروسلی جذاب مثل تایتانیک عاشقانه مثل ماتریکس محصور کننده
مگه میشد عاشق اون تیم نشد
فینال استامبول شاید بدترین شب زندگیم بود. 9-10 سالم بود و هنوز نمیفهمیدم چجوری میشه 3-0 جلو باشی و بعد ببازی. 2007 رو یادمه وقتی کاکا دلبری می کرد و ستاره ها کم کم نشانه های پیری توشون ظاهر میشد. 12 سالم بود قهرمانی توی لیگ قهرمانان. خوش بخت ترین آدم دنیا بودم وقتی که فرداش توی زنگ ورزش با پیراهن شماره 7 شوچنکو، که باعث حسادت بقیه میشد، سعی می کردم شبیه اسطوره هام بازی کنم.
من هم رئال رو دوست داشتم و هم میلان روزای اوج و ضعف هردوتاشونم دیدم. اما میلان یه جای خاصی داره توی قلبم. نوستالژی بچگیمه. باهاش یاد روزایی که همه چیز خوب بود میوفتم