ژامپیر پاپنراستش رو بخواین وقتی به داستان برگشتن میلان فکر می کنم. وقتی دو سال گذشته رو مرور می کنم. تحسینم بر انگیخته میشه. به عنوان هوادار میلان که سی ساله تیمو دنبال می کنه. هواداری که ظرف ۱۰ سال گذشته دیگه رویا پردازی رو کنار گذاشته و واقع بین شده. این تغییر ذهنیت ظرف دو سال تحسین برانگیزه توی تیم. کاری به مسیاس ندارم. که به نظرم خیلی انگیزه ش بالاس. کلن می گم. هشت سال میلان سعی کرد میلان سابق بشه. ولی از دو سال پیش اتفاق دیگه یی داره می افته که خیلی ها حتی با این تغییرات راحت نبودن. سیاستای گازیدیس و الیوت. ولی مالدینی و پیولی و زلاتان کوتاه نیومدن و ذهنیت برنده ی جدیدی، از یه نوع کاملن جدید به تیم تزریق کردن. میلانِ کبیر دهه نود و دو هزار مرُد.
یه میلان جدید متولد شد. این میزان از هماهنگی از نوک باشگاه تا توپ جمع کن بی نظیره. حاشیه تیم صفر شده. بازیکنای کهکشانی خریداری نمیشن و بازیکنا میان تو میلان ستاره میشن. دهه نود رسمن هر کی توپ طلا می گرفت سال بعد میلان بود
همتِ فراموش کردن اون ذهنیت.. و خلق یه ذهنیت جدید.
اتفاقیه که می تونه تو زندگی خیلیا الهام بخش باشه.
جام بردن میلان اهمیتی برای من نداره. چیزی که دوست دارم همین بلوغ تیمه. امسال تو چمپیونز لیگ هیچ تیمی کار راحتی جلو میلان نداره.
برای من میلان مث زندگیه. اون زمین خوردنش اینم پا شدنش.
میشه حدس زد که این داستان ها رو همه با تیماشون دارن. لیورپولیا، طرفدارای چلسی، یوونتوسیا، اینتریا، منچستریا. به امید حال بهتر آرسنال که این روزا حال خیلی از طرفداراش بده.