به گزارش طرفداری، در قسمت دوم از بررسی پرونده لیگ بیستم در مورد موضوعات زیر صحبت کرده ایم:
- عدم توازن در موضوعات مختلف
- وضعیت مدیریت تیم های ایرانی
- وضعیت اقتصادی باشگاه های ایرانی
- قانون منع ورود خارجی ها
- ظرفیت هواداران فوتبال ایران
- آسیب شناسی و مدیریت زمان در فوتبال ایران
- فرصت مربیان برای اجرای ایده ها
عدم توازن در موضوعات مختلف
حسین باقرشاهی: لیگ بیستم در 16 آبان ماه 1399 آغاز شد و در 8 مرداد به پایان رسید. یعنی 240 بازی در 270 روز برگزار شد اما با این اوصاف لیگ در مقاطعی دچار فشردگی شد و این فشردگی باعث مصدومیت بازیکنان شد. تیم ها به به طور میانگین در هر بازی به طور میانگین 427.5 پاس در هر بازی داشتند و این تعداد پاس دارای دقت 77.8 درصدی بود. البته گول این دقت پاس بالا را نخورید چرا که اکثر این پاس ها پاس هایی بودند که در یک سوم دفاعی رد و بدل شدند و پاس های بی ثمری بوده این قضیه رو پرتکرار ترین نتایج می تونن به ما نشون بدند. پرتکرارترین نتیجه بازی های لیگ نتیجه 1-0 بوده و 28.7 درصد بازی ها با این نتیجه به پایان رسیده، در رتبه بعدی 39 بازی با نتیجه 1-1 و 3 بازی هم با نتیجه 0-0 به پایان رسیده است. (منبع آمار متریکا)
علی کلهری: به نظر من یکی از مشکلاتی که ما در فوتبالمون داریم مبحث توازن هستش برای مثال کادرفنی تیم های لیگ برتری باید دارای توازن باشند البته این توازن مستلزم یک برنامه ریزی دقیق هست برای مثال برنامه ریزی در فصل گذشته بسیار عجیب بود. ما 240 بازی داشتیم که در 270 روز برگزار شد اما متاسفانه لیگ در مقاطعی دارای فشردگی عجیبی بود و کار به جایی رسید که بازی تیم های لیگ برتری هر 3 یا 4 روز یک بار برگزار می شد و مربیان لیگ برتری هم نسبت به این قضیه معترض بودند. وقتی تیم های ما نمی توانند تصوری از بازی های آینده خود داشته باشند و روز و ساعت بازی آگاه باشند قطعا نمی توانند برای بازی ها به خوبی آماده شوند. این قضیه فشردگی بازی های لیگ در لیگ های سطح اول اروپایی دیده می شود اما مگر ما از لحاظ امکانات با آن ها همسان هستیم؟ یکی دیگر از معضلات لیگ ما همین توزان است. بین برنامه ها و فضای فوتبال ما هیچ توازنی وجود ندارد. برای مثال وقتی به مبحث خرید بازیکن می رسیم، می بینیم تیم هایی هستند که اصلا بدون سرمربی خرید می کنند و توز=ازنی هم بین نیاز ها و خرید های شان وجود ندارد...
امین میرزاییان: کادرفنی می آید یک ارزشیابی می کند اما متاسفانه کادرفنی تیم های لیگ ما چنین کاری را انجام نمی دهند و ارزشیابی درجه یک درجه دو درجه سه نمی کنند که بگویند کدام بازیکن از چه کیفیتی برخوردار است. و عملکرد فصل گذشته بازیکن را در نظر نمی گیرند. به نظر من سرمربی به دلیل این که حرف اول و آخر را می زند باید پاسخگو باشد گه چرا فلان بازیکن را گرفته است؟ فوتبال ما با تمام دنیا متفاوت هست چرا که مدام تصمیم های آنی گرفته می شود. مدیران ما باید در قبال انتخاب هایشان پسخگو باشند. مربی را چه کسی انتخاب می کند؟ وقتی یک مدیر مربی را اخراج می کندانتخاب خودش را زیر سوال برده است. وقتی در تیم های ما یک سرمربی با مدیر به مشکل می خورد تنش به تیم و بازیکنان جوان وارد می شود و در چنین زمان هایی هم مدیران سرمربی را تغییر می دهند اما در چنین شرایطی باید مدیر عوض شود. مدیران ما اولین کاری که می کنند سرمربی را تغییر می دهند اما باید به سرمربی ها زمان بدهیم. ما ابتدا یک نفر را کنار می گذاریم و بعد تازه فکر می کنیم چه کسی را جایگزین کنیم؟ درست این است قبل از کنار گذاشتن شما جایگزین را در نظر داشته باشید. مدیران ما مدیران هزینه هستند و نمی توانند این شرایط را مدیریت کنند در مورد قیمت ها باید گفت فوتبال ما غیر حرفه ای است اما هزینه ای که برای بازیکنان می شود حرفه ای است و بازیکنان ما پول های خوبی می گیرند و این قضیه هم به این بر می گردد که مدیران مان تصمیمات احساسی می گیرند. لیگ گذشته لیگ اشتباهات بود. اگر کمیته انضباطی ما اقتدار خودش را سال های قبل تر نشان می داد الان این همه پرونده شکایت بازیکن خارجی نداشتیم و نمی گذاشتیم تا قیمت بازیکنان ایرانی ها بالا برود. بین خروجی و ورودی باشگاه های ما از لحاظ هزینه و کیفیت هیچ توازنی وجود ندارد....
وضعیت اقتصادی باشگاه های ایرانی و قانون منع ورود خارجی ها
علی کلهری: اگر ما یک تراز مالی برای باشگاه های خود در نظر بگیریم با توجه به این که مدیران ما مدیر هزینه هستتند قطعا تراز مالی اکثر ما منفی می شود. اگر بخواهیم در مورد قانون منع خارجی ها صحبت کنیم. البته قضیه تراز مالی به موضوعات زیادی مثل حق پخش هم ربط دارد که فوتبال ما از آن محروم است. یک مثال معروف هست که می گوید. بعضی از محدودیت ها ممکن است موجب خلاقیت و پیشرفت بشه این که ما در لیگ خودمون بازیکن خارجی نداریم، خروجی اش ارتباط زیادی با نوع دیدگاه ما دارد برای مثال یک فصل قانون گذاشتند که دروازه بان های خارجی نمی توانند به ایران بیایند و همین هم موجب شکوفایی یکسری استعداد جوان شد اما متاسفانه نوع دیدگاه ما در این فصل به گونه ای بود که باعث افزایش قیمت بازیکنان ایرانی شد قیمتی که الان هم ما دیگر نمیتوانیم آن را کنترل کنیم. فوتبال ما در این فصل به سمتی رفت که به جای این که ما بتوانیم بازیکنان با استعداد معرفی کنیم فقط و فقط قیمت بازیکنان را بالا بردیم...
امین میرزاییان: فوتبال ما مرتبط با یک موضوعاتی می شود که ما نگاه عقی ب هآن ندارد. کشور ما کشوری هست که در سال های گذشته وضعیت اقتصادی خوبی نداشته و من معتقدم که در فوتبال ایران نیاز بود تا یک استراحتی به بخش های حقوقی بدهیم. به نظرم تصمیم منع ورود خارجی ها تصمیم درستی در وهله اول بود تا پرونده های خارج از کشور برای ما مشکل ایجاد نکند اما حالا پس از وضع این قانون برنامه برای کنترل قضیه چه چیزی است؟
وقتی یک بازیکن خارجی وارد ایران می شود، این شخص یک یا دو مدیر برنامه خارجی دارد و در راستای آن 5 مدیر برنامه داخلی دارد اتومات تمام مدیران که واردذاکره می شوند البته بعضی از آن ها شاید بدانند و بعضی از آن ها ندانند اما این ایجنت ها قبل از بازیکن از قرارداد منفعت می برند و همین قضیه باعث درست شدن پرونده می شوند و نمی گذارند پول به درستی به بازیکن برسد.
این قضایا به مدیریت بر می گردد تا اتفاق بدی می افتد همه می گویند مشکل مربی است اما کدام مدیری تا حالا خودش را عوض کرده است؟
زمانی بدهی انباشته به وجود می آید که خود مدیر به دلیل خواسته تماشاگران بازیکنان را با قیمت غیر واقعی جذب می کند تا هواداران را راضی نگه دارد. نسل تماشاگران ما جوان هستند آن ها نباید تحت تاثیر جو قرار بگیرند. آن ها نباید خیلی زود شعار حیا کن رها کن را سر بدهند.باید هوادار بداند مربی چه ابزار و چه زمانی داشته است من خواهش می کنم هواداران ما هوادار باشند. در فوتبال ما برخی تعریف ها کامل نیستند الان ما از هوادار صحبت می کنیم. هوادار اسمش روی خودش است هوادار یعنی کسی که هوای تیمش را دارد. کسانی که در فضای مجازی برای فوتبال ما مشکل ایجاد می کنند یک بار هم به استادیوم نرفته اند، فوتبال ما را فضای مجای کنترل می کند و مدیران ما هم به دنبال مطرح شدن در این فضا هستند و حالا امیدوارام جوانان و نوجوانانی که به استادیوم می روند باید بدانند مربی مظلوم واقع می شود و خود مربی هم باید بدند که یک معلم است وقتی آن الفاظ را کنار زمین می شنویم نشان می دهد مربیان باید در رفتار خود تغییرات کلی ایجاد کنند اما این تغییرات را از خودمان شروع کنیم. یکی از راه های آموزش مشاهده است و مربی هم آموزش دهنده است. مربیان کشتی می گفتند ما خودمان فن را نگاه می کردیم و یاد می گرفتیم و بازیکن جوان هم با مشاهده به مربی یاد می گیرد البته به مین مزن هم از بازیکن خارجی ای که وارد ایران می شود تاثیر می پذیرد و زمانی هم که ما بازیکنان با کیفی خارجی ب ایران می آید بازیکنان ایرانی با مشاهده کیفیت خود را بالا می برند اما ما نباید بازیکنانی بیاوریم که قیمت ها را بالا ببرد ما باید ساختار درستی برای انتخاب بازیکن خارجی داشته باشیم الان هم آقای عزیزی خادم آمده و من امیدوارم ساختار و بستر درستی برای بازیکنان خارجی باشد و حتی اگر این بستر فراهم نیست ما امیدواریم عجله نکنیم. ما کار های نیمه تمام در فوتبال زیاد داریم و حالا باید برای این قضیه بستر و شرایط حضور بازیکن خارجی را فراهم کنیم این قضیه یک کمیته نظارت هم می طلبد.....
مبحث زمان و فرصت مربیان برای اجرایی کردن ایده ها
ما مثلا مسئولان فدراسیونمان بنشینند و ببینند دستاورد این قانون ها چه بوده آیا ما تنها یک فصل تیم ها را محدود کردیم که فقط یک بحران را عقب بیاندازیم و یا این قضیه دستاوررد هایی هم خواهد داشت. آیا فدراسیون می تواند شرایطی فراهم کند و کارگروهی اییجاد کند تا این مشکل را حل کند؟ امیدواریم این مشکل حل شود در مورد مربی ها هم شما وقتی یک مجموعه ای دارید باید در خور ورودی ای که دارید منتظر خروجی باشید. در فوتبال ما هم دید مربیانمان به صورت بسیار رادیکالی روی نتیجه گرفتن است. وقتی در مورد چنین قضیه ای صحبت می کنیم، مبحث زمان مطرح می شود آیا ما زمان کافی ای به مربیان خود داده ایم؟ یک مثال معروف هست که برای جا انداختن یک سبک 18 ماه برای بدنسازی، 3 سال از لحاظ تاکتیمی و 4 سال از لحاظ ذهنیت زمان نیاز است اما نهایت وقتی که ما به مربیان خود می دهیم یک فصل است در همان یک فصل هم وقتی سرمربی چند بازی بد نتیجه می گیرد او را تحت فشار قرار می دهیم و حتی زمانی هم که ایده ای در سر داشته باشد همین عادت باعث می شود تا از ایده اش صرف نظر کند و فقط به دنبال نتیجه باشد....
من یک عدد می گویم و می تواند این عدد همه چیز را مشخص کند عدد 3 در فوتبال ما همه درگیر پیروزی هستند آیا همه تیم ها برای قهرمانی می جنگند؟ برای مثال به دنبال بازیکن سازی بودند مدیران ما با توجه به هزینه ها چه توقعی دارند؟ باشگاه های ما برنامه ریزی ندارند و نمی دانند که باید به چه هدفی برسند. یک بحثی درر مدیریت وجود دارد آن هم کمک گرفتن از افراد دیگر در مدیریت برای مشورت صحیح است اما ما چنین قضیه ای در فوتبالمان ندایریم. اولتیماتوم 3 یا 4 فته ای چه معنی ای دارد؟ بازیکن دیگر در چنین شرایطی بازی نمی کند،مدیران نمی دانند چه چزییزی نیاز دارند وقتی برق خانه شما قطع شود به دنبال لوله کش می روید؟ تیم گل می خورد و می رود مهاجم می خرد وقتی شما اانسان نقد پذیری باشید می توانید خود را اصلاح کنید. در فوتیال خیلی ببخشید یک گودال را درست کنید بازیکنان و مربیان را داخل گودال بریزید متوجه می شید درآمد ها برای کسانی هست که با لباس شخصی گنار گودال ایستاده اند؟ چقدر فدراسیون با انتشار آمارها به دنبال بررسی خروجی لیگ بوده است؟ لیگ را تمام می کنند و قصه به پایان می رسد زمانی که لیگ پایان می رسد تازه باید بررسی ها شروع شود. الان سه هفته و چهار هفته است در مورد بازیکنان خارجی صحبت می کنند و در پایان هم دقیقه نود و لحظه آحخری عجله ای حکمی را اجرا می کنند و می بینند که وتبال ا بازهم متضرر شده است. در فوتبال ما لیگ مه تمام می شودد همه می روند تا شروع لیگ بعدی اما الان ما باید آسیب ها را بشناسیم و باید سازمان لیگ ما به این مووعا تبها بدهد و آن ها را برطرف کند من از رانه طرفداری تشکر می کمنم که در چنین برنامه ای درر حال آسیب شناسی لیگ است. ما باید لیگ قبلی را تحلیل کنیم سازمان لیگ در یک برنامه بسیار گسترده باید این قضایا را تحلیل کند.
پایان قسمت دوم...
قسمت های قبلی:
پرونده لیگ بیستم روی میز کارشناس طرفداری | قسمت اول؛ از زمان بندی تا بدنسازی