برای خواندن بخش اول مصاحبه (اینجا) کلیک کنید.
طرفداری؛ آقای جلالی شما به عنوان یکی از اعضای اصلی کانون مربیان و به عنوان کسی که سالها در فوتبال پایه فعالیت کرده است، فکر می کنید دلیل اصلی ضعف ما در فوتبال رده های پایه چه چیزی است، چرا سالهاست ما به المپیک راه پیدا نمی کنیم و در رده نوجوانان و جوانان مدام در حال شکست خوردن هستیم؟ آیا ایراد از مربیان ماست یا مشکل اصلی در قسمت مدیریت و برنامه ریزی است؟
هیچگاه به دنبال دلیل اصلی نباشید، دنبال دلایل باشید، چون این چیزی که شما می گوید آنقدر عمیق و پیچیده است که نمی تواند تنها یک دلیل داشته باشد، شاید یکی از این دلایل در حوزه مربیان باشد، یکیش در همین حوزه قوانین است که قبلاً گفتیم، وقتی شما چرخه تولید ندارید نمی توانید سازندگی کنید، چرخه تولید یعنی اینکه وقتی شما یک تیم ملی 22 نفره نوجوانان را دو سال می آورید در اردو، باید چیزی در حدود دویست هزار نوجوانی داشته باشی که آنها مشغول به کار هدفمند در فوتبال باشند، نه کار دیم در اختیار خودشان، صرفاً فکر کردن به همان 22 نفر حاضر در اردو می شود یک کار گلخانه ای، حتی اگر این تیم که پشتوانه ندارد قهرمان جهان هم شود، باز نشانه پیشرفت شما نیست، درست مثل عربستان که قبلاً در نوجوانان قهرمان جهان شد ولی دلیلی مبنی بر پیشرفت آنها نبود، باید بدنه فوتبال گسترده باشد و به تدریج بالا بیایید تا قله آن رفیع و قابل اتکا باشد، مثل کاری که آلمانها سالهاست در حال انجام آن هستند، و یا اسپانیا، انگلستان هم به تازگی شروع کرده است و یا ایتالیا بعد از اینکه دید سیستم تولید استعدادش مخدوش شده است وارد این راه شد.
طرفداری؛ تقریباً همه می دانند که شما عاشق کارهای سازنده در فوتبال هستید، اگر شرایط فراهم شود تا یک کار ماندگار در زمینه پرورش استعداد انجام بدهید، حاضر هستید مربی گری در سطح اول فوتبال کشور را کنار بگذارید و صرفاً در آن فضا فعالیت کنید؟
من کاملاً آمادگی این کار را دارم، ولی متاسفانه پول کافی را ندارم، کسانی که نزدیک من هستند می دانند که من سالهاست به دنبال این هستم که یک آکادمی بین المللی در ایران احداث کنیم، تمامی طرحهای مرحله بندی و برنامه ریزی این کار را نیز دارم، من در برزیل از هفت آکادمی از نزدیک دیدن کردم، در فرانسه سه تا از بهترین آکادمی های این کشور را دیدم، در هلند و انگلستان همینطور، این بزرگترین رویای من است، اینجا در ایران با خیلیها در این مورد صحبت کرده ام، با خیلی از سرمایه گذارها، ولی متاسفانه آنها در نهایت که به جمع بندی می رسیم و می خواهیم کار را در قالب یک قرارداد بیاوریم، می بینم که آنها من را به عنوان یک کارمند می خواهند، چون من سرمایه ندارم و تنها متخصص هستم آنها می خواهند من کار کنم و حقوق بگیرم، در حالی که من می خواهم کار را با ایده آل های خودم جلو ببرم، می خواهم سهیم باشم، به دنبال پول نیستم، اگر به دنبال پول بودم که در همین لیگ برتر کار می کنم و پولم را می گیرم، ولی من می خواهم یک کار همیشگی انجام بدهم، ولی متاسفانه خودم سرمایه راه اندازی این آکادمی را ندارم وگرنه همچین کاری بزرگترین رویایم است.
طرفداری؛ سال گذشته فولاد خوزستان با حسین فرکی قهرمان ایران شد، خیلی ها معتقدند که فولاد میوه درختی را برداشت کرد که نهالش را شما کاشته بودید و این قهرمانی ثمره کارهای زیربنایی شما بود و فولاد مدیون شماست، با توجه به اینکه این تیم بعد از شما قهرمانی را تجربه کرد، خودتان از کاری که در فولاد کردید راضی هستید؟
من در قبال نوع کاری که انجام می دهم، از یک چیز مطمئنم و آن این است که زمان کار من را ثابت می کند، حتی زمان به بازیکنانی که من با آنها کار می کنم بینشی می دهد که قبل از من نداشتند و این بعدها مشخص می شود، من حتی در زمانی که با پاس قهرمان ایران شدم، یک گروهی از جوانان را وارد پاس کردم که تا سالها بعد برای این تیم بازی می کردند، این سبک کار را دوست دارم، کلاً آدم وقتی کاری را آنجام می دهد و دوره های را پشت سر می گذارد، همیشه با خودش خلوت می کند، خلوتی که دیگر بجز خودت و خدا کسی نیست و دیگر نمی توانید سر کسی را کلاه بگذارید، آنجا جایی است که باید ببنید از کار خودت رضایت داری یا نه، به لطف خدا من هرموقع با خودم خلوت می کنم احساس خوبی پیدا می کنم، خدا رو شکر پیش وجدانم راحتم و احساس خوبی دارم.
طرفداری؛ خود شما فکر می کنید تفاوت فولاد و تراکتور در چه چیزی بود؟ شما همان مجید جلالی بودید با همان برنامه ها و تفکرات، اما در فولاد به شما اعتماد کردند و صبر کردند تا بعدها نتیجه اش را هم دیدند، ولی چرا در تراکتور آن فضا فراهم نبود و شما نتوانستید کارتان را انجام بدهید؟ تفاوت تبریز و اهواز چه بود؟
ببینید همه چیز متفاوت بود، از لحاظ مدیریتی گرفته تا میزان سطح توقع هواداران، در تبریز فضای احساسی وجود داشت که فقط برد می خواستند که طبیعتاً وقتی شما می خواهید یک کار سازنده زمان بر انجام بدهید باید تحمل آن وجود داشته باشد.
طرفداری؛ خوب در اهواز مگر اینطور نبود؟ فولاد هم تیم پرطرفداری است، آنجا از شما توقع پیروز شدن نداشتند؟
در اهواز هم همینطور بود، اما در آنجا دیدگاه سازنده هم وجود داشت، اینطوری نیست که شما بروید در یک باشگاه و هرکاری دلتان خواست انجام بدهید، باید ایده های شما یکسری حامی در باشگاه و حتی در میان هواداران داشته باشد، تبریز اوضاع فرق میکنه، آنجا هیجان موفق شدن وجود دارد، اما خوب می خواهند که خیلی زود هم این موفقیتها را ببینند، البته آن موقع شرایط دیگری که خیلی هم پیچیده بودند وجود داشت که حتی موقعی که ما به صدر جدول آمدیم شرایط نه تنها فرق نکرد بلکه بدتر هم شد که من اصلاً دیگر نمی خواهم به آنها بپردازم.
طرفداری؛ خیلی صریح بگ,ویید آقای جلالی، نظرتان راجع به بحث دلالیسم در زمینه آوردن مربیان خارجی به فوتبال ایران چیست؟ به نظر خودتان یکی از دلایل اتفاقاتی که در تبریز برای شما رخ داد و هجمه ای که به شما وارد شد، همین مسئله بود یا نه؟
ببینید اینها موضوعات جدیدی نیست که بخواهم در مورد آن صحبت کنم، دوست هم ندارم حرفی بزنم، اینها مسائل کهنه ای است که حل نشده و حل هم نخواهد شد، الان دیگر آمده ام به این فضای آرام که دیگر از این حرف و حدیثها دور باشم، دوست ندارم که به گذشته برگردم و راجع به آن فکر کنم، دارم تلاش می کنم که تمام آن اتفاقات را از ذهنم پاک کنم و دور بریزم، حالا اینجا هستم و دارم کارم را انجام می دهم، نمی خواهم راجع به گذشته صحبت کنم.
طرفداری؛ بگذریم، تقریباً یک یا دو سال پیش شما یک پیشنهاد از تیم برایتون انگلستان داشتید، چه شد که به آنجا نرفتید؟
اصلاً رسانه ای شدن آن مسئله درست نبود.
طرفداری؛ چقدر جدی بود آن پیشنهاد؟ از اینکه نرفتید پشیمان هستید یا نه؟
اگر یک چیز جدی بود شاید می رفتم، صحبت فقط در حد یکسری مسائل مقدماتی بود، بعدش هم دیگر شرایط طوری شد که راغب نیستم حرفی راجع به آن بزنم، از اینکه مقدمات فراهم نشد هم پشیمان نیستم، طبیعی است که اگر برای ما مربیان فضای مانند آنجا برای کار کردن فراهم شود، قطعاً استقبال می کنیم، اما همانطور که گفتم به نظرم آن پیشنهاد یک چیز کاملاً جدی نبود.
طرفداری؛ فکر می کنید در انتهای فصل شرایط سایپا در جدول چطور خواهد بود؟ توقع خودتان چیست؟
از الان نمی توانم بگویم، برنامه های ما همان سه چیزی است که در ابتدای حرفهایم گفتم، اگر بتوانیم به آن سه هدفی که گفتم برسیم، قطعاً آینده متعلق به سایپا خواهد بود، طبیعی است که نتایج بالا و پایین دارند و تغییر می کنند، ولی اینها مقطع هستند، اصل کار اهداف ما هستند که اگر به آنها برسیم سالهای سال سایپا در فوتبال بزرگی خواهند کرد.
طرفداری؛ متاسفانه تیم امید هم ناموفق بود و نتوانست مطابق انتظار نتیجه بگیرد، نظر شما راجع به این مسئله چیست؟
من حرف و نظری در این مورد ندارم.
طرفداری؛ به نظر شما اگر به جای وینگادا یک مربی ایرانی روی نیمکت تیم امید بود، بعد از این مسائل چه برخوردی با او می شد؟
ببینید اینها مسائلی هستند که مثل روز روشن است و همه می دانند، من حرفی ندارم در این مورد.
طرفداری؛ دلیل اینکه صحبت نمی کنید چیست؟
اگر من صحبت نمی کنم و نخواهم کرد، صرفاً برای این است که دیدم در کشور فضای نقد نیست، شما اگر خیلی دلسوزانه هم صحبت بکنید، این را یک دشمنی تلقی می کنند، بنابراین ترجیح می دهم چیزی نگم.
طرفداری؛ به عنوان سوال آخر، در مورد آینده تیم ملی و تمدید قرارداد کی روش چه نظری دارید؟
شما دیدید که بعد از جام جهانی بخاطر بیانیه ای که ما در جواب یک توهین صادر کرده بودیم، چه هجمه ای به ما وارد شد و چه تهمتها و بی احترامی های انجام شد، در حالی که آنها حرفشان را زده بودند و ما هم حرفمان را زده بودیم، اصلاً دلیلی نداشت به این شکل برخورد شود، هر دو طرف نظرمان را گفتیم، ما اگر بیانیه دادیم بخاطر این بود که به مربیان ایرانی توهین شده بود، متاسفانه فضای نقد وجود ندارد، بخاطر همین ترجیح می دهم که بیشتر حواسم به کار خودم باشه و در این مورد هم حرفی ندارم، برای تیم ملی هم آرزوی موفقیت می کنم.