لوکاکو البته تا به الان زیاد جای خاصی در قلب هواداران چلسی ندارد! مهم ترین علت آن خراب کردن پنالتی پنجم چلسی در سال 2013 و در برابر بایرن مونیخ در سوپرکاپ اروپا بود. او بعد از آن نیز نتوانست در این تیم لندنی خودی نشان دهد تا او به وست بروم برود و سپس به اورتون برود که جای درخشش وی باشد. او پس از آن نیز به یونایتد رفت و سپس به اینتر پیوست. ستاره ای که با این 120 میلیون یورو پرهزینه ترین بازیکن تاریخ اروپا خواهد شد. پیش از این نیمار با انتقال های 80 میلیونی و 222 میلیون در صدر قرار داشت. لوکاکو توانست نراتزوری را پس از مدت ها به قهرمانی سری آ برساند و به سلطنت یوونتوس در سری آ پس از مدت ها پایان دهد. در این یادداشت به تحلیل عملکرد روملو لوکاکو می پردازیم:
قدرت تمام کنندگی بالا با استفاده از دوی پای خود و سرزنی به شدت عالی
نکته ای که قطعا باید یک مهاجم نوک داشته باشد همین مسائل است و روملو لوکاکو به خوبی به تمامی نقاط دروازه و حرکات دروازبان مسلط است و بسیار خوب این کار را انجام می دهد و او علاوه بر این روی هوا نیز به شدت تسلط دارد.
به عنوان مثال به صحنه بالا نگاه کنید. لوکاکو با اینکه زاویه نسبتا خوبی نداشت و مدافع نیز باعث آزار و اذیت وی شده بود ولی با دقت و ضربه ای به نسبت کم جان توانست گوشه سمت راست دروازه که دروازبان چاره ای جز تسلیم شدن نداشت را هدف گرفت که البته او در حالت نامتعادلی قرار داشت و با پای راست و غیرتخصصی ضربه زد که نشان از مهارت استفاده فوق العاده خوب از دو پایش می باشد همچنین آمار گل های فصل قبل وی هم می تواند حاکی از فرصت طلبی بالای او باشد!
همچنین میتوانید نقشه شوت های لوکاکو را در این صحنه نیز ملاحظه بفرمایید.
لوکاکو در 507 بازی موفق به ثمر رساندن 251 گل شده است که به میانگین 0.49 گل در هر بازی می رسد. یعنی تقریبا هر دو بازی یک گل به ثمر می رساند که خیلی آمار خوبی است! البته باید یک نکته دیگر را هم در نظر گرفت که می توان به فوق العاده بودن وی پی برد. او در فصل گذشته 24 گل در سری آ زد که XG که برای وی در نظر گرفته شده است 22.7 می باشد! باورنکردنی است! او توانسته گل های بیشتری نسبت به موقعیت های خطرناکی که برای وی ایجاد شده است بزند که نشان می دهد او در سخت ترین شرایط هم فردی بسیار خطرناک برای دروازبان ها به حساب می آید.
البته قابل ذکر است که بعضی از گل هایی که وی زده است و جزئی از تمام کنندگی های وی به حساب می آید نیز بسیار ساده و مبتدیانه بوده است که این مسئله به تفکر فوق العاده آنتونیو کونته برمی گردد. گل های برابر رم، ساسولو و جنوا مثال های خوبی برای اثبات این موضوع است.
در عکس بالا لوکاکو کار سختی برای گل کردن این توپ ندارد اما باید بگوییم که چگونه چنین موقعیتی ایجاد شده است؟ رم در حالی که 2-1 از اینترمیلان عقب است، سراسیمه فشار می آورد تا به گل تساوی دست پیدا کند اما پاس کاری های فوق العاده و یک و دو هایی که بین لوکاکو و اشرف حکیمی انجام می شد، دچار سردرگمی مدافعان رم شده و یک دروازه خالی را برای لوکاکو به همراه دارد.
او در مقابل ساسولو، حرکت هوشمندانه و مستقیم خود را به نمایش گذاشت و با حمله به فضایی خالی مدافع میانی حریف که لوکاکو را در تمام مراحل خود دنبال می کرد، پشت سر گذاشت، تا پشت خط دفاعی قرار بگیرد، ضرب "لوپ" اشلی یانگ را دریافت کند و ضربه سر را به ثمر برساند. این همچنین توانایی لوکاکو را در حمله و حرکت و تغییر مسیر های فوق العاده اش دارد.
بار دیگر، غرایز گلزنی، حرکت روی توپ و تکنیک ضربه زدن او کاملاً نمایان است، لوکاکو در این فضا کار سختی دارد ولی تعادل خود را حفظ می کند و لائوتارو مارتینز نیز با حرکت "روح متحرک" (مشغول کردن مدافعی بدون حرکت با توپ) فضایی را برای لوکاکو ایجاد می کند تا ضربه سریع را به ثمر برساند و این همان چیزی است که او قدرت کافی برای ضربه زدن به دروازه بان از موقعیت ایستا را ایجاد می کند، و نشان دهنده بهبود تعادل در هنگام شوت زدن و هنگام دویدن بدون توپ است.
جنبش، پیوند بازی (link-up play) و خلاقیت
فوق العاده است که این 3 حرکت لوکاکو را در یک بخش قرار بدهیم، به این دلیل که به شدت به هم مرتبط هستند و در عین حال بیشترین نقاط قوت لوکاکو را تشکیل می دهند. در ابتدا، همانطور که در بالا مشاهده شد، لوکاکو دوست دارد در سمت راست در سیستم کونته بازی کند 2-5-3 (توخل نیز عاشق این سبک است) معمولاً 2 مهاجم وسط وجود دارد (لوکاکو و مارتینز همیشه خط حمله را به عنوان مهاجمان مرکزی اصلی هدایت می کردند) از لوکاکو خواسته شود هدف مارتینز برای فرار، توانایی او در ایجاد موقعیت برای هم تیمی هایش باشد که عمدتا بر اساس کانال های مرکزی و راست است.
در مثال بالا، لوکاکو یک علامت بدون توپ سریع را از جناح راست به نمایش می گذارد و توپ را برای وی می اندازد و آلسیو رومانولی، مدافع میلان را به سرعت مغلوب و جریمه می کند. او در حرکت با توپ بسیار باهوش است! چرا که حرکات توپش را بر اساس سبک دفاع کردن حریف انجام می دهد که باورنکردنی است! به این معنی که او بسته به اینکه هم تیمی اش چه فضایی را اشغال می کنند، می داند که باید به چه سمتی حرکت کند. این امر به ویژه برای تیمی با سیستم که بازی موقعیتی را اجرا می کند مفید است.
روملو در بازیهای رو به جلو بسیار مناسب است، زیرا قدرت و سرعت فوق العاده ای در دوندگی دارد، با این حال، هنگامی که در دوئل مدافعان بلند قد و فیزیکی قرار می گیرد، می تواند برای حفظ کنترل توپ تلاش کند، اما این به ندرت اتفاق می افتد. او لاغر است اما بلند قد و وزن 92 کیلوگرم دارد.
در مثال بالا، لوکاکو با فشار بسیار کمی توپ را کنترل می کند و سپس توپ را با ضربات ناگهانی به نیکولا بارلا، که از عمق جناح راست می دوید، می کوبد. او همچنین کنترل توپ فوق العاده ای در فضاهای تنگ دارد، که در هنگام بازی در مقابل یک گروه دفاعی پایین یک مهارت ایده آل است، که معمولاً به این معنی است که مرکز مهاجم توسط چندین بازیکن احاطه شده است. لوکاکو در بازی "مرد هدف" کافی است، زیرا او تکنیک فوق العاده ای در ضربات زمینی دارد و همانطور که گفته شد قامت بدنی به او اجازه می دهد این مهارت را در سطح خوبی انجام دهد.
از نظر اعداد، او 11 پاس گل در 7.8 xAssists در این فصل در سری A به ثبت رسانده است که یعنی 1.5 پاس کلیدی در هر 90 دقیقه، و همچنین میانگین 0.75 گل در هر 90 دقیقه را به ثبت رساند، که این درصدها و اعداد وی را در بین بهترین مهاجمان در سری A قرار می گیرد. این اعداد برای مهاجم میانی، به ویژه کسی که گلزن اصلی تیمش است، شگفت انگیز است. این فقط بر این نکته تأکید می کند که بازی کلی لوکاکو بسیار پیشرفت کرده است تا جایی که او خلاقیت را ارائه می دهد و فقط گل نمی زند.
هیت مپ روملو لوکاکو در فصل 2020/21 که نشان دهنده تمایل وی به حرکت از سمت راست ( به دلیل چپ پا بودن وی ) و میانه میدان و محوطه است (عکس از سوفااسکور)
همانطور که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، بلافاصله پس از پیوند بازی (Link-up play)، لوکاکو به نظر می رسد که بچرخد و به سمت فضاهای خوب حرکت کند - این تنها یک نمونه از تاثیرگذاری حرکت او است. یک منطقه خاص که در بازی او چشمگیر است حمله به فضای بین خط دفاعی است - او این کار را هم در انتقال توپ و هم در حرکت به عنوان نفوذکننده انجام می دهد. معمولاً او علاقه دارد تا به سمت فاصله بین مدافع وسط و مدافع کناری برود.
در این مثال، مارتینز کریس اسمالینگ را مشغول خود می کند تا کار برای لوکاکو و فضا برای وی راحت تر شود و لوکاکو سریع حرکت می کند و فضا را به حکیمی نشان می دهد و به همان فضا حرکت می کند و منطقه ای واضح را برای حکیمی برای ارسال در نظر می گیرد. لوکاکو با تشخیص فضای بزرگ پیش روی خود و حرکت به داخل آن، هوش او را در حرکت نشان می دهد.
در این مثال، لوکاکو با اولین حرکت خود فضا را می بیند و سپس در حرکت دوم خود از آن استفاده می کند. توپ در سمت راست است و حکیمی خود را برای ارسال آماده می کند. پس از حرکت اولیه از بیرون محوطه جریمه، لوکاکو حرکت خود را به سمت جلو سرعت می بخشد - یک حرکت مستقیم و قدرتمند را در یک جهت ایجاد می کند.
حکیمی توپ را درست در مقابل دروازه ارسال می کند و لوکاکو ضربه خود را می زند ولی کار سختی برای دروازبان ایجاد نمیکند. با این وجود، این نوع حرکات در داخل و اطراف ناحیه به لوکاکو کمک کرده است تا گل های زیادی را به ثمر برساند و این سبک حرکات او در انتقال توپ به فضاهای مختلف بازی بسیار موثر است.
جایگیری خوب و دقیق برای بهره وری از توپ های برگشتی (ریباند)
روملو لوکاکو با جایگیری های فوق العاده خود که بالاتر نیز از این قابلیت فوق العاده اش گفته شد، علاوه بر اینکه خود را در یک موقعیت عالی برای توپ های ارسالی قرار می دهد، کار را برای دروازه بان های دو ضرب گیر سخت می کند. لوکاکو با استفاده از هوش بالای خود در نقطه ای از محوطه جریمه در هنگام فشار تیمش برای گلزنی قرار می گیرد که نه آفساید است و هم می تواند از ریباند ضربات هم تیمی های خود به خوبی استفاده کند.
به صحنه بالا خوب توجه بفرمایید که رشفورد پشت ضربه ایستگاهی قرار میگیرد و ضربه ای که می زند پس از برخورد به زمین کار را برای اینکه دروازه بان بتواند توپ را در یک مرحله مهار کند سخت است و لوکاکوی حاضر و آماده نیز از این موقعیت نهایت بهره را می برد. از دیگر نمونه های فرصت طلبی لوکاکو از توپ های برگشتی میتوان به گل وی برابر رئال مادرید و گل دوم او به پاری سن ژرمن در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان 2018/19 اشاره کرد.
عملکرد وی در کار های دفاعی به چه شکل است؟
قطعا همه مهاجمان تیم باید برای کرنر یا ضربات شروع مجدد تیم حریف (به خصوص که از حریف پیش باشند) باید به سمت دروازه و محوطه جریمه خود برگردند. او همیشه در کنار تیر مخالف در هنگام ارسال قرار می گیرد تا توپ را از روی خط یا از نزدیک دروازه دور کند و او با استفاده از مهارت سرزنی بالایش می تواند روی دور کردن توپ های هوایی به تیمش کمک کند اما او روی دفع توپ با استفاده از پایش به شدت ضعف دارد. ضعفی که کم کار دست تیم هایش نداده است.
به عنوان مثال در صحنه بالا و در حالی که منچستریونایتد و منچسترسیتی به دنبال قهرمانی در فصل 2017/18 بودند و این بازی حکم مرگ و زندگی را برای دو تیم داشت، پس از ارسال توپ توسط داوید سیلوا، لوکاکو با یک دفع ناقص و اشتباه توپ را به یار خودی کوبید تا نیکولاس اوتامندی دروازه یونایتد را باز کند و منچستریونایتد نیز در پایان این بازی را 2-1 و در ادامه قهرمانی را به رقیب همشهری خود واگذار کند.
یا در این صحنه نیز در تیم اینترمیلان، او در کنار تیر عمودی و مخالف دروازه خودی ایستاده است اما ناقص و خیلی بد توپ را دور می کند ولی با خوش شانسی خطر جدی در ادامه برای نراتزوری به همراه ندارد.
تعلل و مکث بسیار زیاد وی در موقعیت های تک به تک
البته به یک نکته ای که زیاد برای یک مهاجم خوب نیست نیز در سبک بازی روملو لوکاکو اشاره کرد. او در هنگام ضربات پایانی به شدت تعلل می کند که گاهی اوقات باعث شده است فرصت های طلایی ای را از تیمش بگیرد. اکثرا مهاجمین باید آنقدر قدرت تصمیم گیری بالایی داشته باشند که تا صاحب توپ می شوند خود را آماده ضربه زنی به نقطه مطمئنی کنند که لوکاکو بسیار وسواسی در این صحنه ها عمل می کند.
به عنوان مثال در صحنه بالا و در حالی که یونایتد 3-1 جلو است او بسیار با مکث و تعلل ضربه پایانی خود را در هنگام تک به تک زد ولی به دلیل اعتماد به نفس بالا و دقت خوب او، بعضی اوقات نیز تعلل ها باعث از دست رفتن موقعیت ها نمی شود.
قدرت بدنی بالا و سرعت بالا برای تکمیل کردن زوجش با تیمو ورنر و استفاده از ضدحملات
به نوعی می توان زوج حال حاضر چلسی را با زوج فصل قبل لوکاکو و مارتینز در اینتر مقایسه کرد. لائوتارو مارتینز تمام کننده خوب و با سرعت بالا و به اصطلاح "روح متحرک" فوق العاده ای برای حریفان خود بود (روح متحرک یعنی گول زدن مدافع حریف با بازی بدون توپ که بالاتر نیز توضیح مفصلی در این رابطه داده شد ) و البته گاهی اوقات نیز الکسیس سانچز نیز به خوبی مکمل لوکاکو می شد. تیمو ورنر نیز این ویژگی های خوب مارتینز را دارد و به لطف پاس های فوق العاده لوکاکو و سرعت بالایش می تواند برگ برنده ای برای ضدحملات در تیم توخل باشد که توخل پس از پیش افتادن اغلب از همین تاکتیک استفاده می کند. تیمو ورنر نیز سازنده بسیار خوبی است و حالا می تواند ارزش خود را به همراه همکاری با روملو لوکاکو به نمایش بگذارد.
در تصویر بالا و در حالی که اینترمیلان 1-0 از پارما پیش است، لوکاکو با یک حرکت بدن عالی و سرعت بالای خود و پاس تماشایی الکسیس سانچز را در موقعیتی ایده آل و فوق العاده قرار داد تا او نیز با یک بغل پای نرم و زیبا دروازه را باز کند.
قدرت پایین دریبلینگ
روملو لوکاکو زیاد در بخش دریبلینگ نکته خاصی را نمی تواند به نمایش بگذارد. البته از او انتظار نمی رود که دریبلینگ خوبی داشته باشد چون به همین دلیل است که برای او یک زوج خوب و سرعتی می گذارند که بتواند برخی مسائل مثل همین نکته را پوشش دهد که البته اگر او این نکته را هم به خوبی می توانست اجرا کند، قطعا می شد که با اطمینان گفت که او یک مهاجم فراتر از کامل است.
به عنوان مثال در این صحنه ملاحظه می فرمایید که او فقط می تواند دریبل "step-over" یا به زبان فارسی "پا عوض کردن" را به نمایش بگذارد تا توپ را روی پای تخصصی خود بیاورد و ضربه محکمی را روانه دروازه کند.
البته او همانند صحنه بالا چون سرعت عمل بالایی نیز دارد گاهی اوقات با حرکات بدنی و رو سر توپ زدن های فراوان خود نیز باعث سردرگمی و محو شدن مدافعان مقابل خود می شود که این نکته در فوتبال سرعتی پرمیرلیگ بسیار کاربردی است.
پنالتی زنی فوق العاده
او علاوه بر تمامی موارد عنوان شده، به شدت در پنالتی زدن موفق است و پنالتی های بسیار کمی بوده است که او از دست داده و در کل بسیار مسلط و با آرامش ضربات خود از روی نقطه پنالتی را روانه دروازه حریف می کند.
البته لازم به ذکر است که او در منچستریونایتد تنها یک پنالتی زد که البته علت آن خراب کردن اولین پنالتی خود در منچستریونایتد در هفته چهارم فصل 2017/18 برابر لسترسیتی بود که کاملا لوکاکو با حرکت بدن خود برای کسپر اشمایکل پنالتی گیر، جهت توپ را مشخص کرد ولی ضربه او به شدت زیبا و محکم بود که کسپر اشمایل با یک سوپر سیو توپ را گرفت ولی به هر حال خراب شدن آن پنالتی باعث شد لوکاکو در باشگاه منچستریونایتد دیگر آن اعتماد به نفس در پنالتی زدن را نداشته باشد و باید در صورت قرار گرفتن پشت ضربه پنالتی فشار پند برابری را تجربه می کرد.
اما درسی که وی از آن روز گرفت باعث شد تا در پنالتی زدن بسیار ماهر شود و در ابتدا حرکت دروازه بان را با مکث یا گاهی اوقات حرکت گول زننده خود بخواند و سپس ضربه بزند که در زمان حضور وی در اینتر کمتر دروازه بانی موفق شد جهت ضربه وی را تشخیص دهد.
بخشی از متن و عکس ها، برگرفته شده از breakingthelines.com
