به گزارش طرفداری، تیم های استقلال و فولاد از ساعت 20:30 در ورشگاه نقش جهان به مصاف هم رفتند تا بازی فینال رقابت های جام حذفی را برگزار کنند و شاگردان نکونام در ضربات پنالتی آبی های تهران را شکست دادند.
استقلال در این دیدار با سیستم 2-1-4-3 وارد میدان شد و محرومیت محمد دانشگر، مدافع میانی آبی ها هم نتوانست مانع سه دفاعه بازی کردن شاگردان مجیدی شود، سرمربی جوان استقلال با بازی دادن محمد نادری در پست دفاع میانی همان سیستم و قالب بازی های قبلی خود را حفظ کرد. ترکیب استقلال برای این دیدار به شرح زیر بود:
- رشید مظاهری، متین کریمزاده، سیاوش یزدانی، محمد حسین مرادمند، وریا غفوری، محمد نادری، فرشید اسماعیلی، مسعود ریگی، آرش رضاوند، سبحان خاقانی و مهدی قائدی
این بازی اولین دیداری نبود که نادری در پست مدافع میانی به جای وینگ بک چپ برای استقلال به میدان می رفت و همانطور که گفتیم محرومیت دانشگر هم مزید بر علت شد تا نادری این بازی هم در این پست بازی کند و فرهاد مجیدی برای چینش بازیکنان در این پست دست بسته ای داشته باشد.
نکته جالب این بازی، حضور دو مهاجم استقلال یعنی ارسلان مطهری و آرمان رمضانی روی نیمکت بود تا سبحان خاقانی به عنوان زوج مهدی قائدی در این دیدار بازی کند. با توجه به درخشش خاقانی مقابل گل گهر و سرعت خوب این بازیکن هنگام ترانزیشن مثبت و انتقال توپ از خط دفاعی به خط حمله فرهاد مجیدی تصمیم گرفته بود تا این بازیکن جوان را فیکس کند. سبحان خاقانی در بازی مقابل گل گهر روی یک حرکت ترکیبی و سریع خودش را به محوطه جریه تیم سیرجانی رساند و یک ضربه پنالتی برای تیمش به ارمغان آورد. با توجه به این که عمده استراتژی های استقلال برای گل زنی روی انتقال سریع توپ از خط دفاع به حمله آن هم در زمان ضد حملات است در نگاه اول پیش بینی می شد این تغییر، موقعیت های خوبی را برای استقلال بسازد اما به غیر از یک صحنه که خاقانی یک همکاری خوب با وریا غفوری داشت شاهد حرکت خاص و متمایز کننده ای از سوی خاقانی نبودیم. البته اکثر مهره های هجومی استقلال دراین دیدار نتوانستند حرکات موثری داشته باشند. یکی از دلایل این اتفاق مختل کردن فرایند انتقال از دفاع به حمله از سوی فولادی ها بود. فولاد از لحاظ بازسازی ساختار دفاعی هنگام از دست دادن توپ یکی از بهترین تیم های ایران است و همین regroup سریع از سوی مدافعان، فضایی به استقلالی ها برای انتقال های سریع نمی داد البته خود آبی ها هم در اکثر صحنه ها بی دلیل توپ را بلند می کردند و این اتفاق در شرایطی بود که آن ها مهاجم بلند زنی برای کنترل توپ های بلند نداشتند. البته در این قضایا کانترپرس و فشاری که فولادی ها روی برخی از صحنه ها می آوردند بی دلیل و بی تاثیر نبود.
در نیمه اول هنگامی که استقلالی ها توپ را از دست می دادند، رویکرد mid-block را در پیش می گرفتند و فرشید اسماعیلی جلوتر از دو مهره هجومی استقلال یعنی خاقانی و قائدی قرار می گرفت.
البته در نیمه دوم با ورود ارسلان مطهری این قضیه تقریبا برعکس شد و دو مهاجم استقلال در فاز دفاع جلو تر از فرشید قرار می گرفتند و همین اتفاق به کلی مهاجمان استقلال را از جریان بازی خارج کرد، مطهری مجموعا 36 بار توپ را لمس کرد. در نیمه اول عقب آمدن دو مهره هجومی استقلال در چنین لحظاتی هم می توانست سرعت بیشتری به انتقال توپ های آبی ها ببخشد و هم می توانست با نفوذ ناگهانی این دو مهره و به عقب آمدن اسماعیلی یکی از دفاع های میانی فولاد را به اشتباه بیاندازد و مهره های خط دفاعی فولاد از لحاظ یارگیری دچار مشکل شوند اما در واقع ما شاهد چنین صحنه هایی نبودیم و شاید اگر استقلالی ها می توانستند روی چند صحنه توپ را پس از بازپس گیری سریع به آن منطقه برسانند، با این آرایش صاحب موقعیت می شدند اما استقلالی ها به جز یکی دو صحنه در نیمه اول نتوانستند موقعیت خاصی در 90 دقیقه روی دروازه حریف ایجاد کنند. در این بازی ما شاهد صحنه هایی در بازی بودیم که به ما نشان می داد ایده هایی پشت آن نهفته است اما هر کدام شان حداکثر یکی دو بار اتفاق افتاد و آن قدری تکرار نشدند تا استقلال به موقعیت جدی ای برسد. طبق آمار متریکا آبی ها مجموعا در این دیدار xG 0.53 را به ثبت رساندند و این در حالی بود که این عدد برای فولاد 1.08 بود.
اگر به عنوان یک بیننده هم به این بازی نگاه می کردید قطعا متوجه می شدید بازی استقلال از لحاظ هجومی طراوت بالایی نداشت البته همان طور که گفتیم تیم فولاد به خوبی برخی از برنامه های استقلال را خنثی کرد، برای مثال محمد آبشک با جنگندگی بالا بخش زیادی از همکاری استقلالی ها را در کانال های مرکزی مختل می کرد و در مجموع باید به کادر فنی دو تیم در این بازی نیز حق داد که فینال جام حذفی جای ریسک های خطرناک نیست و آنها ترجیح می دهند راه ایمن تری را برای پیروزی پیدا کنند. در این بازی ما دقیقا شاهد دوگانه ریسک پذیری و احتیاط بودیم مربیان دو تیم در چنین شرایطی احتیاط را شرط عقل دانستند و ریسک بزرگی نکردند با این تفاوت که فولادی ها از این قضیه به صورت هدفدارتری استفاده کردند.
فولاد در نیمه دوم استفاده ویژه ای از ضربات ایستگاهی کرد روی چند صحنه نیز ساختار دفاعی استقلال روی همین توپ های بلند شکننده ظاهر شد و استقلالی ها در این قضیه از فاکتور شانس بهره مند شدند. در وقت های اضافه هم سرمربیان هر دو تیم بیشتر از قبل جانب احتیاط را نگه داشتند و به دنبال کشیده شدن بازی به ضربات پنالتی بودند.
فرهاد مجیدی باید بپذیرد قرار نیست چون پرسپولیس و گل گهر را با ضربات پنالتی شکست داده (اولی در ضیافت پنالتی ها و دومی در جریان بازی)، همه تیم های جهان را در ضربات پنالتی شکست دهد. وقتی شما سعی دارید بازی را به ضربات پنالتی ببرید، در واقع موفقیت تیم شما در گروی شانس است و همه چیز را به اما و اگر می کشانید. تئوریسین های فوتبال روی کاغذ به هیچ عنوان چنین جریانی را تایید نمی کنند...
استقلال ریسک نکرد و باخت و فرهاد مجیدی هم باید از تمام این اتفاقات درس بگیرد، فرهاد باید به موقع ریسک کند، کادرفنی استقلال نباید به بازیکنی که در طول 120 دقیقه یک باز هم پایش به توپ نخورده،پنالتی بدهد، فرهاد باید مصمم تر از گذشته به آینده فکر کند چرا که این استقلال اصلا حال خوبی ندارد و از همه مهمتر فرهاد مجیدی نباید به دوم بودن عادت کند...
در پایان هم به جمله ای از هلن کلر، نویسنده و فعال سیاسی آمریکایی بسنده می کنیم:
امنیت تقریبا مفهومی خیالی است. در طبیعت، چیزی به این نام وجود ندارد؛ همان طور که بشر هم چنین چیزی را در زندگی اش تجربه نمیکند. پرهیز از خطر در بلندمدت فرقی با قرارگرفتن در معرض آن ندارد. زندگی یا یک ماجراجویی پر ریسک است یا هیچ!