به گزارش طرفداری، این روز ها صحبت کردن در مورد تیم اینتر آن هم مقابل هواداران این تیم، یکی از دشوار ترین کار های جهان است. آن ها پس از چیزی حدود یک دهه ناکامی به هدف خود رسیدند و اسکودتو را بالای سر بردند اما مدیران باشگاه تنها چند هفته پس از این قهرمانی، کام هواداران را تلخ کردند. دون آنتونیو کونته، سرمربی ای که اینتر را متحول کرده بود و به آن ها ذهنیتی برنده داده بود به دلیل مشکلاتی در خصوص فروش بازیکنان تاثیرگذار تیم و مسائل مالی به صورت توافقی از باشگاه جدا شد و باشگاه هم پس از این اتفاق روی چند بازیکن تاثیر گذار تیم به راحتی برچسب فروش زد تا همان اتفاق همیشگی برای هواداران اینتر تکرار شود و شور و سرمستی حاصل از قهرمانی اسکودتو آن هم پس از گذراندن یک دهه ناکامی در کوتاه ترین زمان ممکن برای هواداران اینتر به پایان برسد، آن ها در سال 2010 تجربه ای مشابه این قضیه داشته اند اما اینتری ها به هیچ عنوان دوست ندارند باز هم تا سال های سال شکست های زیادی را تجربه کنند. البته وضعیت این فصل اینتر تفاوت بسیار زیادی با 10 سال پیش دارد...
ذهنیت برنده، اولین چیزی بود که آنتونیو کونته به شاگردانش در اینتر القا کرد و از تیمی که برای سال های سال آرزویش رسیدن به کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا بود، یک تیم قهرمان ساخت که بر سلطه 9 ساله یوونتوس بر فوتبال ایتالیا پایان بدهد و پس از 3283 روز افعی ها را به یک افتخار بزرگ رساند.
بارها در مورد این قضیه که فوتبالیست ها ربات نیستند و یک سرمربی خوب باید از لحاظ روانی آن ها را در شرایط خوبی قرار دهد به صحبت پرداخته ایم، آنتونیو کونته شاید مربی ای باشد که نتواند احساسات خود را کنترل کند و با هر مدیری ساز ناسازگاری را کوک کند اما خیلی خوب بلد است تا علاوه بر شور و اشتیاقی که به تیمش می دهد، ذهنیتی برنده به تیمش دهد. بی راه نگفته ایم اگر ادعا کنیم یکی از نقاط مشترکی که در اکثر قهرمانی های یووه در 10 سال اخیر به چشم می خورد همان ذهنیت و قالبی بود که کونته در این تیم بنا نهاده، شفاف سازی این قضیه را به آندره آ پیرلو می سپاریم، آندره آ پیرلو در کتاب "می اندیشم پس بازی می کنم" در مورد این قضیه می گوید:
معتقدم آدم خوش شانسی هستم. چرا؟ چون آنتونیو کونته را می شناسم! در دوران بازی با مربیان زیادی کار کرده ام و او من را بیشتر از همه شگفت زده کرد. یک سخنرانی کوتاه و چند کلمه کوتاه و تمام چیزی است که برای تسلط برمن نیاز دارد اولین روز در کمپ تمرینی بالای کوه های باردونه چیا همه را در سالن بدنسازی جمع کرد (منظور اولین جلسه تمرینی کونته با یوونتوس در سال 2011 است، روزهایی که یووه در کمرکش جدول دست و پا می زد) تا خود را معرفی کند زهرش را برای ما آماده کرده بود و فکر نکنم آن ارتفاع برایش مشکلی به وجود می آورد گمان می کنم افعی ها همین گونه اند.
"بچه ها دو فصل گذشته لیگ را در رتبه هفتم تموم کردیم احمقانه است برای این اینجا نیومده ام حالا وقتشه بی مصرف نباشیم"
بعد از تنها چند دقیقه از رازهایش پرده برداشت یک چیز کاملا مشخص بود مثل یک خرس زخم خورده و به قول ما ایتالیایی ها او موی شیطان را داشت.
"تمام کسانی که اینجا ایستاده اند در طی فصل های گذشت نمایش بدی داشته اند ما باید هر بهایی را بپردازیم تا خودمان را بالا بکشیم و دوباره یووه بشویم تغییر جهت این کشتی یکی درخواست محترمانه نیست یک دستوره شما ها فقط باید یک کار را انجام بدید از من پیروی کنید و بادقت گوش کنید پسرا ما باید به جایگاهمون برسیم اگر این فصل بین سه تیم اول نباشیم مرتکب جنایت شده ایم"
وقتی کونته صحبت می کرد کلماتش به شما حمله می کند درهای ذهنتان را خرد می کند و وارد می شوند و در عمق وجودتان آرام می گیرد نمی دانم چند بار به خودم گفته ام؛ لعنتی! کونته دوباره امروز حرف حساب زد!
جملات بالا به خوبی برای شما مشخص می کند که آنتونیو کونته چه چیزی را به تیم هایش اهدا می کند و با چه ادبیاتی آن ها را به سمت موفقیت پرتاب می کند، قصد آزار هواداران اینتر را نداریم اما از دست دادن آنتونیو کونته یکی از بزرگ ترین اشتباهات تاریخ باشگاه اینترنازیوناله بود.
کم کم سراغ مسائل تاکتیکی می رویم؛ اولین فاکتوری که سرمربی جدید اینتر، سیمونه اینزاگی در حفظ آن باید تلاش کند، همین ذهنیت برنده است. همان کاری که مکس آلگری پس از خروج کونته از یووه انجام داد.
همان طور که این قهرمانی کونته شباهت های زیادی به یووه سال 2011 داشت، قضیه جدایی کونته از اینتر نیز خیلی بی شباهت به جدایی اش از یووه نبود، یوونتوس هم تقریبا در اتفاقی مشابه کونته را از دست داد اما مدیران باشگاه با یک انتخاب منطقی توانستند روند این پیروزی ها را حفظ کنند. شاید بگویید دلیل حفظ این نتایج تضعیف بقیه تیم های سری آیی باشد و الان اینتر نمی تواند این روند را حفظ کند اما اشتباه نکنید یوونتوس آلگری آن قدر خوب بود که در همان فصل اول به فینال لیگ قهرمانان اروپا صعود کرد و در مجموع همانطور که اینتری ها برای رسیدن به قهرمانی از طرح و ایده های یوونتوس گرته برداری کردند باید همین رویکرد خود را ادامه بدهند. یکی از تفاوت هایی که این اینتر با تیم 10 سال پیشش دارد همین قالب خوب و بازیکنان جوانی است که در تیم حضور دارند.
پس از کونته، سیمونه اینزاگی بهترین سرمربی در دسترسی بود که باشگاه اینتر می توانست به خدمت بگیرد، اولین دلیل این صحبت هم این است که تفکرات آنتونیو کونته و سیمونه اینزاگی در تضاد صرف با هم نیستند و مشترکات زیادی با هم دارند. نمونه اش هم همین سیستم بازی سه دفاعه هر دو سرمربی است. سیمونه اینزاگی از سال 2016 سکان هدایت لاتزیو را برعهده داشت و علاوه بر نتایج بسیار خوبی هم که با این تیم گرفت بازیکنان مستعدی را به سری آ معرفی کرد. از قهرمانی در کوپا و سوپرکاپ تا کسب سهمیه لیگ قهرمانان، لاتزیو اینزاگی قبل از پاندمی کرونا فاصله ای تا قهرمانی سری آ نداشت و جدی ترین رقیب یوونتوس در این راه بود.
تمام این اتفاقات به ما ثابت می کند که سیمونه اینزاگی یک سرمربی بزرگ است و از قضا روحیاتش هم خیلی بی تفاوت به آنتونیو کونته نیست. از لحاظ استایل کوچینگ و شخصیت لب خط، سیمونه اینزاگی یکی از پر شور ترین سرمربی های جهان است به طوری که شما هیچگاه نمی توانید در کنار زمین او را نا امید و بدون تحرک پیدا کنید. یک مثال بسیار کوچک می زنیم؛ در بازی رفت این فصل یووه و لاتزیو در سری آ بازی تا دقیقه 94 با نتیجه 1-0 به سود یووه بود و عقاب ها صاحب یک پرتاب اوت شدند، داور هم سوت را به سمت دهانش برده بود تا بازی را تمام کند، بازیکن لاتزیو هم قصد داشت اوت را به سمت عقب پرتاب کند تا با یک ارسال بلند آخرین شانس خود را امتحان کنند اما خود سیمونه اینزاگی شخصا بازیکنش را به سمت زمین یووه چرخاند تا اوت را به آن طرف پرتاب کند.
در نگاه اول این کار بیهوده به نظر می آمد اما تنها چند ثانیه بعد تحت تاثیر همین حرکت توپ در قعر دروازه یووه جای گرفت و نتیجه همان شد که در عکس پایین می بینید:
این قضیه می تواند شمای خوب و کلی ای از شور و اشتیاقی که اینزاگی به تیمش القا می کند را به شما نشان دهد...
فصل گذشته سیمونه اینزاگی در تمام بازی هایش با سیستم سه دفاعه بازی کرد و تمام بازی ها میان سیستم 2-5-3 و 1-1-5-3 شناور بود. قالب خط هافبک دفاع این تیم هم به این شکل بود که یک هافبک دفاعی به عنوان راس عقب و دو هافبک هم جلو تر از او بازی می کنند که آرایش 2-4-1-3 به تیم می دهد و اینتر هم فصل گذشته از لحاظ ساختار کلی به طور مشابه لاتزیو بازی می کرد.
این سیستم در خط دفاعی نیز فرم 2-3-5 به خود می گرفت. یکی از الگوهایی که معمولا در تیم لاتزیو تکرار می شد اضافه شدن تک هافبک دفاعی به خط دفاعی بود و این قضیه به تیم اجازه می داد تا یکی از وینگ بک هابه راحتی نفوذ کند و در چنین صحنه هایی یکی از سه مدافع میانی به برای پر کردن فضای خالی پست وینگ بک تیم به کناره ها متمایل می شد و روی فلنک ها جای می گرفت. این اتفاق مدافع میانی مرکزی را هم متمایل می کرد تا روی half space قرار بگیرد.
درفاز دفاعی نیز تیم اینزاگی معمولا با رویکرد mid-block به دفاع می پردازد اما در مجموع از لحاظ تدافعی تیم های اینزاگی انعطاف خوبی دارند. هر موقع که نیاز باشد پرس می کنند و هر موقع هم که نیاز باشد آن ها حتی به چیدن low-block روی می آورند و ما صرفا به الگو های این تیم در فاز هجومی می پردازیم:
اینزاگی معمولا از ترکیبی متوازن برای خط دفاعه سه نفره اش استفاده می کرد. لوییز فیلیپه به عنوان مدافعی که سرعت بیشتری نسبت به بقیه مهره های دفاعی تیم داشت، آچربی به عنوان قلب خط دفاعی به عنوان یک بازیکن فیزیکی و رادو هم به عنوان بازیکنی که از لحاظ جایگیری و موقعیت یابی از هوش خوبی برخوردار بود، این سه بازیکن خط دفاعی اینزاگی در لاتزیو را می ساختند و اینزاگی مهارت خاصی در ایجاد یک هارمونی و ساختار خوب در ترکیبش دارد.
حالا به دومین الگوی تکراری لاتزیو اینزاگی می پردازیم؛ یکی از اصولی که معمولا تیم های اینزاگی در فاز حمله استفاده می کنند، شلوغ کردن اطراف باکس محوطه جریمه و ایجاد برتری عددی است، حضور دو مهاجم، دو وینگ بک و یکی از هافبک های تیم ابزار خوبی برای به اشتباه انداختن حریفان است.
یکی از سوالاتی که همواره بین هواداران فوتبال مطرح است این است که چرا چیرو ایموبیله در لاتزیو یک گلزن به تمام عیار است اما در ایتالیا و تیم های دیگر نمی تواند به خوبی ارزش های خود را اثبات کند، اگر دوران حضور این بازیکن در تورینو را فاکتور بگیریم، چیرو ایموبیله ذاتا یک مهاجم تنبل در امر فضا سازی است و در یوروی اخیر هم به خوبی شاهد این قضیه بودیم که بارها هم در تله آفساید حریفان گیر کرد و در بازی های حذفی نتوانست هیچ گلی را به ثمر برساند اما به نظر می رسد سیمونه اینزاگی تنها کسی است که می تواند بهترین بازی را از ایموبیله بگیرد. علاوه بر تاثیر سیستم 2 مهاجمه تیم، سیمونه اینزاگی معمولا یکی از هافبک های تیم را جلو تر می آورد و با توجه به شلوغی و تعداد نفرات لاتزیویی ها در خط حمله خود به خود این فضا برای چیرو ایموبیله ساخته می شد و این بازیکن می تواند در فضای خوبی قرار بگیرد البته در ادامه به یکی از الگو هایی که به ایموبیله کمک زیادی می کند هم اشاره می کنیم. زمان هایی هم که اینزاگی تیمش را به آرایش 1-1-5-3 می آورد، مهره پشت ایموبیله به خوبی این فضا سازی را انجام می داد.
در مجموع اینزاگی آزادی خوبی به ایموبیله می داد و و نحوه چینش تیمش به طوری بود که این فضاسازی برای ایموبیله از سوی بقیه بازیکنان تیم انجام می شد.
در تصویر بالا می بینید، حضور دو مهاجم به خودی خود برای مدافعان حریف دردسر ساز است اما همانطور که می بینید اضافه شدن وینگ بک ها فولبک تیم مقابل بین یکی از مهاجمان و وینگ بک قرار می گیرد و به راحتی با یک پاس امکان شکسته شدن لاین دفاعی ایجاد می شود البته معمولا یکی از هافبک ها هم به خط حمله اضافه می شود که به خودی خود دردسر ساز است. یکی از پیشنهادهایی که به تیم هایی که قصد دارند تیم اینزاگی را کنترل کنند این است؛ آن ها هم با سیستم سه دفاعه بازی کنند تا حداقل با تشکیل لاین دفاعی 5 نفره بتوانند مقابل این شلوغی و برتری عددی به خوبی مقاومت کنند.
البته یکی از الگوهای دیگری که در چنین مواقعی برای تیم های اینزاگی اتفاق می افتد پاس های half space مخالفی است که یکی از دو هافبک جلو کشیده تیم برای مهاجم می فرستند. منظور از این نوع پاس ها این است که اینزاگی با استفاده از حضور دو هافبک بین خطوط حریف توپ را برای مثال به half space راست می برد و با یک پاس بلند مورب به half space چپ ایموبیله را صاحب توپ می کند.
آخرین الگوی هجومی ای که قرار است از تیم اینزاگی بررسی کنیم مربوط به استفاده از half space ها می شود.
این فصل در مجموع از لحاظ چینش قرار نیست در ترکیبب اینتر نفرات زیادی را جا به جا شود، اشکرینیار، باستونی و دی فرای به احتمال زیاد سه مدافع میانی اینتر خواهند بود و برای پست وینگ بک هم احتمالا ایوان پریشیچ در سمت چپ قرار بگیرد اما برای سمت راست اینتری ها باید یک بازیکن جذب کنند در غیر این صورت باید از مهره های نه چندان مطمئنی مثل دارمیان که البته فصل قبل به عنوان یار جانشین عملکرد خوبی داشت و یا بازیکنانی غیر تخصصی در این پست استفاده کنند. اینتر در رقابت های پیش فصل با رقبای قدری بازی نکرده است اما در بازی مقابل کروتونه و لوگانو که یک پیروزی 6-0 و یک تساوی 2-2 در پی داشت، متئو دارمیان به عنوان جانشین حکیمی در پست وینگ بک راست بازی کرد و اگر اینتر بازیکن جدیدی برای جانشینی حکیمی نخرد، به احتمال زیاد دارمیان جایش را پر کند.
در خط هافبک بروزوویچ نقش لوکاس لیوا را برای اینزاگی بازی می کند و جلوتر از او هم قطعا بارلا به تیم کمک زیادی خواهد کرد برای دیگر بازیکن خط میانی نیز گزینه های زیادی همچون سنسی، ویدال و گالیاردینی حضور دارند. اگر اریکسن دچار عارضه قلبی نمی شد قطعا می توانست کمک زیادی به تیم اینزاگی کند البته در این بین غافل نشویم که هاکان چالهان اوغلو هم به تیم اضافه شده و به احتمال بسیار زیاد به عنوان بازیکن فیکس برای تیم به میدان برود. در بازی های دوستانه اینزاگی در اکثر بازی ها از این بازیکن استفاده کرده است.
در خط حمله هم قطعا روملو لوکاکو و لوتارو مارتینز در ترکیب قرار می گیرند البته این در شرایطی است که باشگاه لوکاکو را نفروشد با توجه به خبر های های اطراف باشگاه ظاهرا این بازیکن به احتمال زیاد به فروش می رسد و در این صورت الکسیس سانچز گزینه ای برای حضور در خط حمله است اما واقعا با خروج لوکاکو تیم از لحاظ هجومی دچار مشکل خواهد شد چرا که به جز مارتینز مهاجم درجه یک دیگری در تیم حضور ندارد. اگر لوکاکو در تیم حضور داشته باشد، قطعا نقشی مشابه ایموبیله پیدا می کند.
موضع گروه سونینگ، مالکان اینتر فرسنگ ها با قهرمانی فاصله دارد و تنها شانسی که هواداران می توانند بیاورند این است که حداقل لوکاکو حفظ شود و بیش از این تیم آن ها تغییر نکند چرا که همین خروج اشرف حکیمی قطعا تبعات بسیاری زیادی در پی خواهد داشت...
سیمونه اینزاگی اکثر دستیار های خود را از لاتزیو به اینتر آورده و تنها مهره فنی ای که روی نیمکت اینتر نسبت به فصل قبل تغییر نکرده، بونیاتی، مربی دروازه بان های این تیم است که از سال 2013 در باشگاه فعالیت دارد و مثل سال های گذشته ماسیمیلیانو فاریس در صدر لیست دستیاران اینزاگی حضور دارد.
اینتر حالا با برچسب مدافع عنوان قهرمانی وارد فصل جدید سری آ می شود و باید دید تا پایان فصل نقل و انتقالات چه تغییراتی در ترکیب اینتر به وجود می آید...
قسمت های قبلی:
رم شهر با دفاع؛ جوزپه در خدمت ژوزه! | تحلیل فنی
آلگری - آنیلی؛ دو خط موازی به هم می رسند!