اُرومیّه ( تلفظ راهنما·اطلاعات) یکی از کلانشهرهای ایران، مرکز استان آذربایجان غربی و شهرستان ارومیه در شمال غربی ایران که در منطقه آذربایجان واقع شدهاست. این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ با ۷۳۶٬۲۲۴ نفر جمعیت، دهمین شهر پرجمعیت ایران و دومین شهر پرجمعیت منطقهٔ شمالغرب ایران بهشمار میآید. ارومیه با ۱۳۳۲ متر ارتفاع در غرب دریاچه ارومیه، در دامنه کوه سیر و در میان دشت ارومیه قرار گرفتهاست. هوای ارومیه در تابستان نسبتاً گرم و در زمستان سرد است. در سدههای گذشته رخدادها و حوادث متعددی از قبیل اشغال توسط عثمانیها و روسها را تجربه کردهاست. این شهر به سبب موقعیت مناسب که در میان شاهراه ارتباطی قفقاز، میانرودان و آسیای صغیر داشته در گذشته از مراکز تجاری منطقه بهشمار میرفتهاست. نقل مهمترین سوغات ارومیه است. ارومیه به عنوان شهر دارای اولین بیمارستان به شیوه نوین، نخستین مرکز آموزش پزشکی، اولین مدرسه به شیوه نوین، اولین شبکه تلویزیون محلی، اولین نشریه محلی در ایران، ارومیه مدتی در دوره پهلوی به رضائیه تغییر نام داد.
اور در زبان آشوری به معنای شهر است (همان واژهای که در نام اورشلیم (شهر آشتی) هم وجود دارد) و میه به معنای آب است (همریشه با مآء عربی) یا ارومیه در زبان آشوری به معنای «شهر آب» است. نام این شهر در شروع دوره پهلوی به دلیل علاقه رضا شاه به این شهر به رضائیه تغییر نام داد و بعد از انقلاب اسلامی دوباره به نام ارومیه برگشت. ارومی، ارومیه، ارْمیه، اورمیه، ارم از دیگر نامهای آن بودهاست. در بین آذربایجانیها نام اورمی رواج دارد.
عقیده بر این است که شهر ارومیه در هزاره دوم قبل از میلاد مسیح تأسیس شدهاست. از تلهای متعدد در نزدیکی شهر (گوک تپه، دیگاله، ترمنی، احمد، سارالان، دیزه تپه) تا به حال اشیای بسیار قدیمی به دست آمدهاست. ارومیه در اورارتوی باستانی قرار داشت (اواخر هزاره دوم قبل از میلاد-اوایل هزاره اول قبل از میلاد) که دارای ارتباطات زبانی با هوریان آناتولی بود ولی شدیداً تحت تأثیر آشوریان بود. درست زیر دریاچه ارومیه شهر و امارت منا قرار داشت، که در قرن هشتم با قدرت فزاینده آشور که سارگون شاه آن اورارتوییها را در ۷۱۴ قبل از میلاد شکست داده بود، علیه اورارتو درآمد گرچه شاهان اورارتو تا قرن ۷ قبل از میلاد همچنان حضور داشتند.

صدقه بن علی، از خدمهٔ عضدالدوله دیلمی ارومیه را فتح کرد، و قلعههای زیادی در آنجا بنا کرد؛ بنا بر روایتی دیگر، عتبة بن فرقد که عمر او را ۲۰ق/۶۴۰م گسیل داشته بود تا موصل را فتح کند، ارومیه را گرفت. جغرافیدانان قرن ۴ هجری نظیر ابن حوقل و اصطخری در بین شهرهای آذربایجان (پس از اردبیل و مراغه) جایگاه سوم را میدهند و به پرآب بودن، و غنایش از نظر میوه و حاصلخیزی تأکید میکنند. المقدسی، ارومیه را در ارمنستان قرار میدهد و میگوید از دوین اداره میشدهاست. در این دوره، ارومیه بر سر بزرگراه اردبیل-مراغه-ارومیه-برکری (به شمال غرب دریاچه وان)-آمِد قرار داشت. از آنجا که تبریز هنوز اهمیت چندانی نداشت، جاده به جنوب منحرف میشد تا از شهرهای اصلی رد شود. ممکن است حضور عوامل غیر مطیع در شمال آذربایجان هم بر انحراف جاده به جنوب تأثیر گذاشته باشد. ناحیه ارومیه با ساکنان کرد و مسیحی، در تاریخ اسلام هرگز نقش عمدهای ایفا نکردهاست. تیولی بودهاست که در آن انشعابات دودمانهایی که در آذربایجان حکومت میکردند، به انزوا میزیستند. در دوره سیطره دیلمیان بر آذربایجان، در ارومیه به جستان بن شرمزن برمیخوریم. این سردار از ۳۴۲ق/۹۵۳م به عنوان یکی از جنگجویان وفادار دیسم کرد ظهور کرد. بعدتر که دیلمیان ارمنستان را شکست دادند، او تحت امر مرزبان حاکم ارمنستان درآمد. وقتی جستان در ۴۳۶–۸ق/۹۵۷م جایگزین پدرش مرزوبان شد جستان بن شرمزن زیر بار سروری و اقتدار او نرفت. اول ارومیه را ترک کرد و با ابراهیم بن مرزبان که مراغه را برایش فتح کرده بود متحد شد. او بعدتر او را ترک کرد و به ارومیه برگشت و دور آن دیوار کشید و سربازخانه مستحکمی هم در آنجا ساخت. سپس به خدمت مدعی خلافت؛ المستجیر بالله درآمد و از حمایت کردهای قحطانی برخوردار شد؛ ولی پسران مرزوبان (جستان و ابراهیم) او را با کمک کردهای هذبانی شکست دادند. در ۳۴۹ق/۹۶۰–۹۶۱م به تحریک وهسودان، برادر مرزوبان او بر ابراهیم بن مرزوبان شکستی را تحمیل کرد، بازمانده سپاه او را تسخیر کرد و مراغه را به ارومیه منضم کرد. در ۳۵۵ق/۹۶۶م به میانجیگری رکن الدوله بویی، او دوباره اقتدار ابراهیم را به رسمیت شناخت. وقتی غزها در ۴۲۰–۴۳۲ق/۱۰۲۹–۱۰۴۱م آذربایجان را اشغال کردند، حاکم ارومیه ابوالهیجا بن ربیب الدوله، رئیس کردهای هذبانی بود که مادرش خواهر امیر تبریز، وهسودان روادی بود. این پسر ربیب الدوله به خود میبالید ۲۵۰۰۰ تا از ۳۰۰۰۰ غزی را که سعی میکردند از سرزمینش عبور کنند را در نزدیکی یک پل نابود کردهاست.
همهٔ اغوزها از آذربایجان مراجعت نکرده و عدهای در منطقه ماندند. احتمالاً این عده در ارومیه ساکن بودند. اغوزهای تحت امر دانا که در ارومیه مانده بودند، بعد از خروج از شهر به ارامنه حمله کرده عدهٔ زیادی را کشتند یا اسیر نمودند و غنایمی به دست آوردند. کردهای هذبانی تحت امر ابوالهیجا که ساکن حوالی ارومیه بودند، به جنگ با اغوزها پرداختند. اغوزها بعد از غارت روستاهای کردها عدهٔ زیادی از آنان را کشتند. سکونت اغوزها در ارومیه و دادن شهر به عنوان تیول به آنان میباید در ارتباط با ازدواج فرمانده اغوزها با یکی از اقربای وهسودان، حاکم آذربایجان، صورت پذیرفته باشد. چون ابوالهیجا رئیس کردهای این منطقه با وهسودان عداوت داشت.
در محرم ۴۵۵ق/ ژانویه ۱۰۶۳م سلطان طغرل از ارومیه گذر کرد. وقتی مسعود از بغداد به آذربایجان برگشت، امیر حاجب تاتار موضع خود را در ارومیه مستحکم کرده بود ولی بعدتر به سلطان تسلیم شد. در ۵۴۴/۱۱۴۹ ارومیه به ملک محمد بن محمود بن محمد، برادرزاده و داماد مسعود بن محمود بن ملکشاه تعلق داشت. وقای آخرین طغرل سلجوقی با عمویش به نزاع برخاست، قزل ارسلان از حمایت امیر حسن بن خفجخ برخوردار بود و ارومیه را در ۵۸۵ق/۱۱۸۹م محاصره کرد. شهر در اثر طوفان تسخیر، تاراج و نابود شد. در ۶۰۲ق/۱۰۲۵م، ابوبکر اتابک تبریز، اشنویه و ارومیه را به علا الدین، اتابک مراغه داد تا جبران خسران مراغه را بکند. یاقوت، که ارومیه را در ۶۱۷ق/۱۲۲۰م دیده از نبود امنیت به دلیل ضعف حکمران آن ازبک بن پهلوان میگوید. در جریان حکومت جلال الدین خوارزمشاه بر آذربایجان، اورمیه، سلماس و خوی حوزه امیره سلجوقی بود که جلال الدین او را از دست شوهر اولش ازبک به درآورده بود. در ۶۲۳ق/۱۲۲۶م ترکمانهای ایوایی ارومیه را تسخیر کرده و خراج وضع کردند. با شکایت امیره، شوهرش جلال الدین قشون فرستاد که ترکمانان را شکست دادند. از طرف دیگر، بنا بر جوینی، سرداران گرجی شلوا و ایوانه که در نبرد گرنی زندانیان را گرفتند و در ابتدا توسط جلال الدین با احترام مورد رفتار قرار میگرفتند کوتاه مدتی مرند، سلماس، ارومیه و اشنویه را در اختیار گرفتند. در ۶۲۸ق/۱۲۳۰–۱۲۳۱م که خوارزمشاه شدیداً تحت فشار مغولان بود، زمستان را در ناحیه اورمیه-اشنو گذراند. ماندن او در آنجا ممکن است توضیح دهنده ساخته شدن سهگنبد توسط او و حتی تدفین او در ارومیه باشد. تا اواخر قرن دهم هجری، ارومیه هنوز یک شهر عمدتاً کردنشین سنی مذهب بود.
بنا بر وقایعنامههای محلی، تیمور، ارومیه را به عنوان تیول به گرگین بیگ از ایل افشار داده بود. او در دژ توپراققلعه در یک چهارم فرسخی ارومیه مستقر شد. هرچند ظفرنامه از تیزک نامی به عنوان حاکم ارومیه یاد میکند که حقوقش در ۷۸۹ق/۱۳۰۷م توسط تیمور تفیذ شده بود. در سال ۸۰۲ ه.ق امیر تیمور طایفه اوصانلو افشار را به منظور سرکوب کردها و عشایر شورشی ارومیه روانه آن نموده و گرگین بیگ اوصانلو را به حکومت ارومیه منصوب نمود وی در قریه توپراق قلعه که اکنون دهکدهای در ربع فرسخی شمال قلعه ارومیه قرار دارد و در آن وقت حاکمنشین بوده نزول کرد بعد از وفات او الامه سلطان پسرش به جای پدرش نشست و به مدت ۳ سال شهر ارومیه از تحمیلات دیوانی معاف داشت و بعد از وی برادر کهترش یادگار سلطان اوصانلو افشار به جای برادر کهترش حکومت ارومیه را به دست گرفت نیکتین تعداد حکمران افشار اوصانلو را در این دوره ۶ نفر ذکر نمودهاست.

نبرد دمدم در تاریخنگاری صفوی جایگاهی برجسته دارد. شاه عباس اول حق موروثی امیرخان برای حکومت بر برادوست و ارومیه را به رسمیت شناخته بود؛ ولی بازسازی دیمدیم حرکتی در جهت استقلال بود که میتوانست قدرت صفویه را در شمال غرب به خطر بیندازد؛ در واقع، نه عثمانیان و نه صفویان کنترل مستحکمی بر کردستان، آذربایجان و ارمنستان نیافته بودند. بسیاری از کردها از جمله فرمانروایان مکری (غرب و جنوب دریاچه ارومیه) پیرامون امیرخان بسیج شده بودند. پس از یک محاصره شدید و طولانی به رهبری حاتم بیگ وزیر اعظم صفوی از نوامبر ۱۶۰۹ تا تابستان ۱۶۱۰ دمدم تسخیر شد و همه محافظان آن قتلعام شدند. شاه عباس دستور قتلعام در برادوست و مکری را داد، ایل ترک افشار را دوباره در منطقه ساکن کرد و بسیاری از قبایل کرد را به خراسان فرستاد. این دو امارت ماندند گرچه خیلی ضعیفتر شدند و امرای برادوست دو بار با صفویان در دمدم نبرد کردند. در سال ۱۷۲۹ میلادی، تهماسبقلی سپهسالار (نادرشاه) یوسف پاشا حاکم عثمانی ارومیه را در دمدم مغلوب کرد و دستور داد تا قلعه را ویران کنند. اگرچه بعدها او در مظان اتهام قرار گرفت. به نظر میرسد نوکیشی به تشیع در دوران صفویه، در میان مردم بومی ارومیه حالتی ایزوله داشتهاست؛ تا جایی که امروز کردها و تعدادی روستا هنوز بر مذهب تسنن هستند. نفوذ طریقت تسنن نقشبندی را میتوان از این امر که در سال ۱۰۴۹ق/۱۶۳۹م، سلطان مراد عثمانی، شیخ محمود ارموی را که ۳۰ تا ۴۰ هزار طرفدار دو آتشه داشت، در دیاربکر اعدام کرد فهمید. برای سال ۱۰۶۵ق/۱۶۵۵م ما گزارش پرجزئیات اولیای چلپی را داریم. شوربختانه سفرنامه اولیای چلپی بسیار درهم و برهم است. او برج و باروی شهر و دیوارهای گچمالی شده آن را توصیف میکند و میگوید که: «همچون قویی سفید» به نظر میآید. محیط شهر ۱۰ هزار گام، ارتفاع دیوارها ۷۰ ذراع و پهنایشان ۳۰ ذراع، پهنای جوی شهر ۸۰ ذراع و دور تا دورش ۱۵ هزار ذراع بوده. مشعلها در طول شب دیوارها را روشن میکردند. نیروی مستقر در پادگان آن شامل ۴ هزار نفر و ۳۱۰ اسلحه بود. خان ۱۵ هزار سرباز و ۲۰ هزار نوکر یا خدمتکار داشت. شهر ۶۰ محله، ۶ هزار خانه و ۸ مسجد جامع داشت؛ از آن جمله مسجد اوزون حسن آققویونلو که بنایش توسط پسرش یعقوب به پایان رسید. ۳۰۰ هزار روستایی نیز در ۱۵۰ روستای دشت ارومیه زندگی میکردند. اولیای چلپی شهر را «فوقالعاده باشکوه» توصیف میکند و فهرستی از مکانهای مقدس، مکتبها، مدارس، کافهها و نرخ قیمتها ارائه میدهد.
در سده ۱۸ میلادی که سرنوشت ارومیه به سرنوشت افشارهای مستقر در دشت ارومیه گره خورده بود، رئیسشان به عنوان بیگلربیگی نائل آمد. روئسای آنان بهطور مکرر با همسایگانشان میجنگیدند و حتی گاهی به شرق دریاچه ارومیه نیز لشکرکشی میکردند. عثمانیها طی نبرد ۱۷۲۴م کردهای حکاری را برای دفع افشارها —که آذوقه ارتش ایران را تأمین میکردند— به خدمت گرفتند. وقتی ترکها در سال ۱۷۲۵م به زمامداری این سرزمین رسیدند، حکومت موروثی طایفه قاسملو افشار را بر ارومیه -با عنوان خانات ارومیه- به رسمیت شناختند. نادر مراغه، مهاباد و دیمدم را در سال ۱۷۲۹م از ترکها بازپسگرفت ولی حکیم اوغلو پاشا علی و رستم پس از یک ماه مقاومت مذبوحانه در سال ۱۷۳۱ ارومیه را اشغال کردند. ارومیه به رئیس ایل بنیانشین حکاری واگذار شد. تنها پس از قرارداد ۱۷۳۶م بود که ترکها از آذربایجان بیرون رفتند.
پس از انقراض افشاریان در ۱۱۶۱ق/۱۷۴۸م، آزادخان یکی از فرماندهان ارتش نادر، فرزند یکی از روئسای افغان ابتدا به شهرزور رفته و از کشمکش میان افشاریان کمال استفاده را کرده و ارومیه را تصرف کرد. او ارومیه را با رضایت فتحعلی خان گرفت. ارومیه به پایتخت امیرنشین زودگذر آزاد تبدیل شد. نام کوه اوغان داغی در شمال ارومیه به نظر میآید که از اسم این حاکم افغان به یادگار ماندهاست.
محمدحسنخان قاجار در سال ۱۱۶۹ق/۱۷۵۵–۶م آزاد را در گیلان شکست داده و ارومیه را تصرف کرد. فتح علی خان افشار به محمد حسن خان پیوست. با مرگ او علی خان افشار دوباره به صحنه برگشت و از ارومیه، مراغه و تبریز را تصرف کرد. کریم خان زند ارومیه را در زمستان ۱۱۷۳ق/۱۱۷۳م محاصره کرد. ارومیه پس از محاصره چند ماهه گرفته شد. تا سال بعد آذربایجان جزئی از قلمرو کریم خان شد. پس از پایان سلسله زندیه، افشارهای ارومیه به همراه شقاقیهای سراب و دنبلیهای خوی، ائتلافی علیه قاجاریان تشکیل دادند ولی موفقیتی حاصل نکردند. فتحعلیشاه قاجار به محمد علی خان اجازه داد که تا هنگام مرگ بر حکومت ارومیه قرار داشته باشد. او با خواهر حسین قلی خان افشار ازدواج کرد. پسرانش نخستین حاکمان ارومیه بودند که از طرف حکومت مرکزی منصوب میشدند. سربازان روس طی جنگ ایران و روسیه، در سال ۱۸۲۸م ارومیه را چند ماه اشغال کردند. در نبود حاکم شهر -شاهزاده ملک میرزا قاسم- بیگلربیگی نجف قلی خان افشار بر ارومیه حکم میراند. شیخ عبیدالله از اهالی شمدینان در سال ۱۸۸۰م به آذربایجان حمله کرد. کردها ارومیه را محاصره کردند و تا مرز تسلیم شدن شهر پیش رفتند که خان ماکو سررسید و شهر را نجات داد.
پس از درماندگی روسیه به دلیل شکستهای پیدرپی در جبهه شرق دور، عثمانی در اوت ۱۹۰۶ منطقه ارومیه -به جز شهر ارومیه- را به بهانه اختلافات مرزی -چون که هیچگاه مرز ایران و عثمانی مشخص نبود- اشغال کرد. سربازان عثمانی با شروع جنگ بالکان به آنجا فراخوانده شدند. پس از درگیریهای تبریز، در دسامبر ۱۹۱۱م سربازان روس، ارومیه را اشغال کردند. در طی جنگ جهانی اول ارومیه چندین نوبت دست به دست گشت. پس از فروپاشی ارتش روسیه در سال ۱۹۱۷م، مسئولیت حقیقی اداره امور در شهر به دست شورای مسیحیان آشوری (موتاوا) سپرده شد. پس از یک سلسله رویدادهای پیدرپی غمانگیز و وقایع خونینی چون کشتار مسلمانان ارومیه به دست مسیحیان در ۲۲ فوریه ۱۹۱۸، ترور مطران مارشیمون به دست کردهای طرفدار سمکو در ۲۲ فوریه، رسیدن ۲۰ هزار ارمنی پناهجو از وان، جنگهای بین آشوریها و ترکها در نتیجه همهٔ جمعیت آشوریان در جلگه ارومیه جمع شدند. این جمعیت ۵۰ تا ۷۰ هزار نفری از آشوریان به سوی جنوب حرکت کردند تا تحتالحمایه بریتانیا قرار گیرند. این مهاجرت دستهجمعی به همراه زنان، کودکان و رمهها از طریق صائین قلعه و همدان، در میان نبرد با ترکها و کردها صورت گرفت. پناهجویان در بعقوبه -در نزدیکی شمال بغداد - اسکان یافتند. پس از رفتن آشوریان، سونتاگ، عالیجناب اسقف کاتولیک و اچ فلاومر، مبلغ باپتیست در اوت ۱۹۱۸م در ارومیه به قتل رسیدند. اسماعیل آقا معروف به سمکو شکاک در سال ۱۲۹۹ش به کمک ارشدالملک شهر ارومیه را گرفت. پس از رسیدن نیروی ارتش در سال ۱۳۰۱ش سمکو متوالی شد و مدتی بعد کار او پایان گرفت. پس از ویرانی و خالی از سکنه شدن شهر، آرامش بر ارومیه حکمفرما شد. رفته رفته حکومت مرکزی در تهران توانست قدرت حامیتی خود را در غرب دریاچه ارومیه بدست آورد.

اوضاع شهر ارومیه در دوره پهلوی رفته رفته بهبود یافت. رقابت سیاسی روسها و انگلیسیها مانع از ایجاد خطآهن در شمالغربی ایران طی جنگ جهانی اول شد. طی توافقی بین راشین دیسکانت و لوپن بانک، خطآهن جلفا-تبریز احداث شد. این خط یک شاخه ۳۰ مایلی نیز داشت که در سال ۱۹۱۶م به شهر ارومیه رسید. در دوره پهلوی نام شهر ارومیه به رضائیه تبدیل و پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹م دوباره به نام سابق بازگشت.
ارومیه با داشتن موقعیت ممتاز جغرافیایی در ۲۰ کیلومتری دریاچه ارومیه قرار دارد. ارتفاع ارومیه ۱۳۳۲ متر از آبهای آزاد است. ارومیه در دشت ارومیه واقع شدهاست که ارتفاعاتی چون کوه سیر، کوه قیزقلعه، کوه جهودها، کوه چهل مر شهیدان، کوه ماه، کوه علی پنجه سی و کوه علی ایمان آن را احاطه کردهاند. در واقع ارومیه بین دریاچه ارومیه و دیوارهٔ کوههای غرب استان واقع شدهاست.
شهر ارومیه روی مدار ۳۷ درجه و ۳۲ دقیقه در نیمکره شمالی از خط استوا قرار گرفتهاست. همچنین این شهر روی نصف النهار ۴۵ درجه و ۲ دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. آب و هوای ارومیه با متوسط درجه حرارت ۸/۹ درجه سانتیگراد در تابستان تقریباً گرم و در زمستان سرد است. دوره بارندگی از اواخر مهر و ابتدای آبان شروع شده و تا خرداد ادامه دارد. میانگین دوره بارش ۹۳ روزه در ارومیه ۳۶۰ میلیمتر و میانگین بارش بلندمدت ارومیه ۲۳۸/۲ میلیمتر است. روزهای یخبندان ارومیه در آبان ۱۹ روز، در آذر ۲۷ روز، در دی ۳۰ روز، در بهمن ۲۸ روز، در اسفند ۱۴ روز و در فروردین ۶ روز است. در مجموع ۱۲۰ روز از سال در ارومیه یخبندان است. میانگین سرعت باد در ارومیه ۱۰/۵ متر بر ثانیه است؛ که اردیبهشت و اسفند با ۱۶ متر بر ثانیه حداکثر سرعت باد و دی و بهمن با ۷ متر بر ثانیه حداقل سرعت باد را دارند.
استان آذربایجان غربی از استانهای زلزلهخیز ایران است. با این حال تاکنون زلزله شدیدی در ارومیه رخ ندادهاست. از زلزلههای اخیری که در ارومیه رخ دادهاند میتوان به زلزله سال ۱۳۰۰ق/۱۸۸۳م؛ زلزله ۴ ریشتری فروردین ۸۷ به مرکزیت سیلوانه، زلزله مرداد ۹۱ که دنباله زلزله اهر و ورزقان بود، این زلزله نسبتاً شدید در دو مرحله به فاصله ۱۰ دقیقه از هم رخ داد و زلزله ۴٫۶ ریشتری در مهرماه سال ۹۲ به مرکزیت سیلوانه اشاره کرد. آخرین زلزله ارومیه به مرکزیت سرو و به بزرگی ۴٫۲ ریشتر در شهریور سال ۱۳۹۴ رخ داد.
ترکهای ارومیه که اکثریت جمعیت این شهر را تشکیل میدهند به زبان ترکی آذربایجانی و لهجه ایرانی شمالغربی آن که مشابه لهجه مردم تبریز است، صحبت میکنند. کردهای ارومیه به لهجه کرمانجی از زبان کردی سخن میگویند. آشوریها به زبان سریانی یا آشوری سخن میگویند؛ که گونهای از آرامی شرقی است. ارمنیها نیز در میان خود به زبان ارمنی سخن میگویند.
ارومیه یک شهر چند قومیتی با ادیان و مذاهب گوناگون است. اکثریت مردم ارومیه را ترکهای آذربایجانی و نیز اقلیتی از کردها، مسیحیان (آشوری و ارمنی) تشکیل میدهند. این منطقه از دیرباز محل زندگی اقوام و ادیان مختلف بودهاست. اکثریت شهرستان ارومیه را ترکهای آذری و اقلیتی نیز از کردها و مسیحیان آشوری و ارمنی تشکیل یافتهاست. ترکها حدود ۹۰ درصد جمعیت شهر ارومیه و ۱۰ درصد را نیز بقیه اقوام تشکیل میدهند. لرد کرزن دربارهٔ شهر ارومیه مینویسد: «این شهر که در ارتفاع ۴۴۰۰ پا از سطح دریاست بین ۳۰۰۰۰ و ۴۰۰۰۰ نفر سکنه دارد که بیشتر آنها طایفهٔ ترک افشار هستند، ولی مقدار زیادی هم خانوادههای نسطوری و کلیمی و ارمنی در آنجاست.» طبق یک مطالعه از ترکیب قومی خانوارهای نمونه و مورد بررسی در سطح شهر ارومیه که حدود سال ۱۳۷۹ انجام گرفت نشان میدهد که ترکزبانان ۸۵٫۷٪ درصد خانوارهای نمونه را به خود اختصاص داده و کردزبانها حدود ۱۰٫۵٪ بودهاند. در این آمارگیری نمونهای درصد آشوریها، فارسزبانها و ارمنیها در شهر ارومیه به ترتیب ۱٫۷، ۱٫۶ و ۰٫۵ بود.
بیشینهٔ ترکهای ارومیه شیعهمذهب هستند اما در عین حال تعداد زیادی ترکهای سنیمذهب حنفی و شافعی نیز در آن زندگی میکنند. مذهب اکثریت کردهای ارومیه نیز سنی است. همچنین اقلیتی از مردمان آشوری و ارمنی در این شهر زندگی میکنند. در سال ۱۹۰۰ میلادی حدود نیمی از جمعیت شهر ارومیه مسیحی اعم از آشوریان و ارامنه بودند اما بسیاری از آنها در میان درگیریهای روسیه و عثمانی در سال ۱۹۱۸ شهر را ترک کردند. پس از عقبنشین روسها از این منطقه بیشتر مسیحیان باقیمانده در شهر ارومیه قتلعام شدند. در زمان رضاشاه پهلوی آشوریان ایران دعوت به بازگشت به این شهر شدند و چندین هزار نفر از آنها به این شهر بازگشتند.

بنا به روایتی نیز جوانمردی (از فرقههای تصوّف) را اولین دفعه اخی ترک ارومیهای، پدر جدّ حسامالدین چلبی، مرید مولانا، در آناتولی منتشر ساخت. از گذشته ارومیه با قرارگیری بر سر چهارراه قفقاز ،میانرودان ،آسیای صغیر و شرق دریاچه ارومیه از اوضاع بازرگانی نیکویی برخوردار بودهاست. در واقع ارومیه با قرارگیری بر سر راههای تجارتی به عنوان گمرکی برای صادرات و واردات کالا از ایران به دیگر نقاط و بالعکس بودهاست. همچنین ارومیه محلی برای خرید و فروش محصولات کشاورزی و عشایری مردم اطراف این شهر بودهاست.
در سرشماری سال ۱۳۹۰، جمعیت ارومیه ۶۶۷٬۴۹۹ نفر بود. از این تعداد ۳۳۴٬۱۳۴ نفر مرد و ۳۳۳٬۳۶۳ نفر زن بود. این تعداد در قالب ۱۹۷۷۴۹ خانوار بودند. ارومیه دهمین شهر پرجمعیت ایران و دومین شهر شمال غربی ایران بعد از تبریز است. ارومیه جزو شهرهای پرتراکم در استان آذربایجان غربی است.
دارالنشاط ، پاریس ایران ، شهر آب ، شهر ادیان، مذاهب و اقوام از القاب ارومیه است. ترکهای آذربایجانی اعیاد و مراسمهایی چون نوروز، عید قربان و … را مانند دیگر اقوام ایرانی با تفاوتهایی ناچیز برگزار میکنند. موسیقی آشیقی یکی از شاخصههای مردم ترکزبان جهان است که در ایران دارای مکتبهای متفاوتی است در این میان مکتب عاشیقی ارومیه بنا به نظر کارشناسان و استادان این هنر در سراسر جهان اصیلترین و قدیمیترین مکتب عاشیقی است که تا به امروز اصالت خود را حفظ کردهاست. همچنین موسیقی عاشیقی دارای سبک متفاوت و منحصربهفردی است این هنر و فرهنگ آذربایجان پس از تلاشها و رقابت استانهای عاشیقی خیز به نام استان آذربایجان غربی و شهر ارومیه در فهرست به شماره ۱۶۵ در میراث میراث فرهنگی ناملموس کشور ثبت ملی شد. عاشیقها از دوران قبل از اسلام در بین مردمان ترکتبار وجود داشتهاند. در سالهای قبل از انقلاب اسلامی، عاشیقها اغلب در قهوهخانههای آذربایجانهای شرقی و غربی اجرا میداشتند. تبریز مرکز شرقی عاشیقها و ارومیه مرکز غربی آنها بود. در ارومیه بر خلاف تبریز عاشیقها همواره به صورت تکی اجرا میکردند. آشوریها و ارمنیها نیز اعیاد و مراسمهای مختص به خود را دارند که بیشتر کلیسا برگزار میکنند. آشوریها نخستین قومی بودند که مسیحی شدند. پس از آن یکی از حواریون تمام آنان را در دریاچه ارومیه غسل تعمید داد. پس از آن همه ساله آشوریان این روز را جشن میگیرند. جشن روز مادر نیز همه سال در نخستین جمعه سال نو میلادی، به یادبود مریم مقدس برگزار میشود. نوسردیل یا آبپاشان یکی از جمله دیگر اعیاد آشوریان است. در این روز که حتی بین غیرآشوریان ارومیه نیز شناخته شدهاست آشوریان به روی یکدیگر آب میپاشند. کردها نیز مراسمها و اعیاد مختص به خود را دارند که مانند دیگر مناطق کردنشین اهل سنت ایران است. شهردار ارومیه در سال ۱۳۸۹ عنوان کرد: «ارومیه با بهرهمندی از اقوام و پیروان ادیان و مذاهب مختلف میتواند خود را به عنوان پایتخت فرهنگی آذربایجان مطرح کند.»
قدمت سینما در ارومیه به دهه ۴۰ خورشیدی میرسد. هماکنون ارومیه دارای ۵ سینما است که از آنها تنها ۳ سالن به صورت نیمه فعال به کار خود ادامه میدهند. سینما آزادی با نام قبلی سینما تخت جمشید که در سال ۱۳۴۰ خورشیدی تأسیس شده، سینما ایران و سینما انقلاب که در سال ۱۳۴۴ تأسیس شدند تنها سینماهای حال حاضر در ارومیهاند. همین اندک سینماها نیز به دلایل گوناگونی چون عدم رسیدگی، بحران مخاطب در سینمای ایران و … به صورت نیمه فعال هستند؛ بهطوریکه تنها در ایام اکران فیلمهای پرفروش دایرند و گاهی به محل اجرای کنسرت تبدیل میشوند.[۹۳] قرار بر این است که سینماهای فرسوده ارومیه دوباره احیا و مرمت شوند؛ مانند سینما تربیت ارومیه که متعلق سازمان هلال احمر ایران است.
اداره امور شهرداری در ابتدا در اختیار بلدیه رضائیه بود. در دوره پهلوی بلدیه به شهرداری تبدیل شد. شهرداری رضائیه سابق که در دوره جمهوری اسلامی به ارومیه تغییر نام یافت ابتدا محل مشخصی نداشت؛ تا اینکه در ابتدای دوره پهلوی اول ساختمانی را به آن اختصاص دادند تا مشترکاً با استانداری آذربایجان غربی از آن استفاده کند. پس از سفر رضاشاه به ارومیه و احداث ساختمان شهرداری در اطراف میدان ایالت، شهرداری ارومیه در سال ۱۳۰۷ خورشیدی به عنوان ۲۲امین شهرداری در ایران بهطور رسمی کار خود را آغاز کرد. کنسولگری ترکیه در ارومیه یک مکان دیپلماتیک و سیاسی در شهر ارومیه که زیر نظر سفارت ترکیه در تهران به فعالیت میپردازد. مهمت بولوت سرکنسول کنونی این کنسولگری در ارومیه است.
ارومیه به دلیل ترافیکهای فراوان، بالا رفتن میزان دیاکسیدکربن، بیتوجهی به رعایت ایجاد واحدهای تولیدی و صنعتی و جانمایی آنها یکی از آلودهترین شهرهای کشور است. از دیگر شاخصهای آلودهکننده غیرانسانی در ارومیه ورود ریزگردها از کشور عراق و پدیده وارونگی هوا است که در ۹۰ روز سال رخ میدهد. از مواردی که در آینده برای ارومیه خطرساز میشود خشک شدن دریاچه ارومیه و طوفانهای نمک آن است. کمربند سبز در اطراف ارومیه یکی از راهحلهای آلودگی هوا در ارومیه است.
ارومیه با داشتن ۸۰ خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر که از تهران با رقم ۶۲ خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر نیز بیشتر است دومین شهر پرترافیک ایران بعد از تهران است. روزانه بیش از ۲۵۰ هزار خودرو در سطح شهر تردد میکنند که خیابانها و معابر سطح شهر جوابگوی این تعداد خودرو نیستند. بیشتر این ترافیک در مرکز شهر و به خصوص در خیابانهای امام، باکری، کاشانی، مدنی، منتظری، مطهری، طالقانی ایجاد میشود. بیشتر این ترافیک به دلیل ورود خودروهای تکسرنشین به مرکز شهر ایجاد میشود. توقفهای دوبله نیز این ترافیک را تشدید میکند. از دیگر مسائلی که این ترافیک را بیشتر نمایان میکند وجود مراکز اداری، تجاری، درمانی و… در مرکز شهر است. از جمله راهکارهای شهرداری برای رفع این معضل ایجاد طرح ترافیک و زوج و فرد در داخل محدوده مرکزی شهر در برخی خیابانها ، ایجاد فرهنگ پیادرو در شهروندان ، ایجاد کمربندی به دور شهر برای خروج سفرهای درونشهری به خارج از شهر ، توزیع متوازن امکانات ، تقویت سیستم حمل و نقل عمومی از جمله بی آر تی ، طرحهای توسعهای از قبیل انتقال پادگان ۶۴ ارومیه به خارج از شهر و امتداد خیابانهای اطراف آن ، توزیع مدارس و آموزشگاه در نقاط مختلف شهر ، احداث پروژههای روگذر و ایجاد تقاطعهای غیر همسطح است.
حاشیهنشینی یکی از چالشهای ارومیه است که از آن با نامهایی چون اسلامآباد یا زورآباد یاد میشود. بهطوریکه ۲۵ هزار نفر تاکنون طبق برنامه پنجم توسعه در حاشیه ارومیه ساماندهی شدند. تنها در ۷ ماهه منتهی به دی ۱۳۹۲ با افزایش ساخت و سازهای حاشیه شهر ۷۵۰ هکتار به محدوده شهر اضافه شدهاست. مناطق اسلامآباد، حسینآباد، حاجی پیرلو، علیآباد، وکیل آباد، کوی لاله سالار، قرهباغ و روستاهای الواج و دیگاله از مناطق حاشیهای ارومیه را تشکیل میدهند. حاشیه نشینان جمعیت ۱۵۰ هزار نفری را در شمال غرب شهر تشکیل میدهند. حاشیه نشینی معضلاتی چون افزایش جرایم در این محلات و تخریب زمینهای کشاورزی را نیز به همراه دارد. مهاجرت به ارومیه روندی رو به رشد دارد.
بافت شهر ارومیه از نظر قدمت به ۳ قسمت تقسیم میشود. هسته اولیه شهر که قدیمیترین قسمت شهر است؛ در محدوده بازار قدیمی شهر قرار دارد. با آنکه شهر قدمتی چند هزار ساله دارد ولی از قدمت قدیمیترین محلات آن بیش از یک صد سال نمیگذرد. همزمان با مرکز استان شدن ارومیه، خیابانهای باکری، خیام، عسکرآباد و … از دل این منطقه عبور عبور کرده، محل استقرار مراکز اداری شد. بافت میانی شهر نتیجه عدم کشش جمعیتی بافت مرکزی و ایجاد خیابانها و کوچهها به دور هسته مرکزی شهر است. این قسمت از شهر بیشتر حاصل ساخت و سازهای دهه ۳۰ تا ۵۰ خورشیدی است. معماری این قسمت از شهر مشابه هسته مرکزی ولی با مصالح مدرن است. نشانههای خیابانبندی و کوچههای پهنتر -از قسمت میانی- از ویژگیهای بافت میانی است. بافت سوم شهر نیز که به دور بافت سوم ایجاد شده عمدتاً در سالهای پس از انقلاب و بیشتر در نتیجه مهاجرت به شهر ارومیه است. این بافت در نتیجه تبدیل اراضی کشاورزی در شمالغرب و جنوب شهر به مناطق مسکونی ایجاد شدهاست.
هماکنون ارومیه دارای ۴ منطقه شهرداری است. ولی افزایش مناطق شهرداری ارومیه به دلیل افزایش وسعت شهر در دستور کار شهرداری قرار دارد. تعداد ۷۰ پارک در مساحتی بالغ بر ۶۵۰ هکتار در شهر ارومیه وجود دارد. هماکنون سرانه فضای سبز برای هر نفر ۸ و نیم متر مربع است که قرار است تا ۴ سال آینده به ۱۲ متر مربع افزایش یابد.

شهر ارومیه دارای فرودگاه فعال بینالمللی است. پروازهای داخلی فرودگاه ارومیه به تهران و مشهد و پرواز خارجی به ترکیه، عربستان و امارات دایر است. شرکتهای هواپیمایی آسمان، ایران ایر و آتا جابهجایی مسافران فرودگاه ارومیه را به عهده دارند. پروژه ساخت خط آهن مراغه، میاندوآب، مهاباد، نقده، ارومیه به طول ۱۸۴ کیلومتر که از سال ۱۳۸۰ شروع شده قرار بود نهایتاً تا خرداد ۱۳۹۲ به پایان برسد ولی اینطور نشد. با این طرح ارومیه به شبکه راهآهن سراسری متصل میشود. پایانه شبانهروزی شهید کاملی ارومیه با جابهجایی روزانه ۱۷ هزار نفر جابهجایی مسافرین از دیگر شهرها به ارومیه و بالعکس را انجام میدهد. به دلیل عدم کارشناسی برای ساخت این ترمینال، ترمینال ۱۸ هکتاری در جاده سرو قرار است ساخته و جایگزین این ترمینال بشود. به منظور کاهش ترافیک و روانسازی رفتوآمد در معابر عمومی ارومیه شهرداری ارومیه به ایجاد سامانه اتوبوس تندرو در ارومیه مبادرت ورزید. کلنگ این پروژه در تیر ماه ۱۳۹۲ زده شد. این سامانه در ارومیه شامل ۲ خط اتوبوس است. خط ۱ به طول ۱۳ کیلومتر و دارای ۱۴ ایستگاه از شهرک ایثار تا میدان خاتمالانبیا، مناطق ۲ و ۳ شهرداری را به یکدیگر متصل میکند. این خط ۵۴٪ از جمعیت ارومیه را پوشش میدهد. خط ۲ نیز از شهرک بهداری تا میدان شهدا کشیده شدهاست. شهر ارومیه داردای بیش از ۷ هزار دستگاه تاکسی است؛ که این تعداد ۳۵ درصد از سهم حمل و نقل درونشهری را در ارومیه به عهده دارند. از این تعداد یک هزار و ۲۷۶ تاکسی پلاک قرمز فعال و ۲ هزار و ۴۲ دستگاه تاکسی پلاک سفید و مربوط به آژانسها هستند.
همانطور که آبادان را با فوتبال و مازندران را با کشتی میشناسند، ارومیه با والیبال شناخته میشود. تاریخ ورود والیبال به ارومیه به ورود مبلغان مذهبی به ارومیه برمیگردد. مردم شهر که از سال ۱۲۹۵ با بازی مبلغان امریکایی در حیاط سفارت آمریکا با این ورزش آشنا شده بودند ورزشهای سنتی را رها نموده و به والیبال روی آوردند. ارومیه از دهه ۴۰ در والیبال وارد تیمداری شد. هماکنون از ارومیه با عنوانی چون قطب والیبال ایران یا پایتخت والیبال آسیا یاد میکنند. همچنین مسابقات جام کنفدراسیون والیبال آسیا ۲۰۱۰ در استادیوم شش هزارنفری غدیر ارومیه برگزار شد.
نخستین بیمارستان، به شیوه نوین، در ارومیه توسط جوزف کاکرن از اعضای میسیون آمریکایی در سال ۱۳۰۰ تأسیس شد. در این بیمارستان علاوه بر خدمات پزشکی، آموزش نیز داده میشد. پس از آن در سال ۱۳۰۴ میسیون خواهران نیکوکار یک درمانگاه در ارومیه ایجاد کرد. چندی بعد جمعیت شیر و خورشید سرخ (حلال احمر فعلی) ارومیه با ابتکار علی اکبر درخشانی پس از تهیه مقدمات و روشن نمودن اذهان اهالی، با سرمایه اولیه چهار ریال که از سوی آیتالله مجتهد عرب باغی پرداخت شد و با کمکهای گسترده مردم، تشکیل شد که در مدت کوتاهی دارای مریضخانه و پستهای سحّی و نیز حمامهایی در شهر و چند قریه اطراف شد. این اولین مریضخانه ایرانی در منطقه بود. تا قبل از آن تنها مریضخانه متعلق به میسیون مذهبی آمریکاییها بود، که وظیفه اصلی خود را در تبلیغات دینی میدیدند. تأسیس مریضخانه ایرانی تأثیر بسیار خوبی روی مردم داشت و باعث شد آنها اعانات خود را به جمعیت مذکور چندین برابر کنند. بیمارستان شوروی نیز در سال ۱۳۲۲ شعبهای در ارومیه تأسیس کرد.
در سال ۱۳۸۷ خورشیدی تعداد تختهای بیمارستانی موجود شهر ارمیه ۱٬۶۱۲ تخت بودهاست که شامل ۹۶۶ تخت در بیمارستانهای دولتی، ۳۸۴ تخت در بیمارستان تحت پوشش تأمین اجتماعی و ۲۶۲ تخت در بیمارستانهای بخش خصوصی است. شهر ارومیه یکی از سه مرکز پیوند مغز استخوان در ایران و تنها مرکز پیوند مغز و استخوان در شمالغرب ایران است. همچنین در سال ۱۳۸۷ در ارمیه تعداد ۵۷ آزمایشگاه، ۹۸ داروخانه، ۲۶ مرکز پرتونگاری و ۱۵ مرکز توانبخشی وجود داشتهاست.
بیمارستان شهید عارفیان (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، بیمارستان رازی (دانشگاهی)، بیمارستان دکتر صولتی (خصوصی)، بیمارستان شفا (خصوصی)، بیمارستان شهید مطهری (دانشگاهی)، بیمارستان ۵۲۳ ارتش (ارتش جمهوری اسلامی ایران)، مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (دانشگاهی)، بیمارستان آذربایجان (خصوصی)، بیمارستان آیتالله طالقانی (دانشگاهی)، بیمارستان شهید دکتر قلیپور (دانشگاهی)، بیمارستان سیدالشهدا (دانشگاهی)، و بیمارستان امام رضا (تأمین اجتماعی) از جمله مراکز درمانی شهر ارومیه هستند.
شبکه استانی آذربایجان غربی در ارومیه به عنوان اولین شبکه محلی در ایران کار خود را از سال ۱۳۴۷ آغاز کرد. این شبکه در ابتدا با ۳ ساعت در روز کار خود را آغاز و تا سال ۱۳۵۱، به میانگین ۷ ساعت برنامه در روز رسید. با ایجاد ایستگاههای تقویت امواج در میاندوآب و سرو به جز خود استان قسمتی از ترکیه و استان آذربایجان شرقی نیز قادر به دریافت امواج این شبکه شدند.
اولین نشریه محلی ایران در شهر ارومیه به چاپ رسید. این نشریه آشوری زبان با نام زاهر یرادی باهرا که در زبان آشوری به معنای اشعه روشنای است در سال ۱۲۶۵ قمری برابر ۱۸۴۹ میلادی توسط جاستین پرکینز آمریکایی منتشر شد. این نشریه دومین نشریه بعد کاغذ اخبار در ایران است. در سالهای ۱۳۲۵ قمری (۱۹۰۷ میلادی) تا پایان دوره مشروطه نزدیک به ۱۰۰ نشریه در ارومیه منتشر میشد دوره مشروطیت نشریه فریاد به مدیر مسئولی میرزا حبیب آقازاده و سردبیری محمود غنیزاده در ارومیه به دو زبان ترکی و فارسی و به طرفداری از ترقی ملت و استقلال دولت بهطور مشروطیت میپرداخت. اکراد ساکن آذربایجان غربی در این دوره نشریاتی منتشر کردهاند که از مهمترین آنان نشریه کردستان به صاحب امتیازی عبدالرزاق کک بدرخان و مدیر مسئولی اسماعیل سیمیتقو است که به دو زبانهای کردی و ترکی منتشر میشد. به علت جو پلیس و خفقان در دوران پهلوی تنها چهار نشریه در ارومیه منتشر میشدند. پس از انقلاب ایران نشریاتی شروع به کار کردند که در حال حاضر تنها دو عدد از آنها به کارشان ادامه میدهند. اولین روزنامه ارومیه در سال ۱۳۹۰ با نام آراز آذربایجان شروع به کار کرد.
ارومیه دارای بناهای تاریخی متعددی است. ار آنجمله میتوان به عمارت شهربانی ارومیه، عمارت سه گنبد، موزه ارومیه، یخچال ۹ پله، پل باراندوز، کاروانسرای ارومیه، بازار قدیم ارومیه، گرمابه آخوند، ساختمان جهاد دانشگاهی ، ساختمان شهرداری ارومیه و … اشاره کرد. ارومیه دارای مساجد قدیمی فراوانی است. مسجد جامع ارومیه که گمان بر این است که بر روی ویرانههای یک آتشکده در قرن هفتم هجری قمری ساخته شدهاست. مسجد سردار، مسجد مناره و مسجد سیدالشهدا از دیگر مساجد تاریخی ارومیه هستند. بیشتر کلیساهای ارومیه متعلق به آشوریان است هرچند کلیساهای متعلق به ارامنه نیز در ارومیه وجود دارد. از مهمترین کلیساهای ارومیه میتوان به کلیسای ننه مریم، کلیسای ماریوخنه و کلیسای حضرت مریم اشاره کرد. خانههای تاریخی ارومیه که نهایتاً قدمتشان به دوره قاجار میرسد یکی از جاذبههای گردشکری ارومیه محسوب میشوند. خانههای جنرال، خانه انصاری و خانه اتحادیه از آن جملهاند. خانه دیزج سیاوش در سال ۱۳۸۷ ثبت ملی شد. شهر ارومیه در گذشته به دلیل موقعیت استراتژیک و ایجاد امنیت هشت دروازه در بیرون شهر داشتهاست که محل استقرار نیروهای نظامی بودهاند. دروازهٔ بالو یا سلماس، دروازهٔ توپراق قلعه، دروازهٔ سویوق بولاق یا هازاران یا گازوران، دروازهٔ بازار باش، دروازهٔ ارک، دروازهٔ یوردشاه ودروازهٔ نوگچریانو گذر نام این هشت دروازه است.
از غذاهای سنتی ارومیه میتوان به دلمهٔ برگ مو، کوفته، یتیمچه و آشهای کشک (قاتیخ) ،عیران و اماج اشاره کرد. نقل مهمترین سوغات ارومیه است که در انواع بیدمشکی، گردویی، زعفرانی، پستهای و بادامی عرضه میشود. با این حال نقل بیدمشک معروفترین نوع نقل در ارومیه است. این نوع نقل با عرق بیدمشک که محصول خود ارومیه است تهیه میشود. از دیگر عرقیات ارومیه بادرنجبو است که در تهیه شربت از آن استفاده میشود. حلوای گردو و حلوای هویچ از دیگر سوغاتیهای ارومیه است. صنایع دستی چوبی و ریزهکاری و نازککاری چوب از سوغاتیهای ارومیه است.
جاذبه های ارومیه
کلیسای ننه مریم: کلیسای ننه مریم یکی از جذابترین جاهای دیدنی ارومیه است و در خیابان قدس قرار دارد. «شرق آشور»، نام امروزی این میراث تاریخی است که در گذشته از آن به نامهای دیگری همچون «کلیسای حضرت مریم» و «کلیسای مارت مریم» نیز یاد میشد. اعتقاد برخی از باستانشناسان و محققان بر این است که کلیسا از کهنترین کلیساهای جهان بوده است؛ بهگونهای که آن را پس از کلیسای «بیتلحم» در فلسطین، دومین کلیسای قدیمی جهان دانستهاند. البته روایت دیگری نیز این مکان مذهبی را نخستین کلیسای مشرقزمین، معرفی کرده است. قدمت نمای فعلی این بنای مذهبی که به یقین میتوان آن را از آثار بینظیر تاریخی «آشوریان»، معرفی کرد، با توجه به اظهارات باستانشناسان به دوران حکومت ساسانیان بازمیگردد؛ این در حالی است که نویسندگان آشوری و مسیحی معتقدند که این کلیسا در بدو ساخت به عنوان آتشکده مورد استفاده قرار گرفته است و روزگاری از معروفترین معبدهای زرتشتیان محسوب میشد. اما زمانیکه زرتشتیان دین مسیح را پذیرفتند، این بنای مذهبی تغییر کاربری داده و آن را به کلیسا تبدیل کردند. در این مورد روایتی جالب وجود دارد که دانستن آن خالی از لطف نیست. طبق این روایت، در زمان تولد مسیح، سه تن از موبدان زرتشتی در این آتشکدهی کهن در حال انجام فرایض دینی خود بودهاند که ناگهان متوجه حرکت ستارهای بسیار نورانی شده که به سمت شرق و «اورشلیم»، در حرکت است. آنها این اتفاق را به نشانهی تولد نوزادی که نجات دهندهی ایشان خواهد بود، دانسته و از این رو عازم اورشلیم میشوند. طبق بیانات مورخان مسیحی این سه موبد از اورشلیم به شهر ارومیه امروزی سفر کرده و آتشکده را به کلیسا تبدیل میکنند. از آن پس به پیروی از دین مسیح میپردازند و تا زمان مرگ در این مکان باقی میمانند. گفته میشود که این سه تن در کنار کلیسا دفن شدهاند. جالب است بدانید که این روایت روی سنگ قبر موبد کلیسا حک شده است که تا جنگ جهانی اول در خود توسط قوای روسیه به داخل کلیسا منتقل شد و در همان مکان نگهداری میشد؛ اما امروزه این سنگ قبر در موزه کیف قرار دارد.

مسجد جامع ارومیه: مسجد جامع ارومیه در مجاورت بازار ارومیه قرار دارد و متعلق به سده هفتم هجری قمری و دورهی ایلخانان است. موقعیت این مسجد در بازار بهگونهای است که از سه طرف به معابر عمومی متصل میشود. شبستان مسجد قدیمیترین بخش آن به حساب میآید و با قدمتی که به دوره سلجوقی بازمیگردد، طبق نظر کارشناسان، هسته اولیه شکلگیری مسجد بوده است. محراب این مسجد نیز از نظر گچبری یکی از زیباترین آثار هنر معماری دوران مغول به شمار میرود که از تزیینات آن میتوان به نقوش هندسی زیبا، کتیبهای به خط کوفی، طاقنماها و تاج اشاره کرد. این اثر در ردیف جاهای دیدنی ارومیه قرار دارد و در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۱۴، با شماره ثبت ۲۴۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

ساختمان شهرداری ارومیه: وقتی سخن از آثار تاریخی شهر ارومیه باشد، بعید است در این میان به یکی از زیباترین بناها و جاهای دیدنی ارومیه، یعنی «ساختمان شهرداری ارومیه» اشاره نشود. بنایی که با بیش از ۹۰ سال قدمت، همچون افراد کهنسال حوادث تاریخی زیادی را در این شهر تجربه کرده است. در ادامه، به گوشههایی از تاریخ این بنا خواهیم پرداخت. هنگامی که وارد میدان انقلاب ارومیه می شوید، سه بنای مهم قدیمی شامل شهرداری، شهربانی، ستاد لشگر ۶۴ و همچنین ساختمان جدیدتر دادگستری نظر شما را جلب میکنند که هر عکاس صاحب ذوقی دوست دارد آن ها را در قاب دوربین خودش به تصویر بکشد. در این میان، ساختمان قدیمی شهرداری ارومیه نیز همچون نگینی در این قاب میدرخشد. بنای شهرداری ارومیه به دستور رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۰۷ ساخته شد.

سه گنبد: سهگنبد از جاهای دیدنی ارومیه محسوب میشود و در جنوب شرقی شهر ارومیه قرار دارد. این بنا آرامگاه بوده و در سال ۵۸۰ قمری در جنوب شرقی ارومیه ساخته شد. مقبره یا برج آجری سه گنبد متعلق به قرن ششم هجری بوده و در مدخل بنا سه کتیبه به خط کوفی باقی مانده است. برخی از مورخین عقیده دارند که این بنا به جای آتشکدهای از دوره ساسانی احداث شده است، ولی هیچگونه سند معتبری مبنی بر صحت ادعای خود ندارند. از این رو شاید بتوان مقبره یا برج آجری سه گنبد را متعلق به قرن ششم هجری دانست. طبق این کتیبه، این بنا به دستور یکی از امرای سلجوقی به نام شیث قاطه المظفری ساخته شده است. از نظر معماری این بنا با مقبرههای قرن ششم هجری قمری بخصوص مراغه و سایر مقبرههای دوره سلجوقی شباهت فراوانی دارد. بنای سه گنبد ارومیه تا قرن نوزدهم به این اثر توجهی نشده بود و برای اولین بار در سال ۱۸۵۲ میلادی از طرف نخانیکوف به دنیای هنر شناسانده شد.

بازار ارومیه: بازار ارومیه همانند دیگر بازارهای سنتی ایران در مجموعه بافت قدیمی شهر قرار گرفته است. این بازار که بر اساس نیازهای اجتماعی و اقتصادی مردم ارومیه در عصر خود شکل گرفته، دارای معماری خاصی است که با اندک تفاوتهایی که بر گرفته از فرهنگ هر گوشه از ایران است، تقریبا در تمامی بازارهای سنتی ایران وجود دارد. بازارها زبان گویای فرهنگ شهرهای مختلف ایران هستند، بازار ارومیه نیز از این خصوصیت به دور نیست. این بازار که آن را حاصل ذوق هنری و معماری ایرانی-آذری دانستهاند، یکی از شناختهشدهترین جاهای دیدنی ارومیه محسوب میشود و همواره یکی از مقاصد گردشگران داخلی و خارجی در ایران بوده است. نگاهی به معماری و کارکرد مجموعه بازار ارومیه در این شهر نشاندهنده موقعیت خاص این مکان در دوره رونق بازار بوده است. پر واضح است که در زمان شکلگیری این بازار، روستاهای اطراف شهر ارومیه برای عرضه و تقاضای محصولات مورد نظر خود به این مکان مراجعه میکردهاند. وجود مسجد و حمام در کنار بازار تاریخی ارومیه نشاندهنده فعال و زنده بودن این بخش از شهر به عنوان مرکز اصلی شهر برای فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی و دیگر کارکردهایی که بازارهای سنتی ایران در عصر خود داشتهاند، بوده است. عمده واردات در زمانهای گذشته نفت بود که با شتر از قفقاز به بازار تجاری خوی و از آنجا به بازار ارومیه و تبریز انتقال داده میشد.

کلیسای مارسرگیز: کلیسای مارسرگیز که با نام کلیسای سیر نیز شناخته میشود، در ۱۲ کیلومتری ارومیه، در دامنهی کوه سیر قرار دارد. این کلیسای از نظر مذهبی، بسیار ارزشمند است و عموم مسیحیان، اعم از آشوری و ارامنه، آن را به عنوان زیارتگاه میشناسند. همچنین کلیسای مارسرگیز یکی از آثار سنگی استان آذربایجان غربی است که تمام دیوارها و سقف آن را با سنگهای نامنظم، به شکل ماهرانهای و کاملا مستحکم ساختهاند. با توجه به سبک معماری این بنا و کتب مورخان آشوری، قدمت کلیسای مارسرگیز به قبل از اسلام میرسد. گفته میشود زمانی که خسروپرویز بر رومیان پیروز شد، همسرش شیرین که مسیحی بود، دستور ساخت این کلیسا را صادر کرد. این اثر امروزه از دیدنی های ارومیه محسوب میشود و در تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۵۴، با شماره ثبت ۱۱۲۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

یخچال دوقوز پله (خانه آبگینه ارومیه): یخچال دوقوز پله که با نامهای یخچال نه پله، یخچال دوغوز پله و یخچال دوققوز پله نیز شناخته میشود، در خیابان عسگرخان ارومیه و در محلهای با همین نام قرار دارد. با قدمتی که به دوران قاجار بازمیگردد، از این یخچال برای نگهداری و تامین یخ مورد نیاز شهر در تابستان استفاده میشد. همچنین مردم برای انجام بعضی از مراسمها مانند چهارشنبه سوری به دور حوضچهای که در نزدیکی یخچال است، جمع میشدند. این بنا که بعد از پیشرفت شهر ارومیه و صنعتی شدن آن، بلااستفاده ماند، در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۷۸۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و امروزه از جمله مکان های دیدنی ارومیه است. از این یخچال بهعنوان نمایشگاه، با نام خانه آبگینه استفاده میشود که در آن میتوان با روشهای شیشهگری به حرارت مستقیم، نقاشی روی شیشه، معرق شیشه و سفالگری آشنا شد.

خانه انصاری: خانه انصاری از خانههای قدیمی زیبا و جاهای دیدنی ارومیه است که قدمت آن به دوران قاجار برمیگردد. این خانه در میدان امام حسین (معروف به میدان گول اوسته)، امتداد خیابان مدنی ۲، کوچه انصاری قرار دارد. خانه انصاری به بابک جعفری متعلق بود که بعدها دختر ایشان (بدرالملوک)، همسر سیفاللهخان انصاری این بنا را به ارث برد که علت نامگذاری این خانه به «انصاری» نیز به همین علت است. از شکل بنا و کتیبههای موجود در کاشیهای تزیینی خانه میتوان نتیجه گرفت که این خانه بین سالهای ۱۳۳۰ و ۱۳۳۴ ساخته شده است. این خانه در سال ۱۳۸۳ مورد مرمت قرار گرفته و اکنون در دست آموزش و پرورش ناحیه ۲ ارومیه قرار دارد و بازدید از آن برای همه آزاد است.خانه انصاری ارومیه دارای آجرهای لعاب دار فیروزهای و کاشیهای هفت رنگ است که بر زیبایی این بنا افزوده است. سنگ و آجر، خشت و چینه، سقف پوشش چوبی و اندود گچ و تخته پوش از مصالحی هستند که در ساخت این خانه تاریخی مورد استفاده قرار گرفتهاند، همچنین پشت بام خانه را با کمی کاه و گل، عایقکاری کردهاند. بنا دارای دو طبقه است که به شکل چهارگوش و رو به شمال ساخته شده و در وسط حیاط و باغ بزرگ قرار دارد. ورودیهای ساختمان در جبهه شمال شرقی و شمال غربی قرار دارد که به وسیله راهپلههای دو طرفه سنگی و طاقهای هلالی آجری ساخته شده است. از طریق این ورودیها میتوان به طبقه همکف و طبقه اول و اتاقهای دوضلع شرقی و غربی، حیاط، باغ و واحد ساختمانی دیگری که در جناح غربی این ساختمان قرار دارد، راه پیدا کرد.

غار تمتمه: غار تمتمه که با نام غار تمتمان نیز شناخته میشود، در کوهی به همین نام، در ۱۸ کیلومتری جنوب غربی شهر ارومیه قرار دارد و از مقاصد گردشگری و مکان های دیدنی ارومیه به شمار میآید. طبق بررسیهای صورت گرفته، آثار مکشوف از این غار قدیمیترین مستندات درباره سکونت انسان در آذربایجان غربی است و قدمت آن را به دوره پارینه سنگی نسبت میدهد. غار تمتمه یک اشکوب و دو شاخه دارد و در قسمت انتهایی آن، نشانههایی از دستکاری انسان بهمنظور آمادهسازی غار برای سکونت دیده میشود. با توجه به اهمیت تاریخی، این غار با شماره ۱۴۲۹۹، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسيده است.

کلیسای پطروس پولیس: کلیسای پطروس پولیس از بناهای تاریخی و مکان های دیدنی ارومیه در فاصله هشت كیلومتری شرق شهر است و در روستای كوچكی به نام كلیسا كندی قرار دارد. طبق اسناد، این كلیسا در قرن هشتم میلادی، زمان بختیشوع حكیم ساخته شده است و یكی از قدیمیترین كلیساهای آشوری به شمار میرود. در اطراف كلیسای مذكور، بیمارستان و كتابخانهای وجود داشت كه تحت نظارت بختیشوع حكیم اداره میشد. کلیسای پطروس پولیس دارای سالنی مستطیلشكل، تعدادی اطاق و سردر ورودی با طاقنمای نسبتا كشیده است و مصالح بهكار رفته در بنا شامل سنگ قلوه و لاشه میشود. جبهه داخلی اندود گچ دارد و با رنگ آبی آسمانی تزیین شده است. سردر ورودی كلیسا دارای رسمیبندی درشت گچی است و اتاق محراب نیز با چهار گوشواره جانبی تزیین شده است. با قدمتی که به دورانهای تاریخی پس از اسلام بازمیگردد، این اثر در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۸۰، با شماره ثبت ۴۷۹۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.

مدرسه هدایت ارومیه: مدرسه هدایت از مدارس قدیمی ارومیه به شمار میرود و در دوران قاجار ساخته شده است. این مدرسه در خیابان امام، کوچهی امیرنظمی ارومیه قرار دارد. ساختمان این مدرسه قبلا خانهی یکی از بزرگان ایل قاجار بود و در سال ۱۳۴۷ شمسی، توسط مالک جدید تغییر کاربری داد. در طول زمان، کتیبههای مدرسه تخریب شدهاند؛ به همین دلیل تاریخ دقیق ساخت و اسم معمار آن مشخص نیست. با حیاطهای چهارگوش، ضلع جنوبی صحن ساختمان، مهمترین و باارزشترین بخش مدرسه است و دیوارکشی آجری و پایههای سنگی و آجری دارد. طاقنماهای این بنا را نیز با آجر لعابدار فیروزهای تزیین کردهاند. مدرسه هدایت در ۱۵ دی ماه ۱۳۷۵، با شمارهی ۱۸۳۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

گوی تپه: گوی تپه که با نام گوگ تپه نیز شناخته میشود، در ۶ کیلومتری جنوب شرقی شهر ارومیه، در روستای گوی تپه قرار دارد و معرف فرهنگ عصر مفرغ در فلات ایران است. این تپه باستانی شامل هفت طبقه میشود که از طبقه اول ظروف سفالی صیقلی قرمز با دستههایی به شکل حیوانات به دست آمده، طبقه دوم مربوط به سالهای ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد است و در طبقه سوم قبور انسانهای اولیه و جمجمه اجداد مردم آذربایجان غربی جای گرفتهاند. در طبقات چهارم و پنجم سفالهای سیاه صیقلی بدون نقش یافت شده و طبقه ششم مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد است. قدمت طبقه هفتم نیز به هزاره چهارم پیش از میلاد، یعنی ۶۰۰۰ سال پیش بازمیگردد. با توجه به ارزش تاریخی، گوی تپه از دیدنی های ارومیه است که در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۴۷، با شماره ثبت ۴۲۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.

عمارت شهربانی ارومیه (موزه بزرگ مردم شناسی ارومیه): عمارت شهربانی ارومیه یکی از شاخص ترین آثار تاریخی و جاهای دیدنی ارومیه است که در کنار ساختمان های شهرداری، دادگستری و ستاد لشگر ۶۴ مجموعه ای قدرتمند را در میدان زیبای انقلاب ارومیه تشکیل داده اند. این عمارت زیبا و فاخر چند سالی است که تبدیل به موزه شده و به نام جدید « موزه بزرگ مردم شناسی ارومیه » مزین شده است. در این مقاله، شما را با این عمارت باشکوه آشنا خواهیم کرد. این بنا همچون ساختمان شهرداری ارومیه، در سال ۱۳۰۷ به دستور رضا شاه در میدان توپخانه ( انقلاب امروزی ) ساخته شد. کاربری این بنا نظامی و اداری بوده است. « ملا اوستا » یکی از معماران چیره دست آن زمان کار معماری این عمارت را بر عهده داشت. هم چنین وارطان هوانسیان، از مهندسان معمار مشهور آن زمان، به عنوان مهندس این عمارت انتخاب شد. ساخت بنا در سال ۱۳۱۰ به پایان رسید.

مدرسه ۲۲ بهمن ارومیه: مدرسه ۲۲ بهمن ارومیه در تقاطع خیابان امام و خیام شمالی قرار دارد و یکی از مدارس تاریخی ارومیه محسوب میشود. این مدرسه در اوایل دوران پهلوی، یعنی نزدیک به ۸۰ سال قبل با استفاده از خشت و آجر ساخته شد و حدود پنج هزار و ۱۰۰ متر مربع زیربنا دارد. با توجه به ارزش تاریخی، مدرسه ۲۲ بهمن ارومیه در ۷ اسفند ۱۳۸۵، با شمارهی ۱۷۷۲۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.

مسجد مناره: مسجد مناره با قدمتی که به دوره قاجار بازمیگردد، در ارومیه، خیابان امام، جنب مسجد سردار واقع شده است. این مسجد به همت حاجی علی یارخان و حاجی یدالله خان امیر نظمی افشار، دو تن از خوانین دوره قاجار ساخته شد و به دلیل قرارگیری یک مناره در ضلع شمال شرقی آن به این نام شهرت یافته است. با ابعادی نسبتا کوچک، مسجد مناره فاقد صحن است و با توجه به الگوی مساجد در شمال غرب ایران، از نوع مساجد شبستانی با پوشش تیر چوبی محسوب میشود. بنای مسجد فاقد گنبد و پوشش سقف آن شیروانی است. دیگر بخشهای مسجد شامل زیرزمین، نیمطبقه به عنوان بخش خانمها، کفشکن و آبدارخانه میشود. از مهمترین بخشهای مسجد مناره که توجه اغلب مردم و گردشگران را به دلیل نام آن به خود جلب میکند، مناره آن است که هستهای مرکزی از جنس درختی بلند با ارتفاع ۵۰/۲۲ متر دارد. این اثر در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۷۶، با شماره ثبت ۱۹۵۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و بهعنوان یکی از بناهای تاریخی و مکان های دیدنی ارومیه شهرت دارد.

بازار دوشابچی خانا (بازار شیره فروشان ارومیه): بازار دوشابچی خانا که با نام بازار شیرهفروشان نیز شناخته میشود، در میدان ولایت ارومیه واقع شده است. این بازار ۸۱ متر طول و ۵.۵ متر عرض دارد. با قدمتی که به دوره صفویه بازمیگردد، حدود ۷۰ مغازه در دو سوی بازار واقع شدهاند. دوشابچی خانا یکی از مشهورترین محلههای قدیمی شهر ارومیه به شمار میآید که از گذشتههای دور محل تهیه، فرآوری و فروش لوازم مربوطه دوشاب در ارومیه بوده است. با توجه به اهمیت تاریخی، این بازار از مکان های دیدنی ارومیه محسوب میشود و با شماره ۳۱۳۶۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسيد.

کلیسای ماریوخنه: کلیسای ماریوخنه با قدمتی که به دوره ساسانیان بازمیگردد، از بناهای تاریخی و مکان های دیدنی ارومیه است و با استفاده از آجرهای چهارگوش، به شکل مستطیل و در جهت شرقی و غربی ساخته شده است. برج ناقوس کلیسا چهار طبقه دارد که در طبقه چهارم ناقوس قرار گرفته است و روی بالاترین طبقه صلیبی فلزی به چشم میخورد. در وسط صحن کلیسا چهار ستون چوبی به قطر ۲۵ سانتیمتر و پایه ستون سنگی حجاری و تزیین شدهای به ابعاد ۷۰ سانتیمتر واقع شدهاند. این اثر در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۶۲، با شماره ثبت ۱۶۴۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.

دریاچه ارومیه: دریاچه ارومیه در شمال غرب ایران، زمانی بزرگترین دریاچهی آبشور دنیا و دومین دریاچه، بعد از «دریای مرده» در خاورمیانه بود. اندازه این دریاچه به ۱۴۰ کیلومتر از شمال تا جنوب و ۸۵ کیلومتر از شرق تا غرب میرسد که مجموعا شامل وسعتی بیش از ۵۲۰۰ کیلومتر مربع میشود. در گذشته لنج سواری در این دریاچه زیبا یکی از اصلیترین تفریحات مردم آذربایجان بود و جمعهها صف طویلی را میدیدید که منتظر سوار شدن بر لنج بودند. متاسفانه در چند سال گذشته دچار خشکی شده و وسعت و شکوه سابق را ندارد. اصلیترین دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه، تغییر و انحراف مسیر آب رودخانههایش است. دلایل دیگری هم مانند کاهش بارش باران، گرمای آبوهوا و استفاده از آبهای زیرزمینی در مکانهای دیگر موجب این کمآبی شدهاند.

دریاچه مارمیشو: دریاچه مارمیشو در ۴۵ کیلومتری شمال غرب ارومیه، در مسیر آبهای مرزی ایران و ترکیه قرار دارد. زلزله و سد کوه در مسیر آبهای مرزی باعث شکلگیری این دریاچه شده است و انواع آبزیان، مانند قزلآلا در آن رشد میکنند و این دریاچه را به محل مناسبی برای ماهیگیری تبدیل کرده است. دریاچه مارمیشو پنج هکتار مساحت دارد. متاسفانه در سالهای اخیر به علت جاری شدن سیل و پر شدن دریاچه با شن و ماسه سیلاب، مساحت و عمق دریاچه مارمیشو کمتر شده است. نام این دریاچه، از اسم رهبر مسیحیان آشوری، مارشیمون بنیامین گرفته شده است.

..................................
آرشیو