ahmad. arshمن عاشق این دیالوگم...
با تمام سرعتي که مي تونستم پدال زدم
مثل اينکه داشتم از اشتياقش، پاکيش و از او فرار مي کردم
زمان گذشت.زنهاي بسياري رو دوست داشتم
...هنگاميکه آنها مرا در آغوش مي گرفتند
مي پرسيدند که آيا آنها را فراموش نخواهم کرد؟
ميگفتم: "آري،فراموشت خواهم کرد"
اما تنها کسي که هيچوقت او را فراموش نخواهم کرد،کسي بود که هرگز نپرسيد...
اینو کی میدونه ؟؟