به نام آفریننده قلم
شاید خیلی از ما، تا الان اسم نویسنده شهیر فرانسوی دکتر لویی فردینان دتوش(سلین) رو نشنیدیم. نویسنده ای که ب جرئت میشه گفت واقعا کم لطفی هایی در حقش شد ک سزاوارشون نبود. اما خب با گذشت همه چیز بر همه آشکار میشه و مسلما تاریخ درباره سلین قضاوت خواهد کرد.مردی ک از دریچه خودش به دنیا نگاه کرد و اونو توصیف کرد.مردی که به ناحق متهم شد به یهود ستیزی و سالهای بسیاری از عمرش در تبعید ناحق گذروند.شاید سلین بزرگترین نویسنده فرانسوی قرن 20 ام نباشد اما به یقین بزرگترین نویسنده بین دو جنگ فرانسه محسوب میشود.

لویی فردینان سلین
لویی فردینان دتوش (سلین) زاده 27 مه 1894 در کوربوآ (در حومه پاریس) نویسنده و پزشک قرن 20 ام در فرانسه ست.
پدرش،آگوست،کارمند شرکت بیمه و مادرش فروشنده دوره گرد بود.پس از تحصیل در پزشکی تا آخر پزشک باقی ماند و به نویسندگی روی آورد. به خاطر نوشتن مقالاتی که به زعم مردم آن روزگار، ضد یهود و موافق فاشیسم شناخته شد،سالیان زیادی را بعنوان ننگ ملی در تبعید گذراند و سر انجام در 1 ژوئیه 1961 در منطقه ی دور افتاده مودون در فرانسه دار فانی را وداع گفت.
از سلین،آثار زیادی به جا مانده اما مسلما پرآوازه ترین آثار وی دو رمان سفری به انتهای شب (Voyage au bout de la nuit) و مرگ قسطی(Mort à credit) می باشند که به نظر نگارنده،هر دو از قوی ترین آثار سبک خود زندگی نامه(Autobiography) ادبیات جهان می باشند.
ظاهرا اولین باری که در مطبوعات ایران از سلین سخنی ب میان آمده ،از زبان جلال آل احمد در "یک گفت و گوی دراز" در کتاب ارزیابی شتاب زده (1343) بوده که در دو مورد نام سلین را پیش می کشد. آل احمد در نفی تاثیر پذیری از کامو در "مدیر مدرسه" چنین می گوید:
(بیگانه کامو بی اعتناست و بهت زده ، در حالیکه مدیر مدرسه من سخت با اعتناست و کلافه.......این دنیای تنها رو من بهترین نوعش را به شما توصیه می کنم.آقای لویی فردینان سلین فرانسوی. من در مدیر مدرسه از او تاثیر گرفتم، اگه میخواید بدونید.کتابی داره به اسم "سفری به آخر] انتهای [شب". این کتاب ب نظر من شاهکار ادبیات فرانسه ست . تو خود فرانسه هم قدرشو ندونستند. تو خود فرانسه هم تا زنده بود زدنش. از این زندون به اون زندونبه عنوان فاشیت و همکاری با پتن. بعد هم در تنهایی و –نمیدونم-گرسنگی دق کرد و مرد...........)
در تاثیر پذیری از سلین آل احمد نه اولین بود و نه آخرین. چند سالی قبل تر از این-حدود یک دهه بعد از فرونشستن دود و آتش جنگ جهانی دوم-نویسندگان فرانسوی دوباره به اهمیت سلین پی بردند.در دهه 1950 ،آلن روب گریه، اورا بزرگترین نویسنده بین دو جنگ و تجربه های خود را مدیون سبک او در نوشتن دانست.میشل بوتور،رولان بارت و لو کله زیو نیز در کنار بسیاری از بزرگان دیگر اورا ستوده اند.

سلین در اواخر عمر
به گفته آنتونی برجس،دوست و پیرو جویس:
(نابغه ی تیره و تار ادبیات فرانسه-نویسنده ای ک هنرش را شور و جوشش جنون و کابوس پرورانده است. نویسنده ای ک در آن واحد پزشکی رئوف است و ضد یهودی سرسخت،میهن پرست و همکار نازیها،نویسنده چیره دست و صاحب هذیانی ترین سبک قرن بیست ام....)
سال 1932، هنگامی ک دست نویس اولین رمان خود با نام سفری به انتهای شب را در 38 سالگی را برای چاپ فرستاد،ناشرش او را همتای شکسپیر ،دانته و بزرگانی از این دست دانست.
از ایراداتی که به سلین وارد داشته اند،سبک بیش از حد عامیانه نوشته های اوست استفاده زیاد از آوانماها کلمات شکسته و عامیانه و نیز شبه جمله هاست.اما سلین میگفت که می کوشد تا زبان فرانسه را از کهنگی و فرسودگی نجات دهد و به کمک زبان روزمره جان تازه ای به آن ببخشد یا به زبانی دیگر،زبان عامیانه فرانسه را در حد زبان ادبی ارتقا دهد.
خودش در این باره می گوید:
بزودی از من چیزی باقی نخواهند گذاشت جز کسی در حد دنباله روی دوس پاسوس،میلر،ژنه ، سارتر و فاکنر،در حالی ک بدعت را من گذاشتم...........
کار سلین با زبان به همین جا محدود نمی شود در آثار بعدیش، به خصوص دسته خیمه شب بازی، بازی با زبان تازه آغاز می شود.در داستانهای پریان هم باز بیشتر می شود، واژه سازی و اصطلاح پردازی با شیوایی و شعر در هم می آمیزد....
از دیگر مسائلی که به سلین وارد دانسته شده ، لحن بیش از حد تند و تا حدودی بد زبانی او در آثارش و سیاهی و تاریکی دانسته اند که بر مخاطب خود عرضه می دارد .که او در دفاع از خودش عنوان می کند:
(...... من همانطور می نویسم که حس میکنم......از من خرده می گیرند که بد دهنم ،زبانم بی ادبانه ست. در این صورت خرده را باید از رابله، ویون،بروگل و خیلی های دیگر هم گرفت.......از بیرحمی و خشونت دائمی [کتاب هایم] انتقاد می کنند.... چه کنم، هرگاه این دنیا ذاتش را عوض کند،من هم سبکم را عوض می کنم.....)

لویی فردینان سلین
آثاردکتر لویی فردینان سلین:
1932-سفری به انتهای شب (ترجمه به فارسی توسط مرحوم فرهاد غبرایی)
1936-مرگ قسطی (ترجمه به فارسی توسط مهدی سحابی)
1944-دسته دلقک ها (ترجمه به فارسی توسط مهدی سحابی)
1949-معرکه (ترجمه سمیه نوروزی)
1955-گفت و گوهایی با پروفسور ایگرگ (ترجمه افتخار نبوی نژاد)
1957- قصر به قصر (ترجمه مهدی سحابی)
1960-شمال (ترجمه آیدین ضیایی در دست چاپ)
1961 – ریگودون (انتشار پس از مرگ در سال 1969) ترجمه افتخار نبوی نژاد
امیدوارم از این مطلب استفاده کرده باشید و تونسته باشم قدمی در جهت افزایش شناخت نسبت به این نویسنده شهیر برداشته باشم...
خوشحال میشم نظرات و انتقادات خودتون رو با من در میون بذارید
منابع:
1-سفری به انتهای شب ترجمه فرهاد غبرایی
2-مرگ قسطی ترجه فرهاد سحابی
3-سایت ویکی پدیای فرانسوی و فارسی
#پسر کوچولو