یولیان ناگلزمن مصاحبه مفصلی را پس از شروع کارش در بایرن مونیخ انجام داده است.
به گزارش طرفداری، یولیان ناگلزمن پس از چند سال حضور موفقیت آمیز در باشگاه هایی چون هوفنهایم و لایپزیش، حالا به نیمکت بزرگترین باشگاه تاریخ فوتبال آلمان رسیده است. ناگلزمن در مصاحبه ای که با بیلد داشته، در مورد مسائل مختلفی صحبت کرده است:
از هواداران کیه زا هستم؟ بله (با خنده). او بازیکن خوبی است اما همچنین گران قیمت محسوب می شود. کیه زا بازیکن فوق العاده ای است و مدت هاست او را می شناسم، به نظر در زمره بازیکنان خارق العاده قرار می گیرد. فدریکو از سرعت و قدرت دریبلینگ و همچنین تمام کنندگی خوبی بهره می برد اما برچسب قیمت خیلی خیلی گرانی دارد.
عدم خرید در خط حمله؟ ما 4 یا 5 بازیکن خیلی خوب در خط حمله داریم. اگر همه آنها آماده باشند، برایمان کافی است.
گنابری در وینگ بک راست؟ این پست، پست مورد علاقه سرژ نخواهد بود. روزهایی که با هم در هوفنهایم بودیم، چند بار در این پست به او بازی دادم. اما در هر صورت در این لحظه برنامه ای برای وینگ بک بودن سرژ ندارم. پست او به وسط تمایل دارد، یک پست 10، در نیم فضاها و یا در جناحین؛ او در این فضاها بهترین عملکرد را دارد. همه چیز به سبک بازی حریف مان بستگی دارد. در این صورت است که سرژ را به عنوان یکی از گزینه های پست وینگ بک در نظر می گیریم؛ اما قطعا او طی 34 هفته فصل، راه حل ما برای این پست نیست.
بایرن مونیخ در 5 سال آینده چند بار فاتح لیگ قهرمانان می شود؟ امیدوارم چندبار این اتفاق بیافتد. البته رقابت وحشتناکی در جریان است و اغلب اوقات، این فرم تیم در روز بازی است که تعیین کننده ظاهر می شود، بنابراین پیش بینی آن کاملا غیرممکن است.
تصویر خداحافظی هانسی فلیک را دیدم و تحت تاثیر قرار گرفتم. یک تصویر مشکی که اطراف او پر بود از جام های نقره ای و طلایی. آن لحظه بود که فکر کردم اگر من هم یکی از این عکس ها داشته باشم، خیلی خوب است.
شعار "Mai San Mia" بایرن مونیخ یعنی به مسیر و راه خودتان اعتقاد داشته باشید، یعنی با دستاوردهایی که کسب کرده اید، متوقف نشوید و مسیر را ادامه دهید. این شعار به ما می گوید به خودمان باور داشته باشیم و بدانیم هر دستاوری را می توان کسب کرد و در پایان یعنی نشان دهید که می توانید موفق باشید و می خواهید جام کسب کنید.
به عنوان یک هوادار بایرن مونیخ، فینال لیگ قهرمانان اروپا سال 1999 مقابل منچستریونایتد، برای من از سخت ترین لحظات بود. پدرم هوادار مونشن گلادباخ بود پس برای او چندان بد نشد! من و برادرم هر دو آن موقع گریه کردیم.
گران ترین سرمربی جهان هستم؟ هزینه هایی که یک سرمربی روی دست باشگاه می گذارد، تنها به هزینه انتقالی که برایش پرداخت شده محدود نمی شود، دستمزد و پاداش و از این دست مسائل همیشه وجود دارند. پس من قطعا گران ترین سرمربی نیستم که تاکنون در بایرن مونیخ فعالیت کرده. شاید مبلغ انتقالم از لایپزیش کمی بیشتر از حد معمول بوده باشد اما بقیه هزینه های پیرامون من قطعا اینگونه نیستند. من هیچ وقت نگفتم که "بایرن، اگر مرا می خواهی ارزشش را دارم". اگر یک خبرنگار بودم، حتما این را هم در گزارش ذکر می کردم. اگر مبلغ انتقالم 500 هزار یورو هم بود، باز هم فشار وارده یکسان با چیزی که اکنون هست می شد؛ چون می خواهم به هر نحو ممکن، با بایرن مونیخ همه چیز ببرم.
وقتی شما به بازیکنانی که بیشترین دقایق را زیر نظر هانسی بازی کردند نگاه می کنید و عملکرد چشمگیرشان را می بینید، آن وقت است که متوجه می شوید بازیکنانی باتجربه، باکیفیت و دارای پیروزی چقدر خوب است. مولر، کیمیش، نویر، لواندوفسکی و گورتسکا همگی جزو بازیکنان کلیدی ما هستند، می توانم بیشتر از این هم نام ببرم. چندین بازیکن کلاس جهانی نیز در اختیار داریم، از میان تازه واردها می توانم به اوپامکانو و نیانزو اشاره کنم، یا لوکاس هرناندز. البته متاسفانه لوکاس مصدوم است اما واقعا روی او حساب می کنم.
قرار نیست تعداد خاصی از بازیکنانی که همیشه بازی می کنند را تعیین کنم. اما خب قطعا ما بازیکنانی داریم که همیشه برجسته هستند.
لوئیس فن خال یک بار گفت مولر همیشه بازی می کند، برای شما هم اینچنین است؟
توماس شدیدا جاه طلب است و تمایل شدیدی به پیروز شدن دارد. او پس از یورو کمی خسته و ناامید بود. اگر توماس آماده و سالم باشد، کمتر مربیانی هستند که بخواهند کارشان را بدون او پیش ببرند. کیفیت مولر بی نظیر است و برای حریفان هنگام آماده سازی، یکی از سخت ترین رقبای ممکن است؛ همه این به خاطر این است که نمی توان توماس را گرفت. درک او از فضا شگفت انگیز است. توماس همیشه می خواهد بازی کند و از تمام وجود مایه بگذارد. چرا باید بخواهم بدون بازیکنی با این حجم از کیفیت کارم را پیش ببرم؟
بازیکنان باید به خاطر کاری که من در حال انجامش هستم، احساس راحتی کنند؛ جو موجود در تیم باید باعث راحتی آنها باشد. صد البته در مورد محتوای کار و نحوه مربیگری هم چنین چیزی برقرار است. فوتبال، بازی هست که بازیکنان باید آن را اجرا کنند؛ آنها هستند که کاری که مربی می خواهد را در زمین انجام می دهند.
هدف مربیگری در تیم ملی؟ همین الان تازه مشغول این یکی شده ایم! عجیب می شود اگر پس از تنها چند روز حضور در بایرن مونیخ، در مورد نشستن روی نیمکت تیم ملی صحبت کنم. در این لحظه یک سرمربی باشگاهی هستم و بابت آن بسیار خوشحالم.
لباس من در اولین بازی؟ نحوه لباس پشیدن شما، باید متناسب با شغلتان باشد. حالا که در یکی از بزرگترین باشگاه های جهان حضور دارم، احتمالا دیگر ژاکت های رنگارنگ که در باشگاه های قبلی از آنها استفاده می کردم را نمی پوشم. اما خب قطعا قرار نیست خودم را به صورت کامل عوض کنم. سعی می کنم لباس مرتب بپوشم و احتمالا دیگر از رنگ های خیلی روشن استفاده نمی کنم. البته این به معنای پوشیدن لباس های شدیدا کسل کننده هم نیست.