من نمی خوام تو این مهمونی لعنتی باشم
من متاسفم که دیر کردم من نمی خوام اینجا باشم
مردم زیادی تو گوشم جیغ میزنن
انگار یه لیوان دیگه نوشیدن
تو برو سیگار بگیر اما من باید سبک باشم
تقریبا وارد یه دعوا شدم
دارم یه جوری این احساسات رو مسدود میکنم(احساسات درونم رو میکشم) انگار بی حسم
خیلی اهمیت نمیدم اگه زیاد بنوشید
اما لطفا تلاش نکن منم مثل خودت شم( کاری که تو میکنی رو منم انجام بدم )
انگار دارم دارم بی حس میشم بی حس بی حس بی حس...
یه جوری این احساسات رو مسدود کردم که انگار...
تو تحریک شدی وقتی اون بطری مشروب،اوه تو باحال عمل میکنی
ببین من عصبانی میشم وقتی که خیلی زیاد حرف میزنی من یه جورایی گستاخم( بی ادب هم میشه ) و خیلی باهات متفاوتم
خارش برای ورود به استادیو در مورد چیزی که میبینم صحبت میکنم مثل اینکه دارم درباره دیگاهم حرف میزنم
نشستن روی نیمکت
مثل یه منزوی
داخل موندن
اون کاری که میگمو بکن
دخترا دارن فیک میشن بدنشونو به نمایش میزارن
برای مرد بودن،مرد بودن،همه شما فکر میکنین مثل پیتر پن پرواز میکنین
تو قضاوت میکنی اما خودت نمی تونی بایستی
هر چیزی که میبینم فیکه
هر چیزی که حس میکنم نفرته
یه عالمه غوغاس
من حالم از اینجا بهم میخوره
من حالم از این مهمونی بهم میخوره
همه شما مثل باب مارلی انجامش میدید
اما عزیزم این خیلی ژولیدس
من متاسفم که دیر کردم من نمی خوام اینجا باشم
من حالم از صورتت بهم میخوره
مردم زیادی تو گوشم جیغ میزنن
انگار یه لیوان دیگه نوشیدن
برو سیگار بگیر من باید سبک باشم
تقریبا وارد یه دعوا شدم
یه جوری این احساسات رو مسدود کردم انگار بی حسم
خیلی اهمیتی نمیدم اگه زیاد بنوشی
اما لطفا تلاش نکن منم کار تو رو بکنم
فشار همسالام رو مغزم تاثیر نداره
یه جوری این احساسات رو مسدود کردم انگار بی حسم بی حس بی حس بی حس...
مثل اینکه من...
یه جورایی این احساسات رو مسدود کردم که انگار...
تو به این ششش(اینجا نگفت که به کجا اومده گفتshh) اومدی دنبال رفیق/همسر میگردی
تو فقط میخوای تو پاهای یکی باشی
به خودت دروغ گفتی مدام گفتی تو عالی هستی
وقتی بیای میفهمی که واقعی نیستی یه پمپ فیک
من یه چیزی متفاوت درونت میبینم
من دروغگویی رو درونت میبینم
بزار توضیح بدم
من درد رو توش میبینم
من احساس میکنم گریتو
بزار هضم شه
حقایق بیرون میافتن(معلوم میشن)وقتی تو مینوشی
روند باعث غرق شدنت میشه
ریکشن زنجیره ای چیه
با زنجیر گمشده
شاید باید فکر کنی
بزار مغز کار کنه
اوه تو میخوای بنوشی و پیراهنتو در بیاری
نمی خوام اینجا باشم مرد نمی خوام اینجا باشم
این برای تو ممکنه اما برای من یه استعلام عجیبه
من متاسفم که دیر کردم نمی خوام اینجا باشم
مردم زیادی تو گوشم جیغ میزنن
انگار یه لیوان دیگه نوشیدن
برو سیگار بگیر من باید سبک باشم
تقریبا وارد یه دعوا شدم
یه جوری این احساسات رو مسدود کردم که انگار بی حسم
خیلی اهمیتی نمیدم اگه زیادی بنوشی
اما لطفا تلاش نکن منم کار تو رو بکنم
فشار هم سالام رو مغزم تاثیر نداره
یه جوری این احساسات رو مسدود کردم که انگار بی حسم بی حس بی حس بی حس...