مطلب ارسالی کاربران
تحولات مثبت زندگی 1 - دیوید ویلکاک - اتحاد نور
دیوید ویلکاک
آنچه در شرف روی دادن است بسیار هیجان انگیز است.
پیت پیترسون از کودکی تحت آموزش های فرازمینیان قرار داشت. وی اخیرا درگذشت. وی به ۶۰ تا ۶۵ مکان خارج از زمین سفر کرده بود.
اگر پیترسون را ساکت نکرده بودند، اطلاعاتی که از هنری دیکون، ویلیام تامپسون، امری اسمیت و کوری گود دریافت کرده ایم را تأیید می کرد. تمامی اطلاعات آنها منسجم و سازگار است.
یک نفوذی بالارتبه، که به نام وودی شناخته می شد، با خانواده اژدها Dragon Family همکاری می کرد (قدرت واقعی مخفی در آسیا، سیستم بانکداری قدیم). ما اتحادی با خانواده اژدها آغار کرده ایم. (دیوید می گوید در حال حاضر نمی تواند زیاد راجع به این موضوع صحبت کند).
یکی از کارهایی که خانواده اژدها قصد دارد انجام دهد ساختن یک فیلم هالیوودی درباره داستان و سرگذشتشان است. و آنان گفته اند که ما می توانیم این فیلم را برایشان بسازیم (دیوید “ما” را دقیقا تعریف نمی کند). این موضوع بسیار جالب و هیجان انگیز است.
ما با فرهنگی آسیایی روبرو هستیم که با بشقاب پرنده در اطراف لائوس، کامبوج و ویتنام وارد شد. در نهایت آنها یک رگه عظیم طلا زیر زمین یافتند. این رگه طلا در لائوس، کامبوج و ویتنام است و تا استرالیا نیز امتداد دارد.
این منبع طلا بسیار سری و پنهان نگه داشته شده است، زیرا اگر بدانیم چقدر طلا در اختیار داریم این کالای ارزشمند ارزش و اعتبارش را از دست می دهد.
این افراد آنقدر طلا از زمین استخراج کردند که مجسمه های عظیمی از طلای خالص و به شکل بودا ساختند. سرهای مجسمه ها قابل جدا شدن بودند و در درون مجسمه ها پر از جواهر و الماس بود.
تمام این گنج در خزانه ها نگهداری می شد، بیشتر توسط خانواده های خصوصی، اما کابال حقه ای به کار برد. کابال به ژاپن نفوذ کرد. بهمین دلیل است که وقتی به معابد قدیمی شینتو در ژاپن می روید با ستاره داوود روبرو می شوید. داستان این است که در ژاپن شوگان ها (اربابان نظامی حاکم بر جامعه) وجود داشتند. تمام مطالب مربوط به سامورایی ها مربوط به همین موضوع است. هنرهای رزمی در حقیقت نیروی نظامی زمانه خود بود. و مردم نحوه استفاده از تسلیحات آن زمان را می آموختند.
اما با ظهور فناوری مدرن آن سبک زندگی کاملا از رونق و اعتبار افتاد. فرهنگ سامورایی منسوخ شد. این تحولات با ورود نخستین قایق های مسلح غربی به سواحل ژاپن و شلیک توپها به ساختمان ها و ایجاد ویرانی های گسترده بود.
ژاپنی ها در جا تسلیم شدند. و اصطلاح «دیپلماسی قایق مسلح» از همین جا ریشه گرفت. قایق های مسلح تبدیل شدند به قانون حاکم. ژاپنی ها غرب زده شدند و از اجتماعی فئودالی که مملو از کیمونو و کفش های چوبی و سامورایی و مراسم چای و کد اخلاقی جنگجویان بود، بدل شد به جامعه ای غربی، که به این تحول «اصلاحات میجی» گفته می شود.
اصلاحات میجی در ظاهر انقلابی دانشجویی بود، اما واقعیت این است که ایلومیناتی و روسچیلدها بودند که از دانشجویان به عنوان مهره هایشان استفاده می کردند.
آنها به دانشجویان گفتند “نگران نباشید، اسلحه ما پشت سر شماست”، و در طی یک نسل، تمام فرهنگ سامورایی، هنرهای رزمی، و همه مطالب جالب که در آن فرد فقط از آزادی دفاع نمی کند بلکه کیفیت «رقص گونه» حرکات هنرهای رزمی، و همه مسائل جذاب مربوط به آن فرهنگ از میان رفت و جایش را به تسلیحات مدرن و خشونت افسارگسیخته داد.
آنچه ما معمولا درک نمی کنیم این است که ژاپنی ها سپس مردم را مسلح کردند تا ثروت خانواده اژدها را از میان ببرند و تلاش کردند هر چقدر می توانند از این گنج ها مصادره کنند. بنابراین تعداد بسیار زیادی شورش در دهه ۲۰ میلادی در ژاپن رخ داد. بعدها، در جنگ جهانی نخست، آنها به سرعت به یک قدرت صنعتی بدل شدند.
هدف ساختن یک «حوزه بزرگتر موفقیت شرق» بود، و این ترمینولوژی به معنای قصد آنها برای تسلط بر کل سیاره بود.
در دهه ۲۰، سربازان ژاپنی به کره تجاوز کردند، به چین تجاوز کردند، و نیز به همه کشورهای کوچک مثل لائوس و کامبوج. آنان مردمان را تا حد مرگ شکنجه می دادند، و از تکنیک ها و روش هایی که از ایلومیناتی آموخته بودند بهره گرفتند.
طلاها تسلیم شدند، و آنان حجم بسیار زیادی طلا بدست آوردند، که همگی قسمتی از حسابهای وثیقه جهانی شدند.
در جنگ جهانی دوم، نازی ها و آمریکایی ها تمام مدت و تمام-وقت همکاری داشتند. در ۱۹۳۳ آنها مالکیت طلا را غیرقانونی کردند. آنها طلا را صندوق امانات افراد بیرون می آوردند (اواسط دوره رکود اقتصادی بزرگ).
طلای صندوق ها را مصادره می کردند و به جای آن پول کاغذی بی ارزش قرار می دادند. نه تنها طلاهای مردم در آمریکا را مصادره کردند بلکه در سراسر آسیا این کار را انجام دادند.
در جنگ دوم جهانی، نخستین کاری که آمریکایی ها پس از ورود به یک کشور انجام می دادند، ورود به بانک مرکزی و منفجر کردن درها با دینامیت بود.
آنها طلاها و ذخایر را بوسیله تانک هایشان منتقل می کردند. این همان تاریخ سری و مخفی جنگ جهانی دوم است.
با این همه پول و ثروت چه کار می توان کرد؟! ایجاد یک برنامه فضایی سری!
حسابهای وثیقه جهانی بطور مخفیانه تمام این پول را تولید کردند که مخفی و خارج از حسابرسی ها بود. ایده این بود که به کشورهای درگیر بگویند، «اگر بگذارید این کار را انجام دهیم، گرچه ظاهرا پول کاغذی بی ارزش دریافت می کنید، اما پشتوانه ای واقعی دارد.»
ژاپنی ها صندوق های بزرگی حاوی اوراق قرضه در ازای طلاهایشان دریافت کردند. آن اوراق ظاهرا ارزشی معادل با یک میلیارد دلار داشتند.
بنابراین، خانواده اژدها ریشه و منشأ این ثروت است، و آنها در حقیقت فرازمینی هایی بودند که از سیاره و دنیای دیگری آمده بودند.
این افراد بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال عمر می کنند، و از گیاهان جالبی استفاده می کنند تا عمرشان را افزایش دهند. هنوز سفینه هایشان را در اختیار دارند، و سفینه ها همینجا روی زمین هستند.
آنها کاملا بر برنامه فضایی سری متمرکز هستند. آنان روی زمین سفینه هایی ساخته اند، و در نوادا تأسیسات مهمی دارند.
آن فرد موسوم به وودی، که قرار بود ملاقات کنیم، شخص اصلی بود که از طرف غرب، رسما سیستم مالی جدید را تأیید کرد.
این امر به چه معنی است؟ بسیار اهمیت دارد بدانیم که خانواده اژدها همان دولت چین نیست. خانواده اژدها ظاهرا منافع انسانها را در نظر گرفته است، و این اطلاعات، افشاگری ای که به دنبالش هستیم را ممکن می کند.
خانواده اژدها بخشی از این روند است. آنها قبلا از این فناوری استفاده کرده اند.
دریافت این سیستم مالی جدید به چه معنیست؟ به این معنی که دیگر جنگی نخواهد بود! جنگ منسوخ می شود. دیگر نیازی به جنگیدن نخواهد بود. ما انواع شکست های دیپلماتیکی که به جنگ منجر شدند را دیده ایم.
یکی از افشاگران دوره بوش خانمی به نام کارن هیوز بود. وی مسئول این بود که بفهمد چگونه می توان عراقی ها را به همکاری با تحریم ها واداشت، و عراقی ها کاملا همکاری کردند.
کارن قرار بود در آنجا این تغییر را بوجود بیاورد، قرار بود وی بازرسی های سازمان ملل مربوط به تسلیحات را به عمل بیاورد، و عراقی ها همکاری کردند! اما سپس دستور از بالا آمد که همه چیز را تخریب کنید.
عراقی ها نمی خواستند وارد جنگ شوند، نمی خواستند به سرزمینشان تجاوز شود، نمی خواستند دچار “شوک و ارعاب” شوند، نمی خواستند سلاح های روانی-اکوستیک عجیب و غریب علیه شان به کار گرفته شود. یادتان است چطور همگی تسلیم شدند؟
این به دلیل تسلیحات روانی-اکوستیک است. شما هر کاری بتوانید می کنید تا آن صدا وارد گوش و بدنتان نشود.
پس فراموش نکنید جنبه ای از این سیستم مالی جدید آنگونه که گفته شده، صلح جهانی است. ما نیازی به جنگیدن نداریم. این یک شکست دیپلماتیک است که هیچ گاه نیاز نیست به مرحله جنگیدن برسد.
چرا به مرحله جنگ می رسد؟ زیرا سودآور است!
یک ایده خوب: ما این مجتمع صنعتی-نظامی حیرت انگیز را داریم، و نمی خواهیم آنها پولشان را از دست بدهند، زیرا افراد زیادی بیکار خواهند شد. ما این ماشین فوق العاده را ساخته ایم، و نیروی فضایی مربوط به همین امر است. بیایید ابتکار عمل مجتمع صنعتی-نظامی را به دست بگیریم (ما از آنها متنفر نیستیم، و نمی گوییم آنها بد هستند، و می دانیم افراد مثبت زیادی از اتحاد در آنجا هستند).
بیایید تبدیل به جامعه استارترک شویم، و به سفر و اکتشاف فضایی صلح آمیز بپردازیم. این مسأله همین حالا وجود دارد و قبلا رخ داده است!
مشکلات جهان غیرقابل حل شدن نیستند. توهم دوزخ این است که دوزخ ابدی است. اما واقعیت این است که فقط چند تغییر لازم است که باید رخ دهد.
فرازمینیان علاقه ای نداشتند که با پرسنل نظامی بزرگسال ما صحبت کنند چراکه ذهن هایی که بیشتر ماها به کار گرفته ایم شبیه مخزن های زباله هستند با تمام بوی نامساعدی که این مخزن ایجاد می کند.
آنها (فرازمینیان) می خواستند با کودکان کار کنند، چراکه کودکان خوشحال، ساده، بی آزار، و آماده خوش بودن هستند، و همینطور آماده برای ملاقات افراد جدید (که در این مورد آن افراد ظاهرا انسان هستند).
آنها (کودکان) بیرون می روند و درون سفینه ها پرواز می کنند و این کار را می آموزند (پیت پیترسون همین را تجربه کرده بود)، و سپس کودکان به بزرگسالان آموزش می دهند. بنابراین، آنچه معلوم است، پیت پیترسون فقط در منطقه ۵۱ آموزش ندیده بود. وی در تمامی اماکن خارج از زمین آموزش دیده بود.
یکی از مسائلی که او (دیوید) به من گفت این بود که در طول شش ماه، و تا آنجا که اتحاد قدرت کافی را حفظ کند، می توانند از طریق دولت کنونی کارهایی انجام دهند.
همه از ترامپ نفرت دارند، زیرا وی اظهار نظرهای عجیبی کرده و تصمیمات چالشی و نامطلوبی گرفته است. مثل فیلم گودزیلا که یک هیولا یا هیولای دیگری می جنگد!
اگر یکی از این هیولاها به شدت تضعیف شود، این به معنی تحولی برای ما خواهد بود.
به کیو انان نگاه کنید، که کم مانده است به جریان اصلی بپیوندد!
در ۱۹ سپتامبر آنها گفتند، «برنامه هایی خارج از دامنه عمومی وجود دارد» که پاسخی به این پرسش بود که «آیا برنامه های فضایی سری وجود دارد؟»
پیت پیترسون در این برنامه شرکت داشت، و در سمت دیگر، وودی را داریم که سیستم مالی جدید را تأیید می کند.
این مسائل واقعا پراهمیت هستند زیرا هدف خانواده اژدها، افشاگری کامل است. هنگامی که این سیستم مالی جدید روی کار بیاید، همه چیز متحول می شود و تقریبا یک شبه بازی تغییر می کند.
زمانی شما در جامعه ای زندگی می کردید، که می توانستید به زهره، به مریخ، به پلوتو، در یک روز سفر کنید، شاید تقریبا همزمان، بسته به اینکه خروج این اطلاعات از طبقه بندی با چه سرعتی باشد!
فناوری تلپورت آنی همین حالا موجود است.
پیت پیترسون، نزدیک انتهای زندگی اش، به من (دیوید) گفت که آنها (سازمانهای اطلاعاتی) به فناوری های نوین و بسیار بسیار برتر دست یافته اند، و کنایه آمیز است که این فناوری های جدید، قدیمی ترین فناوری سقوط کرده و مدفون در خاک است که یافته ایم!
این فناوری، به دلایل تکنیکی عجیبی، بر اساس اصل فیزیکی منحصر بفردی کار می کند که ایجاب می کند دقیقا ۲۷ نفر خدمه در سفینه باشد. این اطلاعات جدید است. و این امر مربوط است به کیفیت عدد ۲۷ و ویژگی های هولوگرافیک این عدد.
با چنین سفینه ای می تونید بطور آنی به هر نقطه کهکشان سفر کنید. نیازی به شبکه پرتال بزرگ ندارید (که زمانبر است چون در آن بایستی ایستگاه به ایستگاه حرکت کنید، و شامل یک سری پروازهای کوتاه است، و مقدار معینی زمان واقعی در سفر به برخی از پایگاهها صرف می شود).
پیت پیترسون همچنین به ما گفته است که آمریکایی هایی هستند که در آمریکا متولد شدند و حالا همه جای کهکشان پراکنده اند!
بدون این تکنولوژی جدید، هنوز باید زمان صرف این کار کرد، اما این فناوری های جدید، در حال تکمیل شدن هستند (هم اکنون روی آنها کار می شود).
این فناوری های قدیمی یافته شده اند و در شرف عملیاتی شدن و بهره برداری هستند، و پیت پیترسون پیش از مرگش وظیفه داشت (این یکی از گزارش هایی است که پیترسون به دیوید ارائه داده بود)، که یک سیستم ارتباطی رادیویی بر اساس فرکانس های sub-space طراحی کند.
این سیستم ها آنی هستند و نیازی به انتشار الکترومغناطیسی با سرعت نور ندارند.
این سیستم ها بر اساس امواج گرانشی عمل می کنند که در واقع آنی هستند.
یعنی که با دریافت افشاگری کامل، و با ورود به جامعه ای که می خواهیم داشته باشیم، جهشی کوانتومی در این فناوری که مورد استفاده آنان بوده خواهیم داشت، حتی سطح بالاترین و سری ترین فناوری، که آنها هم در حال تجربه یک جهش کوانتومی عظیم در کیفیت و کارآمدی است، و قرار است آن را در سطح زمین دریافت کنیم، و این واقعا هیجان انگیز است!
اما برای دریافت این میراث، من (دیوید) بر این باورم که بایستی به بلوغ زیادی برسیم. نمی توانیم این قدر در جهل بمانیم.
اگر حتی نمی توانیم مشکل نژاد پرستی را روی زمین حل کنیم، هنگامی که با هومانویدهای آبزی مواجه شویم چه خواهیم کرد؟ (می خندد).
اتحاد نور
https://www.etehadenoor.com/?p=2669