مطلب ارسالی کاربران
صد و بیست و سومین برد یواخیم لوو
یواخیم لوو در 194 امین دیداری که روی نیمکت مانشافت نشست موفق شد برای 123 امین بار به پیروزی برسد و با رکورد ماریو زاگالو برابری کند. لوو که اکثر رکوردها از جمله تعداد گل زده را به عنوان سرمربی در اختیار دارد، تنها میلان ماچالا را با 124 پیروزی بالاتر از خود می بیند. ماچالا این تعداد پیروزی را در 241 بازی بدست آورد. به هر حال لوو در روزهای آخر سرمربیگری در مانشافت میتواند رکوردهای باقیمانده را از آن خود کند. لوو با 90 پیروزی رسمی در صدر قرار دارد و نفرات دوم و سوم لاگربک و کی روش هستند که به ترتیب 65 و 62 پیروزی را کسب نموده اند و هر دو بازنشست هستند. لذا رکورد تعداد برد رسمی که در مسابقات یورو می تواند افزوده شود، تا سالها برای لوو باقی خواهد ماند. تعداد گل زده تیم لوو تا قبل مسابقات یورو و بعد گل باران لتونی 461 گل می باشد. نفرات دوم و سوم، ماچالا با 442 گل و هربرگر با 435 گل دار فانی را وداع گفته اند و اختلاف لوو با نفرات شاغل بیش از یکصد گل می باشد. رکورد مهم دیگری که لوو می تواند کسب کند، تعداد بازی رسمی است. رکورد در اختیار لاگربک می باشد که 126 بازی رسمی را مربیگری نموده. لوو فعلا نفر دوم است و 122 بازی رسمی را روی نیمکت نشسته است. اگر لوو به یکچهارم برسد رکورد دار می شود. رکوردی که چندان مستحکم نخواهد بود و ممکن است توسط اسکار تابارز یا کلود لروی که هر دو مدتها پیش باید بازنشسته می شدند شکسته شود. به هر حال تمام این رکوردها یک طرف، خداحافظی به عنوان قهرمان یورو وزن و اعتبار به مراتب بیشتری به مربی کهنه کار ژرمنها خواهد داد.
این 72 امین و آخرین بازی دوستانه ای بود که لوو روی نیمکت نشست. 33 برد، 23 تساوی و 16 باخت، 140 گل زده و 88 گل خورده حاصل این دیدار ها بود. لوو که در بازیهای رسمی تا اینجا در 73.8 درصد دیدار ها پیروز شده است، در دیدار های دوستانه تنها 45.8 درصد بازیها را برده است. همچنین تا این لحظه میانگین گل زده لوو در دیدارهای رسمی 2.63 گل در هر دیدار است که در دیدار های دوستانه این عدد 1.94 گل در هر بازی را نشان می دهد. همچنین میانگین گل خورده لوو در دیدار های رسمی 0.86 گل در هر بازی است که در دیدار های دوستانه این رقم به 1.22 گل در هر بازی می رسد. به هر حال لوو در دیدار های دوستانه اکثرا به بازیکنان جوان میدان داده که این مساله باعث می شد آلمان در برابر تیمهایی چون امریکا، آرژانتین، برزیل، اسلواکی و ... در دیدار های دوستانه متحمل باخت شود ولی در دیدارهای رسمی همیشه این کشورها را شکست می داد. به عبارتی لوو به نتایج دوستانه کمترین توجهی نداشت. بیشتر هدف لوو شناخت ترکیب و بازی دادن به نفرات جدید بود. ایده ای که برای لوو دردسر ساز شد و باعث شد انتقادات زیادی از او بشود. بگونه ای که اخیرا حتی در دیدارهای مهم نیز، لوو سردرگم به نظر می رسید و انگار ترکیب اصلی خود را نمی شناخت.
لوو که تا 2014 که قهرمان شده بود برای خود در سراسر دنیا اعتباری کسب کرده بود و همان سال بهترین مربی جهان شده بود، پس از جام جهانی 2014 کمی افت کرد. در یورو آنها در نیمه نهایی به فرانسه میزبان باختند. قهرمانی در جام کنفدراسیونها کمی امیدها را به لوو زیاد کرد. ولی حذف در دورگروهی در روسیه اعتبار وی را بر باد داد. پس از آن پروسه جوانگرایی لوو با شکست روبرو شد که بعد از دو دوره حذف از لیگ ملتها باخت 6-0 به اسپانیا و حتی باخت خانگی به مقدونیه شمالی در مقدماتی جام جهانی باعث شد فدراسیون آلمان اعلام کند با هر نتیجه ای این آخرین تورنمنت لوو خواهد بود (لوو تا پایان جام جهانی 2022 قطر با فدراسیون آلمان قرارداد داشت). در حالیکه عنوان می شد سرمربی بعدی (احتمالا برای حفظ حرمت یوگی لوو) بعد از اتمام یورو عنوان خواهد شد، با اصرار الیور بیرهوف پیش از یورو اعلام شد هانس دیتر فلیک (دستیار لوو در جام جهانی 2014) جایگزین لوو خواهد شد. خون تازه ای که به زعم بسیاری از هواداران آلمان بسیار دیر به تیم ملی تزریق شده است. شاید برای تیم ملی و خود لوو بهترین اتفاق این بود که لوو بعد از جام جهانی 2014 و در اوج جای خود را به فلیک یا یکی از اینهمه مربی با استعداد آلمانی می داد و خودش مثل بکن بائر، یک قهرمان از تیم ملی می رفت نه بعد از بلند شدن فریادهای نارضایتی. اخیرا در یک نظر سنجی تنها 6 درصد موافق بودند لوو در سمت خود باقی بماند و مانشافت را در یورو مربی گری کند. عددی که اصلا برای مربی صاحب نامی چون او رضایتبخش نیست. او نیز شاید در این 7 سال تیمهای بزرگی مثل بایرن مونیخ و رئال مادرید را از دست داده باشد. تیمهایی که براحتی برای قهرمان 54 ساله جهان فرض قرمز پهن می کردند. ولی اکنون برای مربی که در کشور خود حد اکثر 6 درصد محبوبیت دارد و سه تورنمنت اخیر (جام جهانی و دو لیگ ملتها) را در دور گروهی حذف شده و مقابل اسپانیا 6 تایی شده (حال آنکه آن زمان همه از 7 تایی کردن برزیل در جام جهانی سخن می گفتند) شرایط اصلا به خوبی قبل نیست. به هر حال آب رفته را با یک قهرمانی یورو می توان بازگرداند و با افتخار تیم ملی را ترک کرد. هر چند وزن قهرمانی جهان به اندازه کافی زیاد هست و اگر لوو بجز نتایج درخشان مقابل انگلیس، پرتغال، آرژانتین و برزیل در جام جهانی که اتفاقا درخشانترین نتایج آلمان در جام جهانی است، در طول این 15 سال فقط همین یک قهرمانی را برای ژرمنها به ارمغان آورده بود، دین خود را به فوتبال آلمان ادا کرده بود. ولی خب مثل یک قهرمان از تیم ملی خداحافظی کردن کجا و در حالیکه همه از این میگویند که او چقدر دیر تیم ملی را رها کرده کجا؟