pmohamadaminq .خیلی سطحی به موضوع نگاه کرده
اصلا عمیق نشده با جملات کلی و عام سعی داره یک مفهوم غلط رو به ما برسونه
کسایی که میگن عشق یک جور فعالیت هرمون هاس برای تولید مثل به شدددددددددددددددددت غلط می گن
اولا ما نمیدونیم کدوم هرمون چه هرمون چرا ترشح میشه. واینکه برای تولید مثل قوه شهوت حیوانی کافیه.
چرا شما در سن 20 تا 22 انبوهی از جنس های مخالف رو در دور بر خودتون میبینید اما به یک یا دو فرد حس پیدا میکنید؟
این سوال اوله
دوم اینه که ژن های ما باید انتقال پیدا کنه برای همین ویژگی های مثل باهوشی و زیبایی( که البته خودش توهمه اما وابسته به کلیشه ها تعریف میشه) قدرت فیزیکی( بدن خفن) دوست داشته میشن خب این یعنی مثل حیوانات که هر نر قوی و با ژن های خوب میتونه ماده های بیشتری رو دور خودش جمع کنه. اساس حیات همین بوده. ولی شما در جوامع انسانی میبینید که هر فردی هر چقدر داغون و فاجعه حداقل یک جنس مخالف به اون حس داره. مگه اینکه در جامعه وارد نشه یا از لحاظ ژنی اینقدر نقض داشته باشه که تبادل اصلی حیات جلوشون رو بگیره.
نکته بعدی اینه که چرا افرادی در جهان وجود دارن که تا اخر عمر با هم میمونن. چرا افرادی در جهان وجود دارن با وجود از دست دادن کسی هیچ وقت به کسی علاقه مند نمیشن؟ اینا همه سوالای نقضه.
ما نمیدونیم دلیل به وجود اومدن عشق چیه و نخواهیم فهمید به دلیل اینکه وجود انسان خودش دچار سوال و نقضه.
کلا پیچیده تر این حرف های عام و مورد پسند جامعه غم زده ایرانه. فراتر از یه کلیپ 3 4 دقیقه ای هستش.
اشتباه ما اینه که دوست داریم در ساده ترین حالت ممکن استدلال کنیم و بپسندیم.
یک سری از عشق ها حاصل محدودیت هستند. مثلا از کمبود جنس مخالف و عاطفه. یک سری از عشق ها ناشی از شهوتن و همین جا ما نمیدونیم چرا یک سری از افراد با یک سری از افراد دیگه شهوتی میشن.
ولی در جوامع تقریبا ازاد و به دور از محدودیت و دارای قوانین تقریبا انسانی ( کمتر از تقریبا) مثل غرب عشق اونجا به همین صورت وجود داره پس دلیل عشق نمیتونه محدودیت باشه. البته موافق جامه غرب نیستم
بهترین راه اینه که باور کنیم عشق وجود داره و این عشق باعث محکم شدن پیوند عاشقانه میشه. اول عاشق بشیم و باور کنیم که عاشق شدیم. راهش اینه.
چون عشق باعث تعادل ژنی هم میشه که منجر به افزایش تنوع و افزایش شانس بقا هم میشه.