به نام خدا
سلام می کنم به تمام دوستان عزیزم امیدوارم تو این روز های سخت حال دلاتون خوب و خوش باشه
اولین مطلب رو میخوام کار کنم که اونم مربوط میشه به یه چالش
چالش اگر سرمربی بودم. چالشی که شما خودتون رو در قالب یک سرمربی تصور می کنید و ایده هاتون رو به اشتراک می گذارید. به نظرم برای بالا بردن کیفیت سایت میتونه مثمر ثمر باشه. برای همین هر کسی که در حال خواندن این پست هستش رو به این چالش دعوت می کنم. امیدوارم که شرکت کنید.
راستی این چالش رو دوست خوبم Ed Woodward ll بهم معرفی کرده و پست خودش هم در اینجا میتونید ببینید.
خب بریم شروع کنیم...

بیشترین فردی که در زندگی من روی ایده های فوتبالی ام بیشترین تاثیر را داشته آریگو ساکی، معمار بهترین تیم تاریخ یعنی میلان 1989 است. میلان پیچیده و ترسناک...
از آن جایی که زمانی به دنبال نوشتن مطلب سبک بازی آریگو ساکی بودم به همان دلیل شروع به گشتن پیدا کردن فولمچ های بازی تیم او شده و شروع به آنالیز کردم.
نتیجه اش شگفت آور بود!
شاید عجیب به نظر برسد ولی این کار باعث شد که به فوتبال جور دیگری فکر کنم و از سمت و سوی دیگری به فوتبال نگاه کنم. انگار که در کلاس های مربی گری شرکت کرده باشم.
جالب است بدانید اولین ویدیویی که دیدم سبک بازی میلان از زبان خود آریگو ساکی بود. ویدیو زیباییست پیشنهاد می کنم که ویدیو را در اینجا ببینید.
البته من از ویدیو های ساده شروع کردم که عمدتا یوتبر ها برای سبک بازی میلان ساکی می ساختند بعدها کم کم رو به فولمچ آوردم. به نظر هر کس همین کار را انجام دهد می تواند به دیدی جدید دست پیدا کند.
دومین فردی که روی ایده های سبک بازی من بیشترین تاثیر را گذاشت ضد فوتبالی ترین فرد دنیا بود. البته در نوع موفق. ژوزه مورینیو...
من شخصیت او را در خود یافتم. میدانید آنتی همه چیز بودن. نبوغی که همه نبوغ ها را به چالش می کشد. البته اینگونه نیست که او فقط آنتی باشد نه او هم سبک و طرز دید خود را دارد. منظور من شخصیت اوست. که به ما می گوید او چقدر عاشق فوتبال است...
خب وقت آن است که ایده های خودم را با شما به اشتراک بگذارم:

اولین قدمی که برای ساختن یک تیم خوب باید برداشت این است که مربی باید بداند در چه جایگاهی است چه می خواهد و چه چیز می تواند انجام دهد. برای مثال نمی شود با 50 نفر به سمت فتح یک کشور حرکت کرد(مگر کشور کمتر از 50 نفر جمعیت داشته باشد :/ ) باید مربی ابزارش را شناسایی و هدفش را بداند.
ولی خب چون در این جا محدودیتی وجود ندارد من تیم ایده آل خود را بیان می کنم.
من فوتبال را به مانند شطرنج می بینم. مهره هایی در اختیار دارم و حریف هم در همین شرایط است. در مقابل باختن مبارزه می کنم نه حریفم( حق پخش این جمله به اریک کانتونا پرداخت شده است. نگران نباشید ). در مرحله اول حرکات حریفم را مورد بررسی قرار میدم سپس به فکر بازی خود خواهم بود. هدف برنده شدن است. بازی زیبا در ارجعیت دوم قرار دارد. از فداکاری نمی ترسم و برای ریسک کردن تمام جوانب را در نطر می گیرم. البته منظور این نیست که ریسک نمی کنم. نه بر عکس ریسک می کنم زیاد هم می کنم! اما از واگذار کردن آن به شانس متنفرم. دوست دارم ریسکی که می کنم تمامش به دلیل نبوغ خودم باشد نه از سر شانس و اقبال. جزئیات می تواند تعیین کننده باشد اما کلیات را فدای جزئیات نمی کنم. از بازی بسیار پیچیده حقیقتا خوشم نمی آید. پیچیدگی در کنار سادگی بیشتر می پسندم. بهتر است بگویم دوست دارم تیمم در شرایطی هم پیچیده، در بعضی حالت ها ساده بازی کند. از خوشبینی زیاد متنفرم از بد بینی هم به کل متنفرم(زیاد و کم ندارد). دوست دارم تیمم در دقایقی به مانند کفتار فرصت طلب، در بعضی اوقات هنرمندی خوش فکر و در بعضی از زمان ها به مانند خرس زخمی بازی کند. خودم را فردی منعطف می دانم و پافشاری زیادی روی ایده هایم ندارم. درواقع باید بگویم پا فشاری ام کم هم است! با اینکه ای بد بینی متنفرم زود از نتیجه بد ناراضی می شوم و در فکر راهی برای جبران مشکل خواهم بود. گویی به ایده های خودم زیاد فرصت نمی دهم. امیدوارم با زیاد شدن سنم وضعم بهتر شود چون در چند سال اخیر در این زمینه پیشرفت های خوبی کرده ام. صبرم بیشتر شده است.
ایده های تاکتیکی که در سر دارم بیشتر با ترکیب 4-4-2 کلاسیک جور است( احتمالا که نه قطعا از تیم ساکی الهام گرفته ام):

تمرکز روی کلیات به نظر ارزشی زیادی دارد. با توجه به ایده هایی که دارم تیم حریف و سبک بازی اون ها مهم ترین نقش رو برای من ایفا می کند. قبل هم گفتم که شرایط آرمانی را در نظر خواهم گرفت. پس به دل نگیرید!
در حالت کلی چند ویژگی خاص را همیشه سعی می کنم به نمایش بگذارم.
1: بازی فشرده تیمم یعنی فاصله فروارد نوک با دفاع آخر نباید بیش از حد خاصی شود.
2: جا به جایی بین بازیکنانم زیاد خواهد بود. اولین گام هماهنگ کردن بازیکنان با هم است. سعی می کنم در مرحله اول ایده اصلی دفاع کردن را از فروارد نوک تا دروازه بان کاملا برایشان واضح و مشخص باشد و اینکه در فاز هجومی با توجه به تمام عوامل خاص بازی، بازی شناور و وظیفه هایی که هر بازیکنی آن را به اجرا در می آورد بتوانند همه با هم آن را به مانند یک فیلم بازی کنند. به طور کل به همه خواهم فهماند که قرار است چه اتفاقی درون زمین بیوفتد( در تمام شرایط بازی فرق نمی کند)
3: دوست دارم تیمم فشار را به مرکز خط دفاعی حریف بیاورد.

(شبیه به این)
کلیات تیمم را به این صورت می پسندم. البته گفتم در شرایط آرمانی...
حالا وقت آن است که کمی جزئی تر وارد شویم. وقت شرح دادن وضعیت ها دفاعی و هجومی تیم است.

اول از فاز دفاعی شروع می کنم چون شرح آن آسان تر است:
من دفاع منطقه ای - پرس را برای تیمم می پسندم. البته بستگی به انتخابم در اون بازی می تونم دو نوع سبک دفاع کردن( در حالت کلی) رو داشته باشم.
1. بازی پر فشار
2. کم فشار
شاید کمی اسامی عجیب به نظر برسند اما اسمی بهتری پیدا نکردم. در بازی پرفشار به محض شروع بازی کم کم فشار پرس را روی تیم بالا می برم و وقت فکر را از بازیکنان حریف می گیرم ولی در این حالت یارگیری نفر به نفر نخواهم داشت. ولی به محض شروع بازی سازی از تیم حریف بازیکنان با تمام سرعت قدرت فضا های پاس دادن بازیکن صاحب توپ را خواهند بست( با توجه به وظیفه هایی که بر دوش آنان است) برای مثلا وینگر چپ حریف صاحب توپ می شود بازیکنی به سرعت روی آن بازیکن پرس سنگین انجام خواهد داد و بقیه بازیکنان سعی بر بستن خط های پاس خواهند داشت. اجازه نمی دهم تیم حریف برای بازی کردن زمان فکر کردن داشته باشند تا سرعت و دقت آن ها پایین بیاید. آن ها را مجبور می کنم تایم بندی بالایی برای پاس دادن داشته باشند که بازیکنانم زمان کافی برای جا گیری داشته باشند. از ضعف پاس های پشت دفاع هم می کاهد.
در بازی کم فشار خطوط فاصله بین بازیکنان کمتر از حد عادی و خط دفاع عقب تر از حالت عادی بازی کند. تراکم بازیکنان را در مرکز زمین را به بالاترین حد ممکن می رسانم تا آن ها مجبور به بازی باز شوند. بعد با توجه به سبک بازی حریف بازی را در آن نواحی قفل می کنم.

(نمونه بازی پر فشار)

(نمونه بازی کم فشار)
حالا چند نکته که باید بگویم:
1: در بازی پر فشار به نظر می رسد که تیم حریف با پاس های بلند می تواند پشت مدافعین ما صاحب توپ شود. اما به همین سادگی که نمی شود! به دلیل اینکه مدافعان ما یارگیری خاصی انجام نداده اند و اینکه طرح های مختلفی برای این کار خواهم داشت که با توجه به سبک بازی حریف این فضا ها را به حداقل می رسانم. برای مثلا یکی از فولبک ها که نقش کمتری در این نوع دفاع دارد را در خط دفاع ثابت نگه می دارم و در کنارش یکی از هافبک های مرکزی یا مدافع خط سانتر و پاس را مدام پوشش می دهد.
2: در بازی کم فشار در سمتی که بازیکنان حریف صاحب توپ هستند. بازیکنان تراکم آن منطقه را زیاد می کنند.
3: گلر سوییپر در هر دو حالت نیاز است.
خب وضع خط دفاع را در حالت کلی بیان کردم امیدوارم که توانسته باشم مفهوم رو به درستی انتقال بدم.
حالا بریم سراغ ایده های هجومی:

من بیشتر در باب یک فاز هجومی فضایی به هم پیوسته می بینم. به مانند یک فیلم. به قول معروف سبک خاصی ندارم. سعی می کنم ایده های مختلفی رو در این فیلم به جا بگذارم. به شدت بحث جزئی است و چون ما نمی خواهیم وارد جزئیات شویم کلیتی بیان می کنم.
من دوست دارم یکی وینگر هایم شماره ده تیم باشد و حرکات رو به مرکز داشته باشد از آن ور یکی ار فولبک هایم هم باید به شدت هجومی باشد که ضعف سمت وینگر بازی ساز را بپوشاند. البته گفتم بازی شناور را می پسندم پس یک نوع بازی روتین نیست.
پلن های مختلفی می توانم طراحی کنم. حقیقتا برایم هم فرقی نمی کند که کدام را به نمایش بگذارم. اما می توانم بگویم همیشه یکی از هافبک ها میانی به جلو می آید و با وینگر بازی ساز و 2 فروارد اصلی تراکم را در مرکز بازی حریف افزایش میدهد.
یکی دیگر از ایده هایی که به آن به شدت علاقه دارم پاس مستقیم از مرکز به فروارد هاست. این ایده در 4-4-2 لوزی به شدت به چشم می آید. من در ترکیب خودم هم به شدت می پسندم زیرا امکانات زیادی به تیم ما اضافه می کند. در فاز هجومی سخت است بدون جزئیات درباره مسائل صحبت کرد ولی در کل می توانم بگویم تیمی هجومی خواهم داشت.

خب امیدوارم که توانسته باشم مطلب خوبی را بنویسم.
از همه عزیزانی که این مطلب رو خوندن تقاضا دارم خودشون هم در چالش شرکت کنند که بتوانیم فضای سایت رو بهبود ببخشیم.
در آخر هم می خوام یه ترکیب رویایی از بازیکن های مورد نظرم بگم که شما هم با سبک بازیکنانی که دوست دارم از آنان در تیمم استفاده کنم آشنا شو
لو یاشین
روبتو کارلوس - پائولو مالدینی - فرانکو بارسی - کافو
رونالدینهو - کلارانس سیدورف - لوتار متئوس دیوید بکام
دیگو آرماندو مارادونا
رونالدو نازاریو
امیدوارم خوشتون اومده باشه...