اختصاصی طرفداری / این روزها حساسیت هفته های پایانی لالیگا به اوج خود رسیده است و با توجه به نزدیکی امتیازات مدعیان، احتمال هم امتیاز شدن و تعیین قهرمان، با استفاده از قانون بازی رودررو وجود دارد. قانونی بحث برانگیز که حساسیت های گوناگونی را در سالیان گذشته به دنبال داشته است. یکی از آخرین دفعاتی که احتمال تعیین قهرمان به وسیله بازی رودررو به وجود آمد، به فصل 2015/16 برمی گردد. در هفته سی هفتم آن فصل بارسلونای 85 امتیازی میزبان اسپانیول بود و در بازی های همزمان اتلتیکو مادریدِ هم امتیاز با بارسلونا، پذیرای رایووایکانو بود و رئال مادرید 84 امتیازی باید در خانه سوسیداد به میدان می رفت. لوئیز انریکه سرمربی بارسلونا، پیش از بازی در کنفرانس مطبوعاتی حاضر شد و سوال مهمی که در ذهن همه نقش بسته بود، از او شد: آیا تامودازو دوباره اتفاق می افتد؟!
لوئیز انریکه به آرامی و بی تفاوت پاسخ داد:
من یک ماه پیش را هم به خاطر نمی آورم چه برسد به تامودازو! آن بازی برای سالها پیش است و تمام تمرکز من روی سه امتیاز بازی فردا است و نه چیز دیگری!
بر خلاف لوئیز انریکه، رائول تامودو قبل از بازی اظهار امیدواری کرده بود تا تامودازو تکرار شود! روز بعد بارسلونا میزبان اسپانیول بود و هواداران بارسلونا بیم آن را داشتند تا مبادا اتفاقات تلخ 9 سال قبل تکرار شود. لیونل مسی خیلی زود به جواب رسید و در دقیقه 7 بارسلونا را پیش انداخت. بازی در نیمه اول با همین گل به پایان رسید، اما کماکان دلهره تکرار تراژدی 9 سال قبل وجود داشت. با آغاز نیمه دوم لوئیز سوارز که در اوج آمادگی قرار داشت تمام تردیدها و ترس ها را از بین برد و دو گل در دقایق 52 و 61 به ثمر رساند و در ادامه رافینیا و نیمار هم دروازه اسپانیول را باز کردند تا بارسلونا با پیروزی 5-0 در آستانه قهرمانی قرار بگیرد و در نهایت هم در ماراتنی نفس گیر با رئال مادرید، عنوان قهرمانی را به دست آورد. و اما تامودازو چه بود که بیم تکرار آن می رفت؟ برای پاسخ به آن باید به تاریخ 9 ژوئن 2007 بازگردیم. احتمالا به هیجان انگیز ترین شب هزاره جدید لالیگا و قطعا یکی از نفس گیرترین ماراتن های تاریخ لالیگا. در آن تاریخ رئال مادرید 72 امتیازی باید در لا رومارِدا، خانه رئال ساراگوسا به میدان می رفت و بارسلونا هم امتیاز با مادرید، در خانه میزبان تیم همشهری خود، اسپانیول بود.
کار مادریدِ فابیو کاپلو در مقابل رقیب آماده ای چون ساراگوسا سخت تر بود و بارسلونایِ فرانک رایکارد با آسودگی کمتری چشم انتظار اخبار لا رومارِدا بود. با این وجود لوس بلانکوس با توجه به نتیجه بهتر در 2 ال کلاسیکوی آن فصل، دست بالاتر را داشت. مادرید در اکتبر 2006 و در دیدار رفت مقابل بارسلونا 2-0 پیروز شد. رائول و رود فن نیستلروی زننده دو گل تیم کاپلو بودند. بارسلونا در آن بازی افتضاح بود و اگر رئال مادرید کمی دقت بیشتری به خرج می داد و دو توپی که فن نیستلروی و روبینیو به تیرک زدند، به تور می چسبید نتیجه می توانست برای شاگردان رایکارد هلندی بدتر باشد. در دیدار برگشت بارسلونا به مراتب اوضاع بهتری داشت و شانه به شانه سویا در صدر جدول تکیه زده بود. رئال مادرید در آن مقطع با چالش هایی مواجه بود و اختلاف 5 امتیازی با بلوگرانا می توانست بیشتر هم بشود. در 10 مارس 2007 ال کلاسیکوی برگشت در هفته بیست و ششم انجام شد و رئال مادرید خیلی زود و با اشتباه لیلیان تورام در دفع توپ، با ضربه فن نیستلروی به گل رسید. لیونل مسی 19 ساله، بارسلونا را در دقیقه 10 به بازی برگرداند، اما دو دقیقه بعد بلوگرانا باز هم غافلگیر شد و روی یک پنالتی ناشیانه، نیستلروی برای دومین بار دروازه بارسلونا را فرو ریخت. لیونل مسی در دقیقه 27 با یک ضربه دیدنی توپ را به طاق دروازه کاسیاس کوبید و حساب کار را برابر کرد، اما اخراج اولگر، مدافع بارسلونا در دقیقه 43 و قبل از پایان نیمه اول به دلیل دو کارته شدن شوک دیگری را به بارسلونا وارد کرد. مادرید نیمه دوم را مقابل شاگردان ده نفره رایکارد بهتر آغاز کرد و در دقیقه 72 با ضربه سر سرخیو راموس به گل سوم رسید، اما تلاش های بارسلونا در ادامه و با گل دقیقه 91 لیونل مسی پدیده، نتیجه داد و بازی مهیج و دیدنی نیوکمپ با تساوی 3-3 به اتمام رسید.
بارسلونا گرچه اختلاف امتیازی خود را حفظ کرد، اما این رئال مادرید بود که پیروز نهایی دیدارهای رودررو بود، موضوعی که کمتر کسی در آن مقطع و با توجه به اختلاف موجود، به آن اهمیت می داد. در ادامه بارسلونای به وضوح افت کرده، دچار لغزش هایی شد و دو شکست بیرون از خانه مقابل ساراگوسا و ویارئال اوضاع را برای تیم بارسا پیچیده کرد و انتقاداتی را هم روانه فرانک رایکارد کرد. پس از دو فصل فوق العاده، رایکارد با علامت سوال هایی مواجه شد و تیر انتقاداتی که مدام به سوی او نشانه می رفتند. با این وجود مادرید کاپلو هم با عملکردی سینوسی مواجه بود. پس از ژانویه آنها رونالدوی برزیلی را به میلان فروختند و با 3 استعداد از آمریکای جنوبی قرارداد بستند. مارسلو از برزیل آمد و فرناندو گاگو از بوکاجونیورز و گونزالو هیگواین از ریورپلاته. حذف از کوپا دل ری و لیگ قهرمانان اروپا هم به تمرکز هر چه بیشتر آنها بر لالیگا هم کمک می کرد. مادرید در مقاطع پایانی فصل خود را به شکل معجزه واری بالا می کشید. آنها مقابل رقبا محتمل زجرهایی می شدند، اما با گل های دقایق پایانی، به چند پیروزی حیاتی دست پیدا کردند. رئال مادرید در هفته بیست و هشتم به خانه سلتاویگو رفت و در حالی که تا دقیقه 83 بازی 1-1 در جریان بود، روبینیو تیر خلاص را زد. دو هفته بعد در 14 آوریل، آنها به خانه راسینگ سانتاندر رفتند و آخر شکست فصل خود را محتمل شدند. اوضاع به وضوح پیچیده بود، اما اعجاز گل های دقایق پایانی باز هم از راه رسید. آنها والنسیا را با گل راموس در 18 دقیقه مانده به پایان بازی بدرقه کردند و دو هفته بعد در خانه و در دیداری سخت با گل دقایق پایانی روبینیو و فن نیستلروی، سویا را مغلوب ساختند. دیدار هفته سی و چهارم آنها مقابل اسپانیول در برنابئو آدرنالین خالص بود. اسپانیول در نیمه اول با هت تریک والتر پاندیانی در مقابل تک گل دیدنی فن نیستلروی پیش افتاد. در نیمه دوم مادرید به بازی برگشت و تا دقیقه 88 با دوگل رائول و خوزه آنتونیو رِیِس فقید، حساب کار را 3-3 مساوی کرد. حملات دامنه دار آنها در این دقیقه به انفجار رسید و با ضربه گونزالو هیگواین، بازگشت معجزه وار اتفاق افتاد و شاگردان کاپلو 4-3 از آزمونی سخت، سربلند بیرون آمدند. یک هفته بعد از بازی با اسپانیول و در هفته سی و پنجم، مادرید باز هم به شکلی فراموش نشدنی بازگشت. این بار آنها در 20 مه در نوئوو کولومبینو، خانه رکرتیوو اوئلوا به مصاف حریف رفتند. روبینیو در دقیقه 8 مادرید را جلو انداخت و پنالتی نیستلروی در دقیقه 53، خیال لوس بلانکوس را راحت کرد. اما این پایان کار نبود و اوئلوا دو گل در ادامه زد و به بازی بازگشت. گل دوم آنها را اوچه نیجریایی در دقیقه 85 زد. بازی تا دقیقه 90، 2-2 در جریان بود که روبرتو کارلوس این بار به داد فابیو کاپلو رسید و 3 امتیاز فوق العاده ارزشمند را به حساب او واریز کرد. پیروزی آسان خانگی مقابل دپورتیوو آنها را به سمت هفته سی و هفتم و نبرد با ساراگوسا سوق داد. در عین حال اوضاع برای بارسلونا پیچیده تر می شد. آنها با خیالی راحت پس از ال کلاسیکوی برگشت به صدر تکیه زدند. سویا از کورس قهرمانی فاصله گرفت، اما بارسلونا بزنگاه های بزرگی را به شکلی ناباورانه از دست داد. آنها پس از حذف از لیگ قهرمانان، در کوپا دل ری هم مقابل ختافه، در حالی که بازی رفت را 5-2 در نیوکمپ و با آن گل استثنایی لیونل مسی برده بودند، در دیدار برگشت تن به شکست 4-0 دادند و از ادامه رقابت در جام حذفی بازماندند. تنها 3 روز پس از شکست ناباورانه مقابل ختافه، بارسلونا در هفته سی و چهارم لیگ در خانه به مصاف رئال بتیس رفت. رونالدینیو از روی نقطه پنالتی بارسلونا را 1-0 پیش انداخت و این نتیجه تا دقایق پایانی پابرجا بود، تا این که در دقیقه 89 شوک بزرگ به تیم رایکارد وارد شد. رافائل سوبیس، مهاجم برزیلی بتیس در این دقیقه دروازه ویکتور والدس را گشود و بارسلونا با یک تساوی نابخشودنی و نا به هنگام صدر جدول را به مادرید هم امتیاز با خود واگذار کرد. با این وجود آبی و اناری پوشان در دو بازی آتی خود 6-0 در خانه اتلتیکو مادرید و 1-0 در نیوکمپ مقابل ختافه پیروز شدند و چشم به پیروزی مقابل اسپانیول و توقف مادرید مقابل ساراگوسا داشتند.
بالاخره در نیمه شب 9 ژوئن 2007، سوت بازی های هفته سی و هفتم، به شکل همزمان در 8 استادیوم مختلف، به صدا در آمد. در نیوکمپ بارسلونا با ترکیب ویکتور والدس | جانلوکا زامبروتا، کارلس پویول، لیلیان تورام، جیووانی فن برونکهورست | آندرس اینیستا، ژاوی، دکو | ایدور گودیانسن، لیونل مسی و ساموئل اتوئو، بازی مقابل اسپانیولِ ارنستو والورده که زخم خورده از شکست فینال جام یوفا مقابل سویا به نظر می آمد را آغاز کرد. غایب بزرگ بارسلونا بدون شک رونالدینیو بود که در بازی قبلی مقابل ختافه در نیمه اول اخراج شده بود و گودیانسن ایسلندی جای او را در ترکیب گرفته بود. غایب اسپانیول هم والتر پاندیانی بود که به دلیل مصدومیت این جدال حساس را از دست داد.
در لاروماردا، فابیو کاپلو ترکیب ایکر کاسیاس | سرخیو راموس، فابیو کاناوارو، ایوان الگرا، روبرتو کارلوس | امرسون، محمد دیارا | دیوید بکام، روبینیو، رائول | فن نیستلروی را به مصاف شاگردان ویکتور فرناندز که در ترکیب تیم خود برادران میلیتو، جرارد پیکه جوان که به شکل قرضی در ساراگوسا توپ می زد، سزار سانچز دروازبان اسبق رئال مادرید، پابلو آیمار و آندرس دی آلساندروی آرژانتینی را می دید، فرستاد. حضور دیوید بکام و روبینیو در ترکیب رئال مادرید با تردیدهایی رو به رو بود. بکام در بازی انگلیس - استونی در فیفا دی دچار پیچ خوردگی شده بود و روبینیو که در اردوی برزیل گفته بود در ترکیب سلسائو احساس بهتری از حضور در مادرید دارد و این جمله جنجال کوچکی به پا کرده بود، گرچه روبینیو قبل از بازی جمله اش را با گفتن این بازی مرگ و زندگی ماست، اصلاح کرد و کاپلو او را در ترکیب لوس بلانکوس که با پیراهن مشکی به زمین آمده بودند قرار داد.
تا حدود دقیقه 30 هیچ خبری از استادیوم متقابل مخابره نشد، اما اولین شوک در دقیقه 29 بازی نیوکمپ رخ داد. رائول تامودو روی پاس ایوان دلاپنیا، با ضربه ای زیبا دروازه والدس را فرو ریخت و بارسلونا را عقب انداخت. تنها دو دقیقه بعد خبر بزرگی از ساراگوسا رسید. سفید پوشان ساراگوسا صاحب یک ضربه پنالتی شدند. اوندیانو ماینکو خطای ایوان الگرا روی پابلو آیمار سرشناس را پنالتی تشخیص داد و دیگو میلیتو، که فصل بسیار خوبی را در پیراهن ساراگوسا می گذراند، پنالتی را تبدیل به گل کرد. شکست بارسلونا و رئال مادرید تا آن لحظه چیزی را در جدول تغییر نمی داد و همچنان دو تیم 72 امتیازی باقی می ماندند. هر دو بازی می رفت که تا پایان نیمه اول با همان نتایج به پایان برسند که اخباری از نیوکمپ مخابره شد.
توپی روی دروازه اسپانیول فرستاده شد و لیونل مسی روی یک توپ هوایی با دست دروازه اسپانیول و کارلوس کامنی را باز کرد. تصاویر آهسته گویای همه چیز بودند و بدون هیچ شک و تردیدی گل خطا بود، اما رودریگز سانتیاگو داور مسابقه و کارلس والس متوجه آن نشدند. گلی که پس از بازی با گل معروف مارادونا به پیتر شیلتون، در جام جهانی 1986 مقایسه شد، اما رسانه ها به گل مسی لقب دست شیطان را دادند! اگر مارادونا قهرمان بازی با انگلیس لقب گرفته بود و گل متقلبانه اش با دست، لقب دست خدا را به او هدیه می داد، لیونل مسی که تنها مدتی قبل، همه را با گل خود به ختافه به یاد مارادونا انداخته بود، به شیطانی متقلب تشبیه شده بود، که در 19 سالگی و در آغاز راه فوق العاده اش در فوتبال، فشار زیادی را به او وارد می کرد.
با این وجود بارسلونا نیمه اول را با تساوی به رختکن رفت و مادرید نتوانست در لا روماردا کاری از پیش ببرد. تا پایان نیمه اول بارسلونا 73 امتیازی بود و رئال مادرید 72 امتیازی. با این شرایط مادرید باید در نیمه دوم خود را به آب و آتش می زد و حملات آنها در دقیقه 56 به ثمر نشست. در این دقیقه رود فن نیستلروی، مرد اول خط حمله فابیو کاپلو در آن فصل دروازه سزار را باز کرد، اما خبری دیگر از نیوکمپ و از پشت سیم ها به جایگاه تماشاگران، نیمکت و به زمین ساراگوسا رسید. لیونل مسی درست همزمان با گل نیستلروی، روی پاس دکو، برای دومین بار به گل رسید و بارسلونا را پیش انداخت. 8 دقیقه بعد دیگو میلیتو خود را به کورس آقای گلی با نیستلروی نزدیک کرد و گل دوم خود و ساراگوسا را وارد دروازه کاسیاس کرد. خبر به نیوکمپ رسید و مثل یک بمب منفجر شد.
حالا بارسلونا 75 امتیازی و رئال مادرید 72 امتیازی بودند و معادله در صدر جدول به هم ریخته بود. حدود 30 دقیقه نفس گیر باقی مانده بود و هر لحظه امکان داشت معادلات قهرمانی به هم بخورد. کاپلو، خوزه آنتونیو ریس را به جای روبینیو به زمین فرستاد و حضور گوتی و هیگواین در آغاز نیمه دوم، آرایش تیمی مادرید را هجومی تر نشان می داد. دقایق از دقایق می گذشتند و نتیجه ای تغییر نمی کرد. هر دو بازی رو به اتمام بود، اما سرنوشت قرار بود به گونه دیگری رقم بخورد. در دقیقه 88 نیستلروی فصل خوب خود را تکمیل کرد و با فرصت طلبی جلوی دروازه، توپ را از خط دروازه ساراگوسا عبور داد. مادرید امیدوار بود، اما این امیدواری با پیروزی بارسلونا در نیوکمپ، به یاس تبدیل می شد، تا اینکه تنها 17 ثانیه پس از گل هلندی، لحظه بزرگ اتفاق افتاد...
روفته مهاجم اسپانیول، که با مصدومیت آلبرت ریرا در نیمه اول جایگزین او شده بود، با یک پاس عرضی رائول تامودو را صاحب توپ کرد. ضربه دقیق تامودو از ویکتور والدس عبور کرد و به گوشه دروازه بارسلونا غلتید. نیوکمپ غرق در سکوت شد. دشمن قدیمی فرصتی طلایی را برای سومین قهرمانی متوالی در لالیگا از بلوگرانا گرفته بود. درست به مانند لالیگای 1956/1957 که اسپانیول با پیروزی در ساریا مقابل بارسلونا، قهرمانی را به مادرید هدیه داده بود.
بلافاصله خبر به ساراگوسا و اردوی رئال مادرید رسید. در عرض چند ثانیه همه چیز تغییر کرد و سوت پایان بازی، صحنه خوشحالی دیوانه وار بازیکنان رئال مادرید بود. امتیاز برابر 73، رئال مادرید را در موضع برتری قرار می داد و پیروزی هفته پایانی در خانه مقابل مایورکا، بدون توجه به نتیجه بارسلونا در زمین خیمناستیک سقوط کرده، حکم به قهرمانی شماره 30 لوس بلانکوس در لالیگا می داد. هفته پایانی در اوج حساسیت آغاز شد. هنوز کار به اتمام نرسیده بود و بارسلونا چشم به یک معجزه در سانتیاگو برنابئو داشت. قبل از بازی خوان لاپورتا، رئیس بارسلونا وعده پاداش به بازیکنان مایورکا را در صورت توقف مادرید، توسط آنها داده بود. برای مایورکای میانه جدولی، پیروزی یا شکست، تغییر خاصی را در جدول برای آنها ایجاد نمی کرد، با این وجود آنها در دقیقه 16 توسط وارلا به گل رسیدند و تا پایان نیمه اول آن را حفظ کردند. بارسلونا در آن سو 3 گل تا پایان نیمه اول به خیمناستیک بخت برگشته زده بود و به ادامه معجزه مایورکا چشم داشت. نیستلروی در دقیقه 32 مصدوم شد و در اوج آمادگی شوک بدی را به مادرید در لحظه ای سرنوشت ساز داد. نیستلروی بیرون رفت و هیگواین جایگزین او شد. با شروع نیمه دوم برنابئو غرق در جمعیت، برای زدن گل فشار زیادی را وارد کرد. 20 دقیقه از آغاز نیمه دوم هم گذشت، اما خبری از گل نبود. لحظه به لحظه استرس به برنابئو غالب می شد. در دقیقه 65 دیوید بکام هم مصدوم شد و جای خود را به خوزه آنتونیو ریس داد. آمدن ریس برگ برنده کاپلو بود و تنها دقیقه بعد ریس شادی را به برنابئو هدیه داد. در دقیقه 79 محمد دیارا گل دوم را به ثمر رساند و سه دقیقه بعد ریس کار را با گل دوم خود تمام کرد. بارسلونا در تاراگونا، 5-1 پیروز شد، اما پیروزی 3-1 رئال مادرید، با توجه به قانون بازی رودررو سند قهرمانی را به نام آنها زد.
با سوت پایان بازی، جشن بزرگی در برنابئو به پا شد. یک جشن هالیوودی تمام عیار که چهره های معروفی چون تام کروز و کتی هلمز هم به دعوت دیوید بکام در آن حضور داشتند. جشن بزرگ، برای رسانه ها هم سوژه جالبی بود. برای پاپاراتزی ها هم قطعا اینکه کتی هلمز به تقلید از ویکتوریا بکام، مدل موی خود را به سبک ویکتوریا آرایش کرده و با عینک آفتابی بزرگ شباهت جالبی را به وجود آورده بود، اهمیت داشت! بکام هم با وجود درگیری خفیف با فابیو کاپلو در طول فصل که منجر به نیمکت نشینی گاه و بیگاهش شده بود، مدتی قبل با لس آنجلس گلکسی قرارداد بسته بود و پایان او در اروپا به زیباترین شکل ممکن به پایان رسید. کاپلو پس از بازی به اشتباهش در مورد بکام اعتراف کرد. جشن ها تا صبح ادامه داشت و سرود Campeones، Campeones! مدام خوانده می شد و جشن بکام با پایانی غرور آمیز، پس از حضور در رستوران و ترک آن در ساعت 5 صبح به وسیله خانواده و میهمانان هالیوودی اش به سمت کلوپ شبانه محلی به نام شابای، ادامه پیدا کرد.بدون هیچ شکی رائول تامودو، با گل تعیین کننده خود در نیوکمپ، نقش بزرگی را در تعیین قهرمان فصل ایفا کرد. اتفاقی که به ال تامودازو معروف شد و به گفته خود تامودو، جنبه تاریخی برای شخص خود او داشت:
من افتخار می کنم که بدون بازی در یک تیم بزرگ، در تاریخ ثبت شده ام!
او رکورد بهترین گلزن تاریخ اسپانیول را شکست و گل های نیوکمپ، به عنوان یک اسپانیولی قدیمی عیش او را تکمیل می کرد، گرچه آن دو گل را با اهمیت ترین گل های خود نمی داند:
به نظر خودم که اولین گل من با اسپانیول، در آلیکانته در اولین بازی، یا گل در فینال کوپا دل ری در مستایا مهمترین گل ها برای من هستند، اما سالها می گذرد و مردم "تامودازو" را به یاد می آورند. واقعیت این است که اولین گلزنی در لیگ دسته اول زندگی من را تغییر داد و جامی که بردیم باعث شد اسپانیولیسمو ببیند که این باشگاه می تواند در یک مسابقه بزرگ پیروز شود و به ناکامی های گذشته پایان دهد، اما "تامودازو" همان چیزی است که مردم مرتباً به یاد می آورند ، آنها مرتباً مرا در خیابان متوقف می کنند تا به من یادآوری کنند.
هواداران اسپانیول، بارسلونا و رئال مادرید. بسیاری از مردم هنوز هم آن را بسیار در ذهن دارند.
و آنها چه می گویند؟ هواداران اسپانیول و رئال مادرید، همچنان از من تشکر می کنند هواداران بارسلونا؟ آنها هم به یاد می آورند، اما همیشه با احترام با من برخورد کردند.
ادامه دارد...
بیشتر بخوانید:
پاورقی لالیگا | بخش اول: بارسلونا 1929، اولین فاتح
پاورقی لالیگا | بخش 2: شیرهای باسک، بهترین تیم پیش از جنگ و بهترین تیم در خلال جنگ
پاورقی لالیگا | بخش 3: سپید، سپید، لاسائتا! پایان طلسم 21 ساله
پاورقی لالیگا | بخش 4: موفقیت استبدادی روخی بلانکوس با صورت شیطان و پای خدا!
پاورقی لالیگا | بخش 5: قصاب بیلبائو!
پاورقی لالیگا | بخش 6: 5-0 و 5-0؛ لا مانیتا به سبک لادروپ
پاورقی لالیگا | بخش 7: روزی که دی استفانو مقابل رئال مادرید قرار گرفت
پاورقی لالیگا | بخش 8: نفرین ماسک های اکسیژن اسپانیول؛ حوله آتشینی که بارسلونا را قهرمان کرد
پاورقی لالیگا | بخش 9: تاج گذاری لا رئال آبی باسک در دوران کودتا، آدم ربایی و دموکراسی؛ روزی که قلب خوانیتو شکست
پاورقی لالیگا | بخش 10: سوپر دپور، ماشین جنگی خاویر ایرورتا
پاورقی لالیگا | بخش 11: هوگُل و دسته کرکس ها؛ آخرین برگ از پادشاهی 5 ساله