morteza Bاین دومین دوره ایه از تماشای فوتبال چلسی لذت میبرم. بار قبلی تیم کونته بود که سه دفاعه رو در جزیره باب کرد! تماشای سه دفاعه بازی کردن آرسنال و بقیه تیمها خیلی سرگرم کننده بود. اما این یه داستان متفاوته. ساری هرگز نتونست سبک مالکیت با پاسهای زیاد و سزیع رو در چلسی جا بندازه و اصلن هم هجومی و اگرسیو نبود. این باعث شده بود تصور کنم چلسی هم مثل یونتوس قراره تنها در محدوده فوتبال دفاعی و ری اکتیو درخشش داشته باشه. اما توخل فوتبالی متفاوت با ژوزه و کونته و بقیه مربیان سابق چلسی رو در تیم جا انداخت. فوتبالی که انگار نسخه آلمانی فلسفه گواردیولاست، همون تیکی تاکا با پرس بیشتر، پاسکاری کوتاه ولی با دوندگی و فشار فیزیکی بیشتر وقتی توپ رو از دست میدن. البته که دوست داشتن چلسی برای طرفدارهای تیمهای رقیب، (در مورد من بارسا) کار سختیه، ولی دوست نداشتن و لذت نبردن از این چلسی واقعن بی سلیقگی میخواد. تمام این تغییرات گسترده در تیم و این سبک بازی تماشایی باعث شده توماس توخل در بین مجموعه مربیان مولف تاریخ چلسی شخصیت متفاوتی باشه، به هرحال اولین مربی آلمانی چلسی هم هست. ولی توخل حتمن خوب میدونه که همه اینها تا وقتی جامی نبره اهمیت زیادی نخواهد داشت. پپ و کلوپ هم مثل ژوزه و ونگر و کونته باید جام بیاره تا احترام کسب کنه. برای قرار گرفتن کنار بزرگان باید جام های بزرگ بیاره، و چه جامی بزرگتر از جام قهرمانی اروپا؟