دقیقه 83 ال کلاسیکو و رئال مادرید 2-1 جلو بود. فرلاند مندی می توانست پس از سال ها، دوباره در مسیر سراشیبی قرار گیرد. مندی در محوطه جریمه، یک لحظه بازوی مارتین بریتویت را لمس کرد. به نظر می رسید بریتویت به توپ نمی رسد اما او خودش را جلوی توپ انداخت. مندی پیراهن مهاجم دانمارکی بارسلونا را گرفت و او خودش را روی زمین انداخت. بازیکنان بارسلونا اعتراض کردند و فریاد زدند اما صدایی از سوت خیل مانزانو نیامد. آن صحنه پنالتی نبود. رئال مادرید 2-1 پیروز شد و مندی از تصمیم مانزانو در آن صحنه 50-50 خوشحال شد. آن صحنه می توانست در نبرد نزدیک قهرمان لالیگا تعیین کننده باشد و اگر پنالتی به سود بارسلونا اعلام می شد، فرلاند مندی اولین نفری بود که مورد سرزنش قرار می گرفت. رسانه های اسپانیایی نیز این ماجرا را زود فراموش نمی کردند چون در مادرید حتی اگر کریستیانو رونالدو و کریم بنزما هم باشید، یک اشتباه کافی است تا از چشم هواداران و روزنامه نگاران بیفتید. شاید آن صحنه می توانست ادامه دوران حرفه ای مندی را خراب کند.
فرلاند مندی با شکست ها آشناست اما چرا؟ در کودکی، مشخص بود که او استعداد بالایی در فوتبال دارد. در 9 سالگی، مندی به تیم نونهالان پاری سن ژرمن پیوست اما دو سال بعد و در یازده سالگی، پدر او از دنیا رفت. فرلاند مندی در خصوص مرگ پدرش می گوید:
پدرم همیشه مرا با ماشینش به زمین فوتبال می برد و برایم همه کار انجام می داد. خیلی سخت بود بدون او زندگی کنم. به خاطر پدرم است که می خواهم به جایگاه های بالا برسم. من می خواهم نشان دهم تمام کارهایی که پدرم برایم انجام داد، بیهوده نبوده است.
سه سال بعد، یک اتفاق تلخ دیگر برای مندی نوجوان رخ داد. در 14 سالگی، او پس از یک مصدومیت، همچنان درد شدیدی در پاهایش حس می کرد. پزشکان تشخیص دادند او از ناحیه ران پا دچار آرتروز شده است و باید جراحی کند. پس از جراحی، او به مدت چهار ماه روی ویلچر نشست. گفته می شد که مندی حتی دیگر نمی تواند راه برود، چه رسد به این که دوباره فوتبال بازی کند. پزشکان اطمینان نداشتند. در حالی که پرسنل کیمپمبه، آدریان رابیو و کینگزلی کومان در آکادمی پاری سن ژرمن برای خودشان نامی دست و پا کرده بودند، فرلاند مندی باید در تمرینات توانبخشی، دوباره راه رفتن را تمرین می کرد. تیم پزشکی پاری سن ژرمن، از مندی مراقبت کرد و او پس از یک سال دوباره توانایی راه رفتن را به دست آورد و کم کم دوباره پا به توپ شد. با این حال هم تیمی های مندی از نظر بدنی و فنی، وضعیت بهتری نسبت به او داشتند. مندی در این باره به لوپاریزین گفته بود:
باید دوباره از صفر شروع می کردم، هم از نظر بدنی و هم فنی. همه چیز پیچیده بود و یک فاجعه را تجربه می کردم.
با این حال، مندی در حالی که درد همراهش بود، با درد جنگید تا بتواند رویای فوتبالیست شدنش را دنبال کند. در 17 سالگی، شکست دیگری برای مندی از راه رسید. پاری سن ژرمن برای ارائه قرارداد به مندی جهت اضافه شدن به تیم زیر 19 ساله ها دچار تردید شد و او در حالتی بلاتکلیف قرار گرفت. یک اشتباه؛ مندی تا مشخص شدن تصمیم پاری سن ژرمن صبر نکرد و تصمیم گرفت خودش سرنوشت خودش را رقم بزند. او با تیم اف سی مانتوا، تیمی در حومه پاریس که در دسته چهارم فرانسه بود قرارداد بست. یک سال بعد، او راهی تیم دسته دومی لوآور شد اما قرار نبود به تیم اصلی اضافه شود و به تیم ب لوآور منتقل شد. مندی بازهم باید می جنگید و در بیست سالگی بود که او با اضافه شدن به تیم اصلی لوآور، برای اولین بار حضور در فوتبال حرفه ای را تجربه کرد. پنج سال پس از راه رفتن دوباره، نقطه عطف زندگی فرلاند مندی رقم خورد و او در مسیر سربالایی قرار گرفت. او طی یک سال از یک استعداد به بازیکن اصلی تیمی بزرگ در فرانسه تبدیل شد. مندی با انتقالی 5 میلیون یورویی به المپیک لیون پیوست و البته توانست در این تیم فیکس شود و در لیگ قهرمانان اروپا هم بازی کند.
دو ماه بعد از اولین حضور در لیگ قهرمانان اروپا، وقتی مندی از خواب برخاست، دید پنج تماس بی پاسخ از سوی باشگاه لیون دارد. او با خودش فکر کرد من که کار اشتباهی نکرده ام و از تمرین هم جا نمانده ام، پس دلیل این تماس ها چیست؟ وقتی مندی با باشگاه تماس گرفت، کسی از او عصبانی نبود. کارمند باشگاه به مندی اطلاع داد دیدیه دشان تصمیم گرفته او را به تیم ملی فرانسه دعوت کند و این در حالی بود مندی حتی یک دقیقه هم برای تیم پایه های فرانسه بازی نکرده بود. چند ماه پس از این تماس، این بار نمایندگان رئال مادرید با مندی تماس گرفتند. زین الدین زیدان شخصا روند پیشرفت مندی را زیر نظر گرفته بود و می خواست او را جانشین مارسلو کند. رئال مادرید برای آن بازیکن 24 ساله، رقمی حدود 50 میلیون یورو پرداخت کرد و این رقم برای بازیکنی که تقریبا ناشناس به نظر می رسید و خیلی هم سن پایینی نداشت، غیرقابل باور به نظر می رسید. تصور می شد مارسلوی 30 ساله همچنان مدافع چپ اصلی رئال مادرید خواهد بود و مندی قرار است صرفا یک ذخیره باشد. یک سال و نیم بعد، ثابت شد در آن تابستانی که رئال مادرید 350 میلیون یورو برای جذب فرلاند مندی، ادن هازارد، رودریگو، میلیتائو و لوکا یوویچ هزینه کرد، مندی بین آن ها بهترین و باثبات ترین بوده است چرا که او در رقابت با مارسلو پیروز شد و مارسلو صرفا در بازی های غیرمهم و موارد اضطراری به کار گرفته می شود.
مندی مثل مارسلو تکنیکی و تهاجمی نیست اما از نظر بدنی بسیار قوی است، جنگنده است و در کارهای دفاعی مطمئن نشان می دهد. در همان ال کلاسیکو، مندی تا قبل از برخورد با بریتویت خیلی دیده نمی شد اما این به خاطر بد بازی کردنش نبود بلکه او دستورات زین الدین زیدان را مو به مو اجرا می کرد. وقتی بارسلونا مالک توپ بود، مندی باید در خط دفاع پنج نفره عقب می نشست و البته مدام جایش را میان مسی، دمبله و سرجینیو دست عوض می کرد. با این حال این نقش، احتمالا یک استثنا باقی خواهد ماند. معمولا مندی نقش مهمی در بازیسازی رئال مادرید دارد، به خصوص مثل اغلب اوقات این فصل که سرخیو راموس مصدوم بوده است. در این فصل 42 درصد حملات رئال مادرید از سمت چپ یعنی جایی که مندی و وینیسیوس جونیور حضور دارند، شکل گرفته است. فقط ایبار و اوساسونا مثل رئال مادرید در حمله از سمت چپ موفق بوده اند. برخلاف مارسلو، مندی روی دریبل زدن متمرکز نیست و به هم تیمی هایش پاس می دهد. مندی یک بازیکن بی حاشیه و بی سر و صدا است که توانست خیلی سریع یکی از بهترین مدافعان کناری تاریخ رئال مادرید را نیمکت نشین کند و در بزرگ ترین باشگاه جهان، فیکس شود. این ها در حالی است که او حدود ده سال پیش روی ویلچر می نشست. با این حال مندی بابت آن روزها حسرتی ندارد:
مسلما آن مصدومیت ها مرا قدرتمند تر کرد. آن مشکلات به من آموخت مصمم تر باشم و تسلیم نشوم.
به قلم رافائل وایس از وب سایت گل