اولین اعلام نتایج برترین های قرن در روز 19 فروردین انجام گرفت و حالا پخش برنامه با جهانگیر کوثری از سر گرفته شد. پیش از پخش برنامه برترین های قرن با جهانگیر کوثری، پیش درآمد و مقدمه برنامه را تماشا کردید. جهانگیر کوثری بازی پرویز قلیچ خانی را برای ما توصیف کرد و در مقدمه ای کوتاه، تاریخ فوتبال ایران از سال 1320 را شرح داد.
حال انتخاب تیم منتخب و برترین های قرن جهانگیر کوثری تقدیم شما می شود. پیشنهاد می کنیم صحبت های جهانگیر کوثری و نوع انتخاب کردن او را حتما تماشا کنید چرا که متفاوت ترین برنامه با او ضبط شد. تقریبا برای انتخاب هر پست، خاطره و خصوصیاتی از آن بازیکن و شخص شرح داد. اتفاقاتی که شاید تا به امروز چیزی از آن ها نشنیده باشید:
سلام و درود خدمت مخاطبین رسانه طرفداری. با یکی دیگر از برنامه های تیم منتخب قرن در خدمتتان هستیم. کنار من، آقای جهانگیر کوثری، پیشکسوت فوتبال، کارشناس و البته گزارشگری نشسته اند.
آقای کوثری خیلی ممنون که به طرفداری آمدید.
سلام خدمت بینندگان و خوانندگان سایت طرفداری. امیدوارم این برنامه مورد قبول شان قرار گیرد و با تاریخ فوتبال کشورشان در یک قرن اخیر آشنا شوند.
به ترکیب منتخب فکر کرده اید؟
خیلی کار سختی است. نه فقط برای ایران، بلکه برای همه کشورها. بازیکنان هم تراز زیادی داشته ایم که هرکدام در یک مقطع تاریخ، تعریفی داشته اند. یکی در خدمت تیم بوده، یکی انفرادی خوب بوده، یکی بهترین گل ها را زده و یکی بهترین گل ها را گرفته. بنابراین انتخاب 11 نفر کار بسیار سختی است اما ناچارا با کمی اغماض باید این کار را انجام دهیم.
به سراغ دروازه بان برویم. انتخاب تان چه کسی است؟
این همان کار سخت است. از همان دوره های اول، آقاحسینی یکی از بهترین دروازه بان ها بوده، سپس محمد بیاتی، فرامرز ظلی، عزیز اصلی که در صعود ما به المپیک 1964 نقش داشت. بعدها ناصر حجازی، مهدی کشاورز، منصور رشیدی، مرحوم نیک نفس و قفل ساز و ... آمدند. پس از انقلاب نیز دروازه بانی مانند احمدرضا عابدزاده را داشتیم که از لحاظ فنی بسیار خوب بود. با در نظر گرفتن تمامی معیارها می توان گفت ناصر حجازی می تواند بهترین دروازه قرن اخیر فوتبال کشورمان باشد.
مدافعان وسط تیم تان چه کسانی هستند؟
ما در قدیم آقای ارغوانی را داشتیم، سپس به رنجبر، حسن حبیبی، مجید حلوایی، اکبر کارگرجم و ... می رسیدیم. این ها شاخص ها مدافعان میانی ما بودند ولی این که کامل ترین باشند نه. پرویز قلیچ خانی را داریم که در تمامی پست های دفاع و هافبک بازی کرده و حتی مهاجم نوک نیز بوده است. در دیدار انتخابی جام جهانی با استرالیا در سال 1974 در نوک خط حمله بازی کرد و در تهران 2 گل زد. یک گل دیگر می زد، 3-3 مساوی می شدیم و بازی به وقت اضافه کشیده می شد. به هر حال به نظرم در پست دفاع وسط، بهترین بازیکن دفاع تاریخ فوتبال ایران است.
یک دفاع دیگرم، حسن حبیبی است که مرد سال فوتبال ایران و مرد ورزش ایران شده و ایشان نیز در پاس و تیم ملی بازی می کرد. دفاع خوبی بود. خوب سر می زد و دفع می کرد اما نه اینکه بخواهد بازیسازی کند. در واقع سیستمی که آن زمان ما می خواستیم، این مدافعان عالی بودند.
از پرویز قلیچ خانی صحبت های زیادی شنیده ایم. خاطره ای برای هم نسلان من دارید که با این شخصیت بیشتر آشنا شویم؟
او بازیکن قد بلندی نبود. حتی کمی تپل بود. بازی را از تیم کیان زیر نظر منصور امیرآصفی شروع کرد. در سال 1964، تیمی که هدایتش را حسین فکری بر عهده داشت، 6 بازیکن آن زمان شاهین برای حضور در آن مسابقات قهر و اعتراض کردند. به همین دلیل مجبور شدند بازیکنانی دیگر ببرند. مثلا بازیکنی از تبریز به نام آقای خداپرست بردند یا کرم نیرلو از تیم شهاب. پرویز قلیچ خانی که در آن زمان 17 ساله بود، در تیم کیان بازی می کرد. جا داشت در لیست 22 نفره المپیک باشد ولی نامش نبود. منصور امیرآصفی، مربی قلیچ خانی پیش آقای فکری رفت و گفت شما مرا انتخاب کرده اید (منصور امیرآصفی دفاع چپ بی نظیر فوتبال کشورمان بود)، مرا خط بزنید و پرویز قلیچ خانی را ببرید. این جوان آینده دارد و می تواند خیلی مفید ظاهر شود. آقای فکری مربی بسیار باهوش و فهمیده ای بود و فکر کرد حال بعدا تصمیمم را خواهم گرفت. فردا لیست اعلام شد و دیدیم هم امیرآصفی در تیم است هم قلیچ خانی. یعنی هر دو را انتخاب کرد. از آنجا کار قلیچ خانی شروع شد. در مسابقات آموزشگاه، در تیم حکیم بازی می کرد. آنجا دفاع وسط بود ولی جلو می آمد و هافبک نیز بود. سپس یک گل در خط حمله می زد و دوباره به دفاع برمی گشت. انصافا هرکجا که بود، 90 دقیقه مانند تانک می دوید. در ضربات کرنر بالاتر از همه می پرید. در کار دفاعی بالاترین ضربه را می زد. یک بازی یادم است کیان و پرسپولیس بازی داشتند. سمت راست او حسین کلانی و سمت چپش همایون بهزادی بودند. رضا کیانی راد و پرویز قلیچ خانی باید جلوی این دو بازیکن سرزن می ایستادند. پرسپولیس نیز کارش این بود به وسیله رضا وطنخواه و ابراهیم آشتیانی روی دروازه سانتر کند و آن دو مهاجم نیز سرزن بودند. در این مسابقه نه کلانی یک سر زد نه بهزادی. همه سرها را قلیچ خانی و کیانی راد زدند. نه فقط این بازی، یک بار تیم ملی با ترکیه بازی داشت در امجدیه و طلعت نامی داشتند که یک بازیکن اروپایی ترکیه بود. سرعت عالی، دریبل زنی فوق العاده، شوت زنی عالی و ... بعد خیلی با تکبر با زمین آمد. پرویز قلیچ خانی را در آن مسابقه دفاع راست گذاشتند. انصافا در طول 90 دقیقه، طلعت توپ به پایش نخورد. اصلا اجازه نداد او بازی کند. یک بار دیگر نیز یک تیم از چکسلواکی سابق آمده بود و یک گوش راست خیلی خوب داشتند. نمی دانستند چه کسی را مقابلش بگذارند. عرب را می خواستند بگذارند ولی می ترسیدند. پرویز قلیچ خانی را برای اولین بار دفاع چپ گذاشتند. آن بازیکن 60 دقیقه بازی کرد و تعویض شد. در تیم ملی هم دفاع وسط بی نظیری بود. در بازی با استرالیا هم ما مهاجمان سرزن و بسیار خوبی داشتیم ولی قلیچ خانی را نوک بازی دادند و 2 گل زد. 2 تا هم به تیر دروازه زد. انصافا قلیچ خانی یک استثنا در فوتبال کشورمان بود. یک روز نزدیک به 30 سال پیش با علی پروین در یک برنامه تلویزیونی صحبت می کردم. گفتم به نظر شما بهترین فوتبالیست کشورمان کیست؟ حتی می توانی خودت را بگویی. گفت من؟ پرویز قلیچ خانی که با هم در کیان بودیم. اگر او فوتبالیست است، پس من چه هستم. حال پروین نیز بازیکن بزرگی بوده و تداوم داشته ولی خودش می گفت پرویز قلیچ خانی. من خودم وقتی در راه آهن بودم، یک بازی مقابل قلیچ خانی بازی کردم. آن قدر باران در امجدیه آمده بود که نمی توانستی بدوی. توپ ها هم چرمی تر و سنگین تر بود. من نیز جوانی 17-18 ساله بودم که در آن زمان در نیمه دوم تعویضی برای بازی در دفاع چپ به زمین آمدم. سپس مربی گفت این بازیکن را بگیر. دیدم قلیچ خانی را می گوید. یک جا توپ بین مان افتاد. هر دو تکل رفتیم. همه آنجا فکر کردند من له شده ام و قلیچ خانی مانند یک تانک از روی من رد شده است. سپس خودش دستم را گرفت و تکانم داد. هم از نظر قدرت بندی، سرعت، شوت، دریبل، سر زدن، بازی گروهی، شعور بازی و ... بی نظیر و استثنا بود. من او را دفاع وسط گذاشتم ولی در هر پستی او را به جز دروازه بان قرار دهیم، از همه بهتر است.
با دو دفاع چپ و راست، خط دفاعی مان کامل می شود.
مشکلی که ما در پست دفاع چپ داریم، این است که در 40-50 سال اخیر، دفاع چپ آنچنان فوق العاده ای ندیده ام. شاید خوب بوده اند اما باید شایسته حضور در تیم قرن باشند. من کسی را شایسته تر از منصور امیرآصفی نمی بینم. او کاپیتان تیم ملی بوده، دفاع چپ و وسط و همچنین راست بازی کرده، سپس مربی خوبی از نظر اخلاقی و فنی بود. از نظر فنی به نظرم نمره خیلی بالایی داشت.
برای پست دفاع راست، 2-3 مدافع داریم که بسیار عالی بوده اند. یکی ابراهیم آشتیانی است که در سیستم راجرز، دفاع طولی بازی می کرد و این اجازه را داشت رو به جلو حرکت کند و برای بهزادی و کلانی و سپس برای ایرانپاک سانتر می کرد. این سانتر ها یا گل می شدند یا توپ های برگشتی توسط هافبک ها با شوتزنی گل می شدند. او با پروین خیلی بازی کرده بود و به همین دلیل خیلی خوب همدیگر را درک می کردند. یعنی مثلا توپ را به پروین می داد و می دانست او توپ را در گوشه راست به او می دهد. در واقع وظیفه گوشه پرسپولیس این بود که حرکت کند و دفاع کناری تیم حریف را با خود به عقب ببرد تا فضایی ایجاد شود. ابراهیم آشتیانی نیز از آن فضا استفاده می کرد و خیلی خوب بود و یک بار مرد سال فوتبال نیز شد. در تیم ملی نیز فیکس بازی می کرد. در آن زمان پرسپولیس اسکلت تیم ملی را تشکیل می داد. کار درستی هم بود. مثلا بایرن مونیخ در آلمان نیز این گونه است یا یوونتوس و آژاکس در تیم های ملی شان. این ها نیز در تیم ملی همین کار را کردند. آشتیانی دفاع خوبی بود ولی در دفاع که مثلا خوب دفع کند و ... خیلی موفق نبود. به همین دلیل نمی توانم ایشان را انتخاب کنم.
پس از او یک دفاع راس از تیم ملی جوانان به نام حسن نظری آوردیم که بسیار خوب می دوید و تکنیکی بود. با وجود قد کوتاهش، آن قدر پخته بازی می کرد که به نظر نمی رسید 20 سالش است. او نیز یک سری نواقص داشت. مثلا سرزن نبود. بازی ایران و هلند را اگر در جام جهانی 78 ببینید، دو ضربه سر را ریزن بریک روی سر نظری می زند. شاید این ها ضعف باشند ولی امتیازات عالی ای داشت که بی نظیر بود. شرکت در حمله، بازیسازی در دفاع و .... او نیز صد در صد کامل نبود. به همین دلیل من در این پست مهدی مهدوی کیا را قرار می دهم که هم وینگر، هم هافبک و هم دفاع خوبی در تیم ملی و باشگاهش بود.
ترکیب تیم ما 4-4-2 است. می خواهید با این ترکیب ادامه دهید یا آن را تغییر دهید؟
من در آن زمان 3-3-4 را خیلی دوست داشتم. البته در آن زمان ما 4-2-4 بازی می کردیم و این سیستم به 2 هافبک خیلی فشار می آورد. سپس 3-3-4 آمد و پس از آن 2-4-4 آمد که تکمیل تر شد.
من در سیستم 3-3-4 ایرج دانایی فرد را قرار می دهم. کسی که در ظاهر به او نمی خورد این قدر قدرت و دوندگی داشته باشد. او هافبک چپ تیم من خواهد بود. دانایی فرد کار خود را با جوانان تاج شروع کرد. سپس نظامی و افسر نیروی هوایی شد. به همین دلیل در تیم عقاب بازی کرد. تیم بسیار خوبی بود که همه ملی پوش بودند. غلام وفا، حسین باباخواه، مصطفی عرب و ... حتی یک دوره ملی پوشان بزرگی را به تیمشان بردند تا قهرمان شوند. دانایی فرد پس از عقاب به دیگر تیم نظامی یعنی پاس آمد. در آن زمان تیمسار خسروانی، مالک باشگاه تاج او را از ارتش بازخرید کرد و به این تیم بازگرداند. ما با یکدیگر در تاج هم دوره نیز بودیم. دانایی فرد واقعا در آن سال ها بی نظیر بازی کرد. یادم است یک جام چهار جانبه یوگوسلاوی در زاگرب داشتیم. در آن زمان نیز برف آمده بود و زمین لغزنده بود. یک بازی مقابل ملی پوشان یوگوسلاوی و یک بازی مقابل لوکوموتیو مسکو داشت که واقعا بی نظیر بود. قشنگ یادم است طرفداران یوگوسلاوی، او را تشویق می کردند. سپس هم در جام جهانی مقابل آن اسکاتلند بزرگ گلزنی کرد که با آن گل، اعتبار تازه ای به فوتبال ایران بخشید. اسکاتلند 11 ستاره لیگ انگلیس و بهترین سرزن های دنیا را داشت. در آن بازی، دانایی فرد باعث شد ما نبازیم. به نظرم او بهترین هافبک چپ تاریخ فوتبال ایران است.
قبل از ضبط برنامه یک خاطره جالب نیز از او گفتید. مجددا می گویید تا مخاطبین نیز آن را بدانند؟
البته فکر کنم همه می دانند. ایرج قدش کوتاه بود و سمج و محکم بازی می کرد. در بازی ایران-اسکاتلند، آقای مهاجرانی می دانست ایرج چه قدرتی دارد. آرشی گمیل، بهترین بازیکن بازیساز اسکاتلند بود و خیلی خوب بازی می کرد. به دانایی فرد سپرده بود او را بگیر تا کاری نکند. قشنگ یادم است 30 دقیقه این بازیکن تکان نخورد و پس از 30 دقیقه، او دنبال ایرج می دوید. آخر هم او را دریبل و از زاویه بسته گلزنی کرد. سپس به کاسموس نیویورک رفت و وقتی منتخب جهان و اروپا با هم بازی می کردند، جزو 11 نفر تیم منتخب جهان بود. این واقعا افتخار بزرگی بود. پدر دانایی فرد هم از بازیکنان بزرگ ملی پوش و تیم تاج بود. او نیز قد کوتاهی داشت. منتها ایرج پر زور تر و قوی تر بود.
دو هافبک دیگر در این ترکیب لازم داریم.
علی پروین را به عنوان هافبک وسط قرار می دهم. هافبک دیگر تیم نیز خداداد عزیزی است. هر سه هافبک هجومی هستند و تیم کلا حمله ای می شود.
این سه هافبک قرار است کدام مهاجمان را تغذیه کنند؟
خیلی سخت است. مهاجم فوق العاده درخشانی داریم. از آقای کوزه کنانی در چپ بگیرید تا مسعود برومند در شاهین که استثنا بود. امیر عراقی، پرویز دهداری که یک بغل راست فوق العاده بود. سپس همایون بهزادی که یک استثنا در فوتبال ایران بود. گل های بسیاری زد. مردم لقب هایی به آن ها می دادند که خود ساخته بود. همایون سر طلایی را بیخود نمی گویند. در کنار او حمید شیرزادگان بود که در تیم ملی، شاهین و پرسپولیس کنارش بود. یک زمان دهداری و بهزادی بازی می کردند که دهداری مربی شد و شیرزادگان و بهزادی کنار هم بودند. سپس حسین کلانی کنار بهزادی آمد که بی نظیر بود. سپس غلامحسین مظلومی آمد. یک بار رایکوف ما را جمع کرد و گفت من حسرت می خورم که ایران فوتبالیستی مانند غلامحسین مظلومی دارد. او می تواند در اف سی کلن آلمان فیکس بازی کند و آقای گل بوندسلیگا شود. قدش 189 و شماره پایش 49، با هرکجا که می زد، توپ وارد گل می شد. بعد درشت بود. عقب که می آمد، با پای مدافع برخورد می کرد و آن مدافع باید تعویض می شد. اصلا چیز عجیبی بود. شوت هایش فوق العاده بود. سر زدن هایش را ببینید، به نظرم از سر زدن بهزادی بهتر بود. واقعا مانند لواندوفسکی که الان این گونه گل می زد، مظلومی نیز می توانست چنین بازیکنی باشد. شما باید سر ساعت بخوابید، به موقع بخورید، بعد تمرین نایستید، تفکرات مربی را پیاده کنید و به او گوش کنید. به نظرم اگر مظلومی این انضباط تیمی را داشت، استثنایی ترین مهاجم می شد. البته با این وضع هم بود و در تمام بازی های ملی و باشگاهی گل می زد. من خودم مقابلش بازی کردم و بزن بزن هم داشتیم. قدش بلندتر بود، سرزن تر از من بود. بغل پا می زد با پای 49 که هیچ جا اشتباه نمی رفت. زورش واقعا زیاد بود و خوزستانی بودنش باعث شده بود تکنیکش عالی باشد.
با این حال مهاجمی که انتخاب می کنم که کمی متمایل به میانه میدان نیز باشد، جلال طالبی است. ایشان یکی از استثنایی ترین هافبک ها و مهاجمان تاریخ فوتبال ماست. عمر فوتبالش کم بود زیرا آسیب دید. او یکی دو سال در دارایی بازی کرد و به تاج آمد. یکی از بهترین بازیکنان آسیا بدون هیچ اغراق. می توانست در اروپا یکی از بهترین ها باشد. قد بلند و تکنیک بی نظیر. دریبل ریز می زد، دریبل 5 متری می زد. دریبل سر پا می زد. بانیک استروا به تهران آمده بود. گلری به نام ونسل داشتند که دروازه بان تیم ملی شان شده بود. او جانشین شرایوف شده بود. آن ها گفتند هرکدام از بازیکنان شما توانستند به ما گل بزنند، ما پولی که باید از بازی شما بگیریم را نمی گیریم. در آن بازی جلال طالبی قیامت کرد. 7-8 تا توپ 6 قدمی همه را دریبل کرد و ونسل می گرفت. اصلا ونسل معروف است. هروقت یاد یک گلر خوب می افتیم، یاد او می افتیم. استاد این بود که توپ را از میان پای بازیکنان رد کند. همه نوع دریبلی می زد. واقعا استثنایی بود. جالب این است سرزن نیز بود. در دارایی بازی می کند و با تاج بازی داشتند. سانتری انجام شد به پشت محوطه جریمه و او پایش از بقیه بازیکنان خیلی بالاتر بود و از همان جا با سر توپ را وارد گل کرد. بنابراین او را در تیم منتخب قرار می دهم.
دو مهاجم دیگر هم می خواهیم.
آن دو مهاجم مشخص هستند. یکی علی دایی است که استثناست. یعنی خداوند استعداد گلزنی را درون او قرار داده است. فیزیک خوب، قد مناسب و شجاعت این را دارد که هرکجا می خواست، ضربه می زد. در بازی با کره جنوبی، از میان پای مدافع کره شوت می زند و توپ وارد دروازه می شود. اصلا کسی فکرش را نمی کرد چنین ضرباتی را بزند، اصلا نباید چنین ضربه ای را می زد. در دیدار با کویت یک ضربه سر می زند که نمی دانم چه کسی این شجاعت را دارد چنین ضربه ای بزند. 6-7 متر می دود، شیرجه و ضربه سر می زند. سر او زیر گردنش گیر می کند و حتی می توانست قطع نخاع شود ولی بلند شد سرحال. به نظرم مهاجمی در تاریخ فوتبال ایران به مانند علی دایی نیامده است. به نظر من کمی دیر وارد فوتبال شد. می توانست زودتر به فوتبال ایران وارد شود. او مرد سال فوتبال آسیا هم شد. امیدواریم او همچنان آقای گل جهان بماند.
در این سیستم سه مهاجمه ما می توانستیم گزینه های زیادی کنار علی دایی بیاوریم. مسعود برومند می توانست در این تیم قرار بگیرد. کوزه کنانی، فرشاد پیوس، ناصر محمدخانی، حسین کلانی، پرویز دهداری و ... می توانستند قرار بگیرند. ما فوتبالیستی به نام حسن روشن داشتیم که هم گوش راست بود هم گوش چپ. او واقعا بی نظیر بود. در واقع او ضرب آهنگ خط حمله تیم را زیاد می کرد و این خیلی برای یک تیم مهم است که فشار کمتر می شود. ما با یکدیگر هم بازی بودیم. بازی با پاس بود که من دفاع چپ بودم و او هافبک چپ. 4 تا به پاس زدیم که او 3 گل زد. استارت های انفجاری روشن را در آسیا ندیده ام. مثلا در 5-6 متر یک جهش می کردند که سریع جا می ماندی. شاید علیرضا عزیزی نیز شبیه او بود. شاید عزیزی در 6 متر مرا جا می گذاشت ولی در 50 متر من از او جلو می زدم. حسن روشن در جام جهانی هم گل زد. در تیم تاج نیز بهترین گل های این باشگاه را زد. در تیم ملی نیز عالی بود. جوانان ما 3 بار قهرمان شد که دو بار با حسن روشن بود. در آن زمان مربیان فکر می کردند کدام دفاع چپ یا راست مقابل حسن روشن ضعف دارد. یادم است یک بار با پرسپولیس در ورزشگاه آزادی بازی کردیم. آن روز مربی به من گفت باید گوش چپ بازی کنی. من دفاع بودم و اصلا نمی توانستم جلوتر بازی کنم. شب مربی به اتاقم آمد. من و هادی نراقیان هم اتاق بودیم. آقایان پورحیدری و رایکوف پیش من آمدند و گفتند شما باید گوش چپ بازی کنی. اصلا خوشحال بودم زیرا فکر نمی کردم بازی کنم و اگر هم بازی کنم، دفاع چپ هستم. خلاصه به من گفتند شما آنجا بازی کن و اجازه نده ابراهیم آشتیانی نفوذ کند. ما به این دلیل تو را آنجا گذاشته ایم که حسن روشن به سمت راست برود و جلوی رضا وطنخواه را بگیرد. وطنخواه از حسن روشن می ترسید زیرا سرعت کمی داشت و روی پاشنه بازی می کرد. بازی بعدی تیم، مجددا روشن به پست هافبک چپ بازگشت و من نیز دفاع چپ شدم. حسن روشن در هر تاکتیکی در خدمت تیم بود. ضربه های چپ و راستش عالی بود و نمی دانستید با کدام پا می خواهد بزند.
یک انتخاب سخت تر هم داریم که 3 بازیکن برتر را از میان این 11 نفر انتخاب کنیم.
پرویز قلیچ خانی نفر اول، علی دایی نفر دوم و علی پروین نیز انتخاب سوم.
بهترین مربی قرن ؟ هم داخلی و هم خارجی که در ایران کار کرده است.
ما مربیان زیادی داشته ایم که تاثیر زیادی روی فوتبال ما گذاشته اند. افراد زیادی مانند کی روش، راجرز و ... می توانند در این لیست حضور داشته باشند اما دو نفر تاثیر زیادی داشتند. یک نفر سوچ، مربی مجارستانی بود. در دهه 30 آمد و فوتبال پایه یاد داد. ما این چیزها را نمی دانستیم ولی او به ما یاد داد اما به نظرم رایکوف تاثیرش از او بیشتر بود و به همین دلیل انتخابم برای مربی خارجی، رایکوف است.
مربی داخلی، به نظرم حشمت مهاجرانی بیشترین تاثیر را داشته است. شاید مربیانی داشته ایم که دانش و تجربه ملی شان بیشتر باشد. حشمت سوابق بازی ملی زیادی ندارد اما از نظر مربیگری استثنا بود و به همین دلیل او را انتخاب می کنم.
برترین داور قرن؟
من فقط اینجا می توانم جعفر نامدار را بنویسم. علیرضا فغانی و ... نیز می توانند حضور داشته باشند اما نامدار هم بازیکن ملی و بزرگی بوده، هم استاد زبان بوده و هم اولین داور از ایران بود که به جام جهانی رفت. او در کمیته داوران فیفا و آسیا نقش داشت. او بسیار محترم بود و شخصیت داشت.
برترین تیم قرن از نظر شما چه تیمی است؟
هرکس بر اساس برداشت خود یک تیم را انتخاب می کند. اما تیمی که مسیر را برایمان باز کرد، به ما وجهه بین المللی داد و اسم ایران را جهانی کرد و گفتند ایران فوتبال دارد، تیمی بود که به المپیک 64 صعود کرد. آن تیم را من به عنوان تیم قرن انتخاب می کنم.
برترین های ورزش قرن ایران از نظر شما چه کسانی هستند؟
این انتخاب راحت تر است زیرا در کشتی آن قدر استثنا داریم که مدال های باارزش جهانی آنها راهی را باز نمی کند که به رشته های دیگر رای دهم. شما نمی توانید مثلا سوریان را با 7 مدال طلا کنار بگذارید. به همین دلیل انتخاب های من حمید سوریان، عبدالله موحد و غلامرضا تختی هستند. خیلی دوست داشتم اینجا علی دایی را انتخاب کنم اما نمی شد.
صحبت پایانی با مخاطبین؟
خوشحال می شوم که وقتی مخاطبین طرفداری پس از دیدن این مصاحبه، رزومه این ورزشکاران را درآورند و با فرهنگ شان آشنا شوند. به نظرم ورزش بدون فرهنگ معنا ندارد. خیلی افراد می توانستند جای این 11 نفر حضور یابند ولی به دلیل مسائل فرهنگی و اخلاقی نتوانستیم آن ها را جا دهیم. بعدها می فهمیم اگر ورزش با فرهنگ باشد، مردم دوستش دارند و جایگاه اجتماعی اش بالا قرار می گیرد. مثلا تختی از طبقه پایین، در جایگاهی قرار می گیرد که مردم از هر قشری طرفدار او می شوند.
فرم نظرخواهی تکمیل شده جهانگیر کوثری

همچنین مقدمه جهانگیر کوثری برای برنامه برترین های قرن و توصیف او از پرویز قلیچ خانی را در لینک های زیر تماشا کنید:
جهانگیر کوثری: قلیچ خانی استثنا بود؛ پروین گفت اگر او فوتبالیست است، من چه هستم؟!
مقدمه تیم منتخب قرن با جهانگیر کوثری: رایکوف فوتبال ما را متحول کرد؛ حجازی سمبل تیپ روز و حضور جوان ها در فوتبال بود