شاید تا چند ماه پیش چیزی درباره آنفلوآنزای اسپانیایی نشنیده بودید، اما احتمالا به یمن بحران ویروس کرونا متوجه شدهاید که یک ویروس کشنده دنیا را در اوایل قرن بیستم تسخیر کرده بود.
این بیماری که بعضا به نام "مادر همهگیریها" نیز شناخته میشود، بین سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۲۰ باعث مرگ ۲۰ تا ۵۰ میلیون نفر شد.
دانشمندان و مورخان عقیده دارند که یک سوم جمعیت دنیا که در آن زمان ۱.۸ میلیارد نفر بود، به این بیماری مبتلا شده بودند، و تلفاتش از جنگ جهانی اول که تازه تمام شده بود بیشتر بود.
دنیاگیری ۱۹۱۸ آنفلوانزا یا آنفلوانزای اسپانیایی (به انگلیسی: Spanish flu) دنیاگیری آنفلوانزای مرگبار غیرمنتظرهای بود که در اثر ویروس آنفلوانزای A زیرگروه H1N1 ایجاد شد.
مابین بهار ۱۹۱۸ تا تابستان ۱۹۱۹، این بیماری ۵۰۰ میلیون نفر (یکسوم مردم جهان در آن هنگام) در سراسر جهان را دچار کرد و به گفته پژوهشگران، بین ۱۷ تا ۵۰ میلیون انسان جان خود را از دست دادند که بیشتر از شمار قربانیان مستقیم جنگ جهانی اول است. البته در برخی تخمینها تا ۱۰۰ میلیون نفر هم گفته شدهاست. پژوهشها نشان میدهند که این همهگیری ممکن است از مرگ سیاه هم قربانیان بیشتری در جهان داشته باشد. بیشتر آنفلوانزاها به شکل نامتناسبی کودکان و سالمندان را دچار میکنند ولی نرخ مرگ و میر در آنفلوانزای اسپانیایی به شکل غیرمنتظرهای در جوانان بیشتر بود.
ریشه
نمونهای از پوستر آموزش پیشگیری از ابتلا: «تف کردن، سرفه و عطسهٔ بیدقت، آنفلوانزا و سل را گسترش میدهند.»
فرضیههای بسیاری دربارهٔ خاستگاه این بیماری وجود دارد. برخی میگویند آغاز این همهگیری در ایالات متحده آمریکا، امپراتوری بریتانیا یا چین بودهاست. این باور نیز هست که سانسور در زمان جنگ جهانی اول باعث شد این بیماری در جمهوری سوم فرانسه، امپراتوری بریتانیا و امپراتوری آلمان گزارش نشود اما چون در امپراتوری اسپانیا (که در جنگ بیطرف بود) گزارش شد، بهنظر آمد که این بیماری در آنجا همهگیرتر است؛ بنابراین پسوند «اسپانیایی» گرفت.
با اینکه در آن زمان میکروب به عنوان عامل بیماریهای عفونی کشف شده بود اما نزدیک به یک دهه پس از آن، ویروس آنفلوانزای A زیرگروه H1N1 به عنوان عامل این بیماری شناسایی شد.
در ایران
تصویر سنگ قبر یکی از درگذشتگان این بیماری در نورآباد (ممسنی) که بر روی آن چنین نوشتهاست: وفات مرحمت پناه علی رضا ولدصدق ملا علی نجات جاویدلله در سنهٔ ۱۳۳۷ (قمری) ناخوشی بلایی برکل ربع مسکون نازل که تمام حکیمان از معالجه آن حیران و سرگردان و از غرهٔ شهر صفر تا پانزدهم شهر مذکور، تمامی نوع انسان را سه قسم و دو قسم آن را هلاک و یک قسم باقی و آن یک قسم از عهدهٔ کفن و دفن بر نیامدند. علامت ناخوشی عطسهای و سرفهای بود. به جهت عبرت نوشته شد.
ایران یکی از بالاترین آمارهای مرگ بر اثر آنفلوانزای اسپانیایی را داشت. بر اساس یک تخمین، بین ۹۰۲٬۴۰۰ تا ۴٬۴۳۱٬۰۰۰ یا ۸٪ تا ۲۲٪ از کل جمعیت ایران بر اثر این بیماری کشته شدند. به نوشته امیراصلان افخمی بر خلاف دیگر جاهای زمین که بیشتر قربانیان شهرنشین بودند، در ایران این بیماری در روستاها بیشتر قربانی گرفت. شرایط اجتماعی (مهمترین دلیل)، قحطی، اعتیاد به تریاک، مالاریا، خشکسالی، احتکار، فساد و ناکارآمدی دولت، توسعهنیافتگی، و کمخونی از دلایل گسترش آنفلوانزای اسپانیایی در ایران بودند.
نیروهای روس، بریتانیا و عثمانی در چهار گام، آنفلوانزای اسپانیایی را وارد ایران کردند:
در شمال خاور: از عشقآباد به مشهد (نیروهای آمریکایی، ویروس آنفلوانزا را به نیروهای امپراتوری روسیه منتقل کردهبودند) [همهگیری کوچک]
در شمال باختر: از باکو به بندر انزلی (نیروهای امپراتوری روسیه) [همهگیری کوچک]
در جنوب: از بندرعباس و بوشهر (نیروهای امپراتوری بریتانیا و راج بریتانیا) (نیروهای هندی بسیاری نیز در ایران مردند) [همهگیری بزرگ]
در باختر: از طریق میانرودان (جنگزدگان آشوریها، مردم ارمنی، نیروهای امپراتوری عثمانی)
چون همهگیری آنفلوانزای اسپانیایی در تهران ناگهانی و همزمان با وزش بادهای شدید بود آنرا «ناخوشی باد» نامیدند. اما بیشترین کشته در کرمان بود. در شیراز مردم خود را به مسجد میرساندند تا دست کم در جایی مقدس بمیرند.
بر پایه برآوردها آنفلوانزا در روستاها جان بین ۱۰ تا ۲۵ درصد و در شهرها بین یک تا ده درصد جمعیت را گرفت؛ بنابراین شمار قربانیان آنفلوانزا در ایران بین۹۱۰٬۴۰۰ تا ۲٬۴۳۱٬۰۰۰ (۸٪ تا ۲۱/۷٪) بودهاست.
جوانتر و فقیرتر
چیزی که وضعیت را بدتر کرد تفاوت آنفلوآنزای اسپانیایی با همهگیریهای آنفلوآنزای قبلی بود، مانند همهگیری ۱۸۸۹-۹۰ که به مرگ یک میلیون نفر در سراسر دنیا منجر شد.
بیشتر جانباختگان ۲۰ تا ۴۰ ساله بودند و تلفات بین مردها به صورت بیتناسبی زیاد بود - احتمالا به این خاطر که همهگیری ظاهرا در اردوگاههای شلوغ جبهه غرب آغاز شده بود و با پایان جنگ و بازگشت سربازان به خانه شیوع پیدا کرد.
بیماری در عین حال به کشورهای فقیرتر آسیب بیشتری زد.
نتایج تحقیقات اخیر فرانک بارو، پژوهشگر دانشگاه هاروارد، نشان میدهد که ۰.۵ درصد جمعیت آمریکا - حدود ۵۵۰ هزار نفر - جان خود را به خاطر آنفلوآنزای اسپانیایی از دست دادند، در حالی که این بیماری در هند به مرگ ۵.۲ درصد جمعیت - حدود ۱۷ میلیون نفر - منجر شد.
کاترین آرنولد، نویسنده، میگوید "تلفات جنگ جهانی اول و آنفلوآنزای اسپانیایی به فاجعه اقتصادی منجر شد." پدربزرگ و مادربزرگ خودش از جانباختگان این بیماری در بریتانیا بودند.
به گفته او "در خیلی از کشورها دیگر مرد جوانی باقی نمانده بود که کسبوکار خانوادگی را ادامه دهد، مزرعه را بگرداند، حرفه و پیشه جدیدی بیاموزد، ازدواج کند و بچهدار شود تا جای خالی میلیونها کشته را پر کند. نبود مرد واجد شرایط به مشکلی منتهی شد که با نام 'زنان اضافه' شناخته میشود؛ میلیونها زنی که همسر مناسب برایشان وجود نداشت."
تاثیر مثبت خانهنشینی و فاصلهگذاری اجتماعی
داستان دو شهر است: در سپتامبر ۱۹۱۸، شهرهای مختلف آمریکا داشتند برای تبلیغ اوراق قرضه جنگی تدارک فستیوال میدیدند. هدف از فروش این اوراق تامین بودجه جنگی بود که هنوز پایان نیافته بود.
وقتی موارد ابتلا به آنفلوآنزای اسپانیایی بیشتر و بیشتر شد، رویهای که دو تا از این شهرها پیش گرفتند کاملا با یکدیگر در تضاد بود: فیلادلفیا تصمیم گرفت فستیوالش را طبق برنامه اجرا کند، سنت لوئيس تصمیم گرفت فستیوالش را لغو کند.
یک ماه بعد، بیش از ۱۰ هزار نفر در فیلادلفیا به خاطر ابتلا به این بیماری جان باختند، اما تعداد کشتهشدگان در سنت لوئیس از ۷۰۰ نفر تجاوز نکرد.
این تفاوت باعث شد تا فاصلهگذاری اجتماعی به عنوان اقدامی موثر برای مهار همهگیری پذیرفته شود.
بررسی اقدامات شهرهای مختلف آمریکا در سال ۱۹۱۸ نشان میدهد که نرخ مرگومیر در شهرهایی که نمایشخانهها، کلیساها و مدرسهها را زودتر تعطیل کرده بودند بسیار کمتر بود.
همچنین گروهی از اقتصاددانهای آمریکایی با تحلیل اقدامات سال ۱۹۱۸ به این نتیجه رسیدند که بعد از پایان همهگیری وضع اقتصادی در شهرهایی که برخورد سختگیرانهتری داشتند زودتر بهبود پیدا کرده بود.
از ترس تا خرافه؛ تاریخ تکرار میشود
لائورا و ماریا لارا مارتینز، دو خواهر تاریخدان اسپانیایی، در دو سال گذشته مشغول بررسی اسناد تاریخی آنفلوآنزای اسپانیایی بودهاند. آنها در گفتگو با یورونیوز به درسهای تاریخی این بیماری همهگیر برای امروز اشاره میکنند.
خواهرانِ لارا مارتینز معتقدند که شباهت میان روند همهگیریِ ویروس کرونا و همهگیری آنفلوآنزای اسپانیایی از ابتدا برایشان آشکار بوده است.
آنها میگویند: «مردم در سال ۱۹۱۸ نیز ابتدا میگفتند این بیماری یک سرماخوردگی ساده است. اما بعد که کار بالا گرفت، یک قرن پیش هم مانند امروز قرنطینه جدی شد؛ مرزها، مدارس و دانشگاهها و اماکن عمومی نظیر تئاتر و رستوران بسته شد و کابینهای تلفن عمومی ضدعفونی میشدند.» جریمهٔ ماسک نزدن در آمریکا در همین دوران به ۱۰۰ دلار میرسید.
در سال ۱۹۱۸ نیز خیلی زود مشخص شد گردهمآییها سبب انتشار بیشتر ویروس میشوند. و چنانکه خوام کلارت میراندا، دیگر تاریخدان اسپانیایی میگوید: «قرنطینه به اجرا در آمد و با انجام اقدامات پیشگیرانه که مؤثر بودنشان در تاریخ اثبات شده بود، در مهار بیماری پیشرفت حاصل شد.» وی میافزاید که در آن زمان نیز مردم باید با «خرافات مبارزه میکردند.»
در اسپانیا، اسقف ناحیهٔ زامورا از مردم خواست در عشای ربّانی شرکت کنند و مقامات کشور مانع برگزاری جشنوارهٔ آئينی سنایزیدرو برگزار نشدند. به گفتهٔ تاریخدانان یک هفته بعد از این فستیوال در مادرید، روز ۲۲ مه، روزنامهها نوشتند همهٔ مردم مریض شدهاند.
این بیماری آنفلوآنزای اسپانیایی نام گرفت گرچه که گمان میرفت نخستین بیمار مبتلا به آن در مرکز تعلیمی ارتش آمریکا در کانزاس بوده است. خواهران لارا مارتینز معتقدند که این بیماری ممکن است در اصل از فرانسه یا حتی از چین آمده باشد.
مادر تمامی بیماریهای همهگیر
آنها که در ۱۹۱۸ با این بیماری دستوپنجه نرم میکردند نه وسیلهای برای تست بیماری داشتند و نه امیدی به واکسن و برای همین بسیار امید بسته بودند که با گرم شدن هوا و رسیدن تابستان بیماری خودبهخود از بین برود.
با رسیدن تابستان قرنطینه سبکتر شد و موسم جشن خرمن و انگورچینی در سپتامبر رسید. اما ضربهٔ موج دوم بیماری از ضربهٔ نخستین آن مرگبارتر بود.
خوام کلارت مارتینز میگوید در مناطقی حتی در اوائل سال ۱۹۲۰ موج سوّمی از ابتلا به این بیماری هم دیده شد. او میافزاید: «پایان این بیماری همهگیر در هر کشور متفاوت بود و به اطلاعرسانی، آموزش متخصصان و منافع طبقات سیاسی آن بستگی داشت.»
دادههای تاریخی دربارهٔ تأثیر این بیماری بر دیگر مناطق جهان بسیار محدود است اما دانشمندان توافق دارند که این بیماری همهگیر سرانجام در سال ۱۹۲۰ ، و با ایجاد نوعی مقاومت جمعی در تن افراد، به پایان رسیده، گرچه که ویروس آن هیچوقت بهکلی از بین نرفت.
دکتر بنیتو آلمیرانته، مدیر بخش بیماریهای عفونی بیمارستان ولدهبرونِ بارسلون میگوید: «ردّ پای همین ویروس بر روی دیگر ویروسهای آنفلوآنزا دیده شده است. ویروس جهشیافتهٔ آنفلوآنزای اسپانیایی عناصر ژنتیکی تازهای را از دیگر ویروس گرفته و بارها ظاهر شد.» برای نمونه در آنفلوآنزای فصلی سال ۲۰۰۹ رگههایی از ویروسهای اولیه آنفوآنزا در کار بود بنابراین سالمندان در برابرش محافظت بیشتری داشتند تا جوانان.
همین پدیده در زمان آنفلوآنزای اسپانیایی هم دیده شد، یعنی در آن زمان کسانی که بالای ۳۰ سال داشتند مقاومت بیشتری نشان میدادند و تاریخدانانی نظیر لائورا لارامارتینز باور دارند که این امر به سبب آن بوده که این افراد پیشتر در معرض آنفلوآنزای روسی سالهای ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۰ قرار داشته و بهنوعی مقاوم شده بودهاند.