آبادان شهری در استان خوزستان و جنوبغرب ایران، مرکز شهرستان آبادان و از مناطق آزاد بازرگانی (منطقه آزاد تجاری-صنعتی اروند) ایران است که بر جزیرهای همنام خود در ۵۳ کیلومتری خلیج فارس در نزدیکی با مرزهای عراق و کویت جای گرفتهاست. این شهر همچنین دارای فرودگاه و بندر است و به دلیل داشتن پالایشگاه نفت و پتروشیمی راهبردی بودن و هممرزی با کشور عراق، از زمان جنگ جهانی دوم یکی از مهمترین شهرهای خاورمیانه و ایران بودهاست. یکی از بزرگترین پالایشگاههای نفت جهان (پالایشگاه نفت آبادان) در این شهر قرار دارد. نفت از اغلب مناطق خوزستان با لوله به این شهر میرسد و پس از تصفیه به کلیه جهان صادر میشود. نزدیکترین شهر به آبادان، خرمشهر است که حدود ۱۵ کیلومتر با این شهر فاصله دارد.
برخی مورخان بر این باورند که پیش از روزگار تاریخنگار یونانی هرودت، منطقهٔ آبادان سکونتپذیر بودهاست. «بهمنشیر» یا «بهمناردشیر» یا «وهمناردشیر»، برگرفته از نام نخستین شاه ساسانی (اردشیر بابکان)، نام پیشین شهری بندری بوده که اکنون آن را آبادان میشناسیم، و اردشیر بابکان در این بخش ایران اقدامات بسیار انجام داده بود. این شهر در تاختن اعراب به خوزستان به کلی نابود شده و یک پادگان به جای آن برپا شد. چون که نخستین فرمانده این پادگان مردی بنام عباد ابن حصین حبطی بود، شهر کوچکی در اطراف این پادگان ایجاد شد، به این مرد منصوب شده و عبادان نام گرفت.
امپراتوری عثمانی همواره بر روی آبادان و خرمشهر ادعای مالکیت داشت و در دوره ناصرالدینشاه این دو شهر را اِشغالِ نظامی کرد. امیرکبیر به نمایندگی از دولت ایران به مذاکره با امپراتوری عثمانی برای بازپس گرفتن خرمشهر و آبادان رفت. عثمانیها به فکر تطمیع شیوخ قبایل عرب افتادند و وعدهٔ معاف کردن از پرداخت مالیات در صورت الحاق به عثمانی دادند و متقابلاً دولت ایران اطمینان داشت که عربهای ساکن این شهرها خواهان بازگشت به ایران هستند و برای قدرتنمایی جلوی دولت عثمانی اعلام کرد که اگر شیوخ عرب گفتند که خواهان بازگشت به ایران هستند، مبلغ سنگینی بر مالیات سالیانهٔ آنها افزوده خواهد شد. با این وجود قبایل عرب خواهان بازگشت به ایران شدند و به این ترتیب در سال ۱۸۴۷ در جریان عهدنامه ارزروم عثمانیها حق حاکمیت مطلقهٔ دولت ایران بر این شهرها را به رسمیت شناختند و از تمامی ادعاهای خود دست کشیدند. در قرن بیستم، عبدالکریم قاسم پس از آن که با کودتا به ریاست دولت عِراق رسید، ادعا کرد که عهدنامه ارزروم باید باطل شود و خرمشهر و آبادان باید از ایران جدا شده و به عراق الحاق بشوند. قاسم، این دو شهر و نیز کشور کویت را متعلق به عراق نامید و در اتحادیه عرب نیز تقاضای الحاق اینها به عراق را ارائه کرد. صدام حسین با همین انگیزه به ایران تجاوز نظامی کرد و این دو شهر را به اشغال خود درآورد. آثار جنگ ایران-عراق هنوز بر روی این شهرها باقی ماندهاست. آبادان تا سال ۱۳۵۵ خورشیدی از نظر جمعیت شهر نخست استان خوزستان بود و پس از آن سال جای خود را در رتبه یکم به اهواز داد.
موقعیت جغرافیایی این شهر در طول ۴۸ درجه و ۱۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۲۰ دقیقه و با بلندای ۳ متر از سطح دریا و با پهناوری ۲۷۹۶ کیلومتر مربع است. حدود آبادان از شمال به شادگان، از خاور و جنوب به خلیج پارس از جنوب غرب و غرب به کشور عراق که حد فاصل مرز طبیعی را رودخانه اروند تشکیل میدهد و از شمال غربی به خرمشهر محدود میگردد.
در تجزیه و تحلیل ریشه نام آبادان به کلمه پهلوی اوپاتان میرسیم که به معنی «محلی برای پاسداری و نگهبانی از آب» رسید و بطلمیوس، پدر جغرافیای یونان، نام «آرپفانا» و «آپفادانا» را برای آبادان به کار میبرد. واژهٔ «عَبّادان»، که در دورههای اخیر به آبادان استناد میشد، معرّب همان واژه است. مارکیانوس، جغرافیدان سدهٔ ۴ میلادی نیز آن را به صورت «آپفادانا» (Apphadana) آوردهاست. آبادان (به پارسی میانه: Āpātān)، به معنای «آباد، باصفا، بارونق و ضد ویران» گفته شدهاست. در فرهنگ فارسی معین، «معمور، دایر، برپا و مقابل ویران و خراب» گفته شدهاست.
از منابع قرون وسطی، و تا قرن حاضر، نام این جزیره همواره به صورت عربی عَبّادان آمدهاست. این نام گاهی از عَبّاد (به معنی پرستشگر) اشتقاق یافتهاست. بلادری، از سوی دیگر، داستانی را نقل میکند که بر اساس آن شهر به وسیلهٔ عَبّاد بن حسن خابطی که در دوره حکومت ججاج در آنجا پادگانی بنا کرد، بنیان گذاشته شدهاست. فره وشی برای این نام یک ریشهشناسی ایرانی ارائه دادهاست (از آب، و ریشهٔ پا (نگهبانی) بدین ترتیب به معنای ایستگاه نگهبانی ساحل). شواهد احتمالی پشتیبان آن نام آپانا است که بطلمیوس آن را بر جزیرهای در نزدیکی دهانهٔ دجله اطلاق کردهاست. مارسیان، جغرافیدان قرن چهارم، که اطلاعاتش را از بطلمیوس میگیرد، نام آپپادانا را ذکر میکند. بدین ترتیب ممکن است برای اصلاح نام به آبادان مبنایی موجود بوده باشد. این نام بر اساس فرمان رسمی در سال ۱۳۱۴ کاربرد عمومی یافت.
نام آبادان تا پیش از ۱۳۱۴ش به شکل عَبّادان نوشته میشد، که به پیشنهاد فرهنگستان ایران و تصویب دولت، رسمالخط امروزی را پیدا کرد. همهٔ مورخان و جغرافینویسان اسلامی که در گذشته یادی از این ناحیهٔ ایران کردهاند، همین رسمالخط یعنی عَبّادان را به کار بردهاند. آنان، عبادان را هم بر دِه یا شهر آبادان اطلاق کردهاند، هم بر خود جزیره. آبادان در گذشته روستایی به نام عَبّادان بودهاست.
بهرام فرهوشی این نام را به معنای «ایستگاه پاسداران ساحلی» میداند. وی همچنین معتقد است که شکل کهن نام آبادان، اُپاتان بودهاست که از سه بخش تشکیل شدهاست: اُ به معنای «آب»، پات از ریشهٔ پاییدن و ان، پسوند نسبت. به نظر میرسد نام آبادان، معرّب همین نام باشد. تا پیش از سال ۱۳۱۴ به شکل عبادان نوشته و خوانده میشد. تمام مورخان و جغرافیدانان اسلامی که از این ناحیه یاد کردهاند، همین تلفظ و شکل نوشتاری را به کار بردهاند. در وجه نامگذاری آبادان، چند قول وجود دارد: بلاذری در ریشهیابی، این نام را برگرفته از نام عبّاد بن حَصین حبطی از قبیلهٔ بنیتمیم میداند که از ملازمان حجاج بن یوسف بوده و در این منطقه پادگانی برپا کردهاست. گروهی آن را برگرفته از نام مردی مقدس به نام عَبّاد، که در سدههای دوم و سوم قمری میزیستهاست، نسبت دادهاند و گفتهاند که وی عبّادان را بنا نهادهاست. حاج عبدالغفار نجمالملک، همانند سایر مورخان پیش از خود، آن ناحیه را جزیرةالخضر نامیدهاست.
احمد کسروی نیز در طول کتابش آنجا را جزیرةالخضر، مینامد اما در قسمت واپسینِ کتابش نام آنجا را عبادان میآورد. در سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی، بهموجب تشکیل فرهنگستان ایران و با تصویب هیئت دولت در دورهٔ رضاشاه، واژهٔ عبادان به آبادان تغییر نام یافت. بخشی از جزیرهٔ آبادان در دورهٔ ساسانیان بهمناردشیر خوانده میشدهاست که نام رود بهمنشیر یادگار آن نام کهن است. اوپاتان نیز، که نام کهنتر آبادان است، امروز بیشتر زیب شرکتها و سازمانها در شهر آبادان است. به دلیل وجود زیارتگاه کوچکی که ادعا میشود خضر نبی در آن دیده شدهاست، گاهی به این منطقه نام مذهبی جزیرةالخضر هم داده شدهاست. در نزهةالقلوب حمدالله مستوفی آبادان مرز آخر ایرانزمین در جنوبغرب معرفی میشود و در گذشتهٔ دور نیز آبادان را آخرین شهر ایران میدانستند و ورای آن جایی دیگر در ایرانزمین نمیپنداشتند.
بر اساس نوشتههای مورخان و جغرافیدانان، آبادان روزگاری از لحاظ کشتیرانی و سیاحت، اعتباری داشتهاست. به نوشتهٔ ابن بطوطه این شهر در زمینی شورهزار قرار داشته، بارندگی در آن کم و کشاورزی در آن رونقی نداشتهاست. نویسنده حدود العالم آن را شهرکی کوچک و آباد بر کرانه دریا دانستهاست. او میگوید: همه حصیرهای عَبّادانی و حصیرهای سامانی از آنجا خیزد و نمک بصره و واسط از آنجاست انصاری دمشقی از آبادان به عنوان «آخرین ده بر کناره دریا»، ابن بطوطه به عنوان «قریهای بزرگ» و ابن حوقل به عنوان «قلعه کوچک آبادی بر کناره دریا» یاد میکند. برخی پیشینیان، بنای آن را به اردشیر نسبت دادهاند. بر اساس رهنامه دریای اریتره «در انتهای دریای پارس بر کنار رود، شهر بسیار آباد و سعادتمندی وجود دارد که تجار پارسی -هندی - رومی در آنجا تجارت دارندو حاکم آن عادلترین است». برخی آپلوگوس را اُبُله و نزدیک بصره میدانند و عدهای آن را منطقه آبادان میدانند. در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمدهاست که بصره و شهرهای اطراف آن را بحر فارس سه بار نابود کردهاست.
شهرت آبادان در سدههای نخست هجری، بیشتر مربوط به کاروانسراها، خانقاهها، و مساجد و نیز به خاطر وجود مقبرهای منسوب به خضر و الیاس بودهاست. این مقبره همچنان وجود دارد و به همین علت، آبادان را تا مدتها جزیرةالخضر میگفتند. آبادان به تدریج از سدههای ۷ و ۸ رو به ویرانی رفته و به دلیل پیشروی کرانهاش در دریا، اهمیت بازرگانی خود را نیز از دست داد. همچنین باید دانست که عبادان از ولایات تابعه بصره بهشمار میآمدهاست. البته راه «بصره ـ عَبّادان» بهطور جزئی، چنین بود که از بصره تا ابلّه، دو برید (پیک)، سپس تا «بیان» یک مرحله، و بعد تا عبادان یک مرحله دیگر راه بود.
جمعیت شهر آبادان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۱۷٬۹۸۸ تن و جمعیت نسبی در هر کیلومتر مربع ۱۷۱ نفر است. مردم آبادان بیشتر عربی و فارسی را با لهجه آبادانی صحبت میکنند. جمعیت شهر آبادان که در سال ۱۳۵۵ برابر با ۲۹۴۰۶۸ تن بود در پی وقوع جنگ، در سال ۱۳۶۵ به ۸۰ هزار نفر کاهش یافت. در دوران پس از جنگ پس از بازسازی پالایشگاه و بخشهایی از شهر جمعیت شهر در سال ۱۳۷۵ به ۲۱۲۴۵۰ نفر رسید.
از محلههای مشهور آبادان میتوان به احمدآباد، امیری، کوی کارگر، امیرآباد، بریم، بوارده (شمالی و جنوبی)، کارون، کوی ولایت «اروسیه»، کوی لاله، هزاریها، هندیها و سیکلین اشاره کرد. کوی بهار، کوی قدس، کوی سلیچ (غربی و شرقی)، کوی بهارستان، کوی گلستان، کوی ذوالفقاری، کوی ملت، کوی بهمن، کوی ولیعصر، تانک فارم، جمشیدآباد، سرویس قنواتی، هلال بریم، کوی نیرو؛ فیه و ۷۰۰ دستگاه، همچنین کوی فرهنگیان که با ساخت مسکن مهر در مجاورت آن توسعه پیدا کردهاست از دیگر محلهها و کویهای این شهر هستند. جزیره شادمانی در رود بهمنشیر و جزیره ارگ در اروندرود نیز از جزیرههای کوچک درون این شهر هستند.
در دهه ۵۰ خورشیدی فرهنگ شهرنشینی آبادان بهویژه پس از ساخت پالایشگاه بزرگ آبادان تا زمان ملی شدن نفت ویژگیهای یک شهر استعماری را تداعی میکردهاست. محلات آن در این زمان ترکیب جمعیتی جدا و چه بسا متخاصم داشتند. ساکنان بخش مرکزی، احمدآباد و محله بهمنشیر را گودنشینان و حاشیهنشینان شهری، و محلههای بریم، بوارده را اروپاییان و کارکنان ایرانی مرتبط با آنها تشکیل میدادند.
شهر آبادان یک شهر خطی است و اگر دقت به آن بشود حاشیه اروند و تمام منازل سازمانی تا خسروآباد به دلیل وجود آب اینگونه طراحی و ساخته شده. با روی دادن جنگ ایران و عراق این شهر تقریباً خالی از سکنه شد و پس از بازسازی و بازگشت ساکنان، شکافهای طبقاتی میان محلات کمتر شد اما هنوز نابرابریهای فضایی میان محلاتی چون بریم، ایستگاه ۷ و پل بهمنشیر وجود دارد.
آبادان در دشت واقع شدهاست و به علت همسایگی با صحراهای بزرگ و سوزان نظیر صحرای بزرگ عربستان و عراق، در مجموع هوای گرم و بیابانی دارد. حداقل درجه حرارت آن در سال ۷/۱۷ و حداکثر ۶/۳۲ درجه سانتیگراد است. ایام یخبندان آن حداکثر در طول سال نه روز است. بادهای سرد شمال که بیشتر در فصل زمستان به این منطقه میوزند، گاهی میزان دما را به صفر نزدیک میکنند و گاهی بادهای شمال غربی هم همراه با رطوبت مدیترانه، باعث ریزش نزولات جوی نسبتاً زیادی میشود. حداکثر گرما در آبادان بیش از ۵۰ درجه و شدت آن از تیر تا پایان شهریور ماه است. اختلاف گرمای شب و روز ۲۵ تا ۳۰ درجه سانتیگراد و آب و هوای متغیر و غیرقابل پیشبینی دارد.
جنوبیترین نقطه خوزستان هفت درجه از مدار رأسالسرطان بالاتر است از این رو اقلیمی مشابه با مناطق استوایی دارد. خوزستان از زمانهای قدیم به داشتن هوای گرم معروف بودهاست و آبادان نیز که شهری از شهرهای جنوبی خوزستان است، از این ویژگی مانند سایر شهرهای جنوبی استان برخوردار بودهاست. در برخی از کتابها از آن به عنوان شهری که فاقد زمستان است نام بردهاند، حتی برخی منابع، آبادان را تنها دارای دو فصل تابستان و پائیز میدانند. محمد بن احمد شمسالدین المقدسی در احسن التقاسیم آن را «اقلیم حاره» خواندهاست. اما واقعیت این است که آبادان به علت قرارگرفتن در کنار اروندرود، رود بهمنشیر و رود کارون و بهطور کلی در جوار خلیج فارس دارای تابستانی بسیار گرم و زمستانی معتدل و فرحبخش است چنانکه لطافت هوای آن گردشگران زمستانی و نوروزی را به خود جذب میکند.
میانگین درجه حرارت این شهر حد فاصل سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۷ ۳/۲۶ درجه سانتیگراد، سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۸ حدود ۸/۲۴ درجه و حد فاصل سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۳۹ ۷/۲۵ درجه سانتیگراد بودهاست. در گزارش دیگری که مربوط به سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۳ در ایستگاه «سینوپتیک» حداقل مطلق آن ۵/۴- درجه سانتیگراد بودهاست. در این دوره زمانی معدل حداقل، تغییر چندانی نکردهاست (۷/۱۷ درجه سانتیگراد). اما معدل حداکثر درجه حرارت بین ۶/۳۱ تا ۶/۳۲ درجه در نوسان بودهاست. براساس آمار موجود، حداکثر دمای بهمن ماه و حداقل دمای همان ماه از بقیهٔ ماهها کمتر است. در حالی که حداکثر دمای شهریور از بقیه ماهها بیشتر است، حداقل دمای مرداد ماه از بقیه ماهها بیشتر است. به استناد برخی منابع انتشار یافته معدل حداکثر حرارت سالهای پیش از انقلاب در آبادان ۵۱ درجه سانتیگراد بودهاست که فقط ۶/۴ درجه از حداکثر مطلق در جهان (یعنی ۶/۵۶ درجه در تریپولی لیبی) کمتر است. این رقم نشانگر گرم و سوزان بودن درجه حرارت آبادان است یا به عبارت دیگر وضع درجهٔ حرارت سالیانه آبادان بهطور مشخص جنبهٔ برّی دارد. معدل روزهای یخبندان در طول سالهای قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در آبادان ۷/۱ روز در سال بودهاست.
پراکندگی فشار هوا در آبادان در طی سال، به دو صورت مشخص فصلی در میآید. بدین ترتیب در آخر فصل پائیز و آغاز زمستان (آذر، دی، بهمن) که درجهٔ گرما پایین است، میزان فشار جو به حداکثر خود میرسد و در تابستان (خرداد، تیر، مرداد) که درجه گرما بالا است، فشار هوا به حداقل کاهش مییابد.
بادهای آبادان بر سه نوع است. نخست «بادهای منظم فصلی» که در اثر تغییرات فشار هوا در فصلهای مختلف سال به وجود میآیند. این بادها معمولاً شدید نیستند مگر اینکه عامل جوی دیگری موجب تشدید آنها شود. دوم «بادهای محلی» که خود بر دو نوع است: «باد شمال» و «باد شرجی». باد شمال از جریانهای مدیترانهای است که به ایران میرسد. این باد در تابستان دایمی و با رطوبت کم میوزد. باد شمال در زمستان اغلب طوفانهای ناگهانی به وجود میآورد؛ ولی در تابستان از ۱۵ خرداد تا آخر تیر (۴۰ روز) با نظم و شدت زیادی میوزد. وزش ناگهانی و شدید باد شمال، همیشه برای قایقهای کوچک ماهیگیری خطرناک است. وجود بادهای شمالی در آبادان، رطوبت روز را کاهش داده و گرما را قابل تحمل میکند. باد شمال ۹ ماه در آبادان میوزد. «باد شرجی» از جنوب غربی میوزد و با عبور از خلیج فارس مرطوب شده و با توجه به بالا بودن درجه حرارت هوا تا حدود زیادی سنگین میشود و نفس کشیدن را به خصوص برای کسانی که مشکلات تنفسی دارند دشوار میکند. این باد بسیار نامطلوب است و سبب تغییرات کلی در آب و هوای آبادان میشود. این تغییرات آب و هوایی جزیرهٔ آبادان و حوالی آن را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. این باد از زمستان تا اواسط بهار در آبادان میوزد، اما معمولاً در اوایل تابستان هم احساس میشود. چون معمولاً مرطوب و گاهی توأم با ابر و مهاست سبب بارندگی میشود. نوع سوم بادهای آبادان «باد سموم» یا «سام» است که از عربستان میوزد و همیشه خاک و شن همراه دارد. این باد بسیار خشک، گرم و سوزندهاست. وزش آن به هنگام تابش آفتاب مخصوصاً در میانهٔ روز شخص را مسموم میکند. اینگونه بادها هر چند سالی یکبار در آبادان میوزد و آسمان روز را به مثابه شب کاملاً تیره و تاریک میکند. البته همه ساله نوع ملایمتر آن میوزد که با خاک و گرد و غبار توأم است و تا حدودی شرایط عادی زندگی را دچار اخلال میکند.
آبادان بهطور کلی یک منطقهٔ رطوبتی است. این رطوبت در بهار و تابستان کمتر از پائیز و زمستان است. رطوبت در زمستان حداکثر به ۸۹ درصد میرسد اما از آبادان رطوبت۱۰۰ درصد هم گزارش شدهاست. رطوبت نسبی آبادان در ماههای تیر و مرداد ۵۰ تا۶۰ درصد است و در ماههای دی و بهمن به ۷۰ تا۸۰ درصد هم میرسد. با توجه به ارقام جدول در هر صورت آبادان یک شهر با میزان بالای رطوبت است.
رطوبت نسبی در آبادان در میانهٔ روز کاهش مییابد و در مواقعی که باد از جنوب جریان دارد رطوبت به سرعت بالا میرود. رطوبت نسبی آبادان در ساعت ۳۰/۶ صبح ۶۴ درصد است، ولی همین رطوبت نسبی در ساعت ۳۰/۱۲ به ۳۲ درصد کاهش مییابد. کاهش مزبور به علت وزش بادهای شمالی است که رطوبت وسط روز را تقلیل میدهد، ولی بهطور کلی توأم شدن حداکثر درجهٔ حرارت(۵۰ درجه سانتیگراد) با رطوبت نسبی بیش از ۵۰ درصد در آبادان، بهطور محسوسی غیرقابل تحمل است.
آبادان از مناطق کم بارش کشور است که عمدهٔ همین بارندگی هم به رگبارهای زودگذر باران اختصاص دارد. بعضی مواقع این باران توأم با تگرگ است. میزان بارندگی آبادان در طول ده سال آمارگیری حدفاصل سالهای ۱۳۴۳ تا۱۳۵۳ بین ۶/۵۴ تا ۷/۳۵۳ میلیمتر در نوسان بودهاست. متوسط بارندگی سالانه ۳/۱۴۶ میلیمتر گزارش شدهاست. گزارش دیگر این میزان بارندگی را در سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ بهطور متوسط بین ۲۰۰ تا۲۵۰ میلیمتر نشان دادهاست.
بارانهای موسمی و گاه بسیار شدید، از آذر تا اردیبهشت برخی مواقع موجب جاری شدن سیل در سطح خیابانها میشود. اهمیت این بارندگیها در کشاورزی منطقه حیاتی است. اوج بارندگی آبادان در ماههای آبان، آذر و دی است در ماههای بهمن، اسفند و فروردین باران نسبتاً مناسبی میآید اما شدید نیست و صرفاً در تغییرات جوی مؤثر است. معمولاً در آبادان در ماههای خرداد، تیر و مرداد بارندگی وجود ندارد در اردیبهشت و شهریور برخی از سالها بارندگی بسیار خفیف گزارش شدهاست.
خاک آبادان به دلیل آبرفت رودهای کارون و دجله (که به هم پیوستهاند) به وجود آمدهاست. شهر آبادان به جزیرهای میماند که گرداگردش رود است. این خشکی به جزیره آبادان شناخته شدهاست. شهر آبادان و همچنین بخش اروندکنار و نیمی از شهر خرمشهر در این جزیرهاند. رودهای گرداگرد آبادان که همگی به خلیج فارس میریزند از دو رود بزرگتر پیشیاد دجله و کارون است. بزرگترین شاخهای که از برخورد این دو رود پدید آمدهاست اروندرود است. بخش دیگر این رود که در آنسوی این جزیره روان است و اهمیت کمتری دارد بهمنشیر خوانده میشود. رود بهمنشیر در بخشهایی از گذرگاهش کارون هم خوانده میشود. نوع خاک آب رسوبی ریز بافت و برای کشاورزی بسیار مناسب میباشد البته این خاک در زمانهای دور بسیار شور و غیرقابل کشت بودهاست ولی عبور از دو رودخانه پرآب و رسوبگذاری مدام آنها در طی قرون بسیار، باعث تغییر بافت خاک گردیدهاست و امروز به برکت وجود این دو رودخانه آبادان مستعد کشت بسیاری از انواع نباتات است یکی از این دو رودخانه بهمنشیر نام دارد که در زمان باستان آن را بهرام اردشیر مینامیدند و رودخانه دیگر اروند است که ریشه در تاریخ باستان ما دارد. اروندرود از به هم پیوستن دجله و فرات تشکیل میشود.
اقتصاد در آبادان عمدتاً برپایه شرکت نفت میباشد؛ که درسال۱۲۹۱ خورشیدی جهت تصفیه نفت مسجدسلیمان احداث گردید. درآغاز ملی شدن صنعت نفت حدود ۶۰۰هزار بشکه در روز توان تولیدی پالایشگاه بوده که امروز پس از حوادث جنگ هشت ساله ظرفیت تولید آن به ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافتهاست. آبادان همچنین یک پتروشیمی بنام پتروشیمی آبادان دارد که در جوار پالایشگاه آبادان احداث گردیدهاست. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی افزون بر ۱۴۷ فروند لنج و بیش از ۵۸۰ قایق موتوری صیادی در منطقه آبادان به امر صید و صیادی فعالیت داشتند. همچنین از تاریخ چهارم خرداد سال ۱۳۸۳ منطقه آزاد تجاری اعلام شد که باعث ورود سرمایه گذاران خارجی و داخلی درون شهر گردید. بندر آبادان واقع در ساحل رودخانه اروند بهطورکلی توان جابجایی بیست هزار تن کالا را دارد که با توجه به رونق منطقه آزاد تجاری اروند بر اهمیت آن بیش از پیش افزوده شدهاست. همچنین آبادان بزرگترین تولید کننده خرما در سطح استان خوزستان است دارای زمینهایی به وسعت ۱۲۴۵۱ هکتار تنها مربوط به نخیلات است و بیش از دو میلیون اصله نخل در بر دارد توسط انهار منشعب از رودخانه اروند و بهمنشیر آبیاری سنتی صورت می گیرد. با توجه به شوری آب رودخانه اروندرود طرح آبیاری و زهکشی مکانیزه نیز که یکی از طرح های مهم ملی است در شهرستان در حال اجرا می باشد، که بوسیله آن آب مناسب از رودخانه بهمنشیر برای نخیلات حاشیه اروندرود پمپاژ می شود.
پس از کشف نفت در شهر مسجد سلیمان لزوم ایجاد یک پالایشگاه نفت برای تصفیه نفت به نظر میرسید به همین دلیل این پالایشگاه در سال ۱۲۹۱ توسط انگلیسیها ساخته شد. این پالایشگاه در ابتدا روزانه ۲۵۰۰ بشکه در روز نفت تصفیه میکرد. ظرفیت پالایشگاه آبادان در سال ۱۳۳۰ به ۵۰۰۰ بشکه در روز رسید که پس از سرمایهگذاری شرکتهای خارجی به۶۰۰ هزار بشکه در روز رسید که میتوان از آن به عنوان برزگترین پالایشگاه جهان یاد کرد.
در سال ۱۳۴۲ انستیتو نفت فرانسه از طریق سازمان برنامه و بودجه مأمور شد تا مکانیابی ایجاد صنایع پتروشیمی در ایران را بررسی کند؛ و با توجه به نزدیکی آبادان به میدانها نفتی و هم چنین وجود خط لولههای نفت از قبل احداث شده برای پالایشگاه آبادان و دسترسی به منابع آب شیرین دائمی به دلیل مجاورت آبادان با رودخانه اروند رود این مطالعات منجر انتخاب شهر آبادان و به تأسیس شرکت سهامی پتروشیمی آبادان با مشارکت ۷۴٪ سهم شرکت ملی پتروشیمی و ۲۶٪ سهم شرکت ب اف گودریج آمریکا گردید؛ و در سال ۱۳۴۶ به دلیل اینکه در داخل کشور هیچگونه تجربه ساخت مجمتعهای پتروشیمی وجود نداشت عملیات ساختمانی مجتمع توسط شرکت لاماس آمریکا آغاز و تنها دو سال بعد در سال۱۳۴۸ رسماً به بهرهبرداری رسید.
همزمان با آغاز ساخت یکی از بزرگترین کارخانههای فولاد در شهر بافت عملیات مطالعاتی ساخت راهآهن سیرجان بافت کرمان آغاز شده و همچنین با وصل راهآهن سیرجان به مسیر نیریز استهبان شیراز کازرون برازجان بندر گناوه بندر دیلم هندیجان بندر ماهشر شادگان آبادان که در یک راستا قرار گرفته و بیشتر شهرهای یاد شده صنایع مربوط به فولاد در آنها وجود دارد و همچنین نبود خطی که جنوب شرق را به وسیلهٔ خطوط راهآهن به جنوب غرب وصل کند توجیه میکند.
باشگاه فوتبال صنعت نفت آبادان یکی از باشگاههای فوتبال ایران است که هماکنون در لیگ برتر فوتبال ایران به رقابت با دیگر تیمها میپردازد. ورزشگاه تختی آبادان زمین رسمی این باشگاه است. وزارت نفت و امور ورزش پالایشگاه آبادان بهطور مشترک هزینه باشگاه صنعت نفت آبادان را تأمین میکنند. آبادان به سبب شور و جذابیت مردمش و البته شیوه بازی کردن و تشابه دست لباس این تیم با تیم ملی فوتبال برزیل، آن را به عنوان «برزیل ایران» میشناسند و حتی امروزه از جمله شعارهایی که هواداران این تیم برای تشویق بازیکان سر میدهند میتوان به: «آبادان برزیلته» و «نه قرمز نه آبی فقط زرد طلایی» اشاره کرد.
جاذبه های آبادان
مسجد رنگونیها: اولین جایی که باید در آبادان سراغش را بگیرید، «مسجد رنگونیها»ست. این مسجد هیچ رنگوبویی از معماری ایرانی ندارد و تمام و کمال نمایشگر معماری شبهجزیرهی هندوستان است. این مسجد یکی از مکان های دیدنی آبادان است که در سال ۱۳۰۰ شمسی، در نقطهی صفر مرزی، همجوار با اروندرود ساخته شد. گفته میشود، مسجد رنگونی با تقاضای مسلمانان اهل شبهقارهی هند و بهویژه اهالی «رانگون» در «میانمار» فعلی که در آبادان ساکن بودند، ساخته شد. البته بنای مسجد را کارگران پاکستانی پالایشگاه آبادان ساختهاند. گچبریها و کار روی سیمان مسجد رنگونیهای آبادان منحصربهفرد است. رنگهایی که در معماری هندی دیده میشود و البته محرابی گلگون که با انبوهی از نقش و نگارههای اسلیمی و طرحهای هندسی تزیین شده است. موزهی اسناد تاریخی و خطی آبادان هم در این مسجد قرار دارد.
موزه آبادان: موزه آبادان از قدیمیترین موزههای ایران است که سال ۱۳۳۸ در آبادان افتتاح شد. با توجه به اشیای گرانبهایی که در این موزه وجود دارد، باید آن را جزو جاهای دیدنی آبادان که نباید از دست دهید، قرار دهیم. فارغ از آثاری که از دورههای مختلف تاریخی در آن قرار دارد، بنای موزه با گنبد خاص بالای آن بسیار دیدنی است. معماری این گنبد با ارتفاع ۵ متر و ۲۲ سانتیمتر از گنبد «مقبرهی دانیال نبی» در شوش الهام گرفته شده و آن را به یکی از دیدنیترین مکانهای دیدنی آبادان تبدیل کرده است. یافتههایی از تمدن شوش تا آثاری از دوران «صفویه»، «قاجاریه» و همچنین مجسمهها، تندیسها و یافتههای مردمشناسی جورواجوری در این موزه کنار هم جمع شدهاند.
همنشینی مسجد و کلیسا: در ابتدای خیابان «زند» آبادان، میتوانید یکی از صحنههای زیبای همنشینی ادیان را بینید. کلیسای ارامنهی «گریگوری» آبادان که با نام «سورت گاراپت» شناخته میشود، دیواربهدیوار مسجد «بهبهانیها» و البته مدرسه «ادب» جا خوش کرده است. این بنا در دورهی پهلوی (سال ۱۳۳۶ شمسی) ساخته شده و ظاهری ساده و در عین حال، زیبا دارد. برای بازدید از این بنا باید از خادمان کلیسا اجازه بخواهید و البته اغلب با روی خوش به شما اجازهی بازدید میدهند. نکتهی جالب توجه اینجاست که همنشینی ادیان در آبادان منحصر به سدهی اخیر و حضور بریتانیاییها در این شهر نیست و از دیرباز، مسلمانان، مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان و صابئین مندایی (پیروان حضرت یحیا) در این شهر کنار یکدیگر زندگی کردهاند.
بوارده آبادان: شاید در سفر به آبادان، با نام بوارده آبادان رو به رو شوید. بوارده نام یکی از محلههای قدیمی این شهر است که برخی میخواهند حداقل یک بار از آن بازدید کنند. این محله در گذشته برای زندگی کارمندان شرکت نفت ساخته شده بود. به همین دلیل کیفیت ساخت بسیار بالایی داشته است. از یک خط فرضی، این محله به دو بخش بالا و پایین تقسیم میشود. کارمندان رده بالایی در محله بالا و کارمندان رده پایینتر، در محله پایین زندگی میکردند. جالب است بدانید نام این محله از اسم فردی به نام ورده گرفته شده. او یکی از ثروتمندان و همچنین افراد خیر آبادان بوده است. نام این محل را در ابتدا «ورده»، سپس «ابو ورده» و در گذر زمان « بوارده » گذاشتند. به این محله در طول جنگ آسیب زیادی وارد شد و خرابیها را اصلا مرمت نکردند. از این رو تبدیل به یکی از جاهای دیدنی آبادان شده است.
بازار ته لنجی: بازار ته لنجی یکی از بازارهای آبادان است که در آن میتوانید هرمحصولی که میخواهید را با قیمت مناسب پیدا کنید؛ زیرا این محصولات به واسطه اینکه توسط ملوانان و کارگرهای لنجها وارد کشور میشوند، مشمول تعرفههای گمرکی نمیشود و قیمتهایشان مناسب است. بازار تهلنجیهای آبادان در خیابان امام خمینی قرار دارد. در این خیابان هم مغازهها کالاهای ته لنجی دارند و هم دستفروشها. این بازار حتی تا ساعات پایانی شب پا بر جا است و همیشه زندگی در آن جریان دارد. شما میتوانید محصولاتی از قبیل کیف، کفش، عینک، عطر، ادکلن، ادویه، انواع خوراکی و غذای خارجی، ساعت، زیورآلات و انواع اسباب بازی را در این بازار مشاهده کنید.
قدمگاه امام رضا (ع): در شمال آبادان، در مسیر روستای فیاضیه و پشت بیمارستان آیت الله طالقانی یا همان بیمارستان آرین سابق، مکانی وجود دارد که آن را به نام قدمگاه امام رضا (ع) آبادان میشناسند. قدمگاه امام رضا (ع) در آبادان همان جایی است که در اسناد تاریخی ذکر شده، امام رضا (ع) با مردم آبادان دیدار داشته اند. امام رضا (ع) در همین مکان برای استراحت و نماز توقف کرده و به سوالات شرعی مردم پاسخ دادهاند. مردم آبادان که ارادت خاصی به آن حضرت داشتند، پس از عزیمت ایشان، تصمیم گرفتند بنایی یادبود ایجاد کنند تا همیشه نسلهای بعدی به یاد داشته باشند که امام رضا در این مکان به مدت کوتاهی اقامت داشته اند. جالب است بدانید که مردم آبادان بارها و بارها در طول تاریخ این بنا را بازسازی کردهاند تا گزندی به آن نرسد. آخرین بازسازی مربوط به سال ۱۳۷۹ است که به شکل امروزی خود درآمده. قدمگاه در بین مردم آبادان بسیار با ارزش است و همین مسئله باعث شده که تبدیل به یکی از جاهای دیدنی آبادان شود.
اروند رود آبادان: اروند رود که محل شهادت بسیاری از جوانان کشور ماست، در مرز بین ایران و عراق و در جنوب غربی کشورمان قرار دارد. اروند رود نیز همانند رودهای دیگری مثل دجله و کارون، جزء مناطق مرزی کشورمان با عراق به شمار میآید. این رود در حقیقت از ارتفاعات قفقاز یا همان سرزمین ارمنستان کنونی نشات میگیرد و به سمت جنوب جاری میشود. سپس در طول مسیر خود، با رودهای مختلف ایران و ترکیه یکی میشود تا اروند رود عظیم را تشکیل دهد. اروند رود بدون شک جزء جاهای دیدنی آبادان به شمار میآید و قدم زدن شبانه در کنار آن واقعا لذت بخش است.
سید عباس آبادان: سید عباس نه امام بوده و نه امامزاده، اما برای او در سال ۱۲۹۸ یک زیارتگاه کوچک بنا کردهاند. سید عباس از خاندان سادات بوده و در میان مردم آبادان اجر و قرب زیادی داشته. او یک شهروند معمولی بوده که از نظر مردم آبادان و به دلیل اعمال نیکش، نفس حقی داشته و دعاهایش مستجاب میشده. به همین دلیل پس از وفات وی، گنبد و بارگاهی برای وی ایجاد کردند تا مردم حاجات خود را باز هم پیش سید عباس بیاورند. هنوز هم به گفته بسیاری از افراد محلی، حاجات برخی از طریق سید عباس برآورده میشود. دیدن مردمی که از دور و نزدیک برای زیارت سید عباس و حاجت گرفتن میآیند، آن را تبدیل به یکی از جاهای دیدنی آبادان کرده است.
مقام خضر نبی(ع) آبادان: یکی دیگر از مکانهای مذهبی و جاهای دیدنی آبادان ، مقام خضر نبی نام دارد. اگر هفت کیلومتر به سمت شرق آبادان بروید، پس از رود بهمنشیر، با بقعهای رو به رو خواهید شد که گنبدی کوچک و سبز رنگ دارد. این بقعه علاوه بر یک مکان مذهبی، یک بنای تاریخی نیز به شمار میآید. زیرا بر اساس اسناد تاریخی، ساخت این بقعه به سال ۹۲۰ هجری قمری باز میگردد. یعنی حدود ۵۰۰ سال قدمت دارد. دقیقا همانند قدمگاه امام رضا، محلیان این منطقه اعتقاد دارند که خضر نبی(ع)، در سفر خود به ایران، در این مکان توقف داشته است.
بازار مرکزی آبادان: هر شهری برای خودش یک بازار مرکزی مهم دارد. معمولا کسانی که خیلی اهل سفر هستند، در هر سفر خود حتما سری به بازار مرکزی آن شهر میزنند. همیشه جریان واقعی زندگی را در بازار مرکزی یک شهر میتوان مشاهده کرد. خالصترین و دیدنیترین بخش فرهنگ هر شهر نیز در بازار مرکزی آن مشخص میشود. بازار مرکزی آبادان نیز بسیار دیدنی است و حال و هوای خاصی دارد. این بازار زیبا در انتهای خیابان دبستان و رو به روی بازار ماهی فروشان قرار دارد. پس شما میتوانید با یک تیر دو نشان بزنید. البته ماهی جنوب را به سختی میتوانید به سوغات بیاورید، اما اگر محل اقامت شما دارای سیستم طبخ باشد، میتوانید طعم ماهی تازه جنوب را نیز در سفر خود بچشید. بازار مرکزی آبادان که جزء مراکز مهم تجاری این شهر محسوب میشود، در دو طبقه ساخته شده است. در این بازار میتوانید لوازم خانگی تا کیف و کفش و لباس خود را تهیه کنید. با ورود به این بازار خواهید دید که اکثر اجناس معمولا خارجی هستند و دلیل آن هم ملوانانی هستند که از کشورهای خارجی، اجناس مختلف را وارد میکنند.
سینما نفت: شیر نگهبان آبادان از ساختمانهای تاریخی و مکانهای دیدنی آبادان است که در نگاه اول نمیفهمید، چرا نام «شیر» را رویش گذاشتهاند و به چه دلیلی باید در لیست جاهای دیدنی آبادان که نباید از دست داد، قرار بگیرد. این سینما داستان دارد. بنای سینما نفت آبادان که پیش از انقلاب اسلامی و در سال ۱۳۲۳ با نام سینما «تاج» ساخته شد، با الهام از یک شیر نشسته ساخته شده است. ایدهی کلی معماران این بنا، از شیرهای دو سوی دروازههای بناهای باستانی ایران الهام گرفته شدهاند. در گذشتههای دور، حیوانات دو طرف دروازههای ورودی شهرها و ساختمانها را بهعنوان نگهبانان بنا یا شهر میشناختند. به همین دلیل شیر نشستهی سینما نفت آبادان هم بهعنوان نگهبان این شهر شناخته میشود.
لب شط: لب شط قطعاٌ یکی از جاهای دیدنی آبادان است که نباید از دست بدهید. آبادان شبهجزیرهای است که توسط ۲ رودخانهی «اروند» و «بهمنشیر» محصور شده. نمیتوان به آبادان رفت و به گردش لب رودخانه فکر نکرد. هرچند بهمنشیر در سالهای اخیر بسیار کمآب شده است، اما اروندرود که مرز ایران و عراق را هم تشکیل میدهد، همچنان پرآب و حتی قابل کشتیرانی است. در ایام نوروز میتوانید در اسکله کنار اروند، سوار لنجهایی شوید که شما را به گردش روی رودخانه میبرند.
جزیره مینو: شاید نام «فیلم برج مینو» ساختهی «ابراهیم حاتمیکیا» را شنیده باشید. این فیلم در «جزیره مینو» در مسیر آبادان به خرمشهر ساخته شده است. این جزیره که در گذشته «صلوح» نام داشت، از آبادیهای کوچک و بزرگی تشکیل شده که شهر کوچک مینو را احاطه کردهاند. در جزیرهی مینو ۵ نهر جریان دارد و آبیاری نخلستانهای آن با جزر و مد آب انجام میشود. در فصل مهاجرت پرندگان مهاجر، بسیاری از پرندگان، جزیرهی مینو را بهعنوان زیستگاه موقتشان انتخاب و در نتیجه جزیرهی مینو را برای عاشقان طبیعت و بهخصوص دنیای پرندهها به یکی از محبوبترین مکانهای دیدنی آبادان تبدیل میکنند. رستورانهای خوب این جزیره ماهیهای محلی را به شیوهی سنتی کباب میکنند و در سراسر سال با خوراکهای خوشمزهی جنوبی منتظر شما هستند.
سینما شیرین آبادان: سینما شیرین آبادان که با قدمتی ۸۰ ساله یکی از چندین سینمای آبادان در قبل از انقلاب است که در سال ۱۳۱۰ در دوره پهلوی اول با ظرفیت بیش از ۷۰۰ نفر توسط بخش خصوصی و یک تاجر هندی ساخته شد. سینما شیرین تنها سینمای غیردولتی در آن زمان بود. این سینما در مرکز تجاری شهر آبادان در منطقه امیری خیابان منتظری (شاپور سابق) قرار دارد. سینما شیرین در دوره ساخت خود نخستین سینمای مجهز آبادان به شمار میرفت که دو طبقه سر پوشیده و یک سالن نمایش تابستانی داشت. پس از جنگ جهانی دوم، با افزودن دو طبقه دیگر به ساختمان، این سینما به بزرگترین سینمای ایران تبدیل شد. سینما شیرین بعد از انقلاب به فعالیت خود ادامه داد اما با شروع جنگ عراق علیه ایران تعطیل شد و مثل بیشتر سینماهای آبادان هیچ وقت مجدداً راه اندازی نشد و در اثر جنگ خسارتهایی هم به این سینما وارد شد. سینما شیرین آبادان در تاریخ ۱۷ خرداد سال ۸۵ به شماره ۱۵۶۲۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
پل کابلی آبادان: پل کابلی امام رضا آبادان نخستین پل کابلی واقع در خشکی در جهان بوده و در یکی از ورودیهای اصلی شهر قرار گرفته است. در کنار این پل میتوانید یکی از پلهای اصلی رودخانه بهمنشیر را نیز تماشا کنید. پل کابلی آبادان دارای ۲۲۵ متر طول، ۲۶ متر ارتفاع و ۱۷ متر عرض است.
رودخانه بهمنشیر: رودخانه بهمنشیر یکی از شاخههای اصلی رود کارون است که پس از جدا شدن از این رود به سمت اروندرود در جریان است و در نهایت به خلیج فارس میپیوندد. این رود ۹۰ کیلومتر طول، ۶۰۰ متر عرض و۴ متر عمق دارد. نام این رود برگرفته از نام اردشیر بابکان، سرسلسله پادشاهی ساسانیان، است. ساحل بهمنشیر به دلیل خاک حاصلخیزی که دارد محل مناسبی برای کشت و پرورش خرماست و در نخلستانهای این منطقه مرغوبترین نوع خرما کشت میشود.
کلیسای سورت قاراپت آبادان: آبادان تنها شهر ایران است که در آن کلیسا و مسجد بهواسطه دیوار از یکدیگر جدا شدهاند. کلیسای سورت قاراپت با مسجد بهبهانیهای آبادان همسایه است و این همسایگی باعث نزدیکی و احترام بیشتر بین دین اسلام و مسیحیت در این منطقه شده و در روزهای آغاز سال میلادی برخی از مردم آبادان در این کلیسا جمع میشوند و سال جدید را به هموطنهای مسیحی خود تبریک میگویند. بیش از نیم قرن از عمر کلیسای سورت گاراپت میگذرد و این کلیسا در سال ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
آرامگاه ارامنه آبادان: آرامگاه ارامنهی آبادان هم در منطقهی «شطیط»، در جنوب شرقی آبادان، بالاتر از اروندکنار، جنب تانک «فارم»، چسبیده به بلوار شهید «علی عیسیزاده» قرار دارد. این آرامگاه حدود هزار و پانصد مترمربع مساحت دارد. در محدوده این قبرستان حدود سی صد و بیست مقبره وجود دارد که یادمان رفتگان را به جای سنگ، روی قالبهای سیمانی و عموماً به خط و زبان ارمنی نوشتهاند. شمارههایی که با رنگ روی یکایک مقابر زده شده است حاکی از این است که ظاهراً، یکبار توسط شورای خلیفهگری ارامنه از آنها گزارش و آماربرداری شده است. این مکان هم از محلهایی است که میتوانید، در آن از روی سنگ قبرها به گسترهی زندگی ارامنهی این شهر پی ببرید.
موزه تنوع زیستی آبادان: موزه تنوع زیستی در فاصله ۱۰ کیلومتری جاده قفاص واقع شده است این موزه شامل بیش از ۱۵۲ کبوتر و ۲۱ خزنده و دو زیست، ۱۲ نمونه ماهیان آب شور و شیرین و انواع صدفهای دریاهای ایران است. موزه تنوع زیستی آبادان فرصت بینظیری است تا با حیاتهای مختلف در طبیعت آشنا بشید و در کنار سفرتان به این شهر گرم دوستداشتنی، دانستنیهایتان را در مورد طبیعت و ساکنین آن افزایش دهید.
................................
آرشیو