امیر ارسلان عما...هر روز که پا میشم و چیزهای بد میبینم کسی رو میبینم که بعد از ۵ سال رفاقت و دوستی از زمانی که باهاش دیگه هم مدرسه ای نیستم دو ساله یه زنگ نزده دوسسااال و هر چی پیام بهش میدم جواب نمیده با اینکه فقط دو کوچه با هم فاصله داریم دوست دیگم رو میبینم که دو هفته هست که باهاش یه خاطر اینکه منو جلو همه خورد کرد قهرم برادرم وسواس گرفت مادر و پدرم یا هم اختلاف پیدا کردن برای داییم پاپوش دوختن و دختر دایی که ۴ سالش بود خونه ما اومد و زار زار گریه میکرد روزی که افتادم تو خار و پاهام تا یک ماه زخمی بود روزی که دیدم چیزی از صفا و صمیمیت و مهربانی در بین مردم نیست روزی که دیگه انسانیت در بین مردم نیست