اختصاصی طرفداری / پس از 11 سال فوق العاده در ترکیب رئال مادرید، در بهار 1964، رابطه آلفردو دی استفانو با رئال مادرید به شکل نه چندان خوشایندی به پایان رسید. در 37 سالگی، غروب دی استفانو در مادرید، با پاهایی که دیگر آن چابکی سال های اوج را نداشتند فرا رسید و 11 سال پر از افتخار و بزرگی به خاطره ها پیوستند. جدایی آسان و البته چندان دوستانه نبود و روابط مستحکمی که سال ها ناگسستنی به نظر می رسیدند، به یکباره به سردی گراییدند و دو قطبی را ایجاد کردند: آلفردو دی استفانو - سانتیاگو برنابئو و آلفردو دی استفانو - میگل مونیوز!
اختلافات در طول فصل 1963-1964 به مرور پدیدار شدند و سرانجام در 27 مه 1964، در وین اتریش و در فینال جام باشگاههای اروپا بین رئال مادرید و اینترمیلان به اوج رسیدند. دی استفانو در سراسر بازی کنترل شد و در طول بازی محو بود. در طول بازی او با میگل مونیوز، سرمربی مادرید مدام درگیری لفظی داشت و حتی کار به الفاظ نامحترمانه ای کشید. مادرید مونیوز در وین، 3-1 به اینتر هلنیو هررا باخت و بار دیگر دستش پس از 4 سال از آخرین قهرمانی اروپا، از رسیدن به جام کوتاه ماند. این آخرین بازی رسمی آلفردو برای مادرید بود. مونیوز برای دو بازی مقابل اتلتیکو مادرید در جام حذفی، دی استفانو را بیرون گذاشت و مادرید با شکست در دو بازی رفت و برگشت، از گردونه رقابت ها کنار رفت. ستاره آرژانتینی و مونیوز یکدیگر را مقصر شکست قلمداد کردند. دی استفانو طغیان کرد و رای نهایی را پس از بازی سانتیاگو برنابئو، ریاست باشگاه تعیین کرد: خروج! برنابئو تمام قد از تصمیمات مونیوز دفاع کرد و البته به دی استفانو پیشنهاد ماندن در باشگاه و حضور در چارت مدیریتی را پیشنهاد کرد. دی استفانوی مغرور و زخم خورده این پیشنهاد را نپذیرفت و پس از سال ها افتخارآفرینی از مادرید جدا شدند. در آستانه 38 سالگی، او نمی خواست بازنشسته شود و سیل پیشنهادات قابل توجهی به او سرازیر شد. میلان، سلتیک، بتیس و اسپانیول از جمله آنها بودند و سرانجام لاسائتا، پیشنهاد دوست قدیمی اش لادیسلائو کوبالا که به تازگی پست سرمربیگری اسپانیول را قبول کرده بود، پذیرفت و به اسپانیول رفت تا سال های پایانی دوران فوتبالش را در کاتالونیا بگذراند.
دی استفانو پس از ورود به بارسلونا و عقد قرارداد با اسپانیول، سیگنال واضحی را به پایتخت فرستاد:
اگر قهرمان اروپا شده بودم و در فینال نمی باختم، هنوز در مادرید بودم!
شرایط در اسپانیول اما متفاوت بود. کوبالا در سال 1963 و در 36 سالگی به عنوان بازیکن به اسپانیول آمد و به پیشنهاد جوزپ فوسته، ریاست اسپانیول در آغاز فصل 1964-65 به عنوان مربی-بازیکن مشغول به کار شد. ستاره سابق بارسلونا از حضور در زمین در بازی های رسمی خودداری کرد، گرچه در دیدارهای دوستانه در کنار دی استفانو، زوج خط حمله اسپانیول را تشکیل می دادند تا یادآور روزهای طلایی فوتبال اسپانیا در دهه 50 باشند. ترکیب اسپانیول اما کاملا با رئال مادرید متفاوت بود و دی استفانو تنها ستاره ترکیب آبی و سفیدها به شمار می رفت، گرچه بازیکنان سابقی از رئال مادرید و بارسلونا هم در اسپانیول حضور داشتند، اما میانگین سنی تیم به 30 سال می رسید.
دست تقدیر خیلی زود دی استفانو را مقابل رئال مادرید قرار داد! طبق قرعه اسپانیول در استادیوم ساریای بارسلونا، در هفته اول لیگ می بایست از رئال مادرید پذیرایی کند. این اتفاق در مطبوعات هم بسیار سر و صدا کرد. رویارویی دوباره دی استفانو با مونیوز و البته سانتیاگو برنابئویی که پس از جدایی گفته بود:
تا وقتی من در اینجا هستم، دی استفانو به مادرید باز نخواهد گشت!
بازی راس ساعت 6 بعد از ظهر به وقت محلی، در 13 سپتامبر 1964 در استادیوم ساریا و با سوت بوئنو پِرالس، داور بازی آغاز شد. در ترکیب اسپانیول به سرمربیگری کوبالا، کارملو سدرون، خوان مانوئل، کوژمان، ریرا، بارتولی، مارتینز ویلاسکا، وال، رامیرز، رودیا، ایدیگوراس و دی استفانو حضور داشتند و در ترکیب مادرید و با سرمربیگری میگل مونیوز، آراکوئیستین، ایسیدرو، زوکو، میرا، سانتاماریا، فلیکس روئیز، لوسین مولر، خنتو، پوشکاش، گروسو و آمانسیو به میدان رفتند.
دی استفانو با پیراهن شماره 9 اسپانیول، قبل از آغاز بازی با بازیکنان رئال مادرید علی الخصوص فرانتس پوشکاش خوش و بش کرد و در حالی که آرامش در چهره اش موج می زد، مسلما در پی اثبات خود در مقابل باشگاهی که برای سال ها در آن افتخار آفرینی کرده بود، بود. بازی که غم انگیزترین بازی دوران فوتبال لاسائتا به شمار می رفت و هرگز نمی خواست برایش اتفاق بیافتد.
مادرید بازی را با قدرت آغاز کرد. پوشکاش با ضربه خود در دقیقه 2 رئال مادرید را در ساریا پیش انداخت. در دقیقه 17 کارلوس رامیرز، هافبک اسپانیول با ضربه زیبایی از راه دور، نتیجه بازی را برابر کرد. دی استفانو در زمین پر تلاش بود، اما تلاش های او برای گلزنی راه به جایی نمی برد. او حتی می توانست از روی یک ضربه کاشته دروازه مادرید را باز کند اما ضربه او را آراکوئیستین مهار کرد. بازی تا دقیقه 84 مساوی پیش رفت تا این که دی استفانو، که برای کمک به خط دفاعی به عقب زمین سرکشی کرده بود، در پشت محوطه جریمه خودی مرتکب خطا شد. پوشکاش پشت توپ ایستاد و با ضربه ای بیرون پا و دیدنی توپ را به گوشه بالای تور دروازه اسپانیول چسباند تا مادرید در نهایت 2-1 برنده بازی شود.
دی استفانو انتقامی نگرفت و در پایان بازی با یاران قدیمی خود دست داد و از زمین بازی خارج شد. یک هفته بعد در خانه کوردوبا، اولین گل او در شکست 2-1 مقابل حریف از راه رسید. یک گل دیرهنگام در دقیقه 89 که برای فرار از شکست کافی نبود. دو هفته بعد او دومین گل خود را هم زد. مقابل اوویدو و این هم دیرهنگام، اما باز هم اسپانیول شکست خورد. کوبالا تیم خود را دفاعی می چید و بر ضد حملاتی که با حرکات دی استفانو شکل می گرفت، تاکید داشت. این تاکتیک با تیم معمولی که در اختیار داشت در تضاد با موفقیت بود. تا هفته دوازدهم اسپانیول در میانه های جدول پرسه می زد و در این هفته به مصاف لوانته، در خانه حریف رفت. دی استفانو یک پنالتی را در نیمه دوم از دست داد و در دقیقه 75 با سیلی که به دلیل اعتراض مدیر لوانته، به او زد از زمین مسابقه اخراج شد. اسپانیول در آن بازی شکست خورد و دی استفانو چند بازی را به دلیل محرومیت، از دست داد. یکی از آن دیدارها، بازی برگشت مقابل رئال مادرید بود. مادرید در خانه با تک گل پیری، اسپانیول بدون دی استفانو را شکست داد.اسپانیول نهایتا فصل را با رتبه یازدهم به پایان برد. دی استفانو در لیگ 7 گل و در مجموع 9 گل برای اسپانیول زد. رئال مادرید با میگل مونیوز در آن فصل عنوان قهرمانی لالیگا را کسب کرد. دی استفانو یک فصل دیگر در اسپانیول ماند و در فصل بعد باز هم دیدار مقابل رئال مادرید را در برنابئو از دست داد و در 40 سالگی و در پایان فصل 1965-66، کفش های خود را با کوله باری از غرور و افتخار، با پیراهن آبی و سفید اسپانیول آویخت.
ادامه دارد...
بیشتر بخوانید:
پاورقی لالیگا | بخش اول: بارسلونا 1929، اولین فاتح
پاورقی لالیگا | بخش 2: شیرهای باسک، بهترین تیم پیش از جنگ و بهترین تیم در خلال جنگ
پاورقی لالیگا | بخش 3: سپید، سپید، لاسائتا! پایان طلسم 21 ساله
پاورقی لالیگا | بخش 4: موفقیت استبدادی روخی بلانکوس با صورت شیطان و پای خدا!
پاورقی لالیگا | بخش 5: قصاب بیلبائو!
پاورقی لالیگا | بخش 6: 5-0 و 5-0؛ لا مانیتا به سبک لادروپ