بونگ جون هو سالها پیش از این که با فیلم «انگل» به یک ستارهی جهانی تبدیل شود و اسکار بگیرد، در سال ۲۰۰۳ یک فیلم درجه یک به نام «خاطرات قتل» ساخت. فیلم داستان یک مجموعه قتل زنجیرهای بود که در فاصله بین ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۱ در شهر هواسئونگ کره جنوبی به وقوع پیوست. قاتل ناشناس این ماجرا، در طول پنج سال ۱۰ زن را مورد تجاوز قرار داده و به قتل رسانده بود.
این اتفاق وحشتناک که خیلیها آن را هولناکترین قتلهای زنجیرهای تاریخ کره جنوبی میدانند، از این جهت ترسناکتر بود که قاتل آن هیچوقت پیدا نشده بود. تلاش چندین سالهی صدها و شاید بتوان گفت هزاران نفر از نیروی پلیس کره جنوبی در شناسایی این قاتل مجنون ناکام مانده بود. بونگ جون هو هم در خاطرات قتل، به شکلی هنرمندانه این ماجرا را به تصویر میکشد و حتی با نوعی زیرکی، از داستان پیدا نشدن قاتل در جهت خلق فضای تیره و تار و مرموز فیلم خود استفاده میکند.
حال، ۳۴ سال پس از شروع این قتلها و ۱۷ سال پس از اکران فیلم خاطرات قتل، به نظر میرسد بالاخره قاتل قتلهای زنجیرهای هواسئونگ پیدا شده است؛ مردی ۵۷ ساله به نام لی چونجائه که البته همین الان هم به خاطر قتل خواهرزن خود به حبس ابد محکوم شده و در زندان بسر میبرد.
لی چونجائه پارسال ارتکاب این قتلها را تأیید کرد. اما تازه چند روز پیش بود که پس از اطمینان پلیس از صحت گفتههای او، بالاخره به طور عمومی به این قتلها اعتراف کرد. جالب این است که خودش میگوید اصلا انتظار نداشته این پرونده این همه مدت حل نشده باقی بماند. او در اینباره میگوید: «من هنوز نمیدانم چرا کسی به من شک نداشت! همه قتلها اطراف من رخ میداد و من هم تلاش آنچنانی برای از بین بردن سرنخها بهکار نمیبردم. همیشه از کنار مأموران پلیس عبور میکردم و کسی کاری با من نداشت.»
جالب این است که لی چونجائه در همان زمان یکبار بازداشت شده بود. گویا ساعت یکی از قربانیان را به دست خود بسته بوده و پلیس به همین دلیل به او مشکوک میشود. اما خیلی زود آزاد میشود.
یکی از زیباترین صحنههای فیلم خاطرات قتل مربوط به پایان آن است. وقتی کارآگاه پارک دوو که کاملا خسته و ناامید شده و این پرونده را برای همیشه کنار گذاشته است، از خلال صحبتهای یک بچه متوجه میشود که قاتل چند لحظه پیش همانجا بوده است. فیلم با نمای خیرهی او به دوربین پایان مییابد. گویی دوباره بارقه امیدی در دل او زنده شده است و بدش نمیآید دوباره خودش را درگیر این بازی فرسایشی بیپایان کند. کاش کارآگاه پارک دوو وجود داشت و واکنش او به این خبر را میدیدیم.