تابلو تمامی چهرههای سیاسی، ژنرالهای ارتش و اعضای خانواده پرزیدنت لینکُلن را که در ساعات مختلف شب ۱۴ آوریل تا صبح ۱۵ آوریل ۱۸۶۵ برای عیادت، بر بالین رئیسجمهور در حال مرگ رفتنهبودند را به تصویر کشیدهاست.
پایهریزی ترور
جان ویلکز بوت، قصد ربودن رئیسجمهور را داشت تا در عوض آزادیش، خواهان آزاد کردن زندانیهای هم پیمانها شود. اما در ۱۱ آوریل ۱۸۶۵ لینکلن در خارج از کاخ سفید سخنرانی ایراد کرد و از دادن حق و حقوق سیاهان دفاع کرد. این امر خشم بوت را، که در جمع مستمعین حضور داشت برانگیخت و در نتیجه نقشه اش را برای ربودن لینکلن تغییر داد و تصمیم گرفت او را ترور کند. با به پایان رسیدن جنگ، لینکن و گرانت مدام با یکدیگر دیدار و ملاقات داشتند. هر دو با هم برای بازسازی برنامهریزی میکردند و برای همگان مشخص بود که آنها احترام زیادی برای یکدیگر قائل بودند.
در آخرین دیدارشان در ۱۴ آوریل ۱۸۶۵، لینکن لینک گرانت را برای دیداری در بعد از ظهر آن روز دعوت کرد اما گرانت دعوت را نپذیرفت؛ و در نهایت نامزد و خواهر ناتنی اش قبول کردند بروند.
جان بوت که بازیگری مشهور و جاسوس همپیمانان در مریلند بود خبردار شد که قرار است رئیسجمهور، همسرش و گرانت به تئاتر بروند. بوت که در نقشهٔ اولیه اش برای ربودن لینکلن ناکام شده بود، همدستانش را خبر کرد و اعلام کرد که قصد کشتن لینکلن را دارد، دیگران نیز موظف شدند معاون وزیر، اندرو جانسون و وزیر امور خارجه، ویلیام اچ. سورد را به قتل برسانند.
ترور در سالن تئاتر
لینکلن بدون محافظ اصلی اش، وارد هیل لمون در تئاتر فورد شد تا تئاتر «پسر عموی آمریکائیمان» را ببیند. در همان حالی که تنها محافظ او مشغول قدم زدن بود؛ و لینکلن در جای خود در اتاقکی در بالکن نشسته بود، بوت وارد شد و در پشت اتاقک خود را مخفی کرد. بوت که نمایشنامه را از بر بود منتظر خنده دارترین صحنه تئاتر ماند به این امید که صدای خنده مانع شنیده شده صدای شلیک گلوله شود. بر روی صحنه شخصیتی به نام سرود اندری (که هری هاک نقشش را بازی میکرد) دیالوگ خود را ادا کرد و به خاطر اینکه صدای خنده حاضرین بلند شد بوت وارد اتاقک رئیسجمهور شد و گلولهای بر سر او شلیک کرد. گلوله از کنار گوش چپ لینکلن وارد شد و در پشت کره چشم راستش قرار گرفت. لینکلن در هنگام اصابت تیر در حال خندیدن بود.:۹۶
هنری راثبون برای لحظهای با بوت دست به یقه شد، اما بوت با ضربه چاقو خود را رها کرد. سپس بوت فریاد زد:
این است فرجام ستمکار
، و فرار کرد. ۱۲ روز دنبال قاتل فراری بودند، مأموران فدرال به رهبری وزیر جنگ، ادوین استانتن، در جستجوی او بودند تا اینکه بالاخره او را در طویلهای در ویرجینیا مورد اصابت گلوله قرار دادند، او اندکی بعد مرد. از دیگر هم دستان بوت نیز تنها یک نفر تقریباً موفق به ترور هدفش شد: لویس پول به سو دارد، وزیر جنگ حمله کرد و او را به شدت مجروح نمود. دکتر چارلز میل، جراح ارتش، به سرعت زخم لینکلن را ارزیابی کرد و آن را مهلک و کشنده تشخیص داد. رئیسجمهور از داخل تئاتر به خیابان آوردند و او به مدت ۹ ساعت در خیابان در حالت کما بود. متخصصان بسیاری بر بالین او آمدند، از جمله ژنرال جوزف بارتر، جراح ارتش آمریکا. او لینکلن را معاینه کرد و تشخیص داد که در چند جا جمجمه آسیب دهده و گلوله در ۶ اینچی داخل مغز جای گرفته. لینکلن دیگر به هوش نیامد و در ساعت ۷:۲۲ صبح رسماً مرگ او را اعلام کردند. در مورد گفتههای استانتن پس از مرگ لینکلن، تاریخ نویسان اختلاف نظر دارند. همه توافق دارند که او سخنش را با این عبارت شروع کرد که
"هماکنون لینکلن به … پیوست
. اینکه واژه جا افتاده تاریخ بوده یا فرشتگان معلوم نیست.