❤ به نام خدا ❤
حزب 🔰سناتورز🔰 تقدیم می کند
موضوع : نقد و بررسی فیلم ترسناک آن (IT)
دانلود فیلم it
مقدمه :
آن (به انگلیسی: It) (که با عنوان آن: بخش اول نیز شناخته میشود) یک فیلم آمریکایی در ژانر فراطبیعی ترسناک به کارگردانی اندی موسکیِتی است که در سال ۲۰۱۷ اکران شد. فیلمنامهٔ این فیلم توسط کری فوکوناگا بر اساس رمانی به همین نام، نوشتهٔ استیون کینگ به رشتهٔ تحریر درآمدهاست. اتفاقات فیلم در تابستان سال ۱۹۸۹ رخ میدهد و داستان هفت کودک از شهر خیالی دِری در ایالت مین آمریکا را دنبال میکند که در اثر مواجهه با دلقکی ناشناس دچار وحشت شدهاند. پیشتر نیز در سال ۱۹۹۰، مینیسریالی بر اساس این رمان ساخته شده بود که با واکنشهای ضدونقیضی همراه بود.
جیدن لیبرهر، بیل اسکاشگورد، فین ولفهارد، سوفیا لیلیس، چوزن جیکوبس، جک دیلن گریزر، جرمی ری تیلور، وایات اولف، نیکلاس همیلتون و جکسون رابرت اسکات از جمله بازیگران فیلم هستند. فیلمبرداری آن از ۲۷ ژوئن ۲۰۱۶ در تورنتو کانادا آغاز شد و در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۶ در اوشاوا به پایان رسید. انتاریو و پورت هوپ از دیگر لوکیشنهای فیلمبرداری بودند. کمپانی نیو لاین سینما، کار ساخت و تهیهکنندگی فیلم را برعهده دارد و کمپانی برادران وارنر نیز مسئول اکران و پخش فیلم بودهاست.
فرش قرمز فیلم در تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۷ در شهر لس آنجلس برگزار و اکران گستردهٔ آن از ۸ سپتامبر ۲۰۱۷ آغاز شد. با وجود اینکه بودجهٔ فیلم تنها ۳۵ میلیون دلار بود، آن، در مجموع ۷۰۰ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد. این فیلم، پرفروشترین فیلم ترسناک تاریخ سینماست. همچنین بعد از فیلمهای ددپول، ماتریکس: بارگذاری مجدد، و ددپول ۲، چهارمین فیلم پرفروش درجه «آر» تاریخ سینماست. همچنین فیلم نقدهای بسیار مثبتی از سوی منتقدان و تماشاگران دریافت کرد و در زمینههای کارگردانی، شخصیتپردازی، موسیقی، فیلمبرداری و عملکرد تیم بازیگری ستایش شد. منتقدان فیلم آن را یکی از بهترین اقتباسهای سینمایی از کتابهای استیون کینگ و یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما برمیشمارند.
داستان :
داستان آن سینمایی در زمستان سال ۱۹۸۸ در شهر دری میگذرد. در آغاز داستان پسربچهای به نام جرجی را میبینیم که به برادر خود بیلی اصرار میکند که برای بازی در زیر باران به او ملحق شود، اما بیلی که مریض است و از لکنت زبان نیز رنج میبرد، قبول نمیکند و جرجی تنهایی بیرون میرود. هنگام بازی در زیر باران، جریان آب قایق کاغذی جرجی را از مسیر منحرف کرده و آن را به درون فاضلاب میبرد. جرجی به دنبال قایق خود میرود اما ناگهان با دلقک عجیبی برخورد میکند که قایق او را در دست دارد. دلقک خود را پنی وایز معرفی میکند. جرجی که از ملاقات با دلقک هراسان شده، میخواهد از آن مکان برود، ولی پنی وایز به جرجی حمله و دستش را قطع میکند و سپس او را با خود به درون فاضلاب میبرد.
چندین ماه از این اتفاق میگذرد و بیلی که مرگ برادرش را قبول نکرده، تصمیم میگیرد به دنبال برادرش برود؛ بهخصوص که ناپدید شدن شماری دیگر از بچههای شهر نیز انگیزه او را بیشتر میکند. بالاخره با اضافه شدن دو پسر و یک دختر دیگر به نامهای بن، مایکل و بورلی گروهی تشکیل میشود که همهشان توسط دانشآموز جامعهستیزی به نام هنری باورز و نوچههایش مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. اعضای این گروه به طرز عجیبی مورد حمله و تهدید پنی وایز قرار میگیرند و دچار وحشت میشوند. بن که درحال انجام یک پروژه برای درس تاریخ است هنگام مطالعه متوجه میشود پیشتر نیز گم شدن سریالی بچهها در این شهر سابقه داشته است. تحقیقات بعدی آنها مشخص میکند که پنی وایز موجودی اهریمنی است که هر ۲۷سال یکبار از خواب برمیخیزد و در طول حضور یکسالهاش بچهها را شکار و از ترس آنها تغذیه میکند تا بتواند به حیات خود ادامه دهد. بیلی تصمیم میگیرد با بچهها وارد خانهای شوند که به نظر محل زندگی پنی وایز است، اما کارها آنطور که بیلی پیشبینی کرده جلو نمیرود و تجربهای ترسناک برای اعضای باشگاه بازندگان هنگام مواجهه با پنی وایز رقم میخورد. بچهها درنهایت با دردسر موفق به فرار از خانه میشوند، با این توضیح که گروه از هم میپاشد و بیلی تنها میماند. بههرحال بعد از رخدادهایی گروه دوباره شکل گرفته و با پنی وایز روبهرو میشوند. پنی وایز که لحظات آخر حضورش بر زمین را میگذراند، در درگیری با بچهها شکست میخورد و به خواب ۲۷ ساله خود فرو میرود و باشگاه بازندگان نیز از محل فرار میکنند.
بیلی با پیدا کردن کاپشن زرد جرجی ، به مرگ او پی می برد . سپس بیلی و اعضای باشگاه بازندگان با انداختن خراش در دستان خود ، قول می دهند که اگر بعد 27 سال باز هم پنی وایز ظاهر شد ، جلوی او را بگیرند . سپس فیلم با یک سکانس عاشقانه میان بیلی و بورلی به پایان می رسد .
بازیگران و نقش ها :
بیل اسکاشگورد (پنی وایز / آن) :
موجودی اهریمنی و باستانی که هر بیستوهفت سال یکبار برمیخیزد. او تواناییهای ویژهای همچون تغییر شکل دارد ولی بیشتر خود را به صورت یک دلقک به بچهها نشان میدهد. ترفندهای او باعث میشود تا تقریباً هیچ فرد بزرگسالی با او کاری نداشته باشد. در عوض بچهها به راحتی به او جذب میشوند و او با حیلههایش آنها را به دام میاندازد. ویل پولتر نخستین انتخاب برای ایفای نقش بود، ولی پولتر حاضر نشد در این فیلم بازی کند. مارک رایلنس، بن مندلسون، کرک اسودو، ریچارد آرمیتاژ، هوگو ویوینگ و حتی تیلدا سوئینتن نیز برای این نقش در نظر گرفته شدند اما هرکدام به دلایلی نتوانستند بازی در فیلم را قبول کنند. در نهایت اسکارشگورد برای این نقش انتخاب شد. اسکارشگورد بعد از گرفتن نقش طی مصاحبهای اعلام کرد که میخواهد از بازی در این نقش لذت ببرد. او میخواست که پنیوایز بسیار متفاوتتری را نسبت به نسخه سریال که تیم کوری نقشش را ایفا کرده بود، خلق کند. او در این باره گفتهاست: «کاری که تیم در سریال انجام داد، فوقالعاده بود اما برای من مهم است که چیز متفاوتتری را به تصویر بکشم.» عوامل فیلم میگویند که اسکارشگورد بعد از گریم شدن و قرار گرفتن در ظاهر پنیوایز گفتهاست: «پسر، این واقعاً بامزه است.» کارگردان فیلم تصمیم گرفت ظاهر شخصیت دلقک را با الهام از شخصیت جوکر در فیلم شوالیهٔ تاریکی با بازی هیث لجر بسازد تا بهتر بتواند وجود نیروی شرّ موجود در شهر را به بیننده نشان دهد.
جیدن مارتل (بیلی) (من 😂 :)) :
رهبر گروه «باشگاه بازندگان» و رفیق صمیمی ریچی است که بسیار به سلامت دوستانش اهمیت میدهد. نوجوانی باهوش و تاحدودی منزوی که بعد از مرگ برادر کوچک خود سوگند انتقام خورده و تمام تلاش خود را میکند تا از رازهای تاریک دلقک آگاه شود. بیلی خود را به نوعی مسئول مرگ برادرش میداند. او همچنین لکنت زبان دارد و به خصوص در مواقعی که میترسد قادر نیست به درستی صحبت کند. از دست دادن برادرش باعث میشود تا او از هر شخص دیگری برای مبارزه با هیولا مصممتر باشد و برای همین هم است که دیگر اعضای گروه او را بهعنوان رهبر خود قبول دارند. موسکیتی، کارگردان فیلم دربارهٔ این شخصیت گفتهاست: «بیل در خانه خودش همچون یک روح میماند. هیچکس او را نمیبیند زیرا والدینش هرگز نمیتوانند حادثه تلخی که برای جرجی رقم خورد را فراموش کنند.» تای سیمپکینز اولین گزینهای بود که برای این نقش مطرح شد اما او این نقش را رد کرد و کارگردان فیلم، جیدن لیبرهر را که بازی او در فیلم تحسین شده ویژه نیمهشب مورد توجه قرار گرفته شده بود، برای این نقش انتخاب کرد.
فین ولفهارد (ریچی) (مستر الون 😂 :)) :
بهترین و صمیمیترین دوست بیلی و عجیبترین و بازیگوشترین عضو باشگاه بازندگان است. او موهای بلندی دارد و عینک بزرگی به صورت میزند که باعث میشود شبیه به عقب ماندهها به نظر برسد. به خاطر صدای بلند و نوع مبهم حرف زدنش که اغلب هم او را به دردسر میاندازد، در مدرسه به او لقب «دهن زباله» دادهاند. از جمله عقاید عجیب ریچی این است که باید تعداد افراد باشگاه بازندگان دقیقاً هفت نفر باشد زیرا هفت یک عدد جادویی است. همچنین کنایههای او به هنری باورز یکی از دلایل دشمنی گروه باورز با باشگاه بازندگان است. فین ولفهارد ستاره سریال چیزهای عجیب این نقش را برعهده دارد. ولفهارد تنها بازیگر نوجوان فیلم است که حضورش از زمان فوکوناگا (نخستین کارگردان فیلم) در فیلم قطعی بود. او نخستین کسی بود که اولین عکس رسمی از فیلم را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد و در زیر آن نوشت: «تورنتو در تسخیر باشگاه بازندگان.»شخصیت ریچی به خاطر ظاهر و خصوصیات جالبش از محبوبترین شخصیتهای کتاب محسوب میشود.
سوفیا لیلیس (بورلی) :
تنها دختر باشگاه بازندگان است و همین نکته کافی است که نشان دهد با دخترهای دیگر فرق دارد. رابطه او با شخصیت بنجامین در طول داستان یک رابطه چندوجهی و پیچیدهاست. بورلی در فقیرترین قسمت شهر دری زندگی میکند. او توسط پدرش مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرد و حتی در مدرسه هم مدام تحقیر میشود و همین اتفاقات است که باعث میشود یکی از اعضای باشگاه بازندگان شود.
جرمی ری تیلور (بنجامین/بن) :
در نگاه اول، کسلکنندهترین عضو باشگاه بازندگان است. پسری چاق که که ظاهراً توانایی ویژهای ندارد اما به مرور، ثابت میکند که همچون بقیه بازندگان خصوصیتهای خاص خود را دارد. بن بسیار باهوش است و بسیار به مطالعه علاقه دارد. در بعضی از مواقع، این هوش و دانش بن است که باشگاه بازندگان را از خطر نجات میدهد. بن در داخل و خارج مدرسه بیشتر از هر شخص دیگری مورد آزار و اذیت قرار گرفته و موقعیتهایی که در آنها قرار میگیرد اغلب ناامیدکننده هستند. جرمی ری تیلور ایفای این نقش را برعهده دارد.
وایات اولف (استنلی) :
استنلی یکی از اعضای اصلی باشگاه بازندگان و فردی یهودی است که به شیطان و جادو اعتقاد دارد و برای همین عقایدش نیز دردسرهای زیادی را تحمل میکند. استن فردی منطقی است و برخلاف بیشتر اعضای باشگاه بازندگان در هنگام رویارویی با خطر، بیشتر از ذهن و منطقش کمک میگیرد تا از احساسات. او شخصیتی تأثیرگذار در داستان محسوب میشود.
چوزن جیکوبس (مایکل) :
تنها عضو سیاهپوست گروه است و همین رنگینپوست بودنش باعث میشود هنری باورز او را مدام مورد آزار قرار دهد. مایکل فردی آفریقایی-آمریکایی و البته متفکر است. او در سنین کودکی و خیلی زود یتیم شد و والدین خود را در یک حادثه آتشسوزی از دست داد. مایکل از طریق خانواده خود و همچنین مطالعاتش اطلاعات بسیار زیادی دربارهٔ تاریخ دری دارد و اصلاً او کسی است که گذشته ترسناک شهر را برای دوستانش فاش میکند. مایکل آخرین نفری است که به باشگاه بازندگان میپیوندد. چوزن جیکوبس بازیگر این نقش است.
جک دیلن گریزر (ادوارد) :
شخصیت ادوارد حتی در میان اعضای عجیب باشگاه بازندگان نیز بسیار عجیب است. او به خودبیمارانگاری و آسم مبتلاست. پدرش را زمانی که بچه بود از دست داد که این اتفاق تأثیر خیلی زیادی روی او گذاشتهاست. مادرش به خاطر خصوصیات او بسیار نگران سلامتیش است. ادوارد پسر عجیب و بیماری است که تنها با دوستان خود قادر است ارتباط برقرار کند و غیر از اعضای باشگاه بازندگان دوست دیگری ندارد. جک دیلن گریزر وظیفه بازی در نقش ادوارد را برعهده دارد. او از فیلمهای بتمن و اسلحه مرگبار ۲ بهعنوان منابع الهامبخشش برای ایفای این نقش در فیلم نام برد.
نیکولاس همیلتون (هنری) :
یک جوان جامعهگریز و مردمستیز که رهبری گروه باورز را برعهده دارد. باورز گروهی متشکل از هفت دانشآموز دوازده سال به بالاست که بعد از «آن»، خطرناکترین دشمن باشگاه بازندگان محسوب میشوند. گروه باورز در طول داستان بارها با اعضای باشگاه بازندگان درگیر میشوند و آنها را به دردسر میاندازند. نیکلاس همیلتون ایفاگر این نقش است. همیلتون برای نزدیک شدنش به نقش رمان را خواند و همچنین اقتباسهای قبلی را نگاه کرد و با کینگ دربارهٔ این نقش حرف زد تا بتواند بهترین تصویر ممکن را از این کاراکتر نشان دهد.
جکسون رابرت (جرجی) :
برادر کوچک هفت ساله و بیگناه ویلیام است که بهدست «آن» کشته میشود .
نقطه آغاز :
بالاخره در تاریخ ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۵ اعلام شد که اندرس موچیتی سازنده فیلم تحسینشده ماما به پروژه پیوسته است. موچیتی کارگردانی آن را با این شرط پذیرفته بود که بتواند فیلمنامه را تغییر داده و نگاه خاص خودش را به فیلم داشته باشد. استودیو شروط این کارگردان آرژانتینی را پذیرفت و در تاریخ ۲۲ آوریل ۲۰۱۶ اعلام کرد که فیلم در ۸ سپتامبر ۲۰۱۷ بهصورت جهانی اکران خواهد شد. چندی بعد در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۱۵ موچیتی در گفتوگویی با ورایتی گفت که میخواهد از تابستان شروع به فیلمبرداری کند. تصمیم او برای فیلمبرداری در فصل تابستان به این دلیل بود که بیشتر بازیگران اصلی فیلم دانشآموز و نوجوان هستند و برای اینکه بتوانند مدت بیشتری در هر روز کار کنند فیلمبرداری باید در این فصل انجام میگرفت. موچیتی همچنین گفت که قرار است دنیای شگفتانگیزی که کینگ آفریده را تغییر و آن را بهروز و کاری کند که مخاطب از کشف یک دنیای جدید لذت ببرد. او گفت: در فیلم ما هیچ خبری از مومیایی و گرگنماها یا موجودات کلیشهای دیگر نیست.
تهدیدات و خطرات این دنیا قرار است شگفتانگیزتر از چیزی باشد که تصور میکنید. موچیتی روی انتخاب بازیگران بهخصوص نوجوانان فیلمش دقت و وسواس خاصی به خرج داد. در مجموع از بیش از ۳۰۰ نوجوان تست بازیگری گرفته شد تا گروه بازیگران فیلم شکل بگیرد. درنهایت این کارگردان در این زمینه چنان موفق شد که تهیهکننده فیلم دن لین را واداشت درباره گروه بازیگری فیلم آن بگوید: ما به وضوح پویایی و همکاری زیبایی که بین بازیگران نوجوانمان بود را دیدیم. ساختن همچنین فیلمی برای آنها یک چالش مهم بود و آنها ثابت کرده بودند که هم لیاقت و هم توانایی این را دارند که از پس هر کار سختی بربیایند. اینکه شما با جمعی از نوجوانان بااستعداد کار کنید، بسیار لذتبخش است. چندین ماه صرف تمرین با بچههای کردیم و حالا باید بگویم آنقدر ارتباطشان با یکدیگر خوب است که باعث میشود وحشت نکنیم آن هم با این وجود که قرار است به مقابله با یک دلقک ترسناک خیلی بدذات برویم!
موفقیت :
به هر حال فیلمبرداری فیلم از تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۶ آغاز شد و در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۶ به پایان رسید. نخستین نمایش فیلم در تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۷ در شهر لسآنجلس بود و سپس به صورت گسترده از تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۷ اکران شد. آن در هفته اول اکران خود به فروش فوقالعاده ۱۷۹٫۲ دلار دست یافت درحالیکه بودجه ساختش تنها ۳۵میلیون دلار بود. درحال حاضر این فیلم با فروشی ۶۳۰٫۶میلیون دلاری پرفروشترین فیلم ترسناک تاریخ سینماست. همچنین فیلم نقدهای بسیار مثبتی از سوی منتقدان و تماشاگران دریافت کرد و در زمینههای کارگردانی و شخصیتپردازی ستایش شد. منتقدان فیلم آن را یکی از بهترین اقتباسهای سینمایی کتابهای استیون کینگ و یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تاریخ سینما میدانند.
بازتاب :
فیلم آن بعد از اکران با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان و طرفداران سینما مواجه شده است. به گزارش سایت معتبر راتن تومیتوز ۸۵درصد منتقدان نظر مثبتی نسبت به فیلم داشتهاند که میتواند به معنای تحسین جهانی باشد. منتقدان راتین تومیتوز کارگردانی موچیتی و شخصیتپردازی را مهمترین عامل موفقیت فیلم میدانند. منتقدان متاکریتیک نیز به فیلم نمره 91 از ۱۰۰ نمره ممکن را دادند؛ به این معناست که نظرات پیرامون فیلم اغلب مثبت بوده است. سینما اسکور نیز به فیلم درجه +A داد و دیدن آن را به تماشاگران توصیه کرد؛ البته بعضی از منتقدان نیز چندان از فیلم راضی نبودند و آن را اثری کلیشهای در ژانر ترسناک دانستند.
❤ عکس دسته جمعی بازیگران فیلم به رسم یادگار ❤
❤ پایان ❤