پشت در های این سکوت بی پایان حرف های زیادی خوابیده است . بیمار خاموش ، روایتی جالب و بحث برانگیز برخاسته از داستان پلیسی پر استفاده . با این تفاوت که این بار پلیس نمی تواند دردی را دوا کند ، برای به حرف آوردن قاتل و پی بردن به راز قتل مشکوک آن شب نیاز به یک روان پزشک داریم . همراه ما باشید با نقد و معرفی رمان پر بحث و هیجان انگیز بیمار خاموش

بیمار خاموش در سال ۲۰۱۹ توسط داستان نویس تازه کار آمریکایی ، الکس مایکلیدیس نگارش شده و بلافاصله پس از انتشار در صدر لیست های پرفروش ترین رمان های آمریکا قرار گرفت و جوایز ، افتخارات و شهرت زیادی برای خودش و نویسنده اش به ارمغان آورد . از افتخارات شاخص این رمان می توان به کسب رتبه نخست در جشنواره کتاب سال آمریکا و جایزه گودریدز ۲۰۱۹ اشاره کرد . رمان داستان زوجی خوشبخت با نام های آلیسا و گابریل برنستون را روایت می کند . نویسنده کارش را قاطع شروع کرده و صفحات اول رمان با گزارشی اجمالی از به قتل رسیدن گابریل برنستون به دست همسر خود آغاز می شود . هیجان صفحات نخست به همین گزارش ختم نمی شود و خیلی زود خواننده ها متوجه می شوند که به دلایلی گنگ و نامفهوم ، آلسیا برنستون دست از حرف زدن کشیده و حتی در دادگاه هم برای دفاع از خود سکوت را نمی شکند . با تایید دکتر بر بیماری روانی آلسیا ، او به تیمارستانی واقع در آمریکا با نام تیمارستان گراو انتقال داده می شود . در این میان روان درمانگری خوش قلب به اسم تئو فیبر ، وظیفه درمان و به حرف آوردن آلسیا را به عهده گرفته و به عنوان روان درمانگر راهی تیمارستان گراو می شود . هر صفحه که جلو تر می رویم و به پایان رمان نزدیک تر می شویم ، بیش از پیش به راز قتل مرموز آن شب پی می بریم . چرا الیسا دست به قتل مهم ترین و عزیز ترین فرد زندگی خود زده است ؟ پای شخص ثالثی در میان است ؟ تئو فیبر ، این روان درمانگر ماهر ۴۰ ساله موفق به حرف آوردن آلیسا و فاش کردن راز قتل مشکوک آن شب می شود ؟ این سوالات پرسش هایی هستند که ما با پایان بردن شاهکار پلیسی جنایی الکس مایکلیدیس به جواب آنها خواهیم رسید

به رمان راز آلودی می توان لقب شاهکار را داد که در پایان و حین پی بردن به راز اصلی حاکم بر داستان، هیچ یک از صفحات و اتفاقات کتاب زیر سوال نرود . به عبارتی تمام وقایع در حال وقوع در کتاب باید با درنظر گرفتن راز اصلی به عنوان محور کتاب ، باز هم معنا داشته باشد . بیمار خاموش از آن دسته رمان هایی ست که در پایان نه تنها هیچ یک از وقایع رمان معنایش را از دست نمی دهد ، بلکه پذریرای معنا متفاوت می شود و خواننده ها را سر ذوق می آورد . همچنین یک اثر راز آلود معمایی چه در مدیوم سینما چه در دنیا گسترده کتاب نباید آنقدر پیچیده شود که در پایان نویسنده در جمع بندی آن به مشکل بخورد . بیمار خاموش به بهترین شکل ممکن پایان می یابد و در میان صفحاتش به تمام پرسش های ما با دقت و ظرافت پاسخ می دهد

شخصیت پردازی ها ظرافت قابل توجهی دارند که همین مورد به جذابیت کتاب می افزاید . ترکیب داستان های عاشقانه تئو و سر کله زدن با مهم ترین آدم زندگی اش یعنی کتی ( همسر تئو ) با ماجراجویی های کارآگاهان اش جهت به حرف آوردن آلیسا شخصیت پردازی تئو را به کمال می رساند. شاید به نظر شما شخصیت پردازی یک کاراکتر لال کار دشوار و حتی غیر ممکنی باشد اما الکس مایکلیدیس به خوبی از پس آن برآمده است . شخصیت پردازی و پیشینه آلیسا ، مضنون لال رمان بیمار خاموش توسط دفترچه خاطرات جذاب و روایت زندگی گذشته از زبان اطرافیانش به بهترین شکل ممکن به مخاطبین کتاب ارائه می شود . بهتر است بگویم اگر این شخصیت پردازی ها نبودند رمان هرگز نمی توانست خواننده ها را در پایان این گونه بهت زده کند

نوع روایت کتاب چیزی فراتر از شاهکار می باشد و تا کتاب را به پایان نرسانید به این حقیقت پی نخواهید برد . فصول کوتاه و زیر ده صفحه ای این رمان به شما اجازه خسته شدن نمی دهد . توضیحات بیشتر در این زمینه ممکن است پایان شوک آور کتاب را برای مخاطبین این مطلب فاش کند ، به همین خاطر از توضیحات بیشتر خودداری می کنم . بیمار خاموش درکنار داستان شوک آور و فوقالعاده جذابش حاوی مفاهیم ارزشمند روانشنانه نیز می باشد که در قسمت تحلیل رمان بیشتر بر رویش مانور خواهیم داد . جالب است بدانید که این مفاهیم به هیچ عنوان به مخاطب تحمیل نمی شود بلکه ریز ریز از طریق داستان بر ما اثر خواهد گذاشت و ما آن ها را با رضایت خاطر قبول خواهیم کرد . در مجموع اگر دنبال رمانی پلیسی ، راز آلودی متفاوت در عین حال جذاب و هیجان انگیز می گردید که برای چند ساعت هم که شده شما درون خودش غرق کند ، بیمار خاموش را به شما پیشنهاد می کنم . از اینجا به بعد متن دارای اسپویل و به نقد و بررسی مفاهیم کتاب اختصاص داده می شود
از اینجا به بعد پست ممکن است باعث لو رفتن برخی از وقایع کتاب شود ، اگر هنوز موفق به مطالعه کتاب نشده اید ، از خواندن آن پرهیز کنید
رمان بیمار خاموش به طور مستقیم و بی پرده به موضوع روانشناسانه ( تاثیر رفتار و محیط زندگی بر کودکان ) اشاره می کند . الکس مایکلیدیس در لا به لای ورق های کتاب خود بار ها چه به صورت مستقیم چه غیر مستقیم به اهمیت بالای این موضوع اشاره کرده و ادعا می کند بخش عظیمی از رفتار های پرخاشگرانه افراد در سنین بزرگسالی ریشه در خشونت های دوران کودکی دارد . شاید زخم های به وجود آمده در این برهه به مرور زمان کمرنگ شوند ولی به طور حتم هیچگاه از بین نرفته و هر لحظه ممکن است با یک جرقه دوباره به یاد قربانی آورده شده و اتفاقات ناگواری رو رقم بزند . رمان بیمار خاموش بر محوریت زندگی دو شخصیت اصلی، یعنی آلیسا برنستون و تئو فیبر روایت می شود که از قضا هردو کودکی سختی رو گذرانده و زخم های روحی زیادی را از آن دوران با خودشان به یادگار آورده اند . پدر الیسا در کودکی رو به روی چشمان فرزندش آرزو مرگش را کرده و با این کلام به ظاهر ساده ذهن و روح فرزند کوچک خود را در سن نه سالگی زیر خاک دفن کرده است . در آن طرف ماجرا تئو در خانوادهای متشکل از مادری آرام و پدری با مشکل روانی حاد بزرگ شده و بار ها توسط پدرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تحقیر شده است . رفتار های پدر تفکری هم جهت با دوست نداشته شدن در ذهن تئو حاکم کرده است . به طوری که تئو هرلحظه با کوچک ترین واکنشی از طرف مقابل همچین احساسی وجودش را فرا می گیرد . با توجه به متن کتاب دلیل تئو برای انتخاب رشته روانشناسی برای ادامه تحصیل ، این است که درمانی برای مشکل حل ناشدنی خود بیابد

به مرور زمان زخم هر دو قربانی التیام می یافته و هرکدام برای حل مشکل خود به سنگری پناه میبرند . تئو بازیگر زیبا روی و پرنشاط به اسم کتی و آلیسا عکاس زبردستی با نام گابریل را به عنوان سنگر و پناهگاهی در برابر سختی ها و درد های دوران کودکی برمی گزینند . چیزی نمی گذرد که این دو دیوار محافظ فرو ریخته و به بدترین شکل ممکن دوران کودکی را به دو قربانی یادآوری می کنند . تئو از موضوع خیانت کتی اینگونه برداشت می کند تابو دوست داشته نشدن هنوز هم پا برجاست و کتی هم مثل بقیه او را دوست نمی دارد ( تئو از کتی همواره در کتاب به عنوان کسی که اصل دوست داشته نشدن را نقض کرد یاد می کند ) . آلیسا هم بار دیگر شاهد این می باشد که مرگش توسط عزیز ترین کس زندگی اش آرزو می شد و همین موضوع خاطرات گذشته را بار دیگر در خاطرش زنده کرده و درن توجه تمام این وقایع دست به کشتن گابریل می زند . درکنار گابریل ، از دیگر قربانی های این ماجرا می توان به کریستین ( وی به اشتباه به عنوان قاتل آلیسا در پایان رمان توسط ماموران پلیس بازداشت می شود ) ، کتی ( کتی پس از کشته شدن معشوقه حقيقي خود یعنی گابریل به افسردگی شدید مبتلا می شود ) ، آلسیا برنستون ( وی به خاطر سکوت ناشی از نداشتن حرفی برای گفتن به تیمارستان انتقال داده شده و مانند یک بیمار روانی با او برخورد می شود ، همچین وی در پایان کتاب با تزریق مقدار زیادی مرفین سکوت ابدی پیشه می کند ) و تئو فیبر ( وی با از دست دادن عشق ابدی خود قافله را باخته و در فصل پایانی کتاب به عنوان خاطی اصلی و پایگذار داستان قتل گابریل بازداشت می شود ) اشاره کرد

کتاب به شکلی روایت می شود که خواننده پیشِ خود تئو را مقصر اصلی بداند درحالی که به هیچ عنوان این طور نیست ، اگر از من بپرسید فراتر از هر کسی ، دو پدر را خاطی اصلی و مسبب تمام زندگی های نابود شده داستان می دانم . اگر رفتار های وقیحانه به ظاهر ساده این دو نبود زخم های کهنه دو قربانی خشونت دست به انجام چنین کار هایی نمی زدند و این همه زندگی را به ویرانه تبدیل نمی کردند . البته که نمی توان گناه گابریل و کتی را نادیده گرفت ، چرا که حتی با درنظر نگرفتن کودکی دشوار ، موضوعی مانند خیانت تبعات سخت و جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت . در پایان جالب است بدانید که آلیسا در کتاب سه دفعه طمع مرگ را می چشد ، بار اول هنگام آرزو پدر ( وی با عبارت پدر مرا کشت این موضوع را اثبات می کند ) ، بار دوم هنگام به قتل رساندن گابریل ( وی با بیان جمله زیبا و تاثیرگذار 《 حقیقت این است ، من او را نکشتم ، او مرا کشت ، من تنها ماشه را کشیدم 》به این موضوع اشاره می کند ) و بار سوم که حقیقتا مرگ را تجربه می کند . اگر از من بپرسید مرگ سوم را هزاران مرتبه از دو مرگ دیگر بی دردسر و راحت تر می دانم . رمانی مثل بیماری خاموش حرف های زیادی برای گفتن دارد که جهت طولانی نشدن پست از بیان تمام آنها خودداری می کنم
÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷
درپایان اگر دنبال رمانی میگردید که در کنار هیجان وصف ناشدنی اش شما را برای چند ساعت درون خودش غرق کرده و به کند و کاو درون ذهن و روح بیمار آلیسا مشغول کند ، رمان بیمار خاموش را به شما پیشنهاد می کنم . نظران خود را با ما درمیان بگذارید
× پایان ×