پشت در های این سکوت بی پایان حرف های زیادی خوابیده است . بیمار خاموش ، روایتی جالب و بحث برانگیز برخاسته از داستان پلیسی پر استفاده . با این تفاوت که این بار پلیس نمی تواند دردی را دوا کند ، برای به حرف آوردن قاتل و پی بردن به راز قتل مشکوک آن شب نیاز به یک روان پزشک داریم . همراه ما باشید با نقد و معرفی رمان پر بحث و هیجان انگیز بیمار خاموش
![](https://uupload.ir/files/te46_7223254080-640x360.jpg)
بیمار خاموش در سال ۲۰۱۹ توسط داستان نویس تازه کار آمریکایی ، الکس مایکلیدیس نگارش شده و بلافاصله پس از انتشار در صدر لیست های پرفروش ترین رمان های آمریکا قرار گرفت و جوایز ، افتخارات و شهرت زیادی برای خودش و نویسنده اش به ارمغان آورد . از افتخارات شاخص این رمان می توان به کسب رتبه نخست در جشنواره کتاب سال آمریکا و جایزه گودریدز ۲۰۱۹ اشاره کرد . رمان داستان زوجی خوشبخت با نام های آلیسا و گابریل برنستون را روایت می کند . نویسنده کارش را قاطع شروع کرده و صفحات اول رمان با گزارشی اجمالی از به قتل رسیدن گابریل برنستون به دست همسر خود آغاز می شود . هیجان صفحات نخست به همین گزارش ختم نمی شود و خیلی زود خواننده ها متوجه می شوند که به دلایلی گنگ و نامفهوم ، آلسیا برنستون دست از حرف زدن کشیده و حتی در دادگاه هم برای دفاع از خود سکوت را نمی شکند . با تایید دکتر بر بیماری روانی آلسیا ، او به تیمارستانی واقع در آمریکا با نام تیمارستان گراو انتقال داده می شود . در این میان روان درمانگری خوش قلب به اسم تئو فیبر ، وظیفه درمان و به حرف آوردن آلسیا را به عهده گرفته و به عنوان روان درمانگر راهی تیمارستان گراو می شود . هر صفحه که جلو تر می رویم و به پایان رمان نزدیک تر می شویم ، بیش از پیش به راز قتل مرموز آن شب پی می بریم . چرا الیسا دست به قتل مهم ترین و عزیز ترین فرد زندگی خود زده است ؟ پای شخص ثالثی در میان است ؟ تئو فیبر ، این روان درمانگر ماهر ۴۰ ساله موفق به حرف آوردن آلیسا و فاش کردن راز قتل مشکوک آن شب می شود ؟ این سوالات پرسش هایی هستند که ما با پایان بردن شاهکار پلیسی جنایی الکس مایکلیدیس به جواب آنها خواهیم رسید
![](https://uupload.ir/files/8leg_silent_patient_blog_piece.jpg)
به رمان راز آلودی می توان لقب شاهکار را داد که در پایان و حین پی بردن به راز اصلی حاکم بر داستان، هیچ یک از صفحات و اتفاقات کتاب زیر سوال نرود . به عبارتی تمام وقایع در حال وقوع در کتاب باید با درنظر گرفتن راز اصلی به عنوان محور کتاب ، باز هم معنا داشته باشد . بیمار خاموش از آن دسته رمان هایی ست که در پایان نه تنها هیچ یک از وقایع رمان معنایش را از دست نمی دهد ، بلکه پذریرای معنا متفاوت می شود و خواننده ها را سر ذوق می آورد . همچنین یک اثر راز آلود معمایی چه در مدیوم سینما چه در دنیا گسترده کتاب نباید آنقدر پیچیده شود که در پایان نویسنده در جمع بندی آن به مشکل بخورد . بیمار خاموش به بهترین شکل ممکن پایان می یابد و در میان صفحاتش به تمام پرسش های ما با دقت و ظرافت پاسخ می دهد
![](https://uupload.ir/files/je4f_the-silent-patient-book-club-questions-book-club-chat.jpg)
شخصیت پردازی ها ظرافت قابل توجهی دارند که همین مورد به جذابیت کتاب می افزاید . ترکیب داستان های عاشقانه تئو و سر کله زدن با مهم ترین آدم زندگی اش یعنی کتی ( همسر تئو ) با ماجراجویی های کارآگاهان اش جهت به حرف آوردن آلیسا شخصیت پردازی تئو را به کمال می رساند. شاید به نظر شما شخصیت پردازی یک کاراکتر لال کار دشوار و حتی غیر ممکنی باشد اما الکس مایکلیدیس به خوبی از پس آن برآمده است . شخصیت پردازی و پیشینه آلیسا ، مضنون لال رمان بیمار خاموش توسط دفترچه خاطرات جذاب و روایت زندگی گذشته از زبان اطرافیانش به بهترین شکل ممکن به مخاطبین کتاب ارائه می شود . بهتر است بگویم اگر این شخصیت پردازی ها نبودند رمان هرگز نمی توانست خواننده ها را در پایان این گونه بهت زده کند
![](https://uupload.ir/files/u2u_the-silent-patient-facebook.jpg)
نوع روایت کتاب چیزی فراتر از شاهکار می باشد و تا کتاب را به پایان نرسانید به این حقیقت پی نخواهید برد . فصول کوتاه و زیر ده صفحه ای این رمان به شما اجازه خسته شدن نمی دهد . توضیحات بیشتر در این زمینه ممکن است پایان شوک آور کتاب را برای مخاطبین این مطلب فاش کند ، به همین خاطر از توضیحات بیشتر خودداری می کنم . بیمار خاموش درکنار داستان شوک آور و فوقالعاده جذابش حاوی مفاهیم ارزشمند روانشنانه نیز می باشد که در قسمت تحلیل رمان بیشتر بر رویش مانور خواهیم داد . جالب است بدانید که این مفاهیم به هیچ عنوان به مخاطب تحمیل نمی شود بلکه ریز ریز از طریق داستان بر ما اثر خواهد گذاشت و ما آن ها را با رضایت خاطر قبول خواهیم کرد . در مجموع اگر دنبال رمانی پلیسی ، راز آلودی متفاوت در عین حال جذاب و هیجان انگیز می گردید که برای چند ساعت هم که شده شما درون خودش غرق کند ، بیمار خاموش را به شما پیشنهاد می کنم . از اینجا به بعد متن دارای اسپویل و به نقد و بررسی مفاهیم کتاب اختصاص داده می شود
از اینجا به بعد پست ممکن است باعث لو رفتن برخی از وقایع کتاب شود ، اگر هنوز موفق به مطالعه کتاب نشده اید ، از خواندن آن پرهیز کنید
رمان بیمار خاموش به طور مستقیم و بی پرده به موضوع روانشناسانه ( تاثیر رفتار و محیط زندگی بر کودکان ) اشاره می کند . الکس مایکلیدیس در لا به لای ورق های کتاب خود بار ها چه به صورت مستقیم چه غیر مستقیم به اهمیت بالای این موضوع اشاره کرده و ادعا می کند بخش عظیمی از رفتار های پرخاشگرانه افراد در سنین بزرگسالی ریشه در خشونت های دوران کودکی دارد . شاید زخم های به وجود آمده در این برهه به مرور زمان کمرنگ شوند ولی به طور حتم هیچگاه از بین نرفته و هر لحظه ممکن است با یک جرقه دوباره به یاد قربانی آورده شده و اتفاقات ناگواری رو رقم بزند . رمان بیمار خاموش بر محوریت زندگی دو شخصیت اصلی، یعنی آلیسا برنستون و تئو فیبر روایت می شود که از قضا هردو کودکی سختی رو گذرانده و زخم های روحی زیادی را از آن دوران با خودشان به یادگار آورده اند . پدر الیسا در کودکی رو به روی چشمان فرزندش آرزو مرگش را کرده و با این کلام به ظاهر ساده ذهن و روح فرزند کوچک خود را در سن نه سالگی زیر خاک دفن کرده است . در آن طرف ماجرا تئو در خانوادهای متشکل از مادری آرام و پدری با مشکل روانی حاد بزرگ شده و بار ها توسط پدرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تحقیر شده است . رفتار های پدر تفکری هم جهت با دوست نداشته شدن در ذهن تئو حاکم کرده است . به طوری که تئو هرلحظه با کوچک ترین واکنشی از طرف مقابل همچین احساسی وجودش را فرا می گیرد . با توجه به متن کتاب دلیل تئو برای انتخاب رشته روانشناسی برای ادامه تحصیل ، این است که درمانی برای مشکل حل ناشدنی خود بیابد
![](https://uupload.ir/files/eu4f_alex_michaelides_-_the_silent_patient-scala.jpg)
به مرور زمان زخم هر دو قربانی التیام می یافته و هرکدام برای حل مشکل خود به سنگری پناه میبرند . تئو بازیگر زیبا روی و پرنشاط به اسم کتی و آلیسا عکاس زبردستی با نام گابریل را به عنوان سنگر و پناهگاهی در برابر سختی ها و درد های دوران کودکی برمی گزینند . چیزی نمی گذرد که این دو دیوار محافظ فرو ریخته و به بدترین شکل ممکن دوران کودکی را به دو قربانی یادآوری می کنند . تئو از موضوع خیانت کتی اینگونه برداشت می کند تابو دوست داشته نشدن هنوز هم پا برجاست و کتی هم مثل بقیه او را دوست نمی دارد ( تئو از کتی همواره در کتاب به عنوان کسی که اصل دوست داشته نشدن را نقض کرد یاد می کند ) . آلیسا هم بار دیگر شاهد این می باشد که مرگش توسط عزیز ترین کس زندگی اش آرزو می شد و همین موضوع خاطرات گذشته را بار دیگر در خاطرش زنده کرده و درن توجه تمام این وقایع دست به کشتن گابریل می زند . درکنار گابریل ، از دیگر قربانی های این ماجرا می توان به کریستین ( وی به اشتباه به عنوان قاتل آلیسا در پایان رمان توسط ماموران پلیس بازداشت می شود ) ، کتی ( کتی پس از کشته شدن معشوقه حقيقي خود یعنی گابریل به افسردگی شدید مبتلا می شود ) ، آلسیا برنستون ( وی به خاطر سکوت ناشی از نداشتن حرفی برای گفتن به تیمارستان انتقال داده شده و مانند یک بیمار روانی با او برخورد می شود ، همچین وی در پایان کتاب با تزریق مقدار زیادی مرفین سکوت ابدی پیشه می کند ) و تئو فیبر ( وی با از دست دادن عشق ابدی خود قافله را باخته و در فصل پایانی کتاب به عنوان خاطی اصلی و پایگذار داستان قتل گابریل بازداشت می شود ) اشاره کرد
![](https://uupload.ir/files/t6d8_well-do-th-repairs-for-you.png)
کتاب به شکلی روایت می شود که خواننده پیشِ خود تئو را مقصر اصلی بداند درحالی که به هیچ عنوان این طور نیست ، اگر از من بپرسید فراتر از هر کسی ، دو پدر را خاطی اصلی و مسبب تمام زندگی های نابود شده داستان می دانم . اگر رفتار های وقیحانه به ظاهر ساده این دو نبود زخم های کهنه دو قربانی خشونت دست به انجام چنین کار هایی نمی زدند و این همه زندگی را به ویرانه تبدیل نمی کردند . البته که نمی توان گناه گابریل و کتی را نادیده گرفت ، چرا که حتی با درنظر نگرفتن کودکی دشوار ، موضوعی مانند خیانت تبعات سخت و جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت . در پایان جالب است بدانید که آلیسا در کتاب سه دفعه طمع مرگ را می چشد ، بار اول هنگام آرزو پدر ( وی با عبارت پدر مرا کشت این موضوع را اثبات می کند ) ، بار دوم هنگام به قتل رساندن گابریل ( وی با بیان جمله زیبا و تاثیرگذار 《 حقیقت این است ، من او را نکشتم ، او مرا کشت ، من تنها ماشه را کشیدم 》به این موضوع اشاره می کند ) و بار سوم که حقیقتا مرگ را تجربه می کند . اگر از من بپرسید مرگ سوم را هزاران مرتبه از دو مرگ دیگر بی دردسر و راحت تر می دانم . رمانی مثل بیماری خاموش حرف های زیادی برای گفتن دارد که جهت طولانی نشدن پست از بیان تمام آنها خودداری می کنم
÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷
درپایان اگر دنبال رمانی میگردید که در کنار هیجان وصف ناشدنی اش شما را برای چند ساعت درون خودش غرق کرده و به کند و کاو درون ذهن و روح بیمار آلیسا مشغول کند ، رمان بیمار خاموش را به شما پیشنهاد می کنم . نظران خود را با ما درمیان بگذارید
× پایان ×