پرسون پرسون؛ یواش یواش…
اومدم در خونتون…
ترسون ترسون! لرزون لرزون!
اومدم در خونتون…
یک شاخه گل در دستم؛ سر راهت بنشستم
از پنجره منو دیدی…
مثلِ گل ها خندیدی!
آه… به خدا… آن نگهت؛ از خاطرم نرود
آه… به خــدا… آن نگهت؛ از خاطــرم نـرود
پرسون پرسون؛ یواش یواش…
اومدم در خونتون…
ترسون ترسون! لرزون لرزون!
اومدم در خونتون…
♫♫ ♫♫
یک شاخه گل در دستم؛ سر راهت بنشستم
از پنجره منو دیدی…
مثلِ گل ها خندیدی!
آه… به خدا… آن نگهت؛ از خاطرم نرود
آه… به خــدا… آن نگهـت؛ از خاطـرم نرود