کافو
نام او مارکوس اونگلیستاده مورائس است،اما بخاطر طولانی بودن نام خود را کافو نامیده است.کافو به زبان برزیلی به کسی گفته میشود که به زور جائی را غصب کند.
کافو در محلهای فقیرنشین در استان سائوپولوی برزیل و در خانوادهای ۸ نفره بهدنیا آمد. برادرانش میگویند که اخلاق کافو در ابتدائی که به فوتبال روی آورد بسیار خشن بود و آنها را خشمگین میکرد و آنها این لقب را برازنده برادرشان دیدند. ولی کمکم کافو به پسری محجوب، خجالتی و خوشاخلاق مبدل شد.او در آخرین سال حضور خود در برزیل در باشگاه سائوپائولو توپ میزد و حضور موفقش در این تیم باعث شد که اروپائیها در فکر جذب او باشند. کلینیو که در آن زمان مربی سائوپولو بود او را بهترین بازیکن آنزمان دانست که متعصبترین بازیکن است.
کافو در سن ۲۰ سالگی به نقطهای رسید که دیگر نمیتوانست در برزیل به فوتبالش ادامه دهد و باید برای پیشرفت راهی فوتبال قاره سبز شود.
کافو در این سن پیشنهادی از تیم رئال ساراگوزا دریافت کرد و برای مدتی به این تیم پیوست. ولی حضورش چندان دوامی نیاورد و دوباره به سائوپائولو بازگشت.
آ.اس.رم تیم بعدی کافو بود. کافو از حضور در این تیم بسیار خوشحال بود و توانست جای بسیارخوب و قابلتوجهی برای خود در این تیم باز کند. هوداران رم او را به اسطورهای قدیمی در رم شبیه میدانستند.
در فصل ۱۹۸۳ ـ ۱۹۸۲ تیم رم توانست از حضور کافو بهرههای بسیاری گرفته و نتایج خوبی را بهدست آورد.
کافو همواره از ریوالدو، آدایر، آنتونیو کارلوس و امرسون بهعنوان بزرگترین دوستانی که او را در مسیر موفقیت کمک کردند یاد میکند.
او در سال ۲۰۰۲ در حالیکه همه فکر میکردند پس از خوش درخشیدن در جامجهانی این سال از فوتبال کناره بگیرد، تن به بازنشستگی نداد و به تیم آ.ث.میلان پیوست.
اوج موفقیتهای کافو در ردۀ باشگاهی با میلان رقم خورد جایی که او توانست همراه با روسونری و بازیکنان بزرگ آن زمان میلان یک جام لیگ قهرمانان اروپا، دو سوپرکاپ اروپا، یک قهرمانی سری آ، یک قهرمانی جام باشگاه های جهان و یک سوپرکاپ ایتالیا را به دست آورد.
خاویر زانتی
خاویر ادلمار زانتی در ۱۰ آگوست سال ۱۹۷۳ در بندرگاه داک سود و در حوالی بوئینس آیرس کشور آرژانتین متولد شد. خاویر زانتی دوران کودکی و نوجوانی خود را در این بندرگاه پشت سر گذاشت. او هم به مدرسه می رفت و هم سخت کار میکرد. خاویر زانتی به پدرش در کار بنایی کمک میکرد. وی همچنین در خوار و بار فروشی پسر عمویش کار میکرد و از آنجا که به فوتبال علاقه زیادی داشت به محض اینکه فرصتی پیدا میکرد در زمین شیب دار و نامساعدی در حومه شهر به توپ بازی مشغول میشد.
خاویر زانتی علاقه داشت به ایندیهپندینته برود و در لیگ جوانان برای این تیم بازی کند ولی از آنجا که این باشگاه حضور خاویر را در این تیم نپذیرفت او به تیم دسه دومی تللرس رمیدوس داسکالدرا پیوست. و ۱ سال بعد به تیم دسته اولی بانفیلد رفت. او اولین بازی خود را در مقابل ریورپلاته در دوازده سپتامبر ۱۹۹۳ برای بانفیلد انجام داد و اولین گل خود را در رده باشگاهی در مقابل تیم نیو ولز اُلد بوی به ثمر رساند که آن بازی با نتیجه ۱-۱ به پایان رسید. خاویر زانتی یعد از نشان دادن شایستگی خود و درخشش در تیم بانفیلد از طرف تیمهای ریورپلاته و بوکا جونیورز پیشنهاد هایی دریافت نمود ولی او در نهایت در سال ۱۹۹۵ به تیم اینتر میلان ایتالیا پیوست. او در ۵۷۰ بازی رسمی باشگاهی برای اینتر به میدان رفت و سومین بازیکن تاریخ اینتر از لحاظ تعداد بازی برای این تیم می باشد. جوسپه برگومی با ۷۵۸ بازی بیشترین بازی را برای اینتر انجام داده است و فاکتی با ۶۳۴ بازی دومین بازیکن تاریخ اینتر است. خاویر زانتی ۵۰۰ بازی حرفه ای خود را برای اینتر در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۶ در مقابل بایرن مونیخ انجام داد. او همچنین صدمین بازی خود در جام باشگاهای اُروپا را در ۲۲ نوامبر ۲۰۰۶ در مقابل اسپورتینگ پرتقال انجام داد.
در ایتالیا به خاویر زانتی لقب تراکتور داده بودند. به خاطر اینکه خاویر از قدرت بدنی و جنگندگی و استقامت و همچنین از سرعت بسیار بالایی برخوردار بود. این بازیکن تمام نشدنی چندین سال بهترین دفاع کناری راست دنیا بوده است.
فیلیپ لام
پیوستن به باشگاه بایرن مونیخ به معنای تحقق تمامی رویاهای فیلیپ لام بود؛ او اکنون توانسته بود در یکی از بزرگ ترین باشگاه های فوتبال کشورش حاضر شود. باشگاهی که همه ساله بیشترین سهم ملی پوش را در تیم های ملی مختلف داراست. اما فیلیپ با ورود به این تیم با توجه به سن پایینی که داشت ابتدا به تیم دوم بایرن مونیخ قرض داده شد و در لیگ بوندس لیگا ۲ به میدان رفت.
او در دو فصلی که برای «بایرن مونیخ بی» بازی کرد به بازیکن اصلی این تیم تبدیل شد و مجموعا در 63 بازی برای این باشگاه به میدان رفت و 2 گل را هم وارد دروازه ی حریفان کرد. عملکرد خوب در تیم دوم بایرن، سرمربی وقت مونیخی ها را به این فکر وا داشت که او را به تیم اصلی بیاورد؛ اما فیلیپ نتوانست آن طور که باید سرمربی تیم را راضی کند و در نهایت با توافقی که با باشگاه اشتوتگارت صورت گرفت وی برای دو فصل راهی این تیم شد، تا هم فرصت بازی بیشتری پیدا کند و هم با تجربه ی بیشتر به بایرن مونیخ باز گردد و به بازیکنی بزرگ برای این باشگاه تبدیل شود.
عملکرد خوب فیلیپ لام در اشتوتگارت نظرات را به سوی بازی او جلب کرد. همگان از او به عنوان بهترین دفاع راست تاریخ نام می بردند. از طرفی فیلیپ در پست هافبک دفاعی نیز به میدان می رفت و بدین ترتیب به یک بازیکن دو پسته تبدیل شده بود که می توانست با نظر سرمربی در میدان تغییر مکان دهد. دو فصل حضور در اشتوتگارت و در نهایت ۵۳ بازی برای این تیم تجربه ای بی نظیر را برای فیلیپ لام به وجود آورد، اما حالا وقت آن بود تا او شایستگی های خودش را در تیم اصلی بایرن مونیخ نشان دهد.
فیلیپ برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی بایرن مونیخ کار سختی نداشت چرا که بیسنته لیزارازو، دفاع راست بایرن وضعیت خوبی را سپری نمی کرد. این گونه بود که فیلیپ لام در بایرن مونیخ به ترکیب اصلی راه پیدا کرد و در طی سال ها حضور در این تیم به موفقیت ها و افتخارات بسیاری هم راه دست یافت. باشگاه های زیادی سعی کردند تا او را به خدمت بگیرند که از این میان می توان به بارسلونا اشاره کرد، اما بایرن مونیخ به هیچ صراطی مستقیم نبود و حاضر نبود یکی از جوان ترین و بهترین بازیکنان تیمش را در اختیار تیم های دیگر بگذارد.
حضور در تیم ملی از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ نیز از دیگر افتخارات قابل ذکر فیلیپ لام می باشد. او در این مدت بازی های فوق العاده ای را از خودش به نمایش گذاشت و چه در دوره ی کلینزمن و چه در دوره ی یواخیم لوو، بازیکن محبوب ژرمن ها در پست دفاع راست به حساب می آمد. فیلیپ در مجموع ۱۱۳ بازی را در تیم ملی آلمان انجام داد و ۵ گل را نیز برای تیم کشورش به ثمر رساند. هم چنین او به عنوان کاپیتان تیم ملی فوتبال آلمان در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل جام قهرمانی را بالای سر برد و در همین مسابقات از فوتبال ملی خداحافظی کرد.
پس از این خداحافظی وی برای ۳ فصل دیگر برای بایرن مونیخ به میدان رفت، اما در نهایت در بیستم می سال ۲۰۱۷ و در بازی تیمش مقابل فرایبورگ از دنیای ورزش کناره گیری کرد و به ۱۶ سال حضور پر افتخار خود در دنیای فوتبال پایان داد. فیلیپ لام هنوز تصمیمی برای بازگشت به دنیای فوتبال از طریق مربیگری نگرفته است و بایستی منتظر ماند و دید که آیا می توانیم یکی از بهترین دفاع راست های تاریخ را در قامت یک سرمربی موفق ببینیم یا خیر.
دنی آلوز
می توان گفت اولین افتخار حرفه ای دنی آلوز در سال ۲۰۰۱ با قهرمانی باهیا رقم خورد؛ استعدادها و درخشش فوق العاده ی او باعث شد به تیم ملی زیر ۲۰ سال برزیل دعوت شود. سویا هم که دنی را زیر نظر داشت تصمیم گرفت او را به صورت قرضی به اروپا بیاورد.
دنی آلوز در سال ۲۰۰۳ در جام جهانی در تیم ملی جوانان برزیل بازی کرد و در این مسابقات تیم او به عنوان قهرمانی دست پیدا کرد. در پایان رقابت ها دنی آلوز به عنوان سومین بازیکن برتر جام جهانی معرفی شد. همین اتفاق سبب شد که قرارداد وی با باشگاه سویا دائمی شود.
سویا در ژوئن ۲۰۰۶ موافقت کرد که دنی آلوز به باشگاه لیورپول منتقل شود، ولی به خاطر این که این باشگاه انگلیسی نتوانست رقم خود را به رقم درخواستی آلوز برساند مذاکرات آن ها به نتیجه ی مطلوب نرسید.
در ماه دسامبر ۲۰۰۶ دنی با سویا قراردادی منعقد کرد که طبق آن باید تا سال ۲۰۱۲ در آن تیم باقی بماند. آلوز موفق شد فصل ۲۰۰۶ – ۲۰۰۷ را با به ثمر رساندن ۵ گل و ۴۷ بار حضور در ترکیب سویا با موفقیت پشت سر بگذارد. با این تفاسیر دنی آلوز در شمار بازیکنان مهم تیم محسوب می شد. همین طور در کل بازی های سویا در جام یوفا که به قهرمانی تیم منجر شد حضور پررنگ داشت.
در مدت زمان حضور در اسپانیا، دنی آلوز تابعیت اسپانیایی هم دریافت کرد. این موضوع سبب می شد که تمام محدودیت های کشورهای خارج از اتحادیه اروپا برای او از بین برود، همچنین دیگر نیازی به مجوز کاری برای بازی در تیم های کشورهای اتحادیه اروپا نداشته باشد.
دنی آلوز در اوت ۲۰۰۷ طی مصاحبه ای در شبکه ورزشی کشور برزیل اعلام کرد قصد دارد از سویا جدا شود و به باشگاهی قدرتمند در اروپا بپیوندد. سپس در مصاحبه با روزنامه ای اسپانیایی گفت علاقه دارد سویا را ترک کند و به باشگاه چلسی بپیوندد، و نمی خواهد این شانس بزرگ را از دست بدهد. اما در اوت ۲۰۰۷ سویا پیشنهاد چلسی مبنی بر خرید دنی آلوز را نپذیرفت و شش روز بعد نیز دومین پیشنهاد آن ها را به این بهانه رد کرد که آن ها بسیار پایین تر از چیزی بودند که انتظار می رفت!
پس از آن که مذاکرات آلوز و چلسی به خاطر مخالفت های سویا به نتیجه نرسید، دنی رئیس باشگاه را به شدت مورد انتقاد قرار داد و پس از درگیری های مطبوعاتی بین آن دو، سرانجام دنی تصمیم گرفت در سویا بماند و با رئیس باشگاه آشتی کرد.
دنی آلوز در ژوئیه ۲۰۰۸ به طور رسمی به باشگاه بارسلونا ملحق شد. او سویا را با غم و اندوه زیادی ترک کرد و گفت دوست دارد مجدد به باشگاه برگردد چون به عنوان یک پسربچه به سویا آمده بود و حالا به عنوان یک مرد آن را ترک می کند، حتی در کنفرانس مطبوعاتی خداحافظی از سویا به گریه افتاد!
رقم رسمی انتقال دنی آلوز به بارسلونا ۲۹ میلیون یورو به همراه ۶ میلیون یورو اضافه بنا به عملکرد او در تیم بود. این رقم دنی آلوز را به گران ترین دفاع راست دنیا تبدیل کرد. نام او همچنین به عنوان سومین بازیکن گران قیمت بارسلونا در تاریخ این تیم اعلام شد.
سرانجام در ۲ ژوئن ۲۰۱۶ دبیر فنی باشگاه بارسلونا اعلام کرد تابستان همین سال دنی آلوز پس از هشت سال حضور از این باشگاه خداحافظی خواهد کرد.
جوزپه برگومی
برگومی ۲ مرتبه پیشنهاد روسونری ها را برای پیوستن به تیمشان رد کرد تا در سن ۱۶ سالگی به رویای کودکی خود برسد و پیراهن اینتر میلان را به تن کند.وی ابتدا به تیم جوانان اینتر ملحق شد و فوتبال خود را در آنجا ادامه داد.سر انجام در ۳۰ ژانویه ۱۹۸۰ نخستین بار برای تیم بزرگسالان ایتر به میدان رفت.دیداری در چارچوب رقابت های جام حذفی ایتالیا که با تساوی ۰-۰ دو تیم اینتر و یوونتوس به پایان رسید.
اما نخستین تجربه ی جوزپه در سری آ ۲۲فوریه ی سال ۱۹۸۱ رقم خورد.جایی که نراتزوری موفق شد در خانه ی خود کومو را با نتیجه ی ۲ بر ۱ شکست دهد.پس از این دیدار بود که برگومی توانست جایی در ترکیب اصلی اینتر پیدا کند و استعداد خود را در کار های دفاعی به همگان نشان دهد.
تمام ۲۰ سال دوران بازیگریِ برگومی همراه با اینتر مصادف با اوج شکوهمندی روسونری در ایتالیا و اروپا بود.اینتری ها در آن مقطع تنها ۱ مرتبه در سال ۱۹۸۹ موفق به فتح اسکودتو شدند و ۳ بار هم توانستند قهرمانی در لیگ اروپا را تجربه کنند و در سایر سال ها سایه ی میلان را در بالای سر خود احساس میکردند.هر چند عشق جوزپه به اینتر فراتر از کسب جام و موفقیت همراه با این تیم بود.
برگومی پس از پائولو مالدینی اسطوره ی روسونری ها رکورد دار بیشترین حضور در دربی شهر میلان(دلا مادونینا) و بازی های اروپایی است.وی هم چنین با ۹۶ بازی در لیگ اروپا در این زمینه نیز در بین بازیکنان ایتالیایی رکود دار است.و تا سال ۲۰۱۱ نیز رکود دار بیشترین بازی را برای اینتر داشت که توسط خاویر زانتی این رکورد شکسته شد.
برگومی در ۷۵۶ بازی برای اینتر موفق به زدن ۲۸ گل شد و نام خود را در تاریخ اینتر ثبت کرد.
دوران بازی های ملی:
۱۴ آپریل سال ۱۹۸۲ برگومی زمانی که تنها ۱۸ سال و ۳ ماه سن داشت نخستین بازی ملی خود را انجام داد و تبدیل به جوان ترین بازیکنی شد که تا آن زمان پیراهن آتزوری را به تن می کرد.هر چند شکست ۱ بر ۰ در برابر آلمان غربی در خاک ژرمن ها خاطره ی تلخی را برای جوزپه به یادگار گذاشته است.
پس از این دیدار مربی وقت تیم ملی ایتالیا آقای بیِرزوت نام برگومی را برای مسابقات جام جهانی ۱۹۸۲ در لیست تیم قرار داد.جوزپه در آن رقابت ها که با قهرمانی آتزوری به پایان رسید در ۳ دیدار به میدان رفت که ۲ دیدار آن را به طور کامل بازی کرد.
پس از آن برگومی در جام جهانی ۱۹۸۶ و مسابقات قهرمانی اروپای سال ۱۹۸۸ نیز حضور داشت و در جام جهانی ۱۹۹۰ نیز به عنوان کاپیتان لاجوردی پوشان را همراهی می کرد.
پس از دیدار برابر نروژ در چارچوب رقابت ها مقدماتی یورو در سال ۱۹۹۲ برگومی دیگر به تیم ملی دعوت نمی شود.تا این که در سال ۱۹۹۸ پس از ۷ سال برگومی که حدودا ۳۵ سال سن داشت بار دیگر به تیم ملی دعوت شد.عملکرد درخشان وی همراه با اینتر و قهرمانی جام یوفا در همان سال باعث شگفت زدگی همگان و دعوت مجدد برگومی به تیم ملی شد.
در دهه ی ۸۰ میلادی برگومی در کنار بارسی انتونیو کابرینی و جائِتانو اسکیرآ یکی از مستحکم ترین خط دفاعی های جهان را تشکیل داده بودند.
برگومی در ۸۱ بازی برای آتزوری به میدان رفت که موفق به زدن ۶ گل هم شد.وی هم چنین در ۴ دوره ی جام جهانی(۸۲-۸۶-۹۰-۹۸) حضور داشت.
برگومی در سال ۱۹۹۹ در سن ۳۶ سالگی سرانجام پس از ۲۰ سال حضور در اینتر و تیم ملی از دنیای بازیگری کناره گیری کرد.