رونالد کومان، سرمربی بارسلونا در مصاحبه ای طولانی با آخرین نسخه مجله رسمی باشگاه بارسلونا در مورد مسائل مختلفی به صورت رک و صریح صحبت کرده است. به گزارش طرفداری و به نقل از وب سایت باشگاه بارسلونا، رونالد کومان در مورد بازگشت به نیوکمپ و عدم حضور هواداران در استادیوم ها گفت:
بازی های زیادی در نیوکمپ انجام دادم و هواداران همیشه کمک حال من بودند، بنابراین بدون حضور آن ها و در شرایطی که فقط ما در استادیوم هستیم، خیلی وضعیت سخت است. اما شرایط برای سایر تیم ها نیز به همین شکل است؛ همگی به خاطر کرونا با مشکلات زیادی مواجه هستیم. کرونا برای من هم چیز جدیدی بوده و بنابراین سخت است.
تیم به این موضوع زیاد توجه می کند؟
بله، تاثیرش را دارد. این موضوع به خصوص زمانی سخت است که در خانه بازی می کنیم چون نیوکمپ استادیومی بزرگ است و خالی بودن آن و این که کسی روی سکوها نیست، کاملاً حس می شود. پس از مدتی ممکن است به بازی کردن بدون حضور هواداران عادت کنید اما فکر می کنم وقتی بازیکنان وارد زمین می شوند و روی سکوها سکوت محضی برقرار است، حس و حال بسیار عجیبی است. آدم واقعاً دلتنگ جو استادیوم ها با حضور هواداران می شود.
تو ابتلا به ویروس کرونا را تجربه کردی. چه حسی داشتی؟
من واقعاً اذیت شدم و حالم اصلاً خوب نبود. خیلی خسته و بی حال بودم و تب داشتم. شب ها وضعیت بدتر می شد اما با آن کنار آمدم. با این حال، خیلی احساس بدی داشتم و احساس خستگی آزاردهنده بود.
اگر کرونا نبود، تو تیم ملی هلند را در یورو همراهی می کردی و شاید به بارسلونا نمی آمدی...
شاید. وقتی در ژانویه با من تماس گرفتند تا ببینند که آیا علاقه مند به پیوستن به بارسلونا هستم یا خیر، من گفتم که نمی توانم تیم ملی را در فاصله چهار یا پنج ماه پیش از یورو ترک کنم. در ماه مارس که متوجه شدم بازی های یورو لغو شده اند، وضعیت تغییر کرد. ما در انتظار یک رقابت قهرمانی اروپای طبیعی و با حضور هواداران بودیم اما همه چیز تغییر کرد. شاید اگر کرونا نبود، مجبور می شدم یک سال دیگر نیز صبر کنم.
در ماه می تو مشکل کوچکی در سلامتی خود داشتی و کاملاً بر آن غلبه کردی. آیا این موضوع روی زندگی تو تاثیری داشت؟
وقتی چنین اتفاقاتی می افتد یا افراد نزدیک به تو مریض می شوند، زندگی تغییر می کند. من یک سکته مغزی کوچک داشتم و این باعث می شود به شکلل متفاوتی در مورد مسائل مختلف فکر کنید. شاید سرمربیگری بارسلونا تبدیل به یک مورد «یا الان یا هیچ وقت» شد. من 57 سالم است و چندین سال است که مربیگری می کنم و نمی خواهم در 70 سالگی هنوز یک مربی فوتبال باشم. الان وقت مناسبی برای پیوستن به بارسلونا بود.
ما اخیراً تونی بروینس اسلات که دوستی بود که تو لحظات بسیاری را در زندگی و فوتبال با او سهیم بودی، در سن کمی از دست دادیم. این حتماً یک ضربه سخت بوده است.
بله، خیلی. من و تونی در سال 2003 با هم هدایت آژاکس را بر عهده داشتیم و وقتی او متوجه شد که سرطان پروستات دارد را به خوبی به یاد دارم. او 17 سال با این سرطان درگیر بود، این چیزی بود که او یاد گرفت با آن زندگی کند و شیمی درمانی می کرد. من می توانستم ببینم که او ضعیف و ضعیف تر می شود. خیلی صحبت می کردیم، با هم شام می خوردیم و او را در خانه اش ملاقات می کردم. همیشه در مورد حریفان و بازیکنان به من توصیه هایی می کرد اما فکر نمی کردم پایان او انقدر نزدیک باشد. این ها چیزهای سختی هستند. او آن طور که مطابق سنش باید زندگی می کرد، نتوانست زندگی کند. این اتفاق برای خانواده اش خیلی سخت و ناراحت کننده بود اما فکر می کنم بهترین چیز برای تونی همین بود.
روزی که به همسرت یا به فرزندانت گفتی که قرار است سرمربی بارسلونا شوی را به یاد داری؟
خب، هر وقت بارسلونا به دنبال سرمربی جدیدی بود، اسم من نیز چه در باشگاه و چه در بین هواداران یکی از گزینه ها بود اما همچنین برای من هم همین طور بود چون بارها گفته بودم که سرمربیگری بارسلونا همیشه یکی از رویاهای من بوده است. سپس فرصت این اتفاق فراهم شد و همسر و فرزندانم می دانستند که من بسیار هیجان زده ام و در واقع آن ها بودند که ایده زندگی در بارسلونا به جای هلند را ترجیح دادند. این یک مسئله ورزشی نیست، این در مورد زندگی است. ما همیشه در بارسلونا راحت بوده ایم اما بیش از همه، آن ها می دانستند که این اتفاق برای من یکی از بزرگ ترین رویاهایم است.
تو همیشه امیدوار بودی روزی سرمربی بارسلونا شوی اما این فرصت در زمان سختی برای تو فراهم شد. اما تو زیاد به فکر کردن در مورد این موضوع احتیاج نداشتی و مردم شجاعتت را تحسین کردند.
نه، همیشه رویای من بود که سرمربی بارسلونا شوم. فکر نمی کنم برای این چیزها نیاز باشد منتظر موقعیت بی نقصی باشی. وقتی تیمی نتایج خوبی کسب می کند، آن ها مربی خود را تغییر نمی دهند. تغییرات زمانی رخ می دهند که مردم ناراضی هستند چون تیم نمی برد. نمی دانم که می توان این کار را شجاعت دانست یا نه، فکر می کنم هر مربی ای که چنین فرصتی پیدا کند، آن را می پذیرد.
به خاطر تاثیری که مردم روی من دارند، به خاطر باشگاه و به خاطر رابطه من با باشگاه که به خوبی با آن و با مردم بارسلونا آشنا هستم و این که من شش سال در این جا بازی می کردم و یک سال و نیم نیز دستیار فن خال بودم. می دانستم که زمان سختی است و تغییرات بزرگی در باشگاه رخ خواهد داد. اما من یک مربی هستم و می دانم که باید خوب بازی کنیم و بازی های مان را ببریم. باقی مسائل از کنترل من خارج است.
تو به عنوان یک بازیکن در بارسلونا تاریخ سازی کردی اما دوست داری که این کار را به عنوان یک مربی نیز انجام دهی؟
در باشگاهی مانند بارسلونا باید ببری. فکر می کنم هدف نهایی ما پیروزی در بازی ها و کسب جام هاست. برای چهارم شدن هیچ جایزه ای دریافت نمی کنید، باید اول شوید. این همان ذهنیتی است که این تیم باید داشته باشد، ما نمی توانیم به چیز کمتری رضایت دهیم. ما می دانیم که در فصلی با تغییرات بسیار قرار داریم و باشگاه در مورد دستمزد بازیکنان در شرایط مالی سختی قرار دارد. به دلیل شیوع کرونا، باشگاه های فوتبال در شرایط بسیار حساسی قرار دارند.
اما بارسلونا هنوز تیمی است که نیاز به پیروزی دارد و از تغییراتی که باید ایجاد شود آگاه است اما همچنان مشتاق حضور در بالاترین سطح است و بیشترین خواسته ها را دارد. این ذهنیتی است که این جا وجود دارد و همیشه نیز باید به همین شکل باشد.
آیا اسطوره باشگاه بودن فشار موجود را افزایش می دهد؟
هر مربی ای که به بارسلونا می آید باید ببرد و مردم را خوشحال کند. ممکن است نام بزرگی داشته باشی و قبلاً به عنوان بازیکن در بارسلونا بوده باشی اما در نهایت همه چیز به جام ها و چیزی که می بری ربط دارد. اگر به دوران مربیگری من نگاه کنید، نه فقط در هلند بلکه در سایر تیم ها مثل بنفیکا، والنسیا و اورتون و ساوتهمپتون در انگلیس، من در باشگاه های زیاد بزرگی نبوده ام که انتظار بردن همه چیز را داشته باشم.
حال من نیاز دارم تا پیروز شوم و می دانم که این اتفاق ها به راحتی رخ نمی دهند. حس می کنم که آن تصمیم ها باید گرفته و تغییرات باید انجام می شدند. بازیکنان جوان نیاز دارند تا فرصت کسب کنند و پس از مدتی باید ارزیابی شوند. یک مربی باید سخت کار کند و نشان دهد که برای مربیگری در باشگاهی مانند بارسلونا آماده است.
اسطوره بارسلونا بودن، به تو در مدیریت تیم کمک کرده است؟
در کل بله کمک می کند. هم این جا و هم در سایر باشگاه ها همین طور است. وقتی مربی جدید در بالاترین سطح فوتبال سابقه بازی دارد، کمی بیشتر مورد اعتماد قرار می گیرد. اما بازیکنان احمق نیستند و می فهمند که یک مربی خوب است یا نه. یک بازیکن سطح بالا بودن مفید است اما باید بتوانی ارزشت به عنوان یک مربی را ثابت کنی و به گذشته ها تکیه نکنی.
آیا برای شما مهم است که به ایده آل ها و عقاید خود در مورد نحوه هدایت تیم پایبند باشی؟
خیلی مهم است چون بهتر است که به ایده ها و عقاید خود باور داشته باشی چون اگر شغلت را از دست بدهی و سبک و روشت را نیز تغییر داده باشی، خیلی شرایط سخت تر می شود. مهم است که تعادل مناسب را پیدا کنی و افرادی را در اطرافت داشته باشی که بتوانی در مورد تصمیم های ات با آن ها بحث کنی اما باید حد و حدودها مشخص باشند. این همچنین یک پیام واضح برای بازیکنان است. اگر یک مربی یک روز سیاه باشد و روز دیگر سفید، به هیچ جایی نمی رسید. اگر من شکست بخورم، به خاطر روش و فلسفه خودم شکست خورده ام.
کومان بازیکن و کومان مربی چه وجه اشتراکی دارند؟
اول از همه، تشنه پیروزی بودن چیزی است که در من تغییر نکرده است. می خواهم ببینم که تیم خوب بازی می کند و بر بازی سلطه دارد اما این موضوع فشارهایی را ایجاد می کند و فوتبال تغییر زیادی کرده است. در دوران من، من بیشتر به دنبال بازیسازی از خط دفاعی بودم اما اکنون مدافعان کناری بیشتر شبیه به وینگرها هستند. فوتبال تغییر کرده است اما من می خواهم ببینم که تیمم پیروز می شود، می جنگد و تلاش می کند. آن ها باید عالی بازی کنند اما همچنین باید در مورد راه کسب یک نتیجه خوب نیز واقع بین باشند.
تو پنجمین مربی هلندی بارسلونا هستی و با همه مربی های هلندی بارسلونا رابطه دوستانه داشته ای. در مورد میشل، کرویف، فن خال و رایکارد چه چیزی را به یاد می آوری؟
من با میشل در تیم ملی بودم. تنها جام بزرگی که تا به حال فتح کرده ایم، قهرمانی اروپا در سال 1988 با سرمربیگری میشل بود. او یک مربی بسیار باشخصیت بود. آدم از هر مربی چیزهایی، هم مثبت و هم منفی، یاد می گیرد. یک سال در آژاکس تحت مربیگری یوهان کار کردم و قبل از آن، ما هر دو با هم در بارسلونا بودیم. او احتمالاً در دوران خود بهترین بازیکن جهان بود و در مورد کوچک ترین جزئیات فوتبال نیز اطلاعات بسیار زیادی داشت. من شش سال بسیار موفق را تحت مربیگری او سپری کردم و در تیم او، ما گروه فوق العاده ای از بازیکنان در داخل و خارج از زمین بودیم، آن سال ها فوق العاده بودند.
یک سال و نیم در بارسلونا دستیار فن خال بودم. فرق بین یوهان و فن خال این است که یوهان مانند یک بازیکن مربیگری می کرد اما فن خال بیشتر شبیه یک پروفسور بود و بیشتر روشمند کار می کرد. یوهان بیشتر بر اساس چیزی که می دید، احساساتش و تجربه اش سرمربیگری می کرد. من در کنار فرانک رایکارد بازی کرده ام اما او هرگز مربی من نبوده است. هر چند یک سال دوره مربیگری را با هم سپری کردیم.
مسی همیشه در تمام بازی ها به میدان رفته است اما او الان 33 ساله است. قصد داری به او چرخشی بازی بدهی؟
از لحاظ تئوری، شرایط برای تمام بازیکنان به همین شکل است. اگر او به اندازه کافی برای بازی کردن آماده و خوب باشد، بازی خواهد کرد. اما البته که سن لئو بالا رفته است، هر چند که او بازیکنی است که هنوز می خواهد در تمام بازی ها باشد و به خصوص این که در آن ها پیروز شود. او هر روز سخت تمرین می کند. او خیلی متعهد است.
به عنوان یک مربی، من دوست دارم با بازیکنانم صحبت کنم و با لئو نیز در مورد این مسائل و سایر مسائل صحبت می کنم چون او کاپیتان تیم هم هست. مسائلی در مورد تیم و قوانین وجود دارند و ما نه فقط در مورد روش بازی، بلکه در مورد مسائل زیادی صحبت می کنیم. این بخشی از وظیفه روزانه مربی است، باید با بازیکنانت در ارتباط باشی.
آیا آنسو فاتی و پدری تو را سورپرایز کرده اند؟
صحبت کردن در مورد بازیکنان جوان همیشه زیباست. آن ها لایق این هستند اما همچنین بازیکنانی هستند که هنوز باید چیزهای زیادی یاد بگیرند. اما کاری که آنسو و پدری در 17 یا 18 سالگی در تیم بزرگی مثل بارسا انجام داده اند، چیز بسیار بزرگی است. پدری با سن بسیار کمی از لاس پالماس به بارسلونا آمده است و همین الان هم مقابل تیم هایی چون رئال مادرید و یوونتوس بازی کرده و عملکرد فوق العاده ای داشته است.
برای باشگاه مهم است که بازیکنان جوانی را در تیمش داشته باشد و برای جوانان نیز مهم است که فرصت بازی کسب کنند. باید تیم را کم کم دچار تغییر کرد. هنوز تیم به بازیکنان بزرگ تر نیاز دارد اما آن ها تا ابد در این تیم نخواهند بود و باید تغییرات را در زمان مناسب و به آرامی اعمال کنی. پدری به خاطر تلاش های اش در تمرینات، جایگاه خودش را در تیم و بازی ها به دست آورده است. او به من نشان داده است که چه بازیکن خوبی است و می تواند در تیمی مانند بارسلونا بازی کند.
وضعیت مالی باشگاه تاثیری روی تیم گذاشته است؟
خیلی سخت است چون این مسئله ای است که کاملاً از کنترل ما خارج است. من همیشه بر این موضوع اصرار داشته ام که اگر تیم از نظر روانی آرامش داشته باشد، از نظر جسمانی نیز آرام خواهد بود. اما هر تیمی به مقدار مشخصی آرامش خاطر برای بردن بازی ها و فتح جام های مختلف نیاز دارد.
همچنین بخوانید:
رونالد کومان: مسی و پدری رابطه فوق العاده ای دارند؛ به استراحت نیاز داریم، عید همگی مبارک!
مدیربرنامه شکودران موستافی: به خاطر موستافی در بارسلونا حضور دارم
کارلس پویول: برای هواداران رئال مادرید پذیرفتن مسی به عنوان بهترین بازیکن تاریخ دشوار است