Sami Hyypia""تنهایی. تنهایی. دوستش داری؟ همان جا که از دست همه راحت می شوی. در شب های یلدای شکست. شب صبح نشدنی. جایی بین دو دستت. همان جا که از همدردیهای تهوع آور راحتی. و در شب جشن... تنها دویدن. تنها فریاد زدن. تنها مرور کردن خاطرات. تنهای تنهای تنها.
تنهایی. از آن متنفری؟ اگر شکست بخورم. اگر شانهای برای اشکهایم نباشد. و گوشی برای دردهای قلبم. و حرف زدن بی پایان. آرامم میکنی؟ و اگر پیروز شوم. مگر میشود تنها جشن گرفت؟ پس جامت را به چه کسی میکوبی؟ به سلامتی؟""
فوق العاده بود این قسمت