skh unitedدو هفته پیش ساعت 11 شب داشتم از پیاده روی بر می گشتم . توی یه خیابونی بودم که وسطش بلوار کوچک بود. اخرای خیابون بودم دیدم یه 405 داره از سمت مخالف میاد منم تو اینجور مواقع حواسم رو جمع می کنم. سه متری من یه دفعه ترمز کرد زد بغل . منم با خودم گقتم شاید اسنپی یا چیزی باشه. در واقع راه منو گرفته بود منم یه جای اینکه از پیاده رو برم از سمت خیابون یعنی از سمت راننده حرکت کردم یه دفعه از سمت کمک راننده یه نفر اومد جلوم با چاقوی گنده ( از این چاقو دسته قهوه ای ها ) من هندزفری تو گوشم بود تا طرفو دیدم سریع به سمت عقب دوییدم رفتم اونور بلوار. شانس اوردم از سمت پیاده رو نرفتم وگرنه گیر می کردم. بعد از اینکه سوار ماشین شد رفتم بلند چنتا فوحش خار مادر دادم بهشون . از ترس اینکه جلوتر دور نزنن و بر نگردن تا کوچه اصلی عین اسب دوییدم. (:
در کل تجربه شد که جای خلوت و تاریک حواسم رو جمع کنم و صدای هدفونم کم کنم -_-