طرفداری / میلان و ناپولی یکی از حساس ترین بازی های سری آ را به نمایش گذاشتند. دیداری که با برتری میلان به پایان رسید و حالا بد نیست نگاهی داشته باشیم به این دیدار...
جنگ تفکرات، قسمت اول | ترس کنار تلاش، این بازی را زیبا کرد
همه در انتظار این بازی... میلان در اوج، ناپولی قدرتمند... چه چیز از از این بهتر؟ غول ها مقابل هم!
و اما نتیجه؟ اصلا مهم نیست فقط باید لذت برد...
وضعیت دو تیم پیش از بازی:
میلان
میلان که در صدر سری آ به سر می برد و یکی پس از دیگری حریفان را از پیش رو بر می داشت ناگهان به سدی قوی و محکم برخورد کرد؛ لیل، این تیم فرانسوی نسخه میلان را پیچیده بود و با نتیجه ای عجیب و شوکه کننده سه بر صفر آن میلانی که از پایان قرنطینه فصل پیش نباخته بود، با حریفانی بسیار قدرتمندی دست و پنجه نرم کرده و توانسته بود سربلند بیرون بیاید را آنگونه شکست داد. همه میلانی ها در بهت به سر می بردنند و تفکرات ترسناکی را در سر خود دوره می کردنند که یعنی میلان به گذشته شوم خود در این چند سال برگشته است؟ مگر می شود؟ امکان ندارد. از طرفی حریفان امسال میلان که بعد ماه ها منتظر یک شکست از میلان بودند به آرزوی خود دست یافته و هواداران آنها با یادآوری گذشته بد میلان بر زخم هواداران میلان نمک می پاشیدند. حالا یک سوال، واقعا این میلان یک جرقه بود؟
استفانو پیولی با کاریزمای فوق العاده خود و هوش سرشارش میلان را به طرز شگفت انگیزی از اثر این باخت مصون کرد. زلاتان هم با روحیه به مانند شیر وضعیت میلان را بهتر و بهتر کرد. گویی اصلا آن باخت وجود نداشت. میلان این اتفاق را در عمل ثابت کرد و در بازی با هالاس ورونا نشانی از ضعف از خود نشان نداد. همان میلان همیشگی بود. پر قدرت، ترسناک، برنده. با اینکه بازی مساوی شد اما میلان نشان داد که حتی اگر به بدترین شکست ها هم گرفتار شود، بر روی کار فنی اش تاثیری ندارد و بازی خود را نشان می دهد. کما اینکه در همان بازی با هالاس 30 شوت به سمت دروازه هالاس ورونا شلیک شد و به علاوه اینکه یک پنالتی هم هدر رفت. در واقع شانس به هالاس ورونا و رقیب های میلان رو کرده بود...
میلان از آن بازی هم گذشت و بعد از تعطیلات بازی های ملی، خود را برای بازی با ناپولی آماده کرد اما در این بین پیولی و دستیار اول پیولی هر دو به ویروس نحس کرونا دچار شدند و بازی را از دست دادند. بونرا آخرین سنگر میلان...
ناپولی
ناپولی همانند میلان بعد از قرنطینه اوج گرفتن را شروع کرد و به آن ادامه داد. شاید بتوان گفت بازی میلان مقابل ناپولی سخت ترین بازی برای میلان بوده و هیچ تیمی نتوانسته بود میلان را به آن سختی به چالش بکشد. ناپولی که پارسال قهرمان کوپا ایتالیا هم شد، نشان داده بود رقیب و حریفی قدرتمند برای کسب اسکودتوی امسال سری آ است. آن ها این گمانه را به واقعیت تبدیل و امسال را طوفانی شروع کردند. اگر بازی مقابل یووه که نتیجه آن بدون بازی اعلام شد و بازی رو در روی ساسولو که آن ها شگفتی امسال سری آ بودنند را فاکتور بگیریم آنها در تمام بازی های لیگ پیروز شده بودند. آن ها آتالانتا ترسناک را با چهار گل شکست دادند. گتوزو پسران ناپل را به پسرانی جنگنده، نترس و برنده تبدیل کرده است. نسخه هایی از خودش...
میدان نبرد
جنگ آغاز می شود. خون و خونریزی به پا می شود. کشته بر جای می گذارد. کسی نمی داند نتیجه چه می شود و نمی خواهد بداند. همه به دنبال تماشایند...
ثانیه ها سپری می شود. به انتهای بازی نزدیک می شویم. جنگیدن و جنگیدن و جنگیدن. این تنها چیزی است که دیدن دارد. تلاش می کنند. از خود می گذرند. فداکاری می کنند. اما بالاخره هر شروعی پایانی هم می خواهد. پایان نزدیک می شود. نزدیک و نزدیک و نزدیک تر و در نهایت پایان می یابد.
برنده این نبرد رستگار است. هم در لیگ، هم پیش هوادارنش؛ برنده میلان است...
میلان توانست با 2 گل زلاتان و گل دقایق آخر هوگه، ستاره جوان خود به پیروزی برسد. تک گل ناپولی را هم مرتنز زد. زلاتان است که تفاوت ها را رقم می زند. او که ابتدا با گل فوق العاده خود کار ناپولی را خیلی سخت کرد و در ادامه هم گل دوم را به ثمر رساند. اما از بدشانسی مصدوم شد و بیرون رفت. مرتنز توانست اختلاف را کم کند. اما این پایان کار نبود. هوگه در دقایق پایانی تیر خلاص را بر پیکر ناپولی شلیک و نتیجه را سه بر یک کرد. باز میلان به همه ثابت کرد میلان 2020-2021 یک جرقه نیست. وقت ترسیدن از این میلان است...
و اما ناپولی هم به همه رقیبان نشان داد که با وجود این شکست چقدر می تواند قدرتمند باشد. دیدیم عجب تیم خطرناک، امیدوار، جذابی بودند...
و اما بیاید با هم به این بازی جذاب، زیبا و تاکتیکی نگاهی عمیق تر داشته باشیم.
آنالیز تایم: قدرت عجیب میلان، هماهنگی
قبل از هر چیزی ترکیب هر دو تیم را مرور کنیم:
هر دو تیم با ترکیب 1-3-2-4 بازی می کنند. البته این گفتار دروغی بیش نیست! در طول بازی حتی برای 1 دقیقه مشاهده نشد که ناپولی با این روش بازی کند.
میلان که به مانند همیشه با سبک خاص خود بازی می کرد و تغییری در تیم مشاهده نمی شد.
اگر بخواهیم به طور دقیق بازی را مشاهده و آنالیز کنیم هر دو تیم در این شب 3 حالت بازی داشتند:
1: حالت کامل هجومی
2: حالت نیمه هجومی و نیمه دفاعی
3: حالت کامل دفاعی
هر دو مربی ایده های خود را در این 3 حالت پیاده کردند. در طول بازی هر دو تیم، به خاطر حساسیتی که این بازی داشت محتاط بودند. یعنی بسیاری از مواقع، وقتی هر دو تیم برابر بودند و یا حتی عقب بودند وارد فاز هجوم کامل نمی شدند. به جز ناپولی در نیمه دوم.
حالت اول: حالت کامل هجومی
میلان
همین طور که مشاهده می کنید دفاع چپ و راست های میلان به صورت وینگر چپ و راست در آمده اند و وینگ های میلان به سمت مرکز حرکت کرده اند و به صورت یک فوروارد کاذب در آمده اند. یکی از هافک های دفاعی میلان به کمک هاکان آمده و در این میان زلاتان کمی به سمت خط محطه جریمه حرکت می کند و میلانی ها سعی می کنند با پاس های کوتاه و سریع و به قول معروف تیکی تاکای فضا سازی و موقعیت ایجاد کنند. (نمونه گل کسیه به یوونتوس)
حالت دوم بازی به سمت کناره ها و ارسال است. این دو نوع حرکت های میلان از ایده های پیولی است که از همان اول قصدش به وجود آوردن آن در بازیکنان میلان بود.
البته پیولی ایده های دیگری نیز دارد که بعدا به آن ها پرداخته می شود.
ناپولی
همان جور که مشخص است ناپولی در این فاز کمی محتاط تر از میلان است ولی باز هم نفوذهای یکی از فولبک های آن ها، که بیشتر از دی لورنزو بود، سعی داشتند دفاع میلان را به هم بریزند. دلیل این که به نظر می آید دو نفر در باکس حظور کامل دارند این است که ایده های گتوزو بیشتر از سانترهای پشت دفاع بوده است. یعنی به دنبال فضا سازی های پشت دفاع بوده اند. با وجود دو نفر که در حاشیه باکس با ارسال ها صاحب توپ می شوند بازیکنان دیگر به باکس هجوم می برند. ناپولی به دلیل نداشتن یک سر زن قاطع از ارسال های معمولی از جناحین کمتر استفاده می کرد و به همان ارسال های پشت دفاع بیشتر بسنده می کرد. جالب است گل ناپولی با همین ارسال های معمولی به ثمر رسید.
اما نکته ای خاص که در این ترکیب به چشم می خورد نفوذ های عجیب غریب کولیبالی، مدافع ناپولی بود. این مدافع به دلیل فیزیک قدرتمند، توانایی سر زنی بالا، تکنیک فردی خوب، توانایی حمل توپ عالی همیشه با این حرکت ها تیم ها را زجر می دهد و در بازی با میلان بسیار این حرکت دیده می شد. چون به دلیل نبود یک سر زن قهار بیشتر نیاز به این حرکت ها بود.
جالب است بدانید هر دو تیم این قدر بالا بازی می کردند که به جز دقایق پایانی برای ناپولی هیچ وقت به این حد از مالکیت و تسلط بر جریان بازی نرسیدند و اصل کار هر دو مربی بر حالت نیمه هجوم نیمه دفاع بود.
حالت دوم: حالت نیمه هجومی نیمه دفاعی
اول: توپ در اختیار میلان
ترکیب معمولی میلان:
میلان وقتی صاحب توپ است قاعدتا باید برای گل زدن تلاش کند. پس باید ساز و کارهایی برای فضا سازی داشته باشد:
و در نهایت:
اینگونه تبدیل می شود. حالتی از 2-5-3 یکی از وینگرهای میلان به فوروارد دوم تبدیل شده و فولبک سمت خودش جای او را پر می کند. دقت کنید این اتفاق می تواند در هر سمتی رخ دهد.
حالا این ایده اول میلان بود. ایده دوم کمی فرق دارد. فقط کمی:
و در نهایت:
در این حالت هم دفاع 3 نفره مشاهده می شود. اما با این فرق که به جای یکی از فولبک ها یک هافبک دفاعی به سمت دفاع حرکت می کند. این ایده، ایده مرسومی است. اما اجرای آن سخت و پر ریسک است. چون بسیار هجومی است و حالتی از 2-6-2 را القا می کند. نمونه کامل و زیبای این ایده بازی یووه و اتلتیکو مادرید است. دیداری که یووه با نتیجه 3-0 پیروز میدان شد. یووه در آن بازی اغلب از این ایده استفاده می کرد.
و اما وقتی توپ در اختیار میلان بود ناپولی چگونه دفاع می کرد؟ دقیقا به مانند رم
4-4-2 کلاسیک. در طول بازی ناپولی با این سیستم بازی می کرد. مرتنز و پولیتانو نوک، لوزانو وینگر راست اینسینیه وینگر چپ، باکایوکو و فایبیان روییز در هافبک ها میانی. برای همین است که می گوییم ناپولی حتی 1 دقیقه 1-3-2-4 بازی نکرد. رم هم در مقابل میلان با اینکه 3-5-2- بازی می کرد ولی آن ها هم به موقع دفاع از این سیستم بهره می بردند.
در طول بازی گتوزو به لوزانو و دی لورنزو دستور داده بود که ارتباط بین ربیچ و تئو را بر هم بزنند و به مرتنز و پولیتانو هم گفته بود با فشار آوردن بر روی رومانیولی و کیائر اجازه بازیسازی درست را به میلان ندهد و باکایوکو هم به صورت تخریبی بازی می کرد و سعی می کرد اجازه ندهد ارتباط کامل بین بن ناصر و هاکان و کسیه شکل بگیرد. دلیل اینکه باکایویکو بسیار درگیر و خشن بازی می کرد همین بود. اما در این میلان فابیان روییز که نقش بازیکن خلاق و بازیساز را بر عهده داشت نتوانست خوب این کار را انجام دهد و بار موقعیت سازی به دوش اینسینه سپرده شده بود.
شاید بتوان گفت نکته قدرت میلان در مقابل دفاع ناپولی هماهنگی عجیب غریب میلانی ها بود. این میلان را می توان یکی از هماهنگ ترین تیم های اروپا نامید. بازیکنان اینقدر یکدیگر را می شناختند که دیگر لازم به صدا کردن نبود. خود به خود جای یکدیگر را پر می کردند. شاید بتوان گفت یکی از زهردار ترین ایده ها جا به جایی بازیکنان بین یکدیگر است. همین ایده از اصلی ترین ایده های اریگو ساکی بزرگ بود. این کار مستلزم تمرینات بسیار پیشرفته است و تیم های کمی توانسته اند به سطح هماهنگی بالا برسند اما وقتی رسیدند، تمام تیم ها با آن ها دست و پنجه نرم خواهند کرد.
در طول زمانی که دو تیم مساوی بودند (تا گل اول میلان) میلان تیمی بود که توپ را در اختیار داشت و ناپولی چشم به ضد حملات دوخته بود. هم ناپولی خوب دفاع می کرد هم میلان عالی توپ را به جریان در می آورد اما سرانجام ناپولی اسیر نبوغ زلاتان شد و برنامه شان آن جور که می خواستند پیش نرفت. در کل می شود گفت میلان تیمی منسجم تر و بهتر و هماهنگ تر از ناپولی بود.
دوم: توپ در اختیار ناپولی
ترکیب معمولی ناپولی:
همانطور که گفته شد ناپولی در اصل 2-4-4 بازی می کرد. گتوزو این سیستم را زمانی در میلان پیاده کرده بود و جواب گرفته بود. اما شاید آن بلوغ تاکتیکی که نیاز داشت را به دست نیاورده بود. برای همین دست به تغییر تیم در آن مقطع زد.
ولی از وقتی به ناپولی پیوسته به بلوغ خوبی رسیده و نشان از تغییرات مثبت می دهد. البته باید گفت نبود ویکتور اسیمن هم بسیار تاثیر داشت.
و اما ایده های گتوزو:
و در نهایت:
اینگونه می شود. حالتی از 3-4-3. پولیتانو متمایل به راست می شد اینسینیه به سمت مرکز می آمد و ماریو روی از سمت چپ جای اینسینیه را پر می کرد و در نهایت یکی از هافبک های مرکزی ناپولی جلو آمده و توپخانه ناپولی را کامل می کرد.
ناپولی هم به مانند میلان ایده دومی هم در خود داشت:
و در نهایت:
اینگونه خواهد شد. دقت کنید این همان سیستم قبلی است. اما فقط به جای اضافه شدن یکی از فولبک ها به دفاع فابیان روییز این کار انجام می دهد. فرقی که این ایده با قبلی دارد در این است که سرعت بیشتری به بازی ناپولی می دهد. چون هر دو فولبک ناپولی به خط هافبک اضافه شده و لوزانو به مرکز حرکت می کند.
سوال: میلان چگونه دفاع می کرد؟ همان همیشگی
دقیقا به مانند ترکیب اصلی با این فرق که ربیچ اکثرا به سمت راست هاکان حرکت می کرد و در خط جلو می ماند و هاکان سعی در شرکت در دفاع را داشت.
میلان در این بازی برخلاف بازی با اینتر، که یارگیری نفر به نفر اصل کار دفاعش بود، پوشش منطقه ای را در دستور کار خود قرار داده بود. اما دقت کنید مرتنز با رومانیولی یارگیری شده بود و همینطور فابیان روییز و باکایوکو توسط بن ناصر و کسیه به شدت تحت فشار بودند. در زمان هایی که ناپولی از ایده دوم خود، یعنی بازگشت فابیان روییز به دفاع، استفاده می کرد کسیه عملا لوزانو را تحت فشار می گذاشت.
هماهنگی میلان در فاز دفاعی بی نظیر بود. شاید بتوان گفت تنها کسی که در فاز دفاع بد عمل کرد هاکان بود. هاکان به شدت در طول بازی گیج بازی می کرد و نتوانست نقش خود را در دفاع ایفا کند.
ناپولی بار ها و بار ها سعی کرد از پشت سر مدافعان میلان مرتنز را صاحب توپ کند ولی بیشتر از 2 یا 3 بار این اتفاق نیفتاد. گلی هم که ناپولی به ثمر رساند از جا ماندن سالمیکرز بود. در ادامه هم کالابریا و کیائر نتوانستند توپ را قطع کنند و چون نفوذ ماریو روی بسیار سریع اتفاق افتاد و پاسی که ارسال کرد داخل محوطه جریمه بود بن ناصر نمی توانست توپ را قطع کند. پس آخرین سنگر میلان رومانیولی بود که او نتوانست توپ را دفع کند و مرتنز هر طوری شده توپ را به تور دروازه میلان چسباند.
ببینید در دفاع تیمی با جا ماندن حتی یک نفر کل شاکله دفاع به هم میریزد. برای همین است که در فوتبال مدرن گگن پرس بسیار مورد توجه بوده است زیرا هم شاکله دفاعی حریف را به هم می ریزد و هم سرعت را به تیم میاورد.
ناپولی بعد از دریافت گل دوم باز هم با این سبک ادامه می داد ولی وقتی مرتنز گل اول ناپولی را به ثمر رساند. ناپولی دست به ریسک زد.
در مجموع میلان و ناپولی دو تیم شبیه به هم بودند. ناپولی بر خلاف میلان یک تمام کننده قهار را در اختیار نداشت. شاید اشتباه گتوزو این بود که ریسک نکرد. چون میلان بازیکن تعیین کننده ای به نام زلاتان را در اختیار دارد. یعنی ناپولی در نبود اسیمن باید ریسک می کرد. چون در نبود بازیکن گلزن شان کار بسیار سختی برای گل زدن خواهند داشت و باید به میلان فشاری مضاعف وارد کرده تا میلان نتواند بازی همیشگی خود را داشته باشد. مثلا می توانستند پرس شدید را در دستور کار خود قرار بدهند. اینگونه میلان نمی توانست به راحتی بازیسازی کند یا اینکه می توانست پتانیا را به جای پولیتانو به میدان بفرستد اینگونه می توانستند در ترکیب خود یه بازیکن فیزیکی و گلزن هم داشتند.
البته ناپولی هم بسیار زیبا بازی کرد. ولی نتوانست از پس میلان بر آید. نکته همین بود. شاید تنها کمبود ناپولی زلاتان بود...
میلان و ناپولی قطعا با این سبک بازی مدعیان اصلی کسب اسکودتو هستند. سطح بازی که این دو تیم در آن شب ارائه کردند در سطح اول فوتبال اروپا بود. امسال نه اینتر آن قدرت سابق را دارد نه یووه. رم هم بسیار قدرتمند نشان داده است. تا به الان می شود گفت 3 تیمی که از همه جهت شایستگی کسب اسکودتو را دارند رم و ناپولی و میلان هستند. یووه و اینتر هم مدعی هستند ولی سینوسی نشان داده اند و ساسولو هم شاید آن بازیکنانی که می خواهد را در اختیار ندارد اما کسی چه می داند شاید لستری دیگر شود؟